واقعیتی درمورد اروپا و اسرائیل که در ایران دیده نمیشود / ایدههای غیرسازندهای مانند غرب ستیزی چگونه فرصت گرانبهای کنونی را از دستگاه دیپلماسی ایران میگیرند؟
پایگاه خبری «انتخاب»: سید هادی برهانی، استاد مطالعات اسرائیل: حمله اسرائیل به نوار غزه و کشتار بیرحمانه فلسطینیها و انتشار تصاویر هولناک این جنایت ضدبشری افکار عمومی در همه جای جهان به ویژه جهان غرب را تحت تاثیر قرار داده است. تاثیر بیشتر بر جوامع غربی، نسبت به سایر جوامع، در حجم بیشتر اعتراضات و تحرکات این جوامع کاملا مشهود است. اینک کشورهای غربی به کانون اعتراضات مدنی و مردمی علیه تجاوز اسرائیل به غزه تبدیل شده اند و از این حیث تحرک هیچ منطقهای در جهان، حتی جهان اسلام و کشورهای عربی، با جوامع غربی قابل مقایسه نیست.
دلایل این تحول در ایران و برخی کشورهای مشابه به سوالی دشوار تبدیل شده است: چرا کشورهای غربی که حامیان اصلی اسرائیل به حساب میآمدند در اعتراض و انتقاد از جنایات اسرائیل در غزه از سایر کشورهای جهان پیش افتاده اند؟ اگر مطالعات غرب علمی و واقع بینانه باشد، پاسخ این سوال واضح و آسان است: جوامع غربی پیشتاز ایدههای نوین اومانیسم، حقوق بشر، برابری و آزادی هستند و از این چشم انداز آنچه در غزه در حال وقوع است تحولی غیرقابل تحمل و فاجعهای غیرقابل چشم پوشی است.
بر همین اساس، حرکت مردمی بزرگی علیه اسرائیل در این مجموعه رقم خورده است. در آغاز این حرکت، دانشجویان و دانشگاهها نقش بزرگی ایفا کردند، اما این حرکت در ادامه به سایر اقشار کشیده شد و به جریان اجتماعی بزرگی در این کشورها تبدیل گردید. همچنانکه پیش بینی میشد چنین جریان سیاسی بزرگی میتواند انتخابات، مجالس و سپس دولتها وسیاستهای رسمی این کشورها را به نفع فلسطین و به ضرر اسرائیل تحت تاثیر قرار دهد.
اینک هر روزه نشانههای جدیدی از این تحول مورد انتظار در حال رقم خوردن است. چهار کشور اروپایی، شامل اسپانیا، نروژ، ایرلند و اسلوونی، کشور فلسطین را به رسمیت شناخته اند. اسرائیل خشمگینانه به این تصمیمات واکنش نشان داد و ضمن توصیف آن به عنوان «پاداشی به تروریسم» سفرای خود را از این کشورها فراخواند. دولت اسپانیا علاوه براین، به شکایت آفریقای جنوبی از اسرائیل به اتهام نسل کشی در غزه پیوست. در تحول اروپایی دیگری، وزیران خارجه شورای اروپا در نشست ۲۷ میسال جاری اولین گام برای اعمال تحریم علیه اسرائیل را برداشت.
همچنین کشورهای اروپایی متعددی پس از اعلام موضع دادگاه جنایی بین المللی در مورد فرضیه دست داشتن نخست وزیر و وزیر دفاع اسرائیل در ارتکاب جنایات جنگی (علیه فلسطینیها در غزه) اعلام کردند این افراد در صورت حضور در خاک این کشورها دستگیر خواهند شد. بر همین اساس، امروز اعلام شد نتانیاهو در سفر به آمریکا (که دو هفته دیگر انجام میشود) در کشورهای اروپایی توقف نخواهد داشت. با توجه به فاصله زیاد اسرائیل از آمریکا این امر به مشکلی در انجام این سفر تبدیل شده است. علاوه بر اینها، اظهارات و موضع گیریهای جوزف بورل کمیسر روابط خارجی اتحادیه اروپا (که در حکم وزیر خارجه این اتحادیه است)، علیه اسرائیل با آنچه در گذشته از این نهاد اروپایی شنیده میشد، قابل مقایسه نیست.
در جدیدترین و جدیترین تحولات مربوطه در قاره اروپا، موضوع فلسطین به رقابتهای انتخاباتی راه یافته و به معیار و میزانی تاثیرگذار برای رای دادن به احزاب یا کاندیداها بدل شده است. به گونهای که بسیاری از احزاب و کاندیداهای حاضر در مبارزات انتخاباتی تلاش دارند چهرهای طرفدار فلسطین از خود به نمایش گذاشته و به این ترتیب جمعیت عظیم رای دهندگان طرفدار فلسطین را تحت تاثیر قرار دهند. در همین رابطه اروپا در یکی دو ماه اخیر شاهد سه انتخابات مهم و تعیین کننده بوده است.
در اولین نمونه، انتخابات پارلمان اروپا در روزهای ششم تا نهم ژوئن در همه کشورهای عضو اتحادیه اروپا برگزار گردید. موضوع فلسطین برای اولین بار حضور جدی در این انتخابات و مبارزات انتخاباتی آن داشت. در این انتخابات، طرفداران فلسطین تعهدنامهای با عنوان «قیام برای حقوق بین الملل و رای به فلسطین» تهیه نموده و از همه کاندیداهای طرفدار فلسطین خواستند تعهد خود را نسبت به مفاد فلسطین گرایانه این نامه اعلام نمایند. این تعهدنامه مورد استقبال کاندیداهای بسیاری قرار گرفت و ۲۳۰ کاندیدا از سراسر اروپا آن را امضا کردند. امضای تعهد مزبور در واقع راهنمایی برای رای دهندگان اروپایی بود تا بتوانند کاندیداهای طرفدار فلسطین را از سایرین تشخیص دهند. در این انتخابات برای اولین بار گروهی از طرفداران فلسطین در کشورهای فرانسه، بلژیک، آلمان، هلند، اسپانیا و سوئد حزبی با عنوان «فلسطین آزاد» تاسیس نموده و وارد مبارزات انتخاباتی شدند. در انتخابات اخیر، برای اولین بار یک فلسطینی، به نام ریما حسن، به پارلمان اروپا راه یافت.
در نمونه مهم بعدی، موضوع حمایت از فلسطین انتخابات پارلمانی انگلستان را تحت تاثیر قرار داد. در این انتخابات که احزاب اصلی رقیب حزب حاکم محافظه کار و حزب کارگر بودند، حزب حاکم شکست سختی خورد و حزب کارگر با کسب ۴۱۲ کرسی به پیروزی خیره کنندهای دست یافت. حزب کارگر در جریان مبارزات انتخاباتی اعلام کرده بود در صورت پیروزی در انتخابات کشور فلسطین را به رسمیت خواهد شناخت. حزب کارگر، در مقایسه با حزب محافظه کار، در گذشته نیز به فلسطین نزدیکتر بوده است. در این انتخابات، بسیاری از اعضای حزب کارگر و برخی کاندیداهای سایر احزاب با وعده حمایت از فلسطین در مبارزات انتخاباتی شرکت نمودند. همچنین نظر به حساسیت رای دهندگان انگلیسی به موضوع فلسطین، پویش همبستگی با فلسطین (به عنوان مهمترین انجمن مردم نهاد طرفدار فلسطین در انگلستان) در سایت خود بخشی را به مواضع همه کاندیداهای حاضر در انتخابات اختصاص داد که هدف اصلی آن معرفی کاندیداهای طرفدار فلسطین بوده است. نخست وزیر جدید انگلستان (رهبر حزب کارگر) در اولین مواضع خود بر به رسمیت شناختن فلسطین تاکید کرد و خواهان برقراری آتش بس فوری در غزه شد. همچنین گزارش شده دولت جدید انگلستان در نظر دارد مخالفت با حکم دستگیری بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل (از سوی دادگاه کیفری بین المللی) را که در دولت محافظه کار قبلی مقرر شده بود، کنار بگذارد.
در سومین تحول، انتخابات پارلمانی فرانسه از این موضوع متاثر گردید. در این انتخابات احزاب چپ (که به طور سنتی به فلسطین نزدیکتر هستند) به پیروزی رسیدند. ائتلاف چپ گرای جبهه نوین خلق در این انتخابات با کسب ۱۸۲ کرسی، بیشترین کرسیهای مجلس فرانسه را از آن خود کرد. در جشنهای پیروزی این جبهه پرچمهای فلسطین به اهتزاز در آمد و درخواست به رسمیت شناختن کشور فلسطین اعلام گردید.
این تحولات جدی در صحنه سیاسی اروپا، که به وضوح بیانگر فاصله گرفتن اروپا از اسرائیل و نزدیک شدن آن به فلسطین است، میتواند فرصتهای جدید و تحولات سرنوشت سازی را به نفع مردم فلسطین رقم زند. کشورهای اسلامی میتوانند از این فرصت استفاده نموده و توان خود برای مقابله با تجاوزات رژیم صهیونیستی را افزایش داده و امتیازات بزرگی به نفع آزادی فلسطین ثبت نمایند. اما در این مسیر موانع ذهنی و روانی ریشه داری وجود دارد که به نفع اسرائیل عمل مینماید. نگاه غرب ستیزانه به کشورهای اروپایی که حمایت آنها از اسرائیل را ذاتی و تغییرناپذیر تصور مینماید، یک عامل مهم در این مشکل به شمار میآید.
از این چشم انداز، موضع غرب (در طرفداری از اسرائیل) هرگز تغییر نخواهد کرد و فرصتی برای همکاری با کشورهای اروپایی در زمینه مقابله با تجاوزات صهیونیسم وجود ندارد. از این چشم انداز تحقق این هدف تنها از طریق همکاری با کشورهای شرق گرا میسر است. این ایده از نظر اساس علمی ضعیف و عمدتا مبتنی بر انگارههای ایدئولوژیکی است. برای مثال، همچنانکه در ابتدای این مقاله مطرح شد، واکنش اعتراض آمیز جوامع غربی نسبت به جنایات اسرائیل با حجم این اعتراضات در جوامع شرقی قابل مقایسه نیست واز این حیث جوامع غربی در موقعیت بسیار بالاتری قرار دارند که فضای سیاسی این کشورها را تحت تاثیر قرار داده است. بنابراین، کشور به مطالعات اروپای واقع بینانه نیاز دارد تا این فرصتهای جدید را درک نموده و نسبت به استفاده از آن اقدام نماید. لازمه اقدام در این جبهه، داشتن روابط خوب و عادی با کشورهای اروپایی و احزاب فلسطین گرای اروپایی است که اینک در این قاره قدرت گرفته اند.
علاوه بر اینها، کشور به یک دستگاه دیپلماسی فعال و پویا نیاز دارد که قادر باشد وارد تعاملی دوستانه با کشورها و دیپلماتهای غربی شود. نیاز است دیپلماسی کشور از پوسته محافظه کار و منفعل خود خارج شده و با جهان وارد ارتباط سازنده شود و در این راه نه تنها از متخصصان داخلی استفاده نموده بلکه از مشورت با متخصصان خارجی بهره ببرد. برای مثال مشورت با شخصیتهای اروپایی طرفدار فلسطین مانند جرمی کوربین یا جورج گالووی (که هردو مدتهای مدیدی با شبکه ماهوارهای پرس تی وی همکاری داشته اند)، میتواند فرصتهای گرانبهایی برای دستگاه دیپلماسی ما فراهم آورد، اما متاسفانه ایدههای غیرسازندهای مانند غرب ستیزی، بیگانه هراسی و نگاه صرفا میلیتاریستی به مبارزه با اسرائیل موانع مهمی بر سر این مهم است. در این میان، رژیم صهیونیستی که از این ایدهها منتفع خواهد شد، تلاش خواهد نمود ایران و کشورهای مشابه از چنبره این افکار دست و پاگیر، پرهزینه و کم ثمر رهایی نیابند.