سیاسی

دنیا در حال حرکت به سمت ائتلاف‌های منطقه‌ای است – هشت صبح

به گزارش هشت صبح و به نقل از مهر :

حمیدرضا غلام‌زاده کارشناس مسائل آمریکا در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص موضوع مذاکره با آمریکا و بدعهدی‌های این کشور، گفت: سخنرانی اخیر مقام معظم رهبری که در مورد آمریکا صحبت کردند دو نکته داشت. ابتدا مسئله خود آمریکا و آن کینه شتری که این کشور از ما دارد و دوم بحث دروغ پردازی که آمریکا به عنوان دشمن اصلی ما دارد و این دو مورد به یکدیگر پیوسته است.

وی افزود: آن‌ها از یک سو دروغ پردازی که می‌کنند و از سویی دیگر روی افکار عمومی و روی مسئولین یک کشوری مثل ما که جامعه هدفشان است کار کرده و سعی می‌کنند، تأثیر گذاری داشته باشند تا خطای محاسباتی ایجاد کرده و ناامید سازی انجام دهند.

این کارشناس مسائل بین‌المللی با تشریح رویکردهای آمریکا، اظهار داشت: آمریکا رویکردهایی را از سال ۲۰۲۰ به طور مشخص در حوزه دیپلماسی عمومی‌اش وارد کرده است، شاهد این ماجرا هم نشست‌ها و گزارشی است که کمیسیون آمریکا با دانشگاه ملی جنگ آمریکا با هم داشتند که چگونه می‌توانند، در فضای امروز که تحت تاثیرشبکه‌های اجتماعی است و افکار عمومی آسیب پذیر است، روی ذهن مخاطب کار کنند و به اصطلاح موضع تهاجمی نسبت به جامعه هدف بگیرند، لذا هدف گذاری آنها این است که هم مردم و هم مسئولین را تحت تأثیر قرار دهند.

غلامزاده گفت: ایجاد خطای محاسباتی در مسئولین و ناامید سازی مردم بخشی از این ماجراها است، لذا وقتی شما نا امیدی را ایجاد کردید، موضوع به سمت این می‌رود که تنها راه حل را در مذاکره ببینند. آنها از یک طرف در آن دروغ پردازی‌ها به دنبال آن هستند که ذهن مخاطب را تحت تأثیر قرار دهند و از سویی یک هیمنه و ابهت دروغین برای خودش می‌سازند و خودشان را به عنوان تنها راه حل معرفی می‌کنند.

وی ادامه داد: البته منکر قدرت نسبی آمریکا نیستیم ولی آمریکا تصویری که ارائه می‌دهد بسیار فراتر از قدرت واقعی است که دارد و خود را به عنوان یک منجی و تنها راه حل برون رفت از مشکلات، معرفی می‌کند و این دو مورد، در راستای همدیگر است، لذا آن وقت است که ما شاهد این می‌شویم که نه تنها در ایران خیلی از چهره‌های سیاسی در دنیا فکر می‌کنند که تنها راه حل این است که باید با آمریکا کار کنیم و حتماً باید از او حرف‌شنوی داشته و در تیم آنها کار کرده و به تعبیر خود آمریکایی‌ها کارگزار آنها باشیم و اگر این نباشد حتماً وامانده خواهیم بود؛ در نتیجه این تصور غلطی است که آمریکایی‌ها در آن کمپین توهم سازی و تصویرپردازی غلط، دنبالش هستند.

غلام‌زاده بیان کرد: حال در این برهه زمانی خاص که ما ترامپ را داریم که هم ۲۰۱۶ هم ۲۰۲۴ که پیروز شد. او همان رویکرد را استفاده می‌کند و آن این است که قبل از آنکه بر سر کار بیاید، با هیاهو و سر و صدا سعی می‌کند دیگران را مرعوب کرده تا بخشی از کارها را پیش ببرد. او به دنبال ترساندن دیگران است تا از این هیاهو بترسند، و فکر کنند که آمریکا یک ابهتی است، تا آن چیزی که می‌خواهد را محقق کند. همین باعث خطای محاسباتی می‌شود و این فقط مسئله ایران نیست و در جهان وجود دارد.

آمریکا اگر بتواند کاری کند بدون هیاهو انجام می‌دهد

این کارشناس مسائل آمریکا خاطر نشان کرد: متأسفانه در ایران هم برخی از مسئولین را داریم که نگران این به اصطلاح ارعاب ترامپ هستند و فکر می‌کنند که اگر او بیاید دیگر روز خوش نخواهیم داشت و او قدرتی است که می‌تواند هر کاری خواست انجام دهد، لذا به دنبال آن هستند تا امتیازی بدهند تا بتوانیم از این مخمصه نجات پیدا کنیم، اما این قطعاً خطای محاسباتی است. بخاطر اینکه اولاً اگر آمریکا قدرت داشت و واقعاً می‌توانست کار واقعی کند، حال چه آمریکای ترامپ چه آمریکای هر کس دیگر فرقی نمی‌کرد، اگر می‌توانست کاری کند آن را انجام می‌داد و اصلاً سروصدا نمی‌کرد.

وی ادامه داد: شخص ترامپ که الان بعضی‌ها نگرانش هستند و می‌خواهند با او مذاکره کنند، کسی است که در دوره قبل همه توان خود را به اذعان خودش گذاشت و هر آنچه می‌توانست را انجام داد و به ایران فشار حداکثری آورد. اتفاقاً تیم تندروی خود ترامپ در سپتامبر ۲۰۲۰ قبل از انتخابات ریاست جمهوری دوره قبل، اذعان کردند که ما هر کاری انجام دادیم و فشار حداکثری شکست خورده است، لذا اعترافی بالاتر از این برای شکست وجود ندارد.

غلامزاده گفت: باید گفت که هندسه قدرت در دنیا به طور جدی تغییر کرده است که اتفاقاتی را هم اکنون مشاهده می‌کنیم. حالا در منطقه ما و حتی خارج از منطقه ما، متفاوت از یکی دو قرن معمول گذشته است و الان ترامپ دم از گرفتن گرینلند و کانادا می‌زند و این ادبیات و رویکردی است که متعلق به ۲۰۰ سال گذشته و دوران کشورگشایی‌های قدیم است. این ادبیات در سیاست مدرن هیچ وقت وجود نداشته ولی بخاطر همان نظم نوینی که در حال شکل‌گیری است، هرکس سعی می‌کند سهم خودش را بگیرد، لذا آن ادبیات در حال رنگ باختن است، اما در این نظم جدید، آمریکا جزو کشورهایی است که نسبت به قبل ضعیف شده و دیگر آن قدرت خودش را ندارد که بخواهد مانند قبل تأثیرگذار و فعال باشد.

این کارشناس مسائل آمریکا با اشاره به افول قدرت ایالات متحده تاکید کرد: به عنوان نمونه باید بگویم همین ترامپ تهدید کرد که اگر ارز بریکس ایجاد شود تعرفه ۱۰۰ درصدی را وضع می‌کند و فارغ از اینکه به لحاظ اقتصادی تعرفه‌ها در میان مدت و بلند مدت به ضرر خود اقتصاد آمریکا می‌شود مدعی شد این کار را می‌کند ولی این نشان می‌دهد که فارغ از این ماجرا، ارز جایگزین دلار موضوع مؤثری است و او احساس خطر می‌کند و مجبور می‌شود که تهدید کند. همچنین او در مناظرات گفته بود که تحریم‌هایی که آمریکا در خصوص دیگر کشورها وضع می‌کند اثر معکوس می‌گذارد و دیگر کارایی خود را ندارد و به ضرر آمریکا تمام می‌شود، لذا این نشان می‌دهد که آمریکا ضعیف شده است.

آمریکایی‌ها می‌خواهند با تصویرسازی، تضعیف خودشان را پنهان کنند

وی گفت: آمریکا آن قدرت سابق را ندارد و به اصطلاح قدرت اقتصادیش که به عنوان یک سلاح از آن استفاده می‌کرد، دیگر بی اثر شده؛ لذا با او نیاز به مذاکره وجود واقعی نداشته و این نیاز، حقیقی نیست زیرا آمریکا دیگر قدرت چندانی مانند سابق ندارد. چون هیچ کشوری مانند قبل قدرت مطلق نیست و نخواهد بود و دنیا به سمت ائتلاف‌ها و گروه‌های منطقه‌ای و موضوعی در حال حرکت است. آمریکایی‌ها می‌خواهند تضعیف خودشان را پنهان کنند و آن قدرتی را که از دست داده‌اند را با تصویرسازی القا کنند که جایگاه خودشان را حفظ کنند.

این کارشناس مسائل بین‌المللی در پاسخ به سوال دیگر مهر مبنی بر آنکه اگر بنا باشد بر اساس برخی مصالح مانند برخی موارد گذشته از جمله گفتگوهای ایران و آمریکا در دهه ۸۰ بر سر موضوع عراق، گفتگوهایی با آمریکا صورت بگیرد چه ملاحظاتی را باید در نظر بگیریم، گفت: فارغ از موضوع برجام، در گذشته و دهه ۶۰ بر سر گروگانگیری در لبنان وساطت کردیم و آمریکایی‌ها گفتند حسن نیت، حسن نیت می‌آورد اما این اتفاق نیفتاد و ما بدقولی‌های زیادی را از سوی آمریکایی‌ها داشتیم و همه این‌ها زمانی اتفاق افتاده است که ما از موضع برابر با آمریکایی‌ها مذاکره نکردیم.

مذاکره موفق باید در عمل و با جایگاهی برابر باشد

غلامزاده با اشاره به مذاکرات سابق ایران و آمریکا بر سر افغانستان و عراق، گفت: عراق و افغانستان مثال‌های خوبی از مذاکره است زیرا ما در آنجا از موضع برابر با آنها مذاکره کردیم و به نتیجه رسیدیم، چون در خصوص موضوعی مشخصی، با جایگاه و شأنیت مشخص وارد گفتگو شدیم و توانستیم موضوع را به سرانجام برسانیم، لذا تنها زمانی مذاکره با آمریکا می‌تواند موفق باشد که نه در حرف بلکه در عمل و در صحنه دیپلماسی با موقعیت برابر مذاکره کنیم.

وی با اشاره به برجام عنوان کرد: در خصوص موضوع برجام هم نمی‌شود گفت که این شرایط وجود داشت، هر چند اکنون نمی‌خواهم وارد بحث برجام و نقد آن شوم که جایش اینجا نیست، ولی اکنون با ۲۰۱۵ هم که مذاکره برجام را داشتیم، تغییر کرده است. ۱۰ سال از آن زمان گذشته است و به طور کلی شرایط در جهان تغییر کرده است. در مورد آمریکا هم متقابلاً همین است و اگر موضوعی باشد باید به طور مشخص و در شرایط برابر مذاکره کنیم. در این صورت می‌شود با فنون مذاکره و گفتگو دیپلماسی رفت مذاکره کرد به نتیجه رسید ولی باید موضوع مشخص و محدود باشد.

غلامزاده با بیان آنکه مسئله این نیست که نیت و ادبیات ما چیست. بخشی از ماجرا برداشت طرف مقابل است که برداشت ضعف از ما می‌کند، مطرح کرد: در این صورت طرف مقابل حتماً امتیاز نخواهد داد و امتیاز بیشتر خواهد گرفت و اتفاقاً فشار بیشتر خواهد آورد. این قاعده فرمول سیاست خارجی آمریکا است.

مذاکره از موضع ضعف غلط است

وی ادامه داد: در کتاب «چشم انداز سیاست خارجی آمریکا» که در ۲۰۰۹ است توسط چند نفر از دیپلمات‌های سابق آمریکا نوشته شده است، بحث این است که آمریکا به کشوری فشار می‌آورد و اگر توانست، با زور و نظامی‌گری تغییر رفتار را در او ایجاد می‌کند و امتیاز می‌گیرد و اگر نشد، با تحریم فشار می‌آورد تا آنها پای میز مذاکره بیایند، لذا اگر پذیرفتند پای میز مذاکره یعنی اینکه فشار مؤثر بوده است و در مقابل به آن کشور کمی امتیاز می‌دهند و دوباره فشارها را نگه می‌دارند تا امتیازات بیشتری را بگیرند و این کار را آنقدر ادامه می‌دهند تا تغییر رفتار مورد نظرشان را به دست آورند. این روال سیاست خارجی آمریکاست که اگر شما از موضع ضعف با آنها مذاکره کنید حمل بر این می‌کند که فشارها مؤثر بوده است.

غلامزاده گفت: متأسفانه برخی از مسئولین ما فکر می‌کنند بله تحریم‌ها رفع بشود مشکلات اقتصادی ما کاهش پیدا می‌کند اما رفع تحریم تنها راه حل رفع مشکلات اقتصادی نیست. شاید تحریم‌ها برداشته شود راحت‌ترین راه باشد ولی قطعاً تنها راه حل و لزوماً بهترین راه حل نیست، چون راحت‌ترین راه برای حل مشکلات اقتصادی است می‌خواهند میانبر بزنند و حتی در این راه امتیازاتی هم بدهند. راه حل‌های دیگر و از درون کشور ما می‌تواند راهبردی‌تر و بلند مدت‌تر باشد. موضوعی که در دولت قبل شاهد بودیم که به دنبال حل راهبردی و طولانی مدت مسائل اقتصادی کشور بودند و به موفقیت‌هایی هم رسیده بودند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا