سیاسی

تسنیم: جمهوری اسلامی با هر نوع دالانی مانند زنگزور که نخجوان را به آذربایجان متصل کند مخالف است؛ روس‌ها از موضع به حق ایران آگاه شده‌اند به همین دلیل موضعگیری اخیر آنها جای تعجب دارد / باز کردن دالان زنگزور تعداد همسایگان ایران را از ۱۵ به ۱۴ تقلیل می‌دهد / وزارت خارجه روسیه دچار توهم است؛ گمان می‌کند با استفاده از این دالان موهوم، می‌تواند مشکل خود را با ارمنستان حل کند

به گزارش هشت صبح و به نقل از انتخاب :

خبرگزاری تسنیم نوشت: اعلام موضع اخیر مقامات ارشد روسی پس از سفر اخیر ولادیمیر پوتین به باکو درباره مسیر ارتباطی در منطقه قفقاز جنوبی و تکرار آن در روز‌های اخیر، نیازمند تأکید مجدد و صریح برخی اصول و مبانی اعلام شده ایران درباره جغرافیای منطقه برای مقامات روسی است.

به دنبال سفر ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه به باکو، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه این کشور در مصاحبه با کانال یک روسیه گفت: ما طرفدار انعقاد سریع یک معاهده صلح میان باکو و ایروان و رفع انسداد ارتباطات هستیم.

وی دولت ارمنستان را مانع این مهم توصیف کرد و افزود: متأسفانه این رهبری ارمنستان است که در توافقنامه امضا شده توسط نخست وزیر پاشینیان، در مورد ارتباطات از منطقه سیونیک ارمنستان، کارشکنی می‌کند.

لاوروف افزود: به دلیل بسته بودن زنگزور توسط ارمنستان ارتباط در منطقه بسیار دشوار شده است.

این موضع وزیر امورخارجه روسیه، موجب تفاسیر مختلف از سوی رسانه‌ها و گمانه زنی درمورد تمایل مسکو برای بازشدن کریدور موسوم به «زنگزور» شد که مسیر شرق به غرب از جمهوری آذربایجان تا منطقه نخجوان از طریق خاک ارمنستان خواهد بود.  

مقامات ارشد ایران بار‌ها در دیدار‌های مختلف با مقامات روسیه، جمهوری آذربایجان، ارمنستان و ترکیه بر مخالفت صریح تهران را با این کریدور که تغییر ژئوپولیتیکی در مرز‌ها و منطقه به همراه خواهد داشت، اعلام کرده‌اند.

حساسیت به این موضع روسیه پس از اظهارات اخیر «ماریا زاخارووا»، سخنگوی وزارت خارجه روسیه تشدید شد. وی در اظهاراتی گفت که زنگزور مسیری است که می‌تواند قلمرو اصلی آذربایجان را به نخجوان از طریق سیونیک ارمنستان متصل کند. حتما در چارچوب گفتگو‌های صلح سه جانبه با ارمنستان رفع انسداد زنگزور مورد بحث قرار می‌گیرد.

وقتی که از وی درباره موضع ایران سوال شد، زاخارووا خطاب به خبرنگاران گفت: «ما نگرانی طرف ایرانی را در مورد کریدور زنگزور دیده‌ایم که باید برای شفاف‌سازی با تهران تماس بگیرید. اما موضع مسکو در این مورد کاملاً قطعی است. ما بر اساس این واقعیت پیش می‌رویم که راه حل باید برای ارمنستان، آذربایجان و همسایگان منطقه قابل قبول باشد.»

این موضع، تکرار بند ۹ موافقتنامه صلح مسکو در نوامبر سال ۲۰۲۰ و بعد از جنگ ۴۴ روزه بین باکو و ایروان (۲۷ سپتامبر تا ۱۱ نوامبر ۲۰۲۰) بود؛ بند ۹ از طرفین می‌خواهد که به انسداد مسیر‌های ارتباطاتی پایان دهند.

به دنبال بحث‌های اخیر، ایران نیز اقدامات دیپلماتیک را برای انتقال پیام لازم به طرف روسی انجام داده و مجتبی دمیرچی لو، دستیار وزیر امور خارجه و مدیر کل اوراسیا ضمن احضار سفیر روسیه در تهران (الکسی ددوف) به وزارت خارجه مراتب اعتراض جمهوری اسلامی ایران را به وی ابلاغ کرد و احترام به حاکمیت ملی، تمامیت ارضی و منافع متقابل کشور‌ها را، ضامن صلح پایدار و زمینه ساز همکاری‌های منطقه‌ای در قفقاز ذکر کرد.

همچنین بنا بر اعلام منابع آگاه، سفیر ایران در روسیه نیز مراتب اعتراض ایران را به مواضع اخیر وزارت خارجه اعلام کرده بود.

چند توصیه مهم به مقامات روسی

باید چند نکته را به مقامات روسی یادآوری کرد:

اول این که وزارت خارجه روسیه اظهاراتی کرده که خلاف انتظار ایران بود؛ روس‌ها به خوبی از طریق مقامات عالی کشورمان و در مواقع متعدد از موضع روشن و به حق ایران آگاه شده‌اند که جمهوری اسلامی ایران با هر نوع دالانی مانند زنگزور و غیر آن که نخجوان را به آذربایجان متصل کند مخالف است؛ به همین دلیل این موضعگیری جای شگفتی و تعجب دارد!

دوم این که مقامات مسکو به خوبی آگاه هستند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور مستقل که نسبت به کوچکترین تحولات در منطقه بخصوص قفقاز جنوبی مواضع دقیق و روشنی دارد، همواره در برابر آمریکا و غرب و همه کسانی که بدنبال سلطه در جهان هستند، ایستادگی کرده است و تحولات تاریخی بعد از انقلاب اسلامی ایران مؤید راهبرد اساسی تهران در ایستادگی در برابر زورگویان جهانی است.

سوم این که ایران به هیچ عنوان تغییری را در مرز خود و حاشیه‌های امنیتی آن در هیچ نقطه‌ای از کشور جمهوری اسلامی ایران نمی‌پذیرد.

چهارم این که بر اساس هیچ قاعده‌ای امنیت و موقعیت ژئوپلتیک هیچ یک از کشور‌های موجود در قفقاز جنوبی بر دیگران ترجیحی ندارد؛ بنابراین به چه منظور دوستان روس ما فکر می‌کنند که برای رفع مشکلات آن‌ها با ارمنستان باید از دالان زنگزور استفاده کنند؟

پنجم این که در زمانی که مسکو یا روسیه با کشور اوکراین در اوج جنگ بود، آمریکایی‌ها مثل ماری در پوست ناتو می‌خواستند در قفقاز جنوبی راهی باز کنند. ولی جمهوری اسلامی ایران به تنهایی با تمام قوت جلوی ناتو و آمریکا ایستاد. به طوری که دولت بایدن اعلام کرد که تنها مانع باز شدن دالان زنگزور ایران است.

روسیه همچنین باید به این امر توجه داشته باشد که در همین مسئله کریدور زنگزور، زمانی که خود این کشور در دو سال گذشته در مسئله اوکراین درگیر بوده، این ایران و شخص مقام معظم رهبری بودند که به تنهایی در قبال زیاده‌خواهی طرف‌های سودجو در این رابطه بخصوص غربی‌ها ایستادگی کرده و اجازه تعدی و تجاوز را به آن‌ها ندادند.

چرایی اعلام این امر از سوی روسیه آن هم حالا که ایران به صراحت اعلام موضع کرده و این امر به مسئله قطعی در جهان تبدیل شده و ایستادگی ایران در این امر هم مورد اعتراف طرف‌ها است، مسئله‌ای تعجب‌برانگیز است؟!

نکته ششم این که مقامات دو کشور خود را برای انعقاد رابطه راهبردی آماده می‌کنند و این امر نشانه اراده جمهوری اسلامی ایران برای ایجاد نوعی رابطه راهبردی است. مسئله‌ای که از سوی مقامات ارشد روسیه بخصوص ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری این کشور هم بر آن تاکید شده است.

باتوجه به توافق‌های بسیار مهم و صریح جناب آقای پوتین با مقامات عالی رتبه جمهوری اسلامی ایران و هدف‌گذاری دو کشور در تقویت روابط راهبردی، چنین موضع گیری از وزارت خارجه روسیه موجب شگفتی است؟! به نظر می‌رسد که باید برای وزارت خارجۀ روسیه معنای عملی «روابط راهبردی» را باز تعریف کرد.

هفتم  این که اکنون به نظر می‌رسد که وزارت خارجه روسیه دچار توهم است و گمان می‌کند که مصلحتش در این است که با استفاده از این دالان موهوم زنگزور، که حتماً با مخالفت ایران ایجاد نخواهد شد، می‌توانند مشکل خود را با ارمنستان حل کنند.

خوب است یادآوری کنیم که باز کردن دالان زنگزور به معنای بستن یکی از دروازه‌های ایران به سمت اروپا است و تعداد همسایگان جمهوری اسلامی ایران را از ۱۵ به ۱۴ تقلیل می‌دهد.

با توجه به مفهوم «رابطه راهبردی» که ایران و روسیه به دنبال آن هستند، اتخاد گام‌های تاکتیکی از این دست در تضاد با مبانی رابطه راهبردی است.

نکته نهایی این که به احتمال زیاد اگر بخواهند چیزی به نام دالان در زنگزور یا غیر زنگزور باز کنند، قطعاً غربی‌ها مقاومت خواهند کرد و آنوقت این تضاد موجب ایجاد یک کانون التهاب جدید درست در کنار مرز‌های بسیار حساس شمال غرب ایران خواهد شد.

اگر قرار باشد هر کشوری فکر کند برای حل مشکلات خود در خارج از مرز‌ها با گشودن جبهه جدیدی از التهاب و درگیری به هزینه دیگران می‌تواند مشکل را حل کند آنوقت دیگر هیچ نقطه‌ای در دنیا امن نخواهد بود و یک آشوب همیشگی در جهان بوجود خواهد آمد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا