چرا هدف از ترور هنیه، بیشتر خود ایران بوده؟ نتانیاهو چه در سر دارد؟ و چرا اکنون تصمیم به چنین تروری گرفت؟
کوروش احمدی، دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل با ارسال یادداشتی برای «انتخاب» درمورد ترور اسماعیل هنیه در تهران آورده است: به دلایل زیر به نظر می رسد که لبه تیز اقدام اسرائیل در ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران بیشتر متوجه جمهوری اسلامی ایران بوده تا متوجه شخص اسماعیل هنیه:
۱- اسماعیل هنیه یکی از رهبران سیاسی حماس محسوب می شد و نقشی در امور نظامی نداشت. از آنجا که هنیه در مواردی صحبت از تشکیل فلسطین در چارچوب مرزهای ۱۹۶۷ کرده و صرفا بر فعالیت های سیاسی و مذاکره متمرکز بود، اغلب از او به عنوان یک رهبر میانه رو اسم برده شده است. برغم اینکه به دلیل اقامت هنیه در قطر و سفرهای متعدد او، اسرائیل تا کنون فرصت های زیادی برای ترور او داشته، اما دست به این اقدام نزده بود.
۲- اسماعیل هنیه مذاکره کننده اصلی حماس و از جمله درگیر مذاکرات برای آزادی اسرای اسرائیل در دست حماس و آینده سیاسی غزه بود. ترور او اکنون سرنوشت این مذاکرات و امکان ادامه آنرا با مشکل و تاخیر مواجه خواهد کرد. اگر چه برخی از بی میلی نتانیاهو به ادامه مذاکره سخن گفته اند، اما توقف مذاکرات با توجه به اهمیتی که افکار عمومی بین المللی برای توقف نسل کشی اسرائیل در غزه و افکار داخل اسرائیل برای آزادی اسرا قائل است، ممکن است نتانیاهو را با مخاطرات بیشتری مواجه کند.
۳- با توجه به دو نکته فوق محتمل است که اسرائیل حضور هنیه در تهران را فرصتی برای زدن ضربه ای به ایران در داخل ایران دانسته و این کار را با هدف تحریک مقامات ایران انجام داده باشد. با توجه به اینکه مقامات ایران قبلا حمله اسرائیل به اهدافی در داخل ایران را خط قرمز ایران دانسته و پاسخ آنرا اقدام در داخل اسرائیل اعلام کرده اند و نیز با توجه به اینکه ایران قبل از عملیات وعده صادق، بر اینکه کنسولگری ایران در دمشق خاک ایران بوده و به این دلیل بر ضرورت حمله به خاک اسرائیل تاکید کرده بودند، بعید نیست که اسرائیل با علم به این سوابق و خط قرمز ترسیم شده توسط ایران، ترور هنیه را با هدف کشاندن ایران به جنگی تمام عیار و ناخواسته انجام داده باشد.
۴- شواهدی وجود داشت که اسرائیل طی حدود سه ماه اول بعد از شروع جنگ غزه سعی در تمرکز بر غزه و اجتناب از درگیر شدن همزمان با ایران و حزب الله داشت. اما از مقطع زمانی دی ماه سال گذشته و در حالیکه نه تنها رژیم اسرائیل به هر جنایتی که می توانست علیه غزه دست زده، اما آرزوی واهی اش برای شکست و نابودی سریع حماس در غزه محقق نشده بود، بلکه به خاطر جنایات گسترده در غزه، دولت نتانیاهو همزمان با بحرانی در داخل و بحرانی دیگر در سطح دولتها و افکار عمومی بین المللی مواجه شده بود، بی میل به تبدیل جنگ غزه به یک جنگ منطقه ای و کشاندن ایران به جنگ نبود. از آن زمان تا کنون شاید مهمترین مانع در برابر این ماجراجویی، مخالفت دولت بایدن با یک جنگ منطقه ای بوده است. اکنون انجام یک ترور در تهران، می تواند به معنی تلاش دیگری از سوی دولت نتانیاهو برای افروختن شعله های یک جنگ منطقه ای باشد. از آنجا که تصور رژیم اسرائیل این است که نهایتا باید روزی با حزب الله و احتمالا ایران وارد جنگی تمام عیار شود، ممکن است آن رژیم زمان کنونی را دارای منافع مضاعفی از نظر سیاست داخلی و نیز انتخابات آمریکا تصور کرده باشد.
۵- بنابراین یکی از موضوعاتی که نظام سیاسی ایران در بررسی نوع پاسخ خود به این تجاوز آشکار رژیم اسرائیل باید مد نظر داشته باشد، انگیزه احتمالی آن رژیم در برافروختن آتش جنگ گسترده منطقه ای است. در این رابطه قطعا تهران ضمن بررسی امکان انجام یک واکنش متناسب یعنی ترجیحا یک عملیات اطلاعاتی، باید از اقدامی که ریسک برافروخته شدن یک جنگ منطقه ای بسیار خسارت بار را محتمل نماید، اجتناب کند.