دیپلماسی، ناجی میدان | سایت انتخاب
امیر پسندهپور، کارشناس روابط بینالملل: وضعیت بغرنج امنیتی منطقه، روز به روز پیچیدهتر میشود. پیش روی نظامی اسرائیل در جنوب لبنان و شدت آتش در حملات این موج، بعد از انفجار پیجرها تقابل و جبهه جدیدی علیه بخش مهمی از نیروهای موسوم به مقاومت یعنی حزبالله گشوده است.
بنظر میرسد دولت رادیکال اسرائیل و در رأس آن نتانیاهو تصمیم و نقشه جدی برای خروج از محاصره توسط نیروهای این محور را بخصوص در نزدیکی مرزهای جنوبی و شمالی خود با رویارویی مستقیم با حماس در غزه و حزبالله در لبنان دارد.
در کشاکش نارضایتیهای جدی در داخل اسرائیل که حتی سابقه آن به قبل از حمله ۷ اکتبر حماس برمیگردد و اعتراض به مصونیت قضایی که نتانیاهو قصد قانونی کردن آن را داشت محل مناقشه بود.
نتانیاهو از ایجاد چالشهای جدید برای عبور از بحران استفاده میکند تا به بهانه حفظ امنیت اسرائیل، نارضایتیها را ولو موقتی مسکوت نگه دارد.
بنظر میرسد نتانیاهو تا شروع انتخابات ایالات متحده قصد بالا بردن سطح تنش در منطقه را دارد و با گشودن جبهه جدید در جنوب لبنان از هرگونه اسباب امکان افزایش سطح درگیری نظامی استقبال خواهد کرد.
برخی از کارشناسان نظامی معتقدند او پس از درگیری و احتمالا آسیب جدی وارد کردن به تاسیسات نظامی و ترور کادر فرماندهی حزبالله در صورت پشتیبانی ایالات متحده در تصمیم به مواجه مستقیم با جمهوری اسلامی بسیار مصممتر خواهد شد. این میتواند او را برای رفتن به سمت آخرین هدف خود که ایجاد یک جنگ مستقیم و تمام عیار بین جمهوری اسلامی و ایالات متحده است امیدوار کند.
جروزالم پست در ۲۱ سپتامبر در گزارشی به نقل از یک تحلیلگر امنیتی_نظامی اسرائیلی از احتمال و الزام جدی برای ورود به یک جنگ مستقیم به ایران (مشروط به حمایت امریکا) خبر میدهد.
در این گزارش از یک نقشه راهبردی جامع برای تامین امنیت درازمدت در اسرائیل صحبت میشود که ضرورت از بین بردن تهدیدات دائمی_بالقوه در محیط پیرامونی اسرائیل از اولویتها و ضروریات آن است؛ لذا با عنایت و در نظر گرفتن تلاشها و تحرکات تحریکآمیز و جنگ طلبانه دولت نتانیاهو در چند ماه اخیر، بنظر میرسد هوشیاری سیاسی_دیپلماتیک به مراتب کارگشاتر و موجهتر از هر اقدامی میتواند کشور را از امکان وقوع یک درگیری غیر ضروری مصون دارد.
توجه به شرایط نیروهای محور مقاومت و امکان مداخله آنها نیز قابل اعتناست. نیروهای حشدالشعبی و سایر نیروهای مردمی عراق، با توجه به آخرین مواجه و حمله آنها به مقر نیروهای امریکایی در چند ماه گذشته و ارسال پیام جدی و التیماتوم ایالات متحده به دولت عراق و اعلان صریح مقامات عالیرتبه عراق در عدم تمایل برای تبدیل شدن این کشور بعنوان میدان نبردهای نیابتی، این گمان را تقویت میشود که با توجه به آرامش نسبی که پس از سالها ناامنی در عراق بوجود آمده احتمالا دولت مستقر مداخله جدی نیروهای مقاومت عراقی را به قیمت در خطر افتادن امنیت عراق را برنتابند. همچنین طبق توافق عراق و ایالات متحده در مورد ترک عراق توسط نیروهای نظامی امریکا، بعید است دولت عراق از رفتارهایی که این توافق را با خطر مواجه کند، استقبال کند.
اما حوثیها بعنوان نیروهایی که نسبت به سایر اعضای محور مقاومت از تعارض منافع کمتری به سبب اقداماتش در داخل یمن با حاکمیت دارد و این به آنها فراغ بال بیشتری برای اقدامات نظامی داده است. ولیکن بدلیل ایجاد اختلالی که در روند امنیت تجاری دریای سرخ بعنوان یک مسیر حیاتی تجاری (بخصوص برای اروپا) انجام دادهاند به شدت زیر رصد هستند و حتی در مقاطعی با حملات جدی از سوی بریتانیا و ایالات متحده قرار گرفتهاند و ممکن است اقدامات آنها این بار با شدت عمل بیشتر و محکمتری منتج به آسیب جدی به تاسیسات نظامی انها شود. البته گویا امریکا قبل از هرگونه اقدام نظامی، اخیرا بسته پیشنهادی تشویقی که شامل خروج نام حوثیها از لیست گروههای تروریستی است را ارائه کرده است. این بسته پیشنهادی نیز در صورت پذیرفته شدن از سوی این گروه، ممکن است آنها را به سوی یک مصالحه نانوشته سوق دهد که باعث انفعال آنان نسبت به گذشته میشود.
بنظر میرسد با توجه به تغییر دولت در ایران و رویکرد منعطفتر چه در گفتمان چه در چیدمان و انتخاب دیپلماتهای باتجربه و کاربلد امکان استفاده از دیپلماسی برای کاهش تنش با اروپا و گفتگو در مورد مدیریت و کنترل چالشها در دریای سرخ توسط حوثیها (که به لحاظ امنیت اقتصادی بسیار برای اروپا حائز اهمیت است) و همچنین اعلان بیطرفی و عدم حمایت لجستیکی از روسیه در جنگ با اوکراین (که به لحاظ امنیتی برای اروپا مهم است) وجود دارد؛ و میشود زمینه را برای شروع کاهش تنش و بهبود روابط با اروپا برای رسیدن به توازن در روابط خارجی مهیا کرد. همزمان با تلاش و مساعی برای ایجاد همگرایی منطقهای، با افزایش سطح همکاریهای منطقهای با کشورهای مهم بخصوص پادشاهی سعودی و بهره بردن از امکان سازمانهای بینالمللی مانند سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی امکان پذیر است. ایجاد فشار دیپلماتیک منسجم و واحد از طریق این کانالها برای پایان و یا کاهش میزان درگیریهای نظامی میتواند در ناکامی نتانیاهو در راهبرد کلانش موثر باشد.
پیشقراولی دیپلماتها در این مقطع با تکیه بر توان نظامی میتواند در تحصیل هدف واحد و اصلی که حفظ امنیت کشور است بیش از هر زمان دیگری موثر باشد.