تیتر یک

تماشا کنید: شکست در میدان توپخانه / مشروطه‌خواهان چگونه توانستند توطئه‌های محمدعلی‌شاه را خنثی کنند؟

به گزارش هشت صبح و به نقل از انتخاب :

 

مهرشاد ایمانی، پایگاه خبری «انتخاب»: نهضت مشروطه که به پیروزی رسید، مشروطه‌خواهان تصور می‌کردند، اوضاع حتی در دوران محمدعلی شاه بر وفق مرداد خود پیش می‌رود، اما چنین نشد. آنها از یک سو درگیر اختلافات داخلی خود شدند، از سوی دیگر شاهِ جدید یعنی محمدعلی شاه شمشیر را برای مشروطیت از رو بسته بود و البته دخالت‌های روسیه به ویژه بعد از انعقاد قرارداد ۱۹۰۷ چنان گسترده شد که شاهِ ایران عملا بدون اجازه از روس‌ها آب هم نمی‌خورد! روس‌ها هم چنان از تشکیل مجلس ملی در ایران و محدودشدن اختیارات شاه خشمگین بودند که روزی نبود علیه مشروطه‌خواهان و مجلس توطئه‌ای نکنند.

چندی که از شاهیِ محمدعلی شاه گذشت، آشکارا مشخص بود که دربار علیه مجلس اقداماتی انجام می‌دهد. این موضوع چنان روشن بود که حتی سید جمال واعظ و ملک المتکلمین در مجالس وعظ نسبت به نقشه‌های دربار هشدار می‌دادند. به موازات این توطئه‌ها نمایندگان مجلس هم سعی می‌کردند بر همه اختیارات مجلس تأکید کنند و اگر کوچک‌ترین دخالتی از سوی شاه در عزل و نصب‌ها می‌دیدند، صریحا نقد می‌کردند و می‌گفتند این دست اقدامات شاه غیرقانونی است. آنها بودجه دربار را هم کاهش داده بودند و دربار هم به کلی حقوق کارکنان خرده‌پای مانند مهترا، آبدارباشیان و قاطرچیان را قطع کرده بود و چنین القاء می‌کرد که مجلس حقوق اینها را قطع کرده.

در مجلس هم طیف شیخ فضل‌الله نوری سعی می‌کرد یا مجلس مشروطه را باب میل خود کند یا اگر نشد علیه آن قیام کند. او در ابتدای کار مجلس طرحی ارائه داد مبنی بر اینکه علما باید به وضع قوانین نظارت کنند. مجلس هم آن طرح را پذیرفت ولی شیخ فضل‌الله کوتاه نیامد و بحث مشروعه‌بودنِ مشروطه را پیش کشید. به نظر می‌رسید که محمدعلی شاه هم از بحث مشروعه بدش نمی‌آمد، زیرا تصور می‌کرد می‌تواند با تمسک به این بحث با نهضت مشروطه مقابله کند. شیخ فضل‌الله بعد از اصرار‌های مکرر در نهایت به این نتیجه رسید که نمایندگان مجلس اجازه مشروعه شدن مشروطه را نمی‌دهند. در از این مقطع است که دیگر باید فضل‌الله نوری را یکی از مخالفان سرسخت مشروطه بدانیم. او سعی کرد علیه مشروطه‌خواهان طیف‌هایی را همراه خود کند؛ به ویژه روحانیون را. شیخ فضل‌الله در اطلاعیه‌ای نوشت که هرگونه قانون و واداشتن شهروندان به پیروی از قانونی که در شرع آورده نشده است، نادرست است و اعلام کرد که با برقراری مجلس انتخابی و مسئله تقسیم اختیارت قوا مخالف است و مشروطیت را فتنه خواند. او در ادامه به همراهی جمعی به حرم شاه‌عبدالعظیم در شهر ری رفت و در آنجا تحصن کرد.

با این اوصاف مشخص است که یکی دیگر از مخالفان مشروطه‌خواهان و مجلس علاوه بر دربار، طیفی از روحانیون به سرکردگی شیخ فضل‌الله نوری بود.
این شرایط شکننده ادامه داشت تا آنکه در آذر سال ۱۲۸۶ شیخ فضل‌الله از مردم دعوت کرد تا برای دفاع از آنچه او مدعی بود؛ «اسلام» در برابر «مشروطه‌طلبانِ کافر» در میدان توپخانه تجمع کنند. کارکنان بیتوتات یا همان کارکنان خانه‌های برخی خاندان‌های سنتی شهر در ۲۱ آذر ابتدا در قورخانه و سپس در مسجد عبدالحسین تجمع کردند. روز بعد، دسته‌هایی از محله‌های سنگلج، چاله میدان و عودلاجان، که روی هم رفته اجتماعی هفتصد تا هشتصد نفری را تشکیل می‌دادند، به سمت میدان بهارستان حرکت کردند. آبراهامیان، عمده آنان را طلاب و روحانیون، درباریان و مستخدمان، دهقانان اراضی سلطنتی ورامین، کارگران ساده بازار تهران و شاغلان رده پایین قصر سلطنتی می‌داند. شیخ فضل‌الله در این گردهمایی سخنرانی کرد و «برابری» را یک بدعت خارجی خواند.

سهراب یزدانی‌مقدم، مورخ، برنامه مخالفان مشروطه را سه مرحله ارزیابی می‌کند؛ مرحله اول، هجوم گروه ضربت مجهز به سلاح سرد به مجلس، مرحله دوم، تجمع تعداد مخالفان مشروطه در میدان توپخانه برای شعار دادن علیه مجلس و مرحله سوم، به میدان آمدن نیروی نظامی و اعلام حکومت نظامی برای مانع شدن از پیوستن طرفداران مجلس به صحنه درگیری.

اجتماع‌کنندگان برای حمله به مجلس آماده می‌شدند ولی محافظان کم‌شمار مجلس، با مشاهده مهاجمان، درب مجلس را بستند و پس از این که چند تیر از سمت مهاجمان به سمت درب مجلس و چند تیر از پشت بام مجلس به سمت مهاجمان شلیک شد، در مرحله اول مأموریت گروه‌های ضربت و کل برنامه حمله ناکام ماند. مهاجمان که دیدند در بهارستان نمی‌توانند اقدام دیگری انجام دهند به گروه تجمع‌کنندگان در میدان توپخانه پیوستند و تحت محافظت نیرو‌های قزاق که آنها را پشتیبانی می‌کردند، علیه مشروطه و مجلس شعار دادند. به طور کلی تجمع‌کنندگان در میدان توپخانه هم متشکل از سه گروه عمده بودند؛ گروه اول جمعی اوباش سنگلج به سرکردگی مقتدر نظام و لوطی‌های چاله‌میدان به سرکردگی صنیع حضرت. گروه دوم فراشان و غلامان کشیکخانه و سربازان فوج و اَستَرداران و شترداران امیر بهادر جنگ. گروه سوم دینداران عامی به هدایت شیخ فضل‌الله نوری، سید علی یزدی، میرزا ابوطالب زنجانی و ملا محمد آملی که گروه روحانیان مخالف مشروطه را تشکیل می‌دادند.

نکته مهم آن است که وقایع ضد مشروطیت میدان توپخانه با همراهی مستقیم روس‌ها هم همراه بود. ادوارد براون، شرق‌شناس و ایران‌شناسِ بریتانیایی بر اساس سندی از نامه شاپشالِ روسی معروف به شاپشال خان که یکی از آجودان‌های محمدعلی شاه و یکی از پرنفوذترین افراد در دربار بود، می‌نویسد که با عاملیت شاپشال‌خان و کارگزاری لوطی‌باش دلقک ۶۰ هزار تومان برای پرداخت حقوق اوباش و تهیه غذای مهاجمان از بانک روسی وام گرفته شده بود.

محمدعلی شاه در همان ایام تجمع مخالفان مشروطه با دولت مشروطه برخورد سختی کرد و ناصرالملک، نخست‌وزیر را به حبس فرستاد که البته بعدتر با وساطت بریتانیا آزاد شد و به اروپا رفت. علاءالدوله و معین‌الدوله هم بازداشت و تبعید شدند و بقیه وزرا هم با توهین و تحقیر از دربار رانده شدند و عملا دولت منحل شد. در مقابل، جامعه اصناف برای دفاع از مشروطه، اعلام اعتصاب عمومی کرد و به گفته آبراهامیان، بیش از صد هزار نفر برای دفاع از مجلس داوطلب شدند و همین که خبر توطئه شاه علیه مشروطیت به شهرستان‌ها رسید تلگراف‌ها و نامه‌های تهدیدآمیز مِلیون و آزادی‌خواهان ولایات به تهران سرازیر شد و مشروطه‌خواهان تبریز شاه را تهدید کردند که اگر خطری برای مشروطه و مجلس پیش آید و اگر و جلو اوباش گرفته نشود، هزاران نیروی مسلح مشروطه‌خواه روانه پایتخت خواهد شد. فضا به شدت علیه محمدعلی شاه بود. از یک سو مخالفان مشروطه نتوانسته بودند در بهارستان و میدان توپخانه راه به جایی ببرند، از سوی دیگر خطر درگیری شدید نظامی وجود داشت و از سوی دیگر مقالات تند و تیزی در جراید داخلی و خارجی علیه دربار و شاه نوشته می‌شد و البته سه تن از مجتهدان طراز اول شیعه در نجف مواضعی در دفاع از مشروطیت گرفته بودند که عملا این فتاوا فضاسازی‌های روحانیتِ مخالف مشروطه در ایران را خنثی کرده بود.

در چنین شرایطی محمدعلی شاه ناچار به عقب‌نشینی شد و با وساطت‌هایی میان شاه و مشروطه‌خواهان سازش برقرار شد. محمدعلی شاه بعد از این شکست آشکار در سوگندنامه‌ای در اول دی ۱۲۸۶ به قرآن سوگند خورد که اساس مشروطیت و قانون اساسی را رعایت کند. دولت جدید، هم با عضویت افراد مورد حمایت مجلس و هم طرفداران محمدعلی شاه، به ریاست حسین‌قلی‌خان نظام‌السلطنه تشکیل شد.

وقایع ۱۰ روزه میدان توپخانه را باید شکست کودتای دربار علیه مشروطه قلمداد کنیم، کودتایی که با ایستادگی همه‌جانبه مشروطه‌خواهان ناکام ماند هرچند کشمکش میان مشروطه‌خواهان و محمدعلی شاه به همین‌جا ختم نشد و کمتر از یک سال بعد یعنی در تیرماه ۱۲۸۷ محمدعلی شاه دستور به توپ بستن مجلس را با عاملیت لیاخوف روسی صادر کرد و یک سال بعد از آن هم مشروطه‌خواهان توانستند در اتحادی کم‌نظیر محمدعلی شاه را مجبور به فرار از ایران کنند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا