جوابیه نویسنده «انتخاب» به ادعای یک پژوهشگر درباره گزارش «امضای حافظ اسد زیر حکم قتل امام موسی صدر؟»
مهرشاد ایمانی؛ «انتخاب»: پس از انتشار گزارش «امضای حافظ اسد زیر حکم قتل امام موسی صدر؟» در سایت «انتخاب»، آرش رئیسینژاد، پژوهشگر، در حساب کاربریاش در فضای مجازی شبهاتی را مطرح کرد که در ادامه به اصل شبهات و پاسخ به مسائل مطرحشده از سوی او پرداخته میشود.
آقای رئیسینژاد در حسابهای کاربری خود در فضای مجازی اعم از اینستاگرام و شبکه ایکس(توئیتر سابق) مدعی شده است که گزارش اخیر برگرفته از کتاب او با عنوان «شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه» است. شباهت مورد اشاره رئیسینژاد از جهت استفاده از سخنان منصور قدَر، مسئول ساواک در سوریه در دوره پهلوی دوم، است. منصور قدَر سالها پیش در گفتوگو با پروژه تاریخ شفاهیِ بنیاد مطالعات ایران با مرحوم دکتر غلامرضا افخمی گفتوگویی تفصیلی داشت که در بخشهایی از آن گفتوگو به مناسبات مابین حافظ اسد، قذافی و امام موسیصدر و تحریکات اسد علیه موسیصدر نزد قذافی اشاره میکرد که فایلهای صوتی آن گفتوگو در کانال تلگرامی «بنیاد مطالعات ایران» موجود است و همگان میتوانند به آن گوش دهند.
طبیعی است از این سند تاریخی همه نویسندگان، روزنامهنگاران و پژوهشگران میتوانند استفاده کنند و مشخص است که گفتوگوی قدَر در انحصار هیچ شخصی نیست.
در گزارش «انتخاب» هم بارها اسم مصاحبهشونده و بنیاد مطالعات ایران آورده شده است که معلوم میکند منبع در این گزارش ذکر شده است اما این شائبه که منبع در این موضوع، کتاب رئیسینژاد است کاملا نادرست است زیرا او هم با تکیه بر سند مذکور بخشهایی از کتابش را نگاشته است.
رئیسینژاد همچنین مدعی است که نقل قولی که از فریدون موثقی در گزارش اخیر «انتخاب» آمده هم از کتاب او است؛ در صورتی که این نقل قول از گفتوگوی موثقی با روزنامه اطلاعات است که نویسنده، آن را در میان گزارشی از خبرگزاری «ایلنا» یافته است، نه کتاب آرش رئیسینژاد.
گفتنی است گزارش «ایلنا» چهارسال قبل از انتشار کتاب رئیسینژاد یعنی در سال ۹۳ منتشر شده بود که مخاطبان میتوانند برای یافتن آن مطلب از «ایلنا» تیتر «رد صدر؛ از تهران تا طرابلس» را جستوجو کنند تا برایشان روشن شود که ادعای آقای رئیسینژاد کذب است.
رئیسینژاد همچنین در ادعایی بسیار عجیب گفته است که پیش از انتشار کتابِ من، اساسا کسی نمیدانست که شاه با جریان شیعی لبنان و سید موسی صدر ارتباط داشته است.
این در حالی است که دانستن ارتباط پهلوی دوم با شیعیان لبنان و موسی صدر از ابتدائیاتی است که هر فرد علاقهمند به تاریخ معاصر میداند و حتی اسدالله علم هم در خاطرات خود بارها به تمایل محمدرضا شاه پهلوی برای حمایت از صدر و جریان شیعی عراق اشاره کرده است.
فرای اینها اما ادبیات آقای رئیسینژاد مملو است از توهینها، افتراها و سمپاشیها علیه نویسنده مطلب و «انتخاب» که طبیعتا علاوه بر بار حقوقی کلمات به کار گرفته، چنین ادبیاتی در شأن یک پژوهشگر نیست.