۵ نکته درمورد هجمه رادیکالها به مخالفان قانون حجاب / هیس! «برادر حسین» مشغول کار است
سرویس سیاست انتخاب: اختلافها بر سر قانون حجاب و عفاف همچنان ادامه دارد. موافقان آن میگویند که، چون این قانون مراحل خود را طی کرده و مصوب مجلس است و به تأیید شورای نگهبان رسیده باید اجرا شود ولو آنکه دولت با آن موافق نباشد و مخالفانش هم باور دارند که قانون حجاب و عفاف به سختگیریهای بیش از اندازهای بر جامعه وارد میکند که میتواند باعث شکافهای اجتماعی و ملتهبکردن جامعه شود. از سوی دیگر میگویند که تحمیل بار مالی بر مردم آن هم در شرایطی که اوضاع اقتصادی نابسامان است، از نظر روانی-اقتصادی مردم را آزرده میکند. دولت مسعود چهاردهم را باید در زمره مخالفان این قانون قلمداد کنیم؛ چنانکه پزشکیان در گفتوگوی اخیر تلویزیونیاش هم گفت که این قانون قابلیت اجرا ندارد، دارای ابهامات زیادی است و باید بر سر آن بحث و گفتگو شود.
این فضایی است که میان موافقان و مخالفان یک قانون وجود دارد که طبیعی است، زیرا بر هر قانونی همواره نظرات مختلف وجود دارد و از رهگذر همین اختلافنظرهاست که در یک جامعه دموکراتیک قانونی قابل اجرا و مورد توافق اکثریت مردم به وجود میآید. تا اینجا مشکلی نیست، اما مشکل زمانی به وجود میآید که موافقان قانون حجاب و عفاف منتقدان را به انحاء مختلف به عناوین متفاوت متهم میکنند؛ شیوهای که عمدتا رادیکالها در همه این سالها در پیش داشتهاند و کوشیدهاند برای به کرسینشاندن موضع خود طیفهای مقابلشان را با اتهامزنی از صحنه به در کنند که البته در پارهای موارد موفق هم بودهاند. نمونه آخر چنین رویکردی را میتوان در مطلب چند روز پیش روزنامه کیهان مشاهده کرد. کیهان نوشته است که مخالفان قانون حجاب و عفاف عمدتا از طیف اصلاحطلب و مخالف اصل حجاباند و واجب «شرعی-سیاسی» حجاب را انکار میکنند. این روزنامه مخالفت با قانون اخیر را ترویج بیحجابی میداند و حتی از دستگاه قضایی میخواهد که با مخالفان آن برخورد کند! چند نکته درباره چنین رویکردی به ذهن میرسد:
۱. موافقان قانون حجاب و عفاف برای پیشبرد هدف خود از قانون اخیر مقدسسازی میکنند. آنها با این روش باب هرنوع بحث و نظر را میبندند تا مخالفان به تدریج از ادامه بحث و نظر کنارهگیری کنند؛ این در حالی است که قانون اساسی هم قابل اصلاح است چه رسد به قوانین موضوعه که از سوی مجلس تصویب میشود. قانون اساسی هر ده سال یکبار قابلیت اصلاح را در خود پیشبینی کرده است و یک بار در جمهوری اسلامی ایران، در سال ۶۸ هم این اتفاق رخ داد. طبیعی به مراتب اولی قوانین عادی میتوانند از سوی همه مردم نقد شوند و اگر جامعهپذیری لازم را نداشت با طرح مجلس یا لایحه دولت به مجلس اصلاح شود یا آنکه با وضع قانونی لاحق، قانون سابق نسخ شود.
۲. شکل مواجهه طیف رادیکال در موضوع قانون حجاب و عفاف حتی از بحث محتوایی هم فراتر رفته است و به نوعی به تسویهحساب سیاسی تبدیل شده است. در همین مطلب اخیر کیهان اشاره شده است که مخالفان آن اصلاحطلباناند. این سخن آشکارا ثابت میکند که به بهانه مخالفت بخشهایی از جامعه رادیکالها میخواهند اصلاحطلبان را تحت فشار قرار دهند تا آنکه آنها که حالا رئیسجمهوری نزدیک به خودشان را در پاستور میبینند، بار دیگر منزوی کنند.
۳. از سوی دیگر آنانی که ادعا میکنند مخالفان قانون حجاب و عفاف مخالف اصل حجاباند، باید مستند ارائه کنند. در جبهه اصلاحات یا حتی کارشناسانی که به نقد قانون اخیر پرداختهاند در کدام سخنرانی، یادداشت یا اظهارنظر اصل حجاب که واجبی شرعی است را زیر سؤال بردهاند؟ یا اصلاحطلبان چه زمانی اقدامی علیه حجاب کردهاند؟ رادیکالها با این اتهامزنیها یک هدف خاص را دنبال میکنند؛ آنکه دلایل قوی آنها را به حاشیه برانند، زیرا میدانند اگر قرار به بحث علمی شود، بسیاری از جامعهشناسان، روانشناسان، اهالی سیاست و استادید دانشگاه با دلایلی متقن خواهند گفت که اجرای این قانون چه مخاطراتی را در سطح اجتماعی-سیاسی به وجود خواهد آورد. حتی فقایی مانند آیتالله محقق داماد و آیتالله جوادی آملی نیز که مسلط به فقه اند، اجرای این قانون را به صلاح ندانستهاند. جالب آن است در هیچ کجای استدلالهای اینان اصل حجاب به هیچوجه زیرسؤال نرفته است. با این اوصاف وقتی یک طیف خاص یش از شنیدن و بحث دلایل منتقدان قانون حجاب و عفاف و بحث درباره آن، آنها را متهم به مخالفت با واجب شرعی میکنند به نوعی فرار از پاسخویی میکنند.
۴. اتفاقا اگر رویکردهای چند دهه اخیر نیروهای سیاسی راست و چپ را نگاه کنیم، در مییابیم همواره آنهایی که شعارهای تند و تیزتری میدادند و همه را انکار میکردند جز خودشان و آرمانهای انقلاب و اسلام را بر اساس امیال خودشان تعبیر و تفسیر میکردند، به اندازه نیروهای اصلاحگرا دلسوز کشور نبودهاند. آنها در موضوعات دیگر مانند سیاست خارجی هم همواره دنبال تنشآفرینی بودهاند؛ در حالی که اصلاحطلبان سعی کردهاند با اتخاذ روشی مبنی بر عقلانیت و میانهروی کشور را از هرگونه هزینه دور کنند. اکنون هم منتقدان قانون حجاب و عفاف میکوشند با جلوگیری از اجرای آن کشور را از هر تنش احتمالی دور کنند.
۵. با شروع ریاستجمهوری مسعود پزشکیان تصور میشد همه، از رئیسجمهور و اصلاحطلبان گرفته تا اصولگرایان بخواهند در کشور وفاق ملی به معنای واقعی به وجود آید تا تصمیمها در بستری آرام اخذ شود، اما با رویکردهای اخیر رادیکالها در موضوع قانون حجاب و عفاف به نظر میرسد این طیف خاص شمشیر را نه فقط علیه دولت بلکه برای وفاق از رو بستهاند و میخواهند بار دیگر اصلاحطلبان را منزوی و حتی اگر توانستند دولت را زمین بزنند تا دولت چهاردهم نیمهکاره تمام شود. شاید آنها تصور میکنند قانون حجاب و عفاف میتواند پاشنه آشیل دولت پزشکیان شود و احتمال میرود یکی از دلایل آنها برای اجرایی شدن این قانون همین مسئله باشد. رویکردی خطرناک که میتواند پیامدهای هزینهسازی برای مردم و کشور به بار بیاورد.