راه حل یک کارشناس برای وابسته کردن طالبان به ایران
هشت صبح: پیرمحمدملازهی، کارشناس مسائل افغانستان درباره پیشینه مشکلات آبی میان ایان و افغانستان گفت: از زمانیکه نادرشاه در قوچان به قتل میرسد، احمدخان ابدالی نیروهایش را برمی دارد و در قندهار حکومت تشکیل میدهد؛ حکومتی که تشکیل میدهد مدعی مالکیت کل ایران است، در حالیکه شمال ایران و فارس مدعیانی مانند قاجارها و زندیه داشت. این روند تا قرارداد گلداسمیت ادامه یافت و بخشی از سیستان را به افغانستان دادند. از آن زمان مسئلهی آب هیرمند مطرح شد.
پیرمحمدملازهی، کارشناس مسائل افغانستان در گفت و گو با «انتخاب» گفته: چالشهای زیادی بین ایران و افغانستان وجود دارد و دارای سابقه تاریخی است. از زمانیکه طالبان قدرت گرفتند سطح این تنشها افزایش پیدا کرده است. من معتقدم که در چند زمینهی مشخص ایران و طالبان دچار مشکل اند. یک بخش ایدئولوژیک است، یعنی طالبان محصول سه مکتباند، محصول هندی، سلفی خاورمیانهای و مکتب پشتونگری که ترکیب این سه دیدگاه طالب را در یک گروه افراطی و انحصارطلب قرار داده است.
او افزود: طالبان دیگر مسلمانان را به رسمیت نمیشناسد، اگر هم بپذیرد آنها را مسلمان منحرف میداند. بخصوص درباره شیعه دیدگاههای منفی دارد. بخش دوم مشکل سیاسی است؛ نوع قدرت میان ایران و افغانستان در تضاد است. افغانستان معتقد به خلافت است، یعنی طالبان معتقدند آنچه در اختیار آنهاست یک امارت اسلامی است و دیگر کشورهای اسلامی باید امارت شوند و در نهایت به خلافیت اسلامی برسند. القاعده نیز چنین نظری داشت. رهبر طالبان نیز خود را امیرالمونین میداند.
او ادامه داد: در ایران نگاه سیاسی بر اساس ولایت فقیه است و یک اندیشهای حاکم است که بر امامت متکی است. امامت و خلافت بعد از زمانی در دنیای اسلام دچار شکاف شدند، بخشی از مسلمین خلافت تعیین کردند، طرفداران حضرت علی نیز امامت را پذیرفتند؛ بنابراین به لحاظ ایدئولوژیک این دو تفکر اختلاف نظر تاریخی دارند و حل هم نشده است.
ملازهی افزود: بخش سوم مشکل این است که طالب به لحاظ ایدئولوژیک و قومی انحصارطلب است. پشتونها که الان قدرت را به دست گرفته اند حاضر نیستند قومهای دیگر را در قدرت شریک کنند. الان طالب حاضر نیست تاجیکها را در قدرت شریک کند. ایران هم میگوید شما باید شیعهها را هم در ساختار قدرتتان بپذیرید. آنها زبان فارسی را هم تحت فشار قرار داده اند. یک بحث فرعی نیز وجود دارد، وقتی شما میخواهید زبان یک ملتی را از بین ببرید مقاومت شکل میگیرد و به همین خاطر عدهای درون افغانستان به مقاومت در برابر طالبان برخاستهاند.
وی درباره پیشینهی مشکلات آبی میان دو کشور افزود: از زمانیکه نادرشاه در قوچان به قتل میرسد، احمدخان ابدالی نیروهایش را برمی دارد و در قندهار حکومت تشکیل میدهد؛ حکومتی که تشکیل میدهد مدعی مالکیت کل ایران است، در حالیکه شمال ایران و فارس مدعیانی مانند قاجارها و زندیه داشت. این روند تا قرارداد گلداسمیت ادامه یافت و بخشی از سیستان را به افغانستان دادند. از آن زمان مسئلهی آب هیرمند مطرح شد. حقیقت این است که افغانها زیر بار این مسئله نرفتند. از سال ۵۱ که قرارداد شفیق-هویدا امضا شد، مقداری این مسئله شفاف شد، اما آن هم به دلیل بیثباتی در افغانستان عملی نشد و آن قرارداد هیچوقت به مجلس افغانستان برای تصویب نرفت. داوودخان هم با کودتای مارکسیستها رو به روشد و پس از آن هم جهاد شکل گرفت. نتیجتا از سال ۵۱ به بعد چندین حکومت در افغانستان روی کار آمده، اما ثبات سیاسی برقرار نشده است که به این قراردادها عمل شود.
ملازهی درباره راه حل عبور از بحران طالبان گفت: ایران و پاکستان دو کشور اصلی هستند که با طالبان دچار مشکل شده اند. طالبان میخواهند طالبان پاکستان را تحریک کنند تا آنجا نیز مانند افغانستان شود، با ایران نیز مشکل دارند و تفکر سیاسی و قومی و انحصارطلب طالبان اجازه نمیدهد بین ایران و طالبان یک مناسبات برابر و رابطهی مثبت برقرار شود. مگر اینکه ایرانیان از خود هوشیاری به خرج دهند و انرژی طالبان را تامین کنند و از این طریق امتیازگیری کنند. بخشهای زیادی از افغانستان هنوز از چوب به عنوان سوخت استفاده میکند. ما باید آنها را از طریق اقتصادی وابسته کنیم. ایران اهرمهای زیادی در مقابل افغانستان دارد از جمله آوارگان افغانستانی که استفاده نادرستی از آنها میشود.