آپارتمانهایی مثل مسکن مهر، برای پاسخ به کمیت بود؛ پس از جنگ تعداد زیادی ساختمان ساخته شد که ظاهر بسیار بدی دارند / آمریکا نیز چنین پروژهای به اسم پروئیت آیگو داشت؛ آن ساختمانها به مرور به بافتهای بد اجتماعی تبدیل شدند و در نهایت آن ساختمانها را منفجر کردند
هوشنگ فروغمنداعرابی، دکترای معماری و استاد دانشگاه می گوید آپارتمانهایی مثل مسکن مهر، در پاسخ به کمیت بوده است. جمیعتی که پس از جنگ به شهرها آمد نیاز به خانه داشت و در آن دوره نیاز به تولید انبوه بود. دولت در طرحهای بدوی و بدون درنظرگرفتن ساختار ساختمان، تعداد زیادی ساختمان ساخت که ظاهر بسیار بدی هم دارند. آمریکا نیز چنین پروژهای به اسم پروئیت آیگو داشت و با وجود اینکه بهترین معماران آنها را تهیه کرده بودند، ساختمانها به مرور به بافتهای بد اجتماعی تبدیل شدند و ساختمانها را منفجر کردند تا از بین بروند.
این پژوهشگر مسکن درباره چالش الگوی ساخت مسکن در تهران و کلانشهرهای ایران به «انتخاب» گفت: یکی از نیازهای وابسته به مسکن ما مربوط به اسکان است اما نیازهای دیگری نیز وارد این حوزه شده است. واحدهای مسکونی برای اسکان مردم در نظر گرفته نشده است و عمده سرمایهگذارها به جهت کسب سود از اختلاف قیمت و در پناه بودن از تورمها اقدام به فعالیت در این حوزه کردهاند. این یکی از جدیترین بحرانهای چالش ساخت مسکن است و تا زمانیکه پاسخ مناسبی داده نشود، نمیتوانیم راهکاری پایدار برای رضایتمندی جامعه ایجاد کنیم.
او افزود: نقد جدی به الگوهای مفروض در سطح سیاستگذاری مانند نحوه اختصاص تراکم و ۶۰ درصد شمالی و محدودیت در سطح طراحی وجود دارد اما مسأله کلی را نمیتوان فقط در این سطح موضوع ببینیم.
او افزود: مشکل ما اسکان مردم در خانه هاست. وجود راهکارهایی برای سفته بازی، مشکل عمده مردم نیست و بلکه در اصل مشکل از قانونگذاری است. این مشکل، مربوط به عدم آینده نگری در قوانین بوده است. قانونگذار در برهههایی که مشکل مسکن تبدیل به بحران شده بود به دنبال امکانی برای انبوه سازان برای ساخت خانههای بیشتری بودند اما نمیدانستند که قانون فقط نباید تشویقی باشد. مشکل قانونی ما در مسکن، فقدان قوانین تنبیهی برای تنظیم آن بوده است.
وی درباره بی توجهی به کیفیت مسکن در قیمتگذاری گفت: در دورانی که ساخت واحدهای مسکونی اولویت بوده، چرا کیفیت را فراموش کردهایم؟ قوانین نقل و انتقال و اجاره در کشورهای دیگر، ناظر کیفیت مسکن با ابزارهایی نظیر بیمه ساختمان است. مسئولین هیچوقت نپذیرفتند که باید قانون بیمه ساختمان را اجرا کنیم. بیمهی ساختمان ناظر به کیفیت ساختمان خواهد بود و به دلیل ایجاد مسیولیت برای یک شرکت حقوقی بیمه، هر ساختمانی با هر کیفیتی بیمه نخواهد شد. در حال حاضر یک سند قانونی داریم و ناظر به مسائل حقوقی است، اما کیفیت ساخت اصلاً در هیچ کجا مورد توجه قرار نمیگیرد.برای مثال به غیر مسایل کالبد ساختمانی، بررسی تجهیزات ساختمان و امکانات الکتریکی ساختمان کاملاً سنجیده نمیشوند. ما قوانینی که برای تأثیر کیفیت مسکن در قیمت باشد را نداریم.
او درباره میزان مسکن و جمعیت بیان کرد: تعداد خانه در ایران نسبت به جمعیت کم نیست و خانههای خالی و خانههای دوم به قدری هستند که اگر محاسبه عددی کنیم، به این نتیجه میرسیم که مشکل عدم عرضه خانه است. البته تعداد خانه به معنای کیفیت خانهها نیست. خانههایی که حتی ایستایی ندارند هم در این آمار محسوب میشوند و خیلی از ساختمانهای ضعیف هم جزء آمار مسکن میآیند در حالکیه قابلیت زندگی ندارند. وقتی از تعداد خانه صحبت میکنیم، نمیتوانیم تفکیک درستی از کیفیت آن داشته باشیم.
وی در رابطه با سیاست شهرکسازی جهت رفع کمبود مسکن گفت: برای جبران کمبود مسکن، شهرکسازی یک سیاست بوده است اما شهرکسازی در بسیاری از کشورها هدف دیگری داشته است. تغییرات بافتهای اجتماعی هدف شهرکسازی در غرب بوده است. در آمریکا برای اینکه جرم و جنایت در مناطق مرکزی شهرها کنترل شود، یک محوطه شهرکی موقتی ایجاد میکردند و با تغییر بافتهای فرهنگی، با یک برنامه تدریجی آن شهرکها به شهر میپیوستند. در ایران شهرکها بافت جدایی از شهر دارند و سنگری در مقابل آنها وجود دارد و حتی قیمت شهرکها را بالاتر هم بردهاند. شهرکسازی که در کشورهای خارجی وجود دارد، اهداف بسیار متفاوتی با ایران دارد.
فروغمند اعرابی درباره شهرکسازی به شیوه مسکن مهر بیان کرد: آپارتمانهایی مثل مسکن مهر، در پاسخ به کمیت بوده است. جمیعتی که پس از جنگ به شهرها آمد نیاز به خانه داشت و در آن دوره نیاز به تولید انبوه بود. دولت در طرحهای بدوی و بدون درنظرگرفتن ساختار ساختمان، تعداد زیادی ساختمان ساخت که ظاهر بسیار بدی هم دارند. آمریکا نیز چنین پروژهای به اسم پروئیت آیگو داشت و با وجود اینکه بهترین معماران آنها را تهیه کرده بودند، ساختمانها به مرور به بافتهای بد اجتماعی تبدیل شدند و ساختمانها را منفجر کردند تا از بین بروند. و تاریخ معماری آن روز را به عنوان پایان معماری مدرن در نظر گرفته است.