سیاسی

پیشروی گام به گام پایداری‌ها در دولت پزشکیان

به گزارش هشت صبح و به نقل از انتخاب :

سرویس سیاست انتخاب: حضور اصولگرایان در دولت مخالفان زیاد و البته موافقانی دارد؛ چه درباره حضور اصولگرایان در قامت وزیر و چه بعدتر سپردن مسئولیت برخی استانداری‌ها به آنها. موافقان می‌گویند این شرایط حکایت از وفاق ملی دارد و دولت چهاردهم می‌خواهد همه گروه‌های سیاسی را در امر اداره کشور و تصمیم‌سازی شرکت دهد و مخالفان باور دارند که این کار نه بر اساس وفاق، بلکه نوعی معامله سیاسی است تا مخالفان میانه‌روی و اصلاحات در کشور به دلیل آنکه سهمی از قدرت سیاسی را دریافت کرده‌اند، به دولت هجمه وارد نکنند و می‌گویند این شرایط حتما ناشی از وفاق ملی نیست و در بهترین حالت باید بر آن عنوان وفاق سیاسی بگذاریم. منتقدان استفاده از مسئولان اصولگرا در دولتی که رئیسش یعنی پزشکیان فردی اصلاح‌طلب است، باعث خواهد شد تا میان ارکان دولت ناهماهنگی ایجاد شود و از طرفی اندیشه اصولگرایان در بخش‌هایی از قدرت اجرایی حاکم شود؛ شرایطی که طبیعتا پایگاه رأی پزشکیان خواستار آن نبوده است. با این همه در استان‌های مهمی چون اصفهان، فارس، یزد و همدان از استانداران اصولگرا استفاده شد. در فارس قرار بود جلال رشیدی کوچی که در مجلس یازدهم به عنوان نماینده‌ای مطالبه‌گر و میانه‌رو شناخته‌ می‌شد استاندار شود اما به دلایلی نامشخص این انتصاب منتفی شد و حسینعلی امیری فردی با سابقه قضایی-حقوقی استاندار شد.

در یزد هم با آنکه جبهه اصلاحات گزینه‌های زیادی را معرفی کرده بود اما محمدرضا بابایی، چهره‌ای اصولگرا، استاندار شد. در همدان هم حمید ملانوری به عنوان فردی با رویکرد اصولگرایانه استاندار شد.

در این میان اما انتصاب مهدی جمالی‌نژاد به عنوان استاندار اصفهان بسیار خبرساز شد زیرا در خبرها آمد که او گزینه جبهه پایداری بوده است. گرچه می‌گویند جمالی‌نژاد عضو رسمی جبهه پایداری نیست اما قول رایج است که او نزدیک به پایداری است و جبهه پایداری می‌خواست که او استاندار اصفهان شود. در همان زمان انتقادها به دولت افزایش یافت که شاید بشود با حضور اصولگرایان میانه‌رو در دولت کنار آمد اما حضور نزدیکان پایداری در دولت نه فقط معنای وفاق را متبادر نمی‌کند بلکه باعث تشتت آراء در دولت می‌شود.

با شروع به کار جمالی‌نژاد قدری از موج انتقادها کاسته شد تا آنکه به تازگی

نامه‌ای از او خطاب به محمدرضا عارف، معاون اول رئیس‌جمهور خبرساز شد. او در نامه‌ای با ادبیاتی از موضع بالا نسبت به انتصاب اخیر مدیر صندوق کارآفرینی امید استان اصفهان اعتراض کرده و گفته است چرا این انتصاب با منِ استاندار هماهنگ نشده بوده و در خلال همین نامه مطرح کرده که دسستگاه‌ها و نهادهای اجرایی استان اصفهان حق ندارند با مدیریت جدید صندوق کارآفرینی امید همکاری کنند.

همچنین در همین ایام خبر انتصاب مهران فاطمی از چهره‌های بسیار نزدیک به جبهه پایداری به عنوان دستیار عالی و مشاور استاندار اصفهان در رسانه‌ها منتشر شد؛ تا جایی که همین چند روز پیش مینو خالقی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، در توئیتی نوشت: «دوستان عزیزی مدام برایم پیام می‌فرستند که استاندار اصفهان، دبیر جبهه پایداری یک استان را مشاور نمود و می‌خواهد فردا شهردارش کند یا فلان ابن‌الوقت را روزهای اول معاون گذاشت یا فرمانداران را تغییر نداد و نیروی احمدی‌نژاد را مدیر بهمان گذاشت. باور بفرمایید از زمانی که یقین کردم دولت در مورد اصفهان و انتصاب‌ سیاسی‌اش وفاق کرده، آن‌هم چه وفاقی! دیگر هیچ علاقه‌ای به اظهارنظر در موضوعات اجرایی استان ندارم. صلاح مملکت خویش خسروان دانند».

مهران فاطمی در دولت ابراهیم رئیسی استاندار یزد بود؛ استانی که حالا محمدرضا بابایی یک چهره اصولگرای دیگر جایش را گرفت اما فاطمی نه فقط اصولگرا بلکه پیش از اینها دبیر جبهه پایداری یزد بوده است و همواره به صراحت می‌گفته که پیرو اندیشه‌های محمدتقی مصباح یزدی است؛ مثلا او در سال ۹۵ گفته بود: «اینجانب تا کنون بر سر سفره اعتقادی و سیاسی که حضرت آیت‌الله مصباح تشریف نداشته‌اند، احتیاط نموده و حاضر نشده‌ام و الحمدلله تا به‌حال نیز ضرر ننموده و بر این نعمت اتصال به یک عالم ربانی، بصیر، انقلابی و ولایی شکرگزار بوده و خواهم بود».

یا همین اواخر یعنی در سال ۱۴۰۲ و چندماه قبل از پایان دولت سیزدهم که از منصب استانداری یزد در جلسه روز دانشجو در دانشکده بهداشت یزد شرکت می‌کرد و همراه با قاسم روانبخش، از اعضای جبهه پایداری، سخنران جلسه بود و خبر آن جلسه را هم رسانه‌های گروه «جبهه انقلاب اسلامی» منتشر می‌کردند.

فعالان و کارشناسان سیاسی می‌گویند که حضور چنین افرادی در دولت باعث می‌شود که گفتمان یک طیف خاص در دولتی پیش برود که با رأی سرمایه‌ اجتماعی اصلاح‌طلبان روی کار آمده است و شخص پزشکیان هم همواره فردی اصلاح‌طلب بوده است و طبیعی است حضور نزدیکان پایداری در دولت او نه تنها به معنای قدم‌برداشتن در راه وفاق ملی نیست بلکه در جهت خلاف نگاه اکثریت مردم است. پایداری‌ها نشان داده‌اند نمی‌توانند خود را با گفتمان هیچ گروهی تطبیق دهند و همواره بر مواضع سیاسی-ایدئولوژیک خود اصرار ورزیده‌اند و تنها زمانی با گروه‌هایی غیر از خود کار کرده‌اند که بحث قدرت سیاسی در میان بوده است.

به هر روی حالا شاید بیش از اوایل کار دولت چهاردهم مشخص شده باشد که حضور اصولگرایان به ویژه اصولگرایان نزدیک به جبهه پایداری تا چه حد می‌تواند باعث ایجاد ناهماهنگی‌های اجرایی و گفتمانی در دولت شود.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا