تیتر یک

ویدیو / به محدودیت‌های دولت رئیسی بر هنرمندان پایان دهید

به گزارش هشت صبح و به نقل از انتخاب :

 

پایگاه خبری «انتخاب»: کافی است بر لیست هنرمندان مهاجرت کرده از ایران به کشورهای مختلف را در همین چند سال اخیر نگاه کنیم تا دریابیم که انگار مهاجرت هنرمندان حالا تبدیل به یک مسئله در کشور تبدیل شده است؛ امری که گرچه در گذشته نیز وجود داشت اما حالا تبدیل به یک اپیدمی شده است و آخرینش که فاطمه معتمدآریاست؛ شخصیتی که بی‌تردید یکی از مهم‌ترین بازیگران زن تاریخ سینمای ایران است. او به تازگی در یک نشست فرهنگی در ایالت ویرجینیای آمریکا اعلام کرد که بیش از یک سال است که از ایران خارج شده و در شهر پاریس اقامت دارد.

دلایل مهاجرت هنرمندان ریشه در موضوعات مختلف دارد و البته در هر فرد انگیزه مهاجرت می‌تواند متفاوت باشد اما بارزترین دلیلی که دستِ‌کم‌ در سال‌های اخیر می‌توان به آن اشاره کرد محدودیت‌ است؛ چه محدودیت‌های هنری در خلق آثار و بسته‌بودن فضای کاری و چه محدودیت‌های ناشی از رخدادهای سیاسی-اجتماعی. البته این دو می‌تواند با هم درآمیخته شوند تا باعث تصمیم نهایی در فرد برای مهاجرت شود؛ به ویژه بعد از رخدادهای سال ۱۴۰۱ که باعث شد برخی از هنرمندان واکنش‌هایی ارائه دهند که متعاقبش از انجام فعالیت‌های هنری‌شان منع شدند. نمونه‌های زیادی را می‌توان نام برد؛ از جمله ترانه علیدوستی، هنگامه قاضیانی، پانته‌آ بهرام، کتایون ریاحی، پگاه آهنگرانی، ویشکا آسایش و… که برخی از اینها در کشور مانده‌اند و برخی نیز به خارج از کشور مهاجرت کرده‌اند. معتمدآریا هم در همین زمره است با این تفاوت که محدودیت‌ها بر او به پیش از رخدادهای سال ۱۴۰۱ برمی‌گردد. 

در دولت سید ابراهیم رئیسی گفته می‌شد که هر هنرمندی که ممنوع از کار است یا به قول وزیر وقت ارشاد قانون را رعایت نکرده باید عذرخواهی کند تا اجازه فعالیت دوباره بگیرد و طبیعی بود چنین رویکردی نمی‌توانست فضایی همدلانه به وجود آورد. 

با رفع نشدن مشکل هنرمندانِ ممنوع از کار، انتظارات از مسعود پزشکیان که با شعار وفاق ملی پا به صحنه انتخابات گذاشت بیشتر شد تا جایی که یکی از در ایام انتخابات یکی از مطالبات محوری رفع محدودیت‌های هنرمندانی بود که با مشکلاتی روبه‌رو شده‌اند. پزشکیان هم در پاسخ به این مطالبه پاسخ مثبتی می‌داد. 

حالا اما به نظر می‌رسد محدودیت‌ها از هنرمندان نه‌تنها رفع نشده بلکه برخی از ایشان به این نتیجه رسیده‌اند که باید جلای وطن کنند. فارغ از قضاوت تصمیم آنها، می‌شود گفت که مهاجرت هر یک از آنها از دست دادن سرمایه‌های هنری کشور است؛ چه آنکه در غیاب آنها بی‌تردید سطح کیفی آثار تولید شده پایین می‌آید؛ شرایطی که نمود بارز آن در آثار صداوسیما قابل مشاهده است. صداوسیما یک گام جلوتر هم‌ حرکت می‌کند و دایره محدودیت‌هایش بسیار گسترده‌تر است. 

نتیجه چنین سیاستی خروجی صداوسیما را  به قدری نازل کرده است که مخاطبان بسیاری تمایلی به دیدن برنامه‌های این نهاد ندارند و از سوی دیگر دایره افرادی که با صداوسیما همکاری می‌کنند به شدت محدود و‌ گزینشی شده است. 

البته در سینما گرچه شرایط قدری بهتر است اما در آنجا هم در غیاب هنرمندان ممنوع از کار، یک تعداد نسبتا محدود بیشترین فعالیت را انجام می‌دهند. نکته دیگر حضور سازمان‌ها و ارگان‌ها در فضای تولید آثار هنری به ویژه آثار سینمایی است که باعث شده همان میزان آثار تولید شده هم در فضایی ایدئولوژیک ساخته شوند.

همه این شرابط عرصه را برای هنرمندان مستقل تنگ کرده است و آنهایی که از چندسال پیش تا کنون هم جلوی فعالیتشان گرفته شده است، از عرصه دور مانده‌اند. در چنین فضایی هنرمندی مانند پانته‌آ بهرام مجبور می‌شود در کشورهای دیگر تئاتر اجرا کند یا هنرمندی مانند معتمدآریا به این نتیجه برسد که دیگر نمی‌تواند در ایران کار کند و وطنش را ترک کند.

رفع مشکل هنرمندان ممنوع از کار می‌تواند علاوه بر آنکه در فضای فرهنگی و هنری کشور تأثیر مثبتی داشته باشد، زمینه وفاق و همگرایی را ایجاد کند. دولت پزشکیان کوشیده است تا در فضای سیاسی تنش‌ها را کاهش دهد و حتما‌ اگر زمینه‌هایی وفاق را در حوزه‌ فرهنگی و اجتماعی نیز گستردش دهد، قادر خواهد بود اعتماد عمومی را بازسازی کند تا هم مردم امیدوار شوند و هم دیگر هنرمندان این سرزمین جلای وطن نکنند و  چه بسا هنرمندان رفته نیز بازگردند؛ به ویژه بزرگانی چون بهرام بیضایی و فاطمه معتمدآریا که جایگاه ویژه‌ای در هنر و فرهنگ این مرز و بوم دارند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا