چه کسی و چرا سند برنامه اسرائیل برای حمله به ایران را لو داد؟ / در متن این اسناد چه آمده؟
آلون پینکاس در روزنامه هاآرتص نوشت: دایره مظنونان احتمالی درز اطلاعات حمله تلافی جویانه اسرائیل به ایران گسترده و پلتفورم انتخاب شده توسط آنها یعنی یک کانال تلگرامی حامی حکومت ایران ساده و غیرپیچیده است. این کار احتمالا یک اقدام عامدانه از سوی ایالات متحده برای فشار بر اسرائیل یا هشدار به ایران نبوده اما همچنان از اهمیت برخوردار است.
به گزارش سرویس بینالملل «انتخاب»، در دامه این مطلب آمده: روز پنجشنبه دو سند اطلاعاتی دولت آمریکا در خصوص اقدامات آماده سازی اسرائیل برای حمله تلافی جویانه به ایران از یک کانال تلگرامی حامی حکومت ایران تحت عنوان میدل ایست اسپکتیتور سر در آورد.
همچون موارد مشابه، این خبر ابتدا با ابراز تردید رسانهها و ذکر این جمله که «ما نمیتوانیم صحت و سقم این اسناد را تایید کنیم» همراه بود.
اما روز یکشنبه، پنتاگون تایید کرد که این اسناد متعلق به دو آژانس اطلاعاتی آمریکا، یعنی آژانس اطلاعات جغرافیایی و آژانس امنیت ملی این کشور بوده است. پنتاگون ضمن ابراز نگرانی از درز این اطلاعات اعلام کرد که تحقیقاتی را درباره چگونگی درز این اطلاعات انجام میدهد. وزارت دفاع آمریکا همچنین اضافه نمود که «آسیب درز این اطلاعات به امنیت ملی ظاهرا محدود بوده است.»
حتی اگر میزان آسیب به همین دو سند خلاصه شود، چندان نمیتوان از محدود بودن آسیب ناشی از آن اطمینان داشت. مطمئنا اطلاعات بیشتری از طریق همین کانال چه درباره اسرائیل و ایران، چه در خصوص روسیه و اوکراین و چه درباره چین و تایوان به بیرون درز کرده است.
بر خلاف درز ناخواسته اطلاعات، درز دادن عمدی اطلاعات امنیت ملی یک جرم کیفری محسوب میشود. گاهی بسته به موضوع و اوضاع و احوال حول قضیه، حساسیت اطلاعلات، شیوه دستیابی به آن و قصد دریافت کننده این اقدام حتی میتواند به معنای ارتکاب جرم خیانت به کشور تلقی شود.
چنین درز اطلاعاتی به روشنی به مسئله دسترسی، فرصت و انگیزه مربوط میشود. یک درز اطلاعات به ندرت یک حادثه منفرد و غیرتکرارشونده است، چه مربوط به امنیت ملی باشد و چه درز اطلاعات یک شرکت تجاری. هر درز اطلاعاتی دارای چند عنصر تتشکیل دهنده است: محتوای اطلاعات درز کرده چیست؟ اطلاعات چگونه جمع آوری شده است؟ بستر و زمینه درز چه بوده است؟ اهمیت این اتفاق تا چه حدی است؟ تبعات آن چیست؟ درز دهندگان چه کسانی هستند؟ آیا این اقدام عامدانه بوده؟ انگیزههای درز اطلاعات چه بوده است؟ آیا درز اطلاعات دارای انگیزه مالی بوده؟ آیا مرتکبان اقدام به اخاذی کرده اند؟
ریچارد کلبوویکز، استاد دانشگاه واشنگتن و نویسنده کتاب «نقش درز اخبار در حکمرانی و حقوق محرمانگی خبرنگاران، ۱۷۹۵-۲۰۰۵» انواع عمده درز اطلاعات را اینگونه بر میشمارد: درز اطلاعاتی که هدف آن تاثیرگذاری بر سیاست گذاری باشد؛ درز اطلاعاتی که هدف آن شکل دهی به تصویر فردی باشد؛ درز اطلاعاتی که هدف آن درگیر کردن فردی دیگر باشد؛ یا درز اطلاعاتی که هدف آن بهبود روابط با رسانهها باشد.
از منظری دیگر، درز اطلاعات در قالب مکاتبات سازمانی نیز قابل دسته بندی است: درز اطلاعات در مکاتبات با مقامات بالاتر؛ درز اطلاعات در مکاتبات با مقامات پایین تر؛ درز اطلاعات در مکاتبات مقامات هم عرض در درون و بین دولت ها.
ماجرای اخیر درز اطلاعات را میتوان در قالب هر یک از این دسته بندیها یا ترکیبی از آنها گنجاند. یک نکته روشن به نظر میرسد: پلتفورم انتخاب شده نشان میدهد که احتمالا این یک اقدام عامدانه از سوی دولت آمریکا برای فشار بر اسرائیل یا هشدار به ایران نبوده است. روشهای پیچیدهتر و رسانههای بهتری برای انجام چنین کاری وجود دارند. اسنادی که کانال تلگرامی ایرانی میدل ایست اسپکتیتور منتشر کرده شامل تصاویر ماهوارهای ثبت شده در روزهای ۱۵ و ۱۶ اکتبر و جزئیات اقدامات آماده سازی اسرائیل برای حمله تلافی جویانه احتمالی به ایران است.
عنوان یکی از اسناد «اسرائیل: نیروی هوایی به آماده سازیها برای حمله به ایران ادامه میدهد و یک مانور به کار گیری نیروی بزرگ را برگزار میکند» وعنوان سند بعدی «اسرائیل: نیروهای دفاعی به آماده سازی مهمات کلیدی و فعالیت پنهانی پهپادها که تقریبا با قطعیت با هدف حمله به ایران است ادامه میدهند» است.
تاریخ جدید این اسناد با ارزیابیهای ایالات متحده در خصوص زمان حمله اسرائیل و جزئیات رزمایشها و جابجایی مهمات نیروی هوایی اسرائیل همخوانی دارد.
در متن یکی از این اسناد تصریح شده که «ما نمیتوانیم با قطعیت ابعاد و دامنه حمله به ایران را تعیین کنیم و چنین حملهای میتواند بدون هشدارهای اطلاعاتی جغرافیایی بیشتر انجام گیرد.» این سند تاکید میکند که «پراکندگی موشکهای بالستیک برد متوسط تقریبا با قطعیت دفاعی است» و اینکه «ما نشانههایی مبنی بر اینکه اسرائیل قصد استفاده از سلاح هستهای را دارد مشاهده نکرده ایم.»
اطلاعات تصویری ارائه شده در این اسناد توسط آژانس ملی اطلاعات جغرافیایی آمریکا جمع آوری و تحلیل شده که یکی از آژانسهای اطلاعاتی ارائه کننده اطلاعات کلی، اطلاعات مراحل برنامه ریزی و اطلاعات عملیاتی ریل تایم است.
سند دوم منتصب به آژانس امنیت ملی، یعنی آژانس اصلی تحت فعالیت مدیر اطلاعات ملی آمریکاست. این آژانس مسئولیت رصد، جمع آوری و پالایش اطلاعات بخشهای اطلاعات و ضد اطلاعات خارجی چه مربوط به کشورهای دوست و چه کشورهای دشمن را بر عهده دارد. تمرکز تکنولوژیک آژانس امنیت ملی آمریکا بر توانمندیهای اطلاعات سیگنالی و جنگهای سایبری است.
گزارشهای اطلاعاتی تحلیلی، که اسناد افشا شده نیز از آن دست به شمار میرود، شبکه توزیع گستردهای در جامعه اطلاعاتی ایالات متحده و دستگاه امنیت ملی این کشور دارند و این دایره افشاکنندگان احتمالی را افزایش میدهد.
به علاوه، احتمالا این دو سند تنها بخشی از یک رصد مستمر و بریدهای کوتاه از فرآیند ادامه دار رصد جدی فعالیتهای اسرائیل با تصاویر ماهوارهای به شمار میرود.
اسناد مذکور دارای مهر «فوق محرمانه» هستند، اما ظاهرا دارای مهرهای دیگری نیز هستند که نشان میدهد امکان اشتراک گذاری با کشورهای عضو اتحاد امنیتی موسوم پنج چشم متشکل از ایالات متحده، انگلیس، استرالیا، کانادا و نیوزیلند را داشته اند. با این وجود شکل تنظیم این اسناد نشان میدهد که آنها احتمالا هنوز در اختیار چهار کشور دیگر قرار نگرفته بودند و این کشورها منبع درز این اسناد نبوده اند.
مقامهای دولت آمریکا میدانند که حمله تلافی جویانه اسرائیل به ایران قریب الوقوع است و جو بایدن رئیس جمهور آمریکا روز جمعه تا آنجا پیش رفت که گفت از زمان، مکان و کیفیت حمله اسرائیل مطلع است. اما ایالات متحده در عین حال از افزایش احتمالی تنش بین اسرائیل و ایران بیمناک است.
حتی اگر فرض کنیم که این درز اطلاعات اقدامی عامدانه از سوی دولت آمریکا برای تاثیرگذاری بر تصمیمات تل آویو نبوده و حتی اگر درز دهنده اطلاعات با هر انگیزهای آسیبی واقعی وارد نساخته باشد، دو سند مذکور نشان دهنده میزان اضطراب موجود در تمام طرفهای این معادله است.