سیاسی

راه پیش روی ایران پس از سقوط اسد / تهران می‌تواند با تیم جدید در دمشق ارتباط بگیرد؟

به گزارش هشت صبح و به نقل از انتخاب :

اسد سقوط کرد و درسی بزرگ به تحولات خاورمیانه داد. سوریه‌ای که سال‌ها در مقابل مخالفین مقاومت کرده بود در طول ۱۰ روز بدون هیچگونه مقاومت نظامی تسلیم شد و حالا مشخص نیست آینده این کشور چگونه رقم خواهد خورد. از سوی دیگر مشخص نیست ایران باید با کدام گروه سیاسی مذاکره کند و آیا ایران باز هم می‌تواند از سوریه استفاده‌های استراتژیک خود را ببرد؟ 

محمد بیات، کارشناس مسائل منطقه، درباره نیروی پیروز در میان معارضین سوریه به «انتخاب» گفت: حاکم سوریه در حال حاضر ابومحمد جولانی است. تحریرالشام توانست در ده روز، پس از گرفتن حلب و درعا و سوئدا و نقاط دیگر، دمشق را هم تصرف کند و با اعلام عفو عمومی، مانند دیگر انقلاب‌های جهان، سقوط رسمی حکومت را از صدا و سیما اعلام کرد. آنچه احساس می‌شود، وضعیت شوک برای ایران است. 

وی درباره دودستگی تحلیلی در ایران نسبت به سوریه بیان کرد: مسئولین ایرانی اصلاً تصور نمی‌کردند چنین اتفاقی بیوفتد و در داخلشان نیز دو دستگی است. مسأله اینجاست که چطور با معارضه اشتراک پیدا کنیم؟ تعهدات دوحه نیز چیز دیگری بود. با توجه به شرایط کنونی، فعلا یک دوره برزخ با سوریه داریم. در مواضع رسمی، تحریرالشام گفته که مشکلی با ایران ندارد، اما در عمل اینها به واقع با محور مقاومت مشکل دارند. آنها سال‌ها در ادلب تحت محاصره دارند و تعداد زیادی نیرو از دست داده‌اند. مدیریت شرایط فعلی خیلی سخت است، اما وجود قوه عاقله در وزارت خارجه، می‌تواند از طریق ارتباط با ترکیه و قطر یک مسیر گفتگو با اخوانی‌ها باز کند و بتوانیم به سمت کاهش تنش حرکت کنیم. 

او در رابطه با وضعیت مبهم سوریه از جهت نیرو‌های سیاسی و احتمال حمله‌های خارجی گفت: من هنوز احساس می‌کنم تحولات با ثبات نیست و بازی هنوز تمام نشده است. چند دقیقه پیش خبر رسیده که ارتش اسراییل در بلندی‌های جولان پیشروی می‌کند. همین مسأله نشان می‌دهد که چقدر تحولات سیال است. از طرفی مشخص نیست حکومت جدید سوریه با کرد‌ها چه می‌کند؟ پایگاه علوی‌ها و هواداران بشار اسد نیز وضعیت مبهمی دارند که شاید حرکت‌های مسلحانه انجام دهد و یک گروه مقاومت با حضور اعضا سابق ارتش، از دل سوریه اعلام موجودیت کند. هنوز زود است درباره سرنوشت سوریه صحبت کنیم. آنچه در طول ده سال برای آن تلاش کردیم، طی ده روز تمام شد و این نشان می‌دهد تغییر بازی هم امکان‌پذیر است. 

او افزود: تا روز آخری که اسد در کاخ ریاست جمهوری بود، به خاطر فعالیت‌های امارات از جمله وعده‌هایی که به اسد می‌داد، فاصله از ایران وجود داشت. اینکه اجازه نمی‌دادند ایرانی‌ها در دمشق خانه بگیرند و نیرو‌های قدیمی ایران از سوریه برگشتند و شروع به لو دادن مکان مستشاران ایرانی کردند، وضعیت را پیچیده‌تر کرد. در نهایت یکی از دلایل جدی سقوط اسد، بی میلی ایران و حزب الله برای کمک به او بود. اینقدر انباشت مشکلات در سوریه وجود داشت که دیگر کسی نمی‌توانست به او کمک کند. اسد احساس می‌کرد اگر دوران جنگ را با ایران و روسیه پیش برده، دوران صلح را باید با اعراب و روسیه پیش ببرد، اما نتیجه‌ی این سیاست مشخص شد. 

بیات درباره تغییر در نگاه به محور مقاومت پس از سقوط اسد گفت: درس سقوط اسد برای ایران این است که باید مراقب تعریفمان از محور مقاومت باشیم. محور مقاومت یعنی یک سرمایه اجتماعی وجود دارد که می‌خواهند با نظام سلطه مقابله کنند، ما نیز آنها را توانمند می‌کنیم. مثلاً حزب الله در لبنان یک جمعیت وسیع است که با وجود ضربه‌های شدید، مقاومت می‌کند، چون سرمایه اجتماعی دارد. در مورد حمایت از شرکای دیگر مانند بشار اسد، باید خیلی دقت کنیم که شریان مردمی چه می‌خواهد؟ اسد حتی بین علوی‌ها نیز محبوب نبود. فقدان پایگاه اجتماعی و مردمی و فروپاشیدن ماشین اقتدار یک سیستم، سقوط آسان را به وجود می‌آورد. ارتشی‌ها فقط شهر‌ها را خالی می‌کردند و هیچ مقاومتی وجود نداشت.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا