ورزشی

رازهای زندگی عادی یک نابغه فوتبال/ ​​«هر چه پیش آید، خوش آید!»

به گزارش هشت صبح و به نقل از ایسنا؛

آندونی ایرائولا که امروز نامش در کنار بزرگانی چون ژابی آلونسو و میکل آرتتا می‌درخشد، در مصاحبه‌ای از عشق کودکی‌اش به فوتبال در ساحل سن‌سباستین گفت و تأکید کرد: «اگر روزی همسرم بگوید به خانه برگرد، بدون تردید مربیگری را رها می‌کنم.» این سرمربی که حالا مورد توجه رئال مادرید و منچستریونایتد قرار دارد، مطالعه و دوچرخه‌سواری را راه فرار از فشارهای مربیگری دانست و بزرگ‌ترین آرزویش را «ساختن زندگی خوب برای فرزندانش» عنوان کرد.

به گزارش ایسنا، آندونی ایرائولا ژوئن ۲۰۲۳ که سرمربی بورنموث شد، شهرت زیادی نداشت ولی دو سال بعد به یکی از جذاب‌ترین چهره‌های فوتبال جهان تبدیل شده است. ایرائولا فوتبال را در آنتیگوکو، باشگاه مشهور باسک، در کنار ژابی آلونسو و میکل آرتتا که اکنون به ترتیب سرمربیان رئال مادرید و آرسنال شده‌اند، آغاز کرد.

او در چهار فصل حضورش به عنوان کاپیتان بیلبائو، به دو فینال کوپا دل‌ری و یک فینال لیگ اروپا رسید. او پس از ورودش به عرصه مربیگری در تیم‌های آ اک لارناکا، میراندس و رایووایکانو کار کرد و سپس به انگلیس رفت و بورنموث را به بالاترین امتیازش در لیگ برتر در یک فصل رساند.

نام این مربی ۴۳ساله در ماه‌های اخیر با باشگاه‌های همچون رئال مادرید، تاتنهام و منچستریونایتد پیوند خورده است که نشان می‌دهد ارزش او چقدر بالا رفته است.

ایرائولا با کلی سامرز به گفت‌وگو نشست تا درباره دوران کودکی‌اش، تاثیرات اصلی بر دوران مربیگری‌اش و عشقش به مطالعه صحبت کند.

رازهای زندگی عادی یک نابغه فوتبال/ ​​«هر چه پیش آید، خوش آید!»

فوتبال برای شما چه معنایی دارد؟

فوتبال سرگرمی من بود و حالا به یک چیز حرفه‌ای تبدیل شده است. هنوز عاشق این بازی‌ام اما وقتی حرفه‌ای می‌شوید، دیگر فقط شور و شوق محض نیست. فکر می‌کنم کمی تغییر می‌کنید و فوتبال را مانند یک دنیای ایده‌آل می‌بینید.

اولین خاطره شما از بازی فوتبال چیست؟

بهترین خاطرات من به ساحل سن‌سباستین برمی‌گردد. نمی‌دانم پنج، شش یا هفت ساله بودم که شروع کردم به بازی‌کردن. به خاطر جزر و مد، آخر هفته‌ها نمی‌شد فوتبال بازی کنیم چون ساحلی در کار نبود. روی هم رفته، همه آن روزها بهترین خاطرات من هستند.

در اوایل دوران حرفه‌ای‌تان با مربیان بسیار مشهور دیگری همبازی بودید. می‌توانید درباره‌ آنها برای ما بگویید؟

وقتی هفت، هشت یا ۹ ساله بودم، با میکل آرتتا بازی می‌کردم و با ژابی آلونسو همبازی بودم. ما کم‌وبیش همسن‌ایم. من در یک مدرسه بودم و آنها در مدارس دیگری بودند و حالا شگفت‌انگیز است که تقریباً ۴۰ سال بعد یکدیگر را در زمین‌های فوتبال می‌بینیم.

آیا مربیانی هستند که تأثیر زیادی بر دوران حرفه‌ای شما گذاشته باشند؟

بله. ارنستو والورده. او اولین کسی بود که در بیلبائو به من فرصت بازی‌ داد. حتی بعد از آن، وقتی حدود ۱۳ سال بعد از باشگاه جدا شدم، او سرمربی من بود و امروز هنوز هم سرمربی بیلبائو است. اتلتیک بیلبائو تیم محبوب من است.

رازهای زندگی عادی یک نابغه فوتبال/ ​​«هر چه پیش آید، خوش آید!»
ایرائولا (چپ) و آرتتا (راست)

شما از والورده نام بردید. اگر بخواهید سه مربی را نام ببرید کدام مربیان دیگر را اضافه می‌کنید؟

من مربیان بسیار خوبی داشته‌ام. اکنون افراد زیادی از من در مورد مارسلو بیلسا می‌پرسند و احساس می‌کنم خیلی خوش‌شانسم که دو فصل زیر نظرش کار کردم. او کسی است که فوتبال را به روشی متفاوت تماشا می‌کند. دیگری کارلو آنچلوتی است که من البته با او کار نکردم اما همیشه دوست داشتم با او کار کنم. وقتی با او روبه‌رو می‌شوید، رفتار بسیار عادی و مهربانانه‌ای دارد. کارلتو کسی است که همیشه ‌حس خوبی به او داشته‌ام.

اگر فوتبالیست یا مربی حرفه‌ای نبودید، چه کار می‌کردید؟

من دو رشته تحصیلی را شروع کردم. هیچکدام را تمام نکرده‌ام! اخیرا مهندسی را شروع کرده‌ام. این تصمیم خیلی جاه‌طلبانه بود چون من قبلاً فوتبال بازی می‌کردم. بیش از نیمی از واحدهای رشته‌ درسی‌ام را گذرانده‌ام.

چطور از فوتبال فرار می‌کنید؟

به سادگی. من همسر و دو فرزندم را دارم و آنها خیلی به فوتبال علاقه‌ای ندارند. وقتی از محیط کار خارج می‌شوم، به خانه می‌روم و گاهی اصلا درباره فوتبال صحبت نمی‌کنیم. برای من خیلی خوب است. وقتی یک روز مرخصی دارم، همسرم برنامه‌های زیادی را می‌چیند.

خانواده شما با شما سفر کرده‌اند. آیا مهم است که آنها را با خود داشته باشید؟

خانواده من بسیار مهم‌اند. آنها فداکاری زیادی می‌کنند. من از کشوری به کشور دیگر می‌روم و آنها باید با من بیایند. کاملا مطمئنم که بدون آنها نمی‌توانستم این کار را انجام دهم. اگر روزی به من بگویند: «به خانه برگرد!» برمی‌گردم. می‌دانم لحظه‌ای در دوران حرفه‌ای‌ام فرا خواهد رسید که دیگر مجبور نخواهم بود، مربی باشم؛ زمانی که فرزندانم بزرگ‌تر شوند و دیگر مربی نباشم. می‌دانم این لحظه فراخواهد رسید.

اگر همسرتان برای روز تعطیلتان هیچ برنامه‌ای نداشت، خودتان چه کار می‌کردید؟

جایی زندگی می‌کنم که طبیعت و پیاده‌روی در آن لذتبخش است. بورنموث یکی از بهترین مکان‌های انگلیس است.

خوانده‌ام که شما عاشق مطالعه هستید. آیا مطالعه راهی برای فرار از مشکلات است؟

بله. برای من مطالعه کمک بزرگی است. مطالعه چیزی است که از نظر ذهنی به من کمک زیادی می‌کند. من از مطالعه و دوچرخه‌سواری استفاده می‌کنم. این دو راه‌هایی‌اند که مشکلاتی را که همیشه هنگام مربیگری با آنها مواجه‌ام، فراموش می‌کنم.

رازهای زندگی عادی یک نابغه فوتبال/ ​​«هر چه پیش آید، خوش آید!»

 به چه چیزی بیشتر از همه افتخار می‌کنید؟

احتمالاً به رابطه خوبی که الان با تمام باشگاه‌هایی که در آنها بوده‌ام، دارم. به عنوان یک بازیکن، به عنوان یک مربی، اگر به هر باشگاهی برگردم، دیدن افراد خوب لحظه دوست‌داشتنی خواهد بود. مهم‌ترین چیز وقتی به یک باشگاه جدید می‌روم این است. وقتی آنجا را ترک می‌کنم، امیدوارم همه حرف‌های خوبی در مورد من بزنند. وقتی ۱۰ سال بعد برگردم، هنوز با افراد داخل باشگاه‌ها رابطه دارم. این اتفاق در تمام باشگاه‌هایی که در آنها بوده‌ام افتاده است و امیدوارم ادامه داشته باشد.

یک چیز درباره خودت بگو که شگفت‌زده‌ام کند.

سخت است. من کارهایی کاملا عادی انجام می‌دهم. مثلا مردم از نحوه‌ی رفتن من به تعطیلات شگفت‌زده می‌شوند. هر بار که به تعطیلات می‌روم، ماشین اجاره می‌کنیم، در شهر می‌گردیم – گاهی نمی‌دانیم در کدام هتل اقامت خواهیم داشت. ما برنامه‌ی ثابتی نداریم و هر چه پیش‌ آید خوش آید.

پس دوست داری یک زندگی عادی داشته باشی؟

خیلی خیلی عادی.

رازهای زندگی عادی یک نابغه فوتبال/ ​​«هر چه پیش آید، خوش آید!»

اگر فقط می‌توانستید یک دستاورد دیگر در دوران حرفه‌ای‌تان داشته باشید، آن چه بود؟

دستاورد فوتبالی؟

هر چه… هر چه دوست دارید.

درباره فوتبال نمی‌گفتم، به زندگی شخصی‌ام می‌رسیدم. مخصوصا وقتی پدر هستید، تمرکزتان بیشتر روی فرزندانتان است. دوست دارم فرزندانم زندگی خوبی داشته باشند. امیدوارم بتوانم زندگی خوبی برایشان فراهم کنم یا دست کم تا جایی که می‌توانم از آنها به‌خوبی محافظت کنم. این بزرگ‌ترین آرزوی من است.

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا