سیاسی

حسین شریعتمداری: آمریکا و تروئیکای اروپا می‌خواهند با قطعنامه علیه ایران به عنوان عصای زیر بغل نامزد‌های غربگرای ریاست جمهوری استفاده کنند / می‌خواهند از این رهگذر بر سبد رای نامزد‌های طرفدار مذاکره بیفزایند / برای مقابله با این ترفند وظیفه دولت اخراج تمامی بازرسان آژانس از ایران است

به گزارش هشت صبح و به نقل از انتخاب :

حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان در تحلیلی در مورد قطعنامه شورای حکام نوشت: آمریکا و تروئیکای اروپا با تحلیل «‌مغز مگسی» خود در این توهم هستند که از قطعنامه یاد شده به عنوان سنگی در پیش پای جمهوری اسلامی ایران استفاده کنند و از این ماجرا به عنوان عصای زیر بغل نامزدهای غربگرای ریاست جمهوری ایران استفاده کنند. 

به گزارش انتخاب در متن روزنامه کیهان آمده: ۱- آدم کلاهبردار و مال مردم‌خواری را حکایت کرده‌اند که از این و آن قرض می‌گرفت و پس نمی‌داد! شاکیان بسیار شدند و قاضی حکم کرد که او را بر قاطری سوار کنند و تمام روز در کوچه و بازار شهر بگردانند و جار بزنند که «ایها الناس! چهره این آدم حیله‌گر و حقه‌باز را خوب نگاه کنید و به خاطر بسپارید. پول و اموال خلق خدا را قرض می‌گیرد ولی باز پس نمی‌دهد! مراقب باشید که فریب او را نخورید‌». حکم قاضی اجرا شد و شب هنگام، صاحب قاطر او را به در خانه‌اش برد و کرایه قاطر را مطالبه کرد! مرد حقه‌باز و مال مردم‌خوار پوزخندی زد و گفت: مرد نا‌حسابی مگر از صبح علی‌الطلوع تاکنون فریاد نمی‌زدی و به مردمان هشدار می‌دادی فریب مرا نخورند که طلب هیچ‌کس را پس نمی‌دهم؟! حالا خجالت نمی‌کشی که از من کرایه قاطرت را می‌خواهی؟!

۲- در حالی که برنامه هسته‌ای ایران یکی از شفاف‌ترین برنامه‌ها در میان کشورهای عضو آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است و میزان بازرسی حضوری، سرزده و برخط از آن در میان تمامی کشورهای عضو آژانس بی‌نظیر است، دیروز شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در نشست فصلی خود قطعنامه‌ای علیه برنامه هسته‌ای کشورمان صادر کرد. این قطعنامه به پیشنهاد سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان (‌تروئیکای اروپائی‌) و با حمایت آمریکا پیشنهاد شده بود و با ۲۰ رای موافق، دو رای مخالف و ۱۲ رای ممتنع به تصویب رسید. 

۳- اقدام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با هیچیک از قوانین تعریف شده و روال شناخته شده آژانس قابل توجیه و توضیح نیست. چرا که پرونده هسته‌ای ایران روال عادی خود را طی می‌کرد و از آژانس انتظار می‌رفت علیه آمریکا و سه کشور اروپائی که به هیچیک از تعهدات برجامی خود عمل نکرده‌اند، قطعنامه صادر کند که نه فقط چنین نکرده بلکه دست به صدور قطعنامه علیه ایران اسلامی زده است. کشوری که مطالبه‌کننده حق پایمال شده خود است. 

۴- بعد از سومین سفر البرادعی مدیرکل وقت آژانس به ایران با تکیه بر چند سند و شاهد و قرینه اعلام کردیم که مسئله آژانس، فعالیت هسته‌ای ایران نیست، بلکه جاسوسی از صنایع نظامی و پیشگیری از شتاب علمی کشورمان را دنبال می‌کنند و پیشنهاد کردیم که با استناد به ماده ۱۰ معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای یا (NPT) از این پیمان خارج شویم. این پیشنهاد با اعتراض شدید آژانس و تروئیکای اروپایی رو‌به‌رو شد و صد البته دولت وقت به آژانس اعتماد داشت و اراده‌ای برای خروج نداشت‌… چند سال بعد جرج فریدمن از مشاوران برجسته اتمی آمریکا با صراحت اعلام کرد که مشکل ما با ایران برنامه هسته‌ای این کشور نیست. مسئله ما این است که ایران نه فقط بدون رابطه با آمریکا بلکه درحال درگیری با ایالات متحده به بزرگ‌ترین قدرت علمی و نظامی منطقه تبدیل شده است. بگذریم‌…

۵- اقدام دیروز شورای حکام آژانس با هیچیک از قوانین و مقررات این نهاد بین‌المللی همخوانی و انطباق ندارد. از این روی باید علت صدور این قطعنامه را در نقاط دیگری، بیرون از برنامه هسته‌ای ایران جست‌وجو کرد. جنگ غزه و انتخابات پیش‌روی در ایران. پرداختن به نقش جمهوری اسلامی ایران در حمایت از نیروهای مقاومت و ارتباط قطعنامه یاد شده با آن را به بعد موکول می‌کنیم و در این مختصر به ارتباط این قطعنامه با انتخابات پیش‌روی، اشاره‌ای گذرا داریم. بخوانید!

۶- آمریکا و تروئیکای اروپا با تحلیل «‌مغز مگسی» خود در این توهم هستند که از قطعنامه یاد شده به عنوان سنگی در پیش پای جمهوری اسلامی ایران استفاده کنند و از این ماجرا به عنوان عصای زیر بغل نامزدهای غربگرای ریاست جمهوری ایران استفاده کنند. با این توضیح که صدور قطعنامه را زمینه‌ای برای افزودن به تحریم‌ها قلمداد کنند و به‌زعم خود از این رهگذر بر سبد رای نامزدهای طرفدار مذاکره بیفزایند! ترفندی که در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و دوازدهم به کار گرفتند و البته نتیجه نهائی نه فقط لغو تحریم‌ها نبود، بلکه دو برابر شدن تحریم‌ها را به دنبال داشت. 

۷- بدیهی است که خاطره خسارت‌های کلان و بعضا غیر‌قابل جبران غربگرایان در جریان مذاکرات بی‌نتیجه و فاجعه‌بار از ذهن و خاطر مردم بیرون نرفته است. اما، در این میان و برای مقابله با این ترفند مستکبرانه غرب، وظیفه‌ای جدی و مؤثر بر عهده دولت محترم است و آن اخراج تمامی بازرسان آژانس از ایران است. بازرسانی که گزارش‌های غیر‌واقعی و مغرضانه داده‌اند و یا گزارش‌های آنها در تصمیم شورای حکام آژانس بی‌تاثیر بوده است. اعتماد به آژانس، شبیه اعتماد آن صاحب قاطر به کلاهبرداری است که خود بی‌اعتباری او را فریاد زده بود.

 

 

 

 

 در ساعات شامگاهی روز چهارشنبه ۱۶ خرداد، قطعنامه پیشنهادی سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان، علیه برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای کشورمان، در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تصویب شد.

در این قطعنامه که با ۲۰ رای موافق، دو رای مخالف و ۱۲ رای ممتنع تصویب شد، بدون اشاره به همکاری‌های ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، از تهران خواسته شده تا برای حل و فصل مسائل ادعایی پادمانی «اقدامات ضروری و فوری» صورت دهد.

پیش‌تر از سوی مقامات ارشد کشور از جمله رئیس سازمان انرژی اتمی و سرپرست وزارت امور خارجه هشدارهای لازم درباره اقدام قاطع و شدید ایران در مقابل قطعنامه شورای حکام داده شده بود.

با این حال، در قطعنامه شتابزده و غیرسازنده تروئیکا ادعا شده است که در صورت عدم «همکاری لازم، کامل و بدون ابهام ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای حل و فصل همه مسائل پادمانی باقیمانده» ممکن است از مدیرکل آژانس خواسته شود که یک «ارزیابی جامع و به روز شده در مورد احتمال حضور یا استفاده از مواد هسته‌ای اعلام نشده در ارتباط با مسائل باقی مانده گذشته و حال، در مورد برنامه هسته‌ای ایران، بر اساس اطلاعات موجود ارائه کند.»

پیش از آغاز رای‌گیری، کشورهای موسوم به گروه همفکر، با صدور بیانیه‌ای مشترک، تصویب قطعنامه علیه ایران را اشتباه محاسباتی خوانده و هشدار دادند که چنین اقدامی نتیجه معکوس خواهد داشت. آن‌ها از کشورهای عضو شورا خواستند که در برابر تلاش‌ها برای سیاسی کردن مسائل پادمانی مقاومت کرده و به این قطعنامه رای موافق ندهند.

این برای چهارمین بار پس از اجرای برجام و بسته‌شدن پرونده ادعاهای پادمانی درباره برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران است که کشورهای غربی با صحنه‌گردانی رژیم صهیونیستی، علیه ایران قطعنامه ارائه می‌کنند.

  آغاز ماجرا

باز هم نشست فصلی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و باز هم زمزمه‌هایی مبنی بر تصویب قطعنامه ضدایرانی ارائه شده توسط سه کشور اروپایی. روز دوشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۳ بود که سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان موسوم به تروئیکای اروپا پیش‌نویس قطعنامه‌ای را در شورای حکام ارائه کردند و در آن خواستار توضیحات ایران درباره برخی فعالیت‌های ادعایی آنها در سایت‌های اعلام نشده و حضور بازرسان آژانس در ایران شدند.

تروئیکای اروپا پیش‌نویس قطعنامه پیشنهادی‌شان با تکرار ادعاهای همیشگی از لزوم حضور بازرسان آژانس در ایران گفته و از کشورمان خواسته بودند درباره: «ذرات اورانیوم با منشأ انسانی در دو مکان اعلام نشده در ایران، توضیحات معتبر ارائه کند و آژانس را از مکان(های) فعلی مواد هسته‌ای و/یا تجهیزات آلوده مطلع کند» ادعائی که بر اساس اسناد مخدوش و جعلی رژیم صهیونیستی مطرح شده است. از طرفی برنامه هسته‌ای ایران یکی از شفاف‌ترین برنامه‌ها در میان کشورهای عضو آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است که میزان بازرسی حضوری، سرزده و برخط از آن بی‌سابقه است و این میزان از نظارت تاکنون از طرف هیچکدام از کشورهای عضو پذیرفته نشده است.

تروئیکای اروپا درحالی خواستار حضور بازرسان آژانس در ایران می‌شود که ایران همواره به همکاری خود با آژانس در چارچوب موافقتنامه جامع پادمان ادامه داده و بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تاکنون بارها از تاسیسات هسته‌ای ایران بازدید کرده و هرگز مدرکی مبنی بر اهداف نظامی در فعالیت‌های هسته‌ای ایران پیدا نکرده‌اند.

انگلیس، فرانسه و آلمان پیش‌نویس مغرضانه خود را در شرایطی ارائه داده‌اند که یک هفته قبل از آن روزنامه آمریکایی وال‌استریت‌ژورنال مدعی شد: «دولت آمریکا به متحدان اروپایی فشار می‌آورد تا قطعنامه پیشنهادی خود در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی علیه پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران را پس بگیرند.» این نشریه هدف از چنین اقدامی توسط آمریکا نگرانی دولت بایدن از تبعات آن در انتخابات پیش روی آمریکا عنوان کرده و به نقل برخی دیپلمات‌های غربی گفته بود: «[دولت آمریکا] می‌خواهد از تشدید تنش‌ها با تهران قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در پائیز امسال جلوگیری کند.»

اما علی‌رغم این گزارش واشنگتن تصمیم به حمایت از این قطعنامه گرفت و روز گذشته لورا هولگیت، نماینده آمریکا در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مدعی شد: «با توجه به عدم همکاری ایران با آژانس و تعهد ما به اقدام جمعی در حمایت از آژانس و ان‌پی‌تی، ایالات متحده از این قطعنامه حمایت می‌کند.»

 متهم طلبکار شد

اقدام سه کشور اروپایی در بیان ادعاهای واهی علیه برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران علاوه ‌بر 

کشورمان با واکنش چین و روسیه مواجه شد. ایران، چین و روسیه با انتشار یک بیانیه مشترک که برای نخستین بار از سوی سه کشور در نشست فصلی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ارائه می‌شد به اقدامات مخرب غرب در به بن‌بست کشاندن توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ اشاره کردند و بدعهدی و بی‌عملی آنها در این زمینه یادآور شدند.

در بخشی از بیانیه مشترک ایران، چین و روسیه آمده است: «از سال ۲۰۱۸، هنگامی که آمریکا به طور غیرقانونی و یکجانبه از این توافق خارج شد و تحمیل تحریم‌های یکجانبه و غیرقانونی و اعمال سیاست فشار حداکثری علیه ایران نقطه عطفی برای این توافق شد، حمایت ما از برجام تغییر نکرده است… زمان آن رسیده است که کشورهای غربی اراده سیاسی نشان دهند و از چرخه بی‌پایان تشدید که تقریباً طی دو سال گذشته به آن دامن زده‌اند، خودداری و گام لازم را برای از سرگیری اجرای برجام اتخاذ کنند.»

در واقع سه کشور اروپایی به همراه آمریکا که متهم ردیف اول در نقض توافق و خلف وعده در انجام تعهدات خود بودند اکنون طلبکار شده و ایران را به عدم انجام تعهداتش متهم می‌کنند. این در حالی است بر اساس همان توافق سال ۲۰۱۵ موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) ایران حق کاهش تعهدات خود در صورت نقض توافق توسط طرف‌های مقابل را داشت. در همین رابطه میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمان‌های بین‌المللی مستقر در وین گفت: «دیپلماسی، به کلی فراموش شده و با اقدامات تبلیغاتی جایگزین شده است. راه عادی‌سازی شرایط در دستان تروئیکای اروپا (آلمان، فرانسه و انگلیس) و آمریکاست اما آن‌ها مانع مذاکرات می‌شوند که به راحتی می‌تواند نگرانی‌های اعلامی‌شان درباره موضوعات هسته‌ای در ایران را برطرف کند.»

 بازی تکراری

بازی انگلیس، فرانسه، آلمان و آمریکا در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی یک بازی تکراری است. آنها ماهیت فنی آژانس را بی‌اعتبار کرده و دستمایه منافع خود قرار داده‌اند. این بار نیز مثل برخی موارد گذشته در پیش‌نویس قطعنامه تروئیکای اروپا به ادعاهای واهی رژیم صهیونیستی علیه ایران استناد شده است. اقدامی که با واکنش نمایندگی ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز مواجه شد: «متأسفانه آژانس تمامی اسناد ساختگی و اطلاعات جعلی ارائه شده توسط رژیم اسرائیل را معتبر می‌داند و این امر باعث نتیجه‌گیری‌های آژانس بر اساس مفروضات نادرست و غیرقابل اعتماد شده است»

علی باقری‌کنی، سرپرست وزارت خارجه کشورمان نیز همین رویکرد غیرحرفه‌ای در آژانس را مورد نقد قرار داد و گفت: «آژانس یک نهاد فنی است و انتظار می‌رود که همه کشورها از جمله کشورهای عضو شورای حکام بر اساس رویکرد فنی آژانس رفتار کنند… رویکرد غیرسازنده برخی از کشورهای عضو در زمینه استفاده از ظرفیت آژانس در مسیر اهداف سیاسی‌شان قطعا به ضرر هویت و نقش‌ تخصصی آژانس خواهد بود… ما همواره دولت‌های مختلف را دعوت کرده‌ایم که اجازه دهند آژانس نقش فنی و تخصصی خودش را ادامه دهد و به خاطر ناکامی‌ها و شکست‌هایی که در عرصه‌های خارج از آژانس داشتند، این سازمان را به محل تسویه حساب‌های سیاسی تبدیل نکنند.»

آقای باقری‌کنی به شکست آمریکا و سه متحد اروپایی‌اش در جنگ غزه اشاره می‌کرد. جایی که آنها با حمایت تمام قد از ارتش جنایتکار رژیم صهیونیستی، علی‌رغم نزدیک به ۸ ماه کشتار انسان‌ها‌ی بی‌گناه هنوز نتوانسته‌اند به اهداف اولیه خود هم دست پیدا کنند. به نظر می‌رسد حالا آنها برای انتقام از این شکست و انزوا و نفرت حاصل شده از آن در افکار عمومی جهان؛ قصد اعمال فشار بر ایران از رهگذر تصویب قطعنامه شورای حکام را دارند. شاید از این طریق ایران را وادار به تغییر رفتار در حمایت از ملت فلسطین و گروه‌های مردمی مقاومت کنند. اما در صورت صحت گزارش وال‌استریت‌ژورنال که تغییر نظر دولت آمریکا برای حمایت از قطعنامه تروئیکای اروپا را نشان می‌داد؛ ممکن است این قطعنامه اهداف دیگری نیز داشته باشد.

 پای انتخابات در میان است؟

در انتهای دهه هشتاد دولت آمریکا با ذوق‌زدگی از فتنه ۸۸ و عملکرد بانیان آن تصمیم گرفت با اعمال فشارهای اقتصادی ایران را وادار به تغییر رفتار خود کند. استفاده از قطعنامه‌های بین‌المللی یکی از اهرم‌های فشار در دست آنها بود. هدف وادار کردن ایران به حضور پای میز مذاکرات و اخذ امتیاز در این مذاکرات بود. آمریکا در سال ۱۳۸۹رژیم تازه‌ای از تحریم‌ها را برای اعمال فشار به ایران طراحی کرد. اوباما رئیس‌جمهور وقت آمریکا می‌گوید: «دو سال طول کشید تا ایران آثار کامل این تحریم‌ها را احساس کند… با ترکیب این تحریم‌ها با مجموعه جدیدی از تحریم‌های آمریکا ابزارهای لازم را در اختیار داشتیم تا اقتصاد ایران را مگر در صورت قبول مذاکره به تعلیق درآوریم.» دو سال بعد ایده «مذاکره برای لغو تحریم» در آستانه انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری ایران در ادبیات سیاسی کشور جای خود را باز کرده بود و برنده این بازی دولتمردانی بودند که جز مذاکره با آمریکا تقریبا هیچ برنامه دیگری برای اداره کشور نداشتند.

آیا آمریکا و متحدان غربی‌اش با قطعنامه شورای حکام یک بار دیگر مشغول بازی به نفع یک جریان سیاسی خاص در ایران هستند؟ برای پاسخ به این سؤال شاید نگاهی به اظهارات برخی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری و اینکه چه کسانی از برجسته شدن «قطعنامه‌های ضدایرانی» و «مسئله تحریم» سود می‌برند؛ کافی باشد. به خصوص اگر به یاد بیاوریم پیشتر نیز دونالد ترامپ با به تأخیر انداختن خروج از برجام علی‌رغم وعده‌های انتخاباتی‌اش؛ در انتخابات ۱۳۹۶ به نفع آنها بازی کرده بود.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا