جهانگیری دنبال چیست؟
مثلثآنلاین: موتور تخریب اصلاحطلبان علیه دولت اصولگرایان و بلکه اصولگرایان بار دیگر روشن شده است. اخیرا کتاب ««بدون دود و آتش و خون» منتشر شده است؛ کتابی حاوی گفتوگویی بلند با اسحاق جهانگیری. جهانگیری که گویا خود توان نوشتن کتاب خاطراتش را نداشته است، احتمالا سفارش این کتاب را به آن فردی که پای حرفهایش نشستهاند داده است تا او بگوید و دیگران برایش بنویسند. جدای از این موضوع اما حرفهای جهانگیری هم عجیب است؛ او در قامت یک قهرمان خود را جلوه داده و گویی اگر او نبود اقتصاد ایران از هم میپاشید. او در شرایطی از ارز ۴۲۰۰تومانی دفاع میکند که امروز همه بر فسادها و رانتهای ناشی از آن اذعان دارند. او در جای دیگری از گفتوگویش برجام را سندی بیعیب و نقص میداند و سراسر از آن دفاع میکند. اما در کنار خودستاییهایی که جهانگیری از خودش و از دولت روحانی میکند، شمشیر را بر اصولگرایان از رو میبندند و همه مشکلات دوران دولت متبوعش را بر گردن مخالفان دولت و مخالفان برجام میاندازد و در جایجای این گفتوگو از سنگهایی که پیش روی دولت انداخته میشد، گله میکند؛ حال آنکه از قضا همان انتقادها به برجام به واقعیت پیوست و چه بسا اگر موضع شخص روحانی و البته مجموعه دولتش از بالا نبود و تمام منتقدان را تحقیر و تمسخر نمیکردند و چشمی واقعبین نسبت به وقایع داشتند، کار به اینجا نمیرسد که یکشبه رئیسجمهور آمریکا تصمیم بگیرد از برجام خارج و تحریمهای بسیار شدیدی علیه ایران وضع کند که چنین امکانی در اختیار آمریکا ناشی از ضعفهای آشکار برجام بود.
جهانگیری به نوعی به نمایندگی از اصلاحطلبان و حامیان دولت روحانی سخن میگوید. اصلاحطلبان در مقطع کنونی دریافتهاند که طرحها و برنامههای دولت در آستانه نتیجهدادن است و آشکارا ترس خود از موفقیت دولت را نشان میدهند زیرا میدانند اگر دولت در اجرای برنامههایش موفق شود، عملا فاتحه اصلاحات خوانده است و دیگر به هیچ طریقی نمیتوانند به عرصه قدرت برگردند زیرا مردم دیگر به آنها اعتماد نمیکنند. آنها با در نظر داشتن چنین شرایطی تمام قوای خود را به کار گرفتهاند تا دولت را از نفس بیندازند و از مردم را نسبت به دولت بدبین کنند.
از سوی دیگر اصلاحطلبان از حالا برنامه انتخاباتی خود را کلید زدهاند؛ چه برای مجلس و چه برای ریاستجمهوری و اظهارنظرهای اخیر جهانگیری بخشی از این پازل است؛ چه آنکه مدتی است افرادی چون محمد خاتمی، ناطق نوری، سیدحسن خمینی، روحانی و در یکی دو نوبت افرادی چون همتی و لاریجانی با یکدیگر جلساتی داشتهاند که به شنیدهها حاکی از آن است که محتوای جلسات بیربط به موضوعات انتخاباتی نبوده است. حالا فردی مانند جهانگیری در این بین میکشود تا بخشی از پازل را تکمیل کند و با تخریبهای دولت کنونی و البته تطهیر دولت روحانی زمینه حضور مجدد اصلاحطلبان در قدرت سیاسی را فراهم کند.
البته گفتنی است همه اینها در حالی است که اصلاحطلبان در مناسبات ذهنی خود یک عنصر مهم به نام مردم را نادیده میگیرند و نمیدانند یا خود را به ندانستن زدهاند که مردم دیگر تحت هیچ شرایطی به آنها اقبالی نشان نمیدهند.