چرا هاشمی و روحانی مخالف اجرای مراسم برائت از مشرکین بودند؟
فارس: بررسی خاطرات مرحوم آیت الله ریشهری نشان می دهد که برخی از اصلاحطلبان در کنار هاشمی و روحانی مخالف برگزاری مراسم برائت از مشرکین در مراسم حج بودند.
سالهاست مقامات سعودی که خود را بهعنوان خادم حرمین شریفین جا میزنند، در پی آناند تا از فریضه حج، چهرهای منفعل و غیرسیاسی و حداکثر در حد و اندازه یک عبادت دستهجمعی ارائه کنند. این خلاف آن چیزی است که رهبر معظم انقلاب فرمودند که «حج یک کار سیاسی و عیناً تکلیف دینی است».
در این گزارش، ضمن تبیین وجوب برائت از مشرکین به اجمال به برخی از نظرات سیاسی داخلی و خارجی مخالف با این فریضه مهم اشاره شده است:
مأموریت ویژه امیرالمؤمنین برای ابلاغ آیات سوره برائت به مشرکین
آیات سوره برائت در پایان سال نهم، نازل و پیامبر (ص) از سوی خداوند مأمور شد در ذیالحجه همان سال هنگام اجتماع مشرکان در مکه، آیات را به آنان ابلاغ کند[۱]. پیامبر به همین مناسبت ابتدا ابوبکر را به سوی مردم مکه فرستاد، اما پس از آن، ایشان امام علی (ع) را فراخواندند و از ایشان خواستند به سوی ابوبکر رفته و نوشته را از او بگیرد و خود به سوی مردم مکه بروند. امام علی (ع) نیز در جُحفه به ابوبکر رسیدند و نوشته را از او گرفتند. وقتی ابوبکر نزد رسول (ص) بازگشت، حضرت به او گفتند، علت این کار پیام جبرئیل بود که از من خواست: [پیام] از جانب تو را جز خودت یا مردی از [خاندان] تو نمیرساند[۲].
امیرالمؤمنین (ع)، در روز حج اکبر (قربان یا عرفه)، با صدای بلند آیات سوره برائت را خواندند و اینگونه از مشرکین و منافقین برائت جستند. به گونهای که این واقعه به گوش قبایل مختلف مشرکین برسد. این واقعه در تاریخ اسلام نقش تعیین کننده داشت و زمینه گسترش اسلام و عقب نشینی سرکشان را فراهم ساخت. به دنبال این هشدار هیئتهای نمایندگی عرب (وفود) یکی پس از دیگری رهسپار مدینه شدند و با پیامبر به مذاکره پرداختند و موجودیت اسلام را باور کردند[۳].
اعلان برائت از مشرکان از ارکان توحیدی و واجبات سیاسی
مرحوم علامه طباطبایی و آیتالله مکارم شیرازی، در ذیل تفسیر آیات ۳ و ۴ سوره برائت معتقدند که برائت آمده در این آیات، برائت از مشرکین است. این برائت قرار است به منزله اتمام حجتی با مشرکین و منافقین باشد تا آسودگی و امنیت خود را از دست دهند. البته به تعبیر دیگر این اعلان برائت، پیامی برای توبه مشرکین و منافقین است و انذار از شکست حتمی آنان است[۴].
امام خمینی (ره) نیز میفرمایند: «اعلان برائت از مشرکان از ارکان توحیدی و واجبات سیاسی حج است». ایشان معتقدند که اعلان برائت مسئله کهنه شدنی نیست، چراکه در طول تاریخ همیشه مشرکین بودهاند و خط آنها تا پیکار پیروزی بخش ظهور ادامه خواهد یافت، ما در شرایطی قرار داریم که مشرکین از هر جهت به ما فشار میآورند و وضعیت مشابهی با جامعه مدنی رسولالله (ص) پیدا کردهایم و این که اعلان برائت تنها یک امر سیاسی نیست، کما اینکه سیاست از دین جدا نیست، بلکه یک امر توحیدی است و تجدید میثاقی با خدا در مقابل دشمنان اوست[۵] (صحیفه امام، ج ۲۰، صص. ۳۱۱ – ۳۴۷).
نگاه رهبر معظم انقلاب درباره حج بیبرائت
رهبر معظم انقلاب معتقدند که حج یک کار سیاسی است که عیناً یک عمل دینی به حساب میآید[۶]. از منظر ایشان، «حجّ همراه با برائت، حجّ همراه با تفاهم با مسلمین، حجّی که مظهر «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» و «رُحَماءُ بَینَهُم» است[۷]» در واقع از دید ایشان «جدالی که در برائت هست، جدال با شرک است، جدال با کفر است؛ این جزو اساسیترین خطوط حیات اسلامی است[۸]». امام خمینی (ره) نیز معتقدند که ما در اسلام حج بدون برائت نداریم و در این خصوص میفرمایند: «مسلّم حجِ بی روح و بی تحرک و قیام، حج بی برائت، حج بی وحدت و حجی که از آن هدم کفر و شرک بر نیاید، حج نیست. خلاصه، همهٔ مسلمانان باید در تجدید حیات حج و قرآن کریم و بازگرداندن این دو به صحنههای زندگیشان کوشش کنند؛ و محققان متعهد اسلام با ارائهٔ تفسیرهای صحیح و واقعی از فلسفهٔ حج همهٔ بافتهها و تافتههای خرافاتی علمای درباری را به دریا بریزند (صحیفه امام، ج ۲۱، ص.۷۸)».
نامه رهبر انقلاب به مرحوم ریشهری
رهبر معظم انقلاب در نامه به آقای محمد محمدی ریشهری، سرپرست سابق حجاج ایرانی، خاطرنشان کردند که: «حرکت تلخ و غیرمسئولانه و غیرمنطقی دولت سعودی در جلوگیری از آئین برائت حجاج محترم در مکه مکرمه (زادها الله شرفا) مایه تعجب و تأسف شد … [و] اینجانب ضمن استنکار شدید این حرکت غیر اسلامی، اعلام میدارم که حق ملت ایران در اقامهٔ مراسم برائت در حج محفوظ است و کسی حق جلوگیری از آن را ندارد» (بیانات رهبری: ۷/۳/۱۳۷۲)[۹].
چرا سعودیها از برائت مشرکین ناراحت میشوند؟
سعودیها بارها در اجرای مراسم برائت از مشرکین اختلال ایجاد کرده بودند و حتی در سال ۱۳۶۶، این مراسم را به خاک و خون کشیدند و تلاش کردند تا نظرات همپیمانان و حامیان خود را اجرا کنند. حتی امیر عبدالله در مذاکره خود با هاشمی رفسنجانی که در پاکستان برگزار شده بود، اشاره کرد مگر ایرانیان قبل از انقلاب و دوران شاه مسلمان نبودند؟ آنها این مراسم برائت از مشرکین را اجرا نمیکردند.
واضح است که سعودیها و هم پیمانان اسرائیلی – آمریکاییشان نمیتوانستند شاهد برگزاری مراسم برائت از مشرکین باشند چراکه مخاطب همه شعارها خودشان بودند. در همین خصوص شواهدی وجود دارد که همکاری سعودی و همپیمانانش در به خاک و خون کشیدن مراسم حج به وضوح نشان میدهد که عبارتاند از:
۱. فرمانده آلمانی، عملیات حمله به حجاج ایرانی در سال ۱۳۶۶
ژنرال اولریخ وِگِنِر (ulrich wegener) در سال ۱۹۲۹ میلادی در شهر برادن بورگ به دنیا آمد. او بیشتر فعالیتش در ارتش آلمان را تحت نظر مستقیم وزیر کشور وقت آن کشور، یعنی هانس دیترش گنشر سپری کرده است. از جمله دیگر فعالیتهای او باید به این نکته اشاره کرد که او ارتباط تنگاتنگی با ارتش رژیم غاصب صهیونیستی در اکثر عملیاتها داشته است.
هدایت و فرماندهی عملیات کشتار حجاج مکه در جمعه گذشته توسط ژنرال «اولریخ وگنر» فرمانده کل سابق گروه کماندویی «گ. اس. گ.۹» صورت گرفت. «اولریخ وگنر» قبلاً از مسئولان سعودی خواسته بود که نهایت خشونت ممکن به کار گرفته شود. وگنر که از شش ماه پیش در عربستان به نیروهای آن کشور آموزشهای ویژه داده است، در هنگام کشتار مستقیماً اجرای عملیات را هدایت میکرد. توجیه حضوری وی، دارا بودن عنوان رسمی مشاور امنیتی شهر مکه بوده است[۱۰].
۲. طراحی قبلی رژیم سعودی برای جمعه خونین
به نظر میرسد ماجرای جمعه خونین موضوعی تصادفی نبوده است و از مدتها پیش مسئولان سعودی برای اجرای آن تصمیم گرفته بودند. برای اثبات این ادعا تنها به برخی شواهد اشاره میشود. البته موارد بسیار دیگری نیز از این قبیل میتوان به عنوان شاهد مثال ذکر کرد.
یک. در روز پنجم ذیحجه (۱ روز پیش از واقعه)، بیمارستانها و سازمانهای بهداری اعلام کردند که هیچ مراجعه کننده ایرانی را برای درمان در روز ششم ماه نخواهند پذیرفت.
دو. یک ساعت قبل از شروع راهپیمایی، درهای ورودی به بنای بزرگ مخصوص حجاج اردنی و فلسطینی بسته شد و به هیچ کس اجازه داخل یا خارج شدن از آن داده نمیشد.
سه. سطح بام بناهای واقع در جانب چپ راهپیمایی از کپسولهای خالی و سنگها و آجرها و ابزار آلات از کار افتاده که در طول برخورد به سوی حجاج پرتاب شد، انباشته شده بود. برخی از صاحبان این خانهها ابراز داشته بودند که این وسایل چند روز قبل از جانب حکومت سعودی به بام آنها منتقل شده بود.
چهار. تغییر آرایش پلیس که برخلاف سالهای قبل در دو سوی مسیر نایستاده و صف آرایی آنها در انتهای مسیر حرکت حجاج و یا قرار گرفتن فرماندهان پلیس در پشت سر نیروها برخلاف گذشته که فرماندهان ۱۰۰ متر در جلوی گردان خود میایستادهاند.
پنج. در سالهای گذشته با توقف اتومبیلهای سواری در مسیر راهپیمایی سعی در ایجاد موانع فیزیکی برای گسستن صفوف راهپیمایان داشتند اما در آن سال از توقف خودروها در طول خیابان محل برخورد نهایی منع کردند و اتومبیلها را از نزدیک شدن به مسیر مسجد ملک تا تقاطع خیابان عبدالله بن زبیر باز داشتند.
شش. در سالهای گذشته مأموران پلیس در میان راهپیماییان حاضر میشدند تا از انتشار جزوهها پیشگیری کنند اما در آن سال هیچیک از آنان داخل راهپیمایی نشدند و باتوم به دست صف آرایی کرده بودند[۱۱].
مخالفین داخلی و خارجی برائت از مشرکین از زبان مرحوم آیت الله ریشهری
خاطرات مکتوب مرحوم آیتالله ریشهری در پنج جلد به همت انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است. جلد پنجم این کتاب تحت عنوان «خاطرات دو دهه سرپرستی حج» به مرور خاطرات ایشان در سالهای تصدی پست سرپرستی حج پرداخته است و ایشان مسائل متعددی را بیان کردند که در ادامه به برخی از این خاطرات می پردازیم:
۱. ما را از شرّ ریشهری نجات دهید!
مرحوم آیتالله ریشهری، اشاره فرمودند: نکته دیگری که جا دارد به آن اشاره کنم، مطلبی بود که از آقای شیخالاسلام معاون وزارت امور خارجه شنیدم. ایشان برایم نقل کرد:
در جریان ملاقات آقای هاشمی رفسنجانی با امیر عبدالله [ولیعهد عربستان در آن دوران] در پاکستان، در حین صحبتهایی که بین طرفین جریان داشت، عبدالله تلویحاً به آقای هاشمی گفته بود کاری کنید که ما را از شرّ ریشهری نجات دهید!
این نکته حاکی از حساسیت بالای سعودیها نسبت به حضور بنده در حج بود، زیرا میدیدند تقریباً تمامی برنامههای بعثه را که مبتنی بر نظرات مقام معظم رهبری بود، با تدابیر لازم انجام میدهیم. حتی دربارهٔ مراسم برائت نیز آنها با تمام تلاشها و تدابیر خود، نتوانسته بودند مانع از برگزاری آن شوند و انجام این مراسم به شکل خاص خود در حال تبدیل شدن به یک روال بود (خاطرهها، ج ۵، ص.۴۱۱).
۲. تلاش رفسنجانی برای برگزاری صوری مراسم برائت از مشرکان
در دیدار رفسنجانی و امیر عبدالله ولی وقت عهد سعودی، عبدالله، از مراسم برائت از مشرکان و آقای ریشهری انتقاد میکند و اشاره میکند که: «[آقای هاشمی] فردی را [در سمت رئیس مجموعه حجاج] بگذارید که تحت امر شما باشد».
آقای هاشمی بارها به عبدالله میگوید نگران نباشید و نهایتاً اظهار میکند که: «ما قبول میکنیم. شما با من قرار بگذارید. در همان بعثه که بلندگو نداشته باشد، بدون اعلام. ما میگوییم همانهایی که در بعثه هستند، مثلاً میگوییم یک ساعت یا نیم ساعت، فقط دعایی بخوانند و بیایند بیرون. خبرش هم به هیچ روزنامهای در عربستان ندهند. در ایران پخش میشود که در بعثه تعدادی جمع شدند و مراسم …» و عبدالله نیز در جواب میگوید: «… نیازی به بلندگو ندارد. خدا صدای مورچه را هم میشنود» (خاطرهها، ج ۵، صص.۴۱۱-۴۱۲).
۳. برخی میخواهند شما نباشید
در ۱۸ مرداد ۱۳۷۳ با مقام معظم رهبری دیدار کردم که طی آن دیدار مسائل مختلفی مطرح شد. ایشان در مورد حج فرمودند: «برخی میخواهند شما نباشید، اما من نپذیرفتم.»
البته ایشان به نام کسانی که چنین درخواستی را مطرح کرده بودند، تصریح نکردند، اما برداشت خود من این بود که هماهنگ نبودن اینجانب با سیاستهای دولت در مورد مراسم برائت، موجب طرح چنین درخواستی شده است (خاطرهها، ج ۵، ص.۳۶۴).
۴. مخالفت موسوی خوئینیها با مراسم برائت از مشرکان و تأکید رهبری بر انجام عزتمندانه آن
مرحوم ریشهری در بخشی از خاطرات خود پس از تصدی پست سرپرستی حج، در خصوص جلسه خود با رهبر معظم انقلاب درباره برائت از مشرکین اشاره میکند و عنوان میکند: نظر ایشان (رهبر معظم انقلاب) را درباره مراسم برائت جویا شدم و ضمناً نظر آقای موسوی خوئینیها را مبنی بر عدم امکان برگزاریِ حج مطابق نظر حضرت امام و اینکه چه بسا مقام معظم رهبری اصراری بر برگزاری مراسم برائت با آن قوت نداشته باشند، به عرض رساندم. ایشان در پاسخ بر برگزاری عزتمندانه مراسم برائت مطابق با دیدگاه حضرت امام و ضرورت تلاش حداکثری مسئولان بعثه برای عملی شدن این مسئله تأکید کردند (خاطرهها، ج ۵، ص.۸۴).
۵. مخالفت روحانی و هاشمی رفسنجانی با مراسم برائت از مشرکین
پس از تنشهایی که طرف عربستانی برای زائرین ایرانی ایجاد شده بود، مقرر شد جلسه شورای عالی امنیت ملی در خصوص کیفیت برگزاری مراسم برائت از مشرکین تصمیمگیری نماید. مرحوم ریشهری در خاطرات خود از مخالفتهایی که با برگزاری مراسم برائت از مشرکین وجود داشت، یاد کرده است. در بخشی از این خاطرات آمده است:
آقای حسن روحانی هم با اشاره به فشارهای داخلی و خارجی بر دولت عربستان، اجازه ندادن به زائران ایرانی برای برگزاری مراسم برائت بهصورت دلخواه را مرتبط با این موضوع دانست و تأکید کرد که تظاهرات ما در آنجا تأثیر منفی دارد و نتیجه مورد انتظار را در پی نخواهد داشت. این صحبتها نشان میداد که ایشان هم مثل آقای هاشمی رفسنجانی با اصل مسئله برائت موافقت ندارد (خاطرهها، ج ۵، ص.۳۰۷).
ادامه برائت از مشرکین بعد از جمعه خونین
مراسم برائت از مشرکین پس از توقف در سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۶۹ و علیرغم تضییقات و تحریمها، از ۱۳۷۰ هجری شمسی مجدداً، در مکه انجام شد؛ در ۱۳۷۰ در روز ششم ذیحجه ۱۴۱۱، در مقابل بعثه مقام معظم رهبری؛ در سال ۱۳۷۱ برابر با ششم ذیحجه ۱۴۱۲ در اطراف بعثه رهبر معظم انقلاب و از سال ۱۳۷۲ به بعد، بهرغم توافق سال ۱۳۷۰ با دولت سعودی برای برگزاری مراسم برائت، به علت تضییقات و اجتناب از خونریزی، در منی و عرفات همه ساله در زیر چادرها برگزار شده است[۱۲].