چه در انتظار ایران در منطقه است؟
مهرداد فرهادی، پژوهشگر ژئوپلیتیک: نیروهای شورشی و مسلح مخالف اسد تحت حمایت ترکیه توانستند طی ۱۱ الی ۱۲ روز پس از آغاز عملیات نظامی در شمال غرب سوریه حلب، حماه، حمص و در نهایت دمشق را تصرف کنند. این نیروها با کمترین مقاومت ارتش سوریه و نیروهای روسیه مواجه شدند. طی این تحولات نیروهای نظامی و دیپلماتیک ایرانی نیز سوریه را از طریق لبنان و لاذقیه ترک کردند. بشار نیز در اوایل روز گذشته به مسکو منتقل شد.
روز گذشته نتانیاهو پس از بازدید از مناطق مرزی جولان، سقوط حکومت بشار اسد را حاصل مستقیم جنگ یک ساله با محور مقاومت در سوریه و لبنان عنوان کرد.
حزبالله که زنجیره فرماندهی آن پیشتر در جنگ با اسرائیل ضرباتی جدی را متحمل شده است، نیازمند حمایت نیروی انسانی و لجستیک برای ادامه حفظ قدرت در لبنان است. سقوط سوریه به دست نیروهای شورشی و گروهکهای مسلح مخالف اسد تحت حمایت ترکیه به معنی محاصره لجستیک حزبالله لبنان و نیروهای مقاومت در سوریه است.
روندی که پس از ۷ اکتبر آغاز شده است تضعیف گام به گام نیروهای تحت حمایت ایران در منطقه را پیش گرفته است.
در سالهای پیش از شکست مذاکرات احیای برجام، ایالات متحده خواستار حل دیپلماتیک نگرانیهای خود در رابطه با ایران بود، اما سپس رویکرد آنها به اجرای «طرح ب» تغییر کرده است.
به نظر نمیرسد واشنگتن دیگر مایل به طی مسیر دیپلماتیک باشد، اگر چه تهران بارها تمایل به مذاکره را عنوان و اعلام کرده است.
یکی از دلایل تمایل واشنگتن به حل دیپلماتیک نگرانیهای خود، مسأله قدرت منطقهای و موشکی ایران بود. بدین ترتیب با تغییر رویکرد واشنگتن، ارتش ایالات متحده با برقراری روابط و همکاریهای نظامی با کشورهای عربی منطقه و اسرائیل، ابتدا پوشش پدافندی و ضد بالستیک در منطقه را افزایش داد و سپس با کمک اسرائیل و ترکیه در حال تضعیف یک به یک بازورهای قدرت منطقه ایران در غرب آسیا است.
حمله آنها علیه نیروهای مقاومت اسلامی عراق، نیروهای انصارالله یمن و انتقال تسلیحات تهاجمی همچون بمبافکنهای B-۵۲ و جنگندههای A-۱۰، F-۱۵ و F-۱۶ به منطقه خلیجفارس بیانگر درگیری مستقیم ایالات متحده آمریکا در این مسیر است.
در این زمان تقویت سیاسی، اقتصادی و نظامی نیروهای مقاومت اسلامی عراق و انصارالله یمن بیش از پیش اهمیت پیدا میکند و احتمالاً این نیروها هدف بعدی تضعیف بازوهای قدرت منطقهای ایران توسط ایالات متحده و اسرائیل با کمک کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس هستند. چرا که نیروهای مقاومت اسلامی در عراق و یمن قادرند مستقیماً منافع ایالات متحده در منطقه خلیجفارس، دریای سرخ و خلیج عدن را تهدید کرده و بروی بازار جهانی انرژی و ترانزیت کالا اثر قابل توجه بگذارند.