پیدا و پنهان قطع اینترنت در اقتصاد ایران
هشت صبح: هانیه تقی زاده در دنیای اقتصاد نوشت: شاید حدود یکدهه پیش، قطعشدن اینترنت و ارتباطات الکترونیک، هم اهداف سیاستگذاران را در این راستا تا حدی تامین میکرد و هم برای شهروندان آسیبی بیش از چند روز قطع گپوگفتهای الکترونیکی با دوستان نداشت؛ اما حالا جایگاه ارتباطات مجازی در جامعه و اقتصاد کشور به حدی مهم است که قطع آن مساوی تعطیلشدن تعداد قابلتوجهی از کسبوکارها و تحمیل خسارت میلیون دلاری به اقتصاد کشور است.
حالا دیگر شبکه اجتماعیای مانند اینستاگرام برای خود بازاری به وسعت چندهزار پاساژ است؛ بازاری که نه زمان میشناسد و نه مکان و کاربرانی از سراسر جهان هر لحظه سفارشی را روی صفحه فروشگاه مورد نظر خود ثبت میکنند. در شرایط اقتصادی بغرنج این روزها، دسترسیداشتن به پلتفرمهای دیجیتالی برای کاربران به موهبتی بدل شده است که میتوانند با حداقل هزینه، کسبوکاری برای خود راهاندازی کنند و با یادگیری چند مهارت ساده، چرخ زندگی خود را بچرخانند. با این حال، اهمیت اینترنت برای اقتصاد امروز محدود به فروشگاههای اینستاگرامی نیست و تقریبا بخش قابلتوجهی از هر کسبوکار دیگری، از طریق دسترسی به طیف وسیعی از انواع پلتفرمها و ابزارهای آنلاین انجام میشود.
در چنین شرایطی، قطعشدن اینترنت باعث شده است تا اموری که در شرکتها با فشردن یکدکمه و ظرف چند ثانیه انجام میشد، به فرآیندهایی فرساینده تبدیل شوند که انجام آنها نیازمند استفاده از خطوط تلفن، قلم و کاغذ، دستگاه فکس و صرف زمانی چندبرابری است. تمام این محدودیتها در شرایطی به شهروندان و اقتصاد کشور تحمیل شده است که قرار بود امسال، سال حمایت از شرکتهای دانشبنیان باشد و سهم اقتصاد دیجیتال از تولید ناخالص ملی کشور به ۱۰درصد افزایش پیدا کند.
با این حال، زمانی که از عیسیزارعپور، وزیر ارتباطات که ریاست کارگروه اقتصاد دیجیتال را نیز بر عهده دارد سوال میشود که این محدودیتها چه زمانی برداشته میشوند و تکلیف زیانی که کسبوکارها متحمل شدهاند چه خواهد شد، به این پاسخ بسنده میکند که از زمان رفع محدودیتها اطلاعی ندارد و مردم باید پیش از این به فکر این زمان میبودند و کسبوکار خود را روی پلتفرم خارجی که مورد تایید جمهوری اسلامی نیست بنا نمیکردند.
هرچند اینستاگرام بهعنوان اصلیترین شبکه مدیریت تجارت اجتماعی در کشور، پیش از این هیچگاه فیلتر نشده بود که مردم آن را پلتفرمی ممنوعه به حساب آورند و حتی وزیر ارتباطات که طرفدار پروپاقرص پلتفرمهای بومی است نیز در این شبکه اجتماعی صفحه دارد و بخشی از اخبار را از این طریق به گوش مخاطبان میرساند. مدتهاست که سیاستگذاران با حمایت مالی و رسانهای از برخی شرکتهای داخلی، درصدد ایجاد پلتفرمهای بومی مشابه رقبای خارجی هستند. با اینحال، چنین رویکردی هیچگاه نتوانسته است در جلب نظر کاربران به استفاده از پیامرسانهای داخلی تاثیر چندانی داشته باشد و تعداد کاربران فعال پلتفرمهای داخلی در مقایسه با کاربران ایرانی فعال در اینستاگرام، واتساپ و تلگرام، گواهی بر این امر است. رویکرد توسعه پلتفرمهای بومی از طریق حذف رقبای خارجی، حالا حتی صدای همین شرکتها را نیز درآورده است؛ بهطوری که خشم کاربران به دلیل ارزش قائلنشدن برای حق انتخاب و سلیقه آنها، روبیکا را بر آن داشته است تا با انتشار بیانیهای نسبت به سیاستهای اخیر در هدایت کاربران به این اپلیکیشنها انتقاد کند و خواستار ایجاد فضایی رقابتی و آزاد شود.
به هر صورت، آنچه باید مورد توجه قرار گیرد، این است که در دنیای دیجیتال امروز، در هر ساعت تحول جدیدی در فناوریهای موجود ایجاد میشود و مسیری جدید برای دور زدن هر محدودیت ارائه میشود و تلاش برای بستن این مسیرها، نتیجهای جز افزایش نارضایتیها را در پی ندارد. کارشناسان بارها بر بیاثر بودن اعمال محدودیتهای دستوری برای کنترل دسترسی شهروندان به فناوریهای ارتباطی تاکید کرده و معتقدند، باید به جای مسدودسازی مسیرهای ارتباطی، راه کنترل شرایط را در جای دیگری جست.