مجلس

چند سطری برای برادرم که در خدمت به مردم سر از پا نمی‌شناخت – هشت صبح

به گزارش هشت صبح و به نقل از مهر :

به گزارش خبرگزاری مهر، هادی طحان نظیف عضو حقوقدان و سخنگوی شورای نگهبان یادداشتی در رثای رحمتی استاندار فقید آذربایجان شرقی که همراه با آیت‌الله رئیسی رئیس‌جمهور کشورمان به شهادت رسید، با عنوان “چند سطری برای برادرم مالک رحمتی” منتشر کرد که متن آن به شرح زیر است:

اگر به مشهد می‌رفتم و از سر تراکم کارها و مشغله به او اطلاع نمی‌دادم، وقتی می‌فهمید با همان شوخ‌طبعی‌اش گلایه می‌کرد. برای همین وقتی خرداد پارسال، در چنین روزهایی توفیق سفر مشهد دست داد، خودم به دفترش در آستان قدس رفتم. گپ و گفتی صمیمانه، گویی همین دیروز بود. از من می‌پرسید به تهران بیاید برای قبول مسؤولیتی دیگر یا همان جا در آستان قدس رضوی همچنان برای خدمت به امام رضا علیه‌السلام و زائرانش بماند؟ در سرش جدالی بود بین دلتنگی فراق امام و عمل به وظیفه. با این حال خود را سرباز نظام می‌دانست و من احساس کردم تصمیمش را گرفته؛ چراکه همیشه می‌دانستم مهم‌ترین معیارش عمل به وظیفه است.

از دوره دانشجویی او را می‌شناسم. متدین، متخلق، صمیمی، انقلابی، تکلیف‌مدار و البته مدیر. یک مدیر درجه یک! با این حال در سال‌های اخیر نامش در ذهنم با دلسوزی برای مردم و تلاش برای حل مشکلات کشور گره خورده بود؛ برای خدمت در هر جایی که مشغول می‌شد، سر از پا نمی‌شناخت. برای حل مساله مکرر تماس می‌گرفت، پیام می‌داد، جلسه می‌گذاشت و تا کار به سرانجام نمی‌رسید از پا نمی‌نشست.

از پیگیری لایحه منطقه آزاد سرخس که معتقد بود، منافع زیادی برای کشور و مردم خراسان دارد تا پیگیری افزودن صندوق‌های اخذ رأی برای برگزاری مرحله دوم انتخابات در شهر تبریز. همه جا پای کار بود، پای کار نظام و مردم و چه سرنوشت غبطه برانگیزی که نهایتاً در حال خدمت به دیدار پروردگارش رفت.

این عزیزان به همه ما نشان دادند چه انسان زیباست، آنگاه که جان عزیزش را برای آرمانش فدا کند و چه هنری بالاتر از این برای انقلاب اسلامی که مهد تربیت چنین انسان‌هایی است.

پ. ن ۱: آخرین دیدارمان روز عید فطر بود. بعد از دیدار با رهبر معظم انقلاب و آخرین صحبت تلفنی‌مان یکی دو روز قبل از برگزاری مرحله دوم انتخابات.

پ. ن ۲: در روزهای اخیر که توفیق شد تا در منزل ایشان و وزیر خارجه فقیدمان حضور پیدا کردم و از نزدیک با خانواده آنها به گفتگو نشستم، آنها را مانند این عزیزان، محکم و استوار به آرمان‌های انقلاب دیدم و این مسؤولیت امثال حقیر را مضاعف می‌کند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا