چین اخیراً سیستم‌های لیزری “Silent Hunter” را برای دفاع در برابر پهپادها و موشک‌های کروز به ایران منتقل کرده / انتظار می‌رود که روسیه هم سیستم‌های جنگ الکترونیک، S400 و جنگنده‌های سوخو-۳۵ را به ایران تحویل دهد
روزنامه معاریو اسرائیل نوشت: آمادگی‌های امنیتی اسرائیل برای یک حمله به ایران و واکنش متقابل تهران، این روزها به اوج خود رسیده است، به ویژه پس از حمله مرگبار پهپادی که در پایگاه آموزشی تیپ گولانی رخ داد.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: علاوه بر ارائه کمک‌های اضطراری از سوی ایالات متحده، از جمله ارتقای سیستم‌های دفاع موشکی بالستیک با استفاده از سامانه دفاعی THAAD، آمریکا، حضور نظامی خود را به طرز چشمگیری در سراسر خاورمیانه افزایش داده است. این تقویت نیروهای گسترده شامل حرکت زیردریایی‌های هسته‌ای و کشتی‌های جنگی، ناوهای هواپیمابر، جنگنده‌های پیشرفته (مانند F22)، و همچنین بمب‌افکن‌های استراتژیک در اقیانوس هند، دریای سرخ، خلیج عمان و خلیج فارس می‌شود.
در همین حال، در بحبوحه هرج و مرج و عدم اطمینان در ایران، هم‌پیمانان آن از جمله روسیه، چین و کره شمالی، به کمک شتافته‌اند.
نگاهی دقیق‌تر نشان می‌دهد که چین و روسیه برای ارتقای توانایی‌های دفاعی و تهاجمی ایران به میدان آمده‌اند. چین اخیراً سیستم‌های لیزری “Silent Hunter” را برای دفاع در برابر پهپادها، هواپیماهای بدون سرنشین و موشک‌های کروز به ایران منتقل کرده است.
انتظار می‌رود که روسیه سیستم‌های جنگ الکترونیک، سامانه های ضد هوایی پیشرفته (S400) و جنگنده‌های سوخو-۳۵ را به ایران تحویل دهد.
حضور مستقیم مسکو، پکن و پیونگ یانگ در منازعه در حال گسترش در خاورمیانه، گامی مهم با پیامدهای امنیتی و ژئوپلیتیکی پیچیده است.
برای آن‌ها، این فرصتی بی‌سابقه و استثنایی برای رویارویی مستقیم با ایالات متحده است، از جمله خروج از انزوای بین‌المللی (به ویژه برای روسیه و کره شمالی)، دور زدن تحریم‌های اقتصادی و محدودیت‌های بین‌المللی، افزایش همکاری‌های نظامی-عملیاتی با تهران، تقویت روابط امنیتی و فناوری بین آن‌ها، و تعمیق روابط دیپلماتیک و به‌ویژه اقتصادی.
هم‌اکنون مشخص است که علاوه بر تغییرات چشمگیر در دینامیک و توازن قدرت منطقه‌ای و جهانی، مسابقه تسلیحات متعارف و هسته‌ای در حال تشدید است و ماهیت انفجاری منازعه بین اسرائیل و ایران در حال وخیم‌تر شدن است.
این یک حرکت چالش‌برانگیز و استراتژیک است که جبهه ضد ایرانی را به چالش می‌کشد و به افزایش تنش‌های امنیتی جهانی منجر می‌شود.
همه این‌ها، به نوبه خود، قدرت “محور شرارت” را تقویت کرده و موقعیت ژئوپلیتیکی و نفوذ اعضای آن بر منازعه کلی و سایر درگیری‌های منطقه‌ای (از جمله درگیری اسرائیل و فلسطین و جنگ علیه حماس در نوار غزه) را تقویت می‌کند.
این اقدامات، به نوبه خود، چالشی مستقیم برای ایالات متحده، نفوذ آن و هژمونی غربی ایجاد کرده، و وضعیت موجود و نظم جهانی فعلی را دچار بی‌ثباتی می‌کند.
