نوسازی حکمرانی یعنی از جنس حاج قاسم حکمرانی کنیم
قالیباف :
نوسازی حکمرانی یعنی از جنس حاج قاسم حکمرانی کنیم
رئیس مجلس در تشریح برخی ابعاد شخصیتی و مدیریتی شهید سلیمانی به بیان نکات مهمی درباره اغتشاشات اخیر و لزوم نوسازی حکمرانی مبتنی بر مردم و محترم دانستن مردم پرداخت.
به گزارش خبرگزاری مهر، محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی با حضور در برنامه تلویزیونی «مُلک سلیمان» که امشب (پنجشنبه، ۱۵ دی ماه) و به مناسبت ایام سومین سالگرد شهادت سردار دلها حاج قاسم سلیمانی روی آنتن شبکه یک رفت به گفت و گو با مجری این برنامه پرداخت.
متن گفت و گو به شرح ذیل است:
مجری: امشب در خدمت جناب آقای محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی هستیم و میخواهیم درباره یک موضوع دیگر با کمی جزئیات بیشتر صحبت کنیم.
آقای قالیباف سلام و به ملک سلیمان خوش آمدید
قالیباف: عرض سلام و شب بخیر خدمت همه بینندگان و عرض تسلیت و تعزیت به مناسبت ایام سالگرد شهادت شهید سلیمانی دارم.
مجری: خوبیِ گفتگوی ما با شما این است که دو سال پیش یک بار این فرصت را داشتیم که با شما درباره برخی از ابعاد شخصیتی حاج قاسم صحبت کنیم و این اجازه را به ما میدهد که امروز کمی دقیقتر و جزئیتر وارد یکی از ابعادی شویم که در گفتگوی دو سال گذشته نیز درباره آن صحبت کرده بودیم. پیش از ورود به بحث میخواهم با این سوال شروع کنم که به نظر شما در شرایط امروز جامعه و در شرایط سال ۱۴۰۱ اگر حاج قاسم بودند درباره چه چیزی صحبت میکردند و کنشگری ایشان و دغدغههایشان چه بود؟
قالیباف: فکر میکنم با شناختی که از حاج قاسم دارم و وصیتی که حاج قاسم از خود به جای گذاشت و در کنار هم قرار دادن این دو، باید به آن جمله زیبا، پرمعنا اما ساده و روان حاج قاسم اشاره کنم. حاج قاسم جایی در وصیتنامه خود اشاره میکند جمهوری اسلامی حرم است. من فکر میکنم همه امروز باید به این موضوع توجه کنیم که یک حرم چه ویژگیهایی دارد. وقتی وارد حرم حضرت علی بن موسی الرضا (ع) میشویم باید دید این حرم چه ویژگیهایی دارد و در فرهنگ ما مسلمانان، حرم چیست؟ یکی از ویژگیها این است که قوی و ضعیف، غنی و فقیر، گناهکار و عارف، فیلسوف و کم سواد و هر کسی از هر قشری وارد این حرم میشود و همه آنها در پیشگاه صاحب حرم محترم هستند. البته باید گذشت از زمانی که اشکالاتی هم بر متولیان حرم وارد باشد که بعداً به آن اشاره میکنم. اما مردم در حرم اینگونه هستند. شهید سلیمانی اینگونه میگوید پس اگر امروز هم در بین ما بود حتماً به مردم این نگه را داشت. البته روشن و مشخص است که زمانی که از مردم حرف می زنیم، عموم، توده و اکثریت قریب به اتفاق مردم را شامل میشود البته ممکن است معدودی هم در جامعه پیدا شوند که خود جامعه به دلایل مختلف نه انسانیت، نه اخلاق و نه عدالت آنها را نپذیرد که بحثش جداست اما عموم جامعه اینگونه هستند.
مردم رکن جمهوری اسلامی هستند / مسئولان رابط میان امام و امت هستند
یک ویژگی دیگر که حرم دارد، امام حرم و امامزادهی حرم است. امروز باید نگاه کنیم که اگر جمهوری اسلامی یک حرم است که شهید سلیمانی میگوید جمهوری اسلامی مثل یک حرم است، این حرم دو رکن برای ما دارد که یک رکن آن مردم هستند که اساس کار ما بوده و همواره جمهوری اسلامی، مکتب امام (ره) و مکتب امامین انقلاب بر این عقیده بوده که مردم اساس کار ما هستند و توجه به مردم اساس کار ماست و اگر به مردم توجه نکنیم و به تعبیر شهید سلیمانی آنها را به جهت سیاسی به چپ و راست تقسیم کرده و یا به جهت مذهبی تفاوت قائل شویم، معنا و مفهومی ندارد.
مجری: کاملاً هم نگاه حاج قاسم نگاه اعتقادی به مردم است. همانطور که امام درباره مردم این الفاظ و تعاریف را میگفتند من به عنوان قاسم سلیمانی، جانم را برای مردم میدهم.
قالیباف: بله. یعنی ما باید به این مردم خدمت کنیم و حواسمان باشد اگر فکر میکنیم میخواهیم جامعه را بسازیم فکر نکنیم باید مردم را بسازیم. ما مسئولین که حکم متولیان در بخشهای مختلف را داریم، به نوعی رابط میان امام و امت هستیم و باید بدانیم پیش از ساختن مردم باید خودمان را بسازیم. اگر خودمان را ساختیم، مردم به ما نگاه خواهند کرد و خواهند دید چگونه هستیم و اگر صداقت شهید سلیمانی و اخلاص ایشان را داشته باشیم مانند ایشان خواهیم شد. طبیعتاً شما دیدید؛ که تشییع شهید سلیمانی چگونه میلیونی برگزار شد و در حقیقت مردم با حضور خود نشان دادند که هم جوهره شهید سلیمانی است و هم جوهره مردم ما این است و همدیگر را در آنجا دریافتند. اینجاست که وقتی مسئولی در جایگاهی به شکلی صادقانه به مردم توجه داشته باشد، این عظمت اتفاق میافتد.
از سوی دیگر ما وظیفه داریم به امام جامعه هم توجه کنیم. اگر امروز با بصیرت انقلابی که شهید سلیمانی داشت و اگر اینجا بود، به شرایط سال ۱۴۰۱ بنگریم، میبینیم دشمنان انقلاب و در رأس آن آمریکا و رژیم صهیونیستی آمده و دقیقاً این حرم را مورد هجمه قرار دادهاند. در این حرم هم همین دو رکنی که اشاره کردم مورد هجمه قرار گرفته است. یعنی هم مردم را با فشارهای اقتصادی مورد هجمه قرار دادند و هم امام جامعه، رهبر معظم انقلاب و حضرت آقا را مورد هجمه قرار دادند. نگاه کنید در جنگ ترکیبی چه دروغ پردازیها، ظلمها و جنایتها برای اینکه گسلهای اجتماعی را فعال کنند و قداست رهبری را از بین ببرند، صورت داده و به این حرم هجمه کردند. در واقع آماج اصلی آنها حضرت آقا است. چرا؟ چون او را استوانه وحدت میبینند، مردم را استوانه وحدت میبینند و اگر بتوانند فاصله میان امام جامعه و امت به هر دلیلی بیاندازند، این کار را میکنند.
ببینید امام (ره) چگونه انقلاب را مدیریت و رهبری کرد. امروز ببینید چگونه حضرت آقا در این بحرانها در این ۳۰ سال گذشته عمل کرد، چندین بار و حتی دهها بار در تحلیلها و در حرفها شنیدیم که اگر اینگونه برویم، وارد جنگ میشویم. در همان جنگی که حزب بعث و صدام بعد از جنگ ما به کویت حمله کرد، اختلاف نظرها را ببینید که برخی میگفتند ما باید به کمک صدام برویم. نگاه آقا و تحلیل ایشان در آن زمان را دیدید. حتی در همه بحثهایی که با رژیم صهیونیستی و آمریکا میآمد همواره میگفتند ما در آستانه جنگ هستیم و این تحلیلها را دیده بودیم اما امروز ببینید در این ۳۰ سال، رهبر عزیز ما توانسته همه این کشور را از همه مسیرهایی که دشمن دوست داشته که یک جنگ را علیه ما راه بیاندازد، مدیریت کرده و پیش ببرد تا برخوردی با ما نشود؛ این را حضرت آقا به درستی رهبری کردند تا پیش آمدیم. حتی در سالهای اخیر آمریکاییها دیگر نمیگویند یک گزینه هم روی میز داریم یعنی روزی میگفتند اگر در این کار تسلیم نشوید به شما حمله میکنیم اما امروز دیگر این حرف زده نمیشود.
مجری: من خروجی برخی اندیشکده های آمریکایی و صهیونیستی را که میدیدم این بود که مهمترین محور وحدت در کشور ما را در سالهای اخیر، رهبری در ایران دانسته و گفته بودند که این محور اجازه نمیدهد دوقطبیها و شکافها به شکافهای عمیق تبدیل شود و اتفاقاً این رفتاری که در سال ۱۴۰۱ انجام دادند و با این هجمه ای که طراحی کردند کاملاً قابل تحلیل بود که به محور وحدت حمله میکنند.
بحثی که میخواهم وارد آن شوم این است که هشداری که حاج قاسم درباره وحدت میدهند. به نظر من حاج قاسم این نقشه را که دشمن ما برای زدن وحدت طراحی کرده را می بیند. شما فکر میکنید چرا دشمن از بین همه این گزینهها که در این سالها روی میز داشت و نداشت، سالهای اخیر و امسال به صورت ویژه به سمت زدن وحدت حرکت کرده و به این سمت رفته که با انواع روشها این شکاف و دوقطبی را در بخشهای مختلف ایجاد کند.
دشمن با هدف براندازی به میدان آمده است / آنها به دنبال ایجاد شکاف میان حکومت و مردم هستند
قالیباف: چرا که او هرکجا که آمد که با سرپنجههای انقلاب اسلامی و سرپنجههای مکتب قرآن و اهل بیت (ع) و با سرپنجههای اندیشههای سیاسی امام (ره) و باورهای ایران اسلامی مبارزه کند، در همه آنها شکست خورد. امروز آمده که دقیقاً به سر این تن بزند و خود را راحت کند. یعنی احساس کرده است این حرم و جمهوری اسلامی که حرم نامیده میشود، را ساقط کند. یعنی اکنون با نگاه و تصمیم براندازی به میدان آمده است.
حضرت آقا هم که اشاره میکردم به همین دلیل بود که یکی از نکات مورد توجه ایشان توجه به مردم بود. در حوزه محترم شمردن حقوق عامه و مردم و حتی در حوادث ۱۴۰۱ ببینید وقتی ایشان احساس میکنند در زاهدان اتفاقی افتاده که ممکن است خون کسی بی گناه ریخته شده باشد، احساس میکنند اینجا جایی است که خودشان باید وارد عمل شوند. چرا؟ چون حقوق مردم، حق الناس برای ایشان مهم است و خون مردم موضوعیت داشته و ایشان مسئولیت دارند. پس ببینید آن ارتباط عمیق میان امام و جامعه است که دشمنان انقلاب هم به دنبال این هستند که میان حکومت و مردم شکافی ایجاد کنند. شهید سلیمانی در وصیتنامه خود گفته چه کار کنیم و گفته که حواستان به جایگاه رهبری که بن بست شکن و مدافع حقوق مردم است، باشد. در حقیقت رهبری که عزت جامعه ما و همه جامعه مسلمین را میخواهد، عزت ایران اسلامی را میخواهد است. رهبری بارها نیز فرمودهاند اگر انقلاب و جمهوری اسلامی را قبول ندارید، برای ایران دفاع کنید. پس مشخص است که حضرت آقا با این نگاههایشان همه مردم را قبول دارند.
حالا من خطابی به شخص خودم دارم تا بقیه ماهایی که در جاهایی مسئول هستیم و در حقیقت گفته میشود که متولیان هستند که باید حرمت حرمها را حفظ کنند. آیا ما متولیان توانستیم حرمت این حرم را نگاه داریم؟ آیا ما قبیله گرایی در سیاست نکردیم؟ سیاست زدگی در ما نبود؟ آیا حرف و عمل ما با هم متفاوت نبود؟ آیا ما همان صداقت حاج قاسم را داشتیم؟ آیا همان ارزشهایی که شهید سلیمانی برای مردم قائل بود برای آنها قائل بودیم؟
مجری: یعنی قبول دارید که بخشی از مشکل امروز ما به خاطر این موارد بوده است.
قالیباف: نه فقط یک بخشی از آن، میخواهم بگویم مردم ما آنقدر شریف هستند که اگر از اول انقلاب بنگرید، اصطلاحی است که به شوخی در محافل گفته میشود که مسئولان تلاش میکنند انقلاب به شکست بکشانند و مردم تلاش میکنند تا انقلاب را حفظ کنند. اینها به شوخی گفته میشود اما جاهایی با بی توجهی ما، با کم کاری ما و با ضعف در کارآمدی همراه است. به خودم می گویم گاهی با بی عرضگی خودمان در برخی موضوعات، زحمتی را به مردم تحمیل کردهایم که باعث میشود این گسلها باز شده و دشمن دقیقاً روی همین ضعفها و زخمها بنشیند و این اتفاقات بیفتد. یکی از اینها همان دوقطبی سازی است.
مجری: من میخواهم همین را بگویم. اتفاقاً فکر نمیکنم کسی یا مسئولی در کشور ما وجود داشته باشد که نداند برنامه دشمن چیست. در این سالها خیلی درباره این صحبت شده که شکاف داریم و دشمن در حال ایجاد شکاف و دوقطبی سازی است. دوقطبی میان شیعه و سنی، میان قومیتها، میان مذهبی و غیرمذهبی و بین افراد مختلف. اینجا تصور ما که بیرون نشستهایم این است که وقتی میدانیم برنامه دشمن این است پس مسئولان باید هوشمندانهتر رفتار کنند اما در خروجی عملکرد میبینیم اصلاً اینگونه نیست و کوچکترین موضوعات را برخی به عامل اختلاف، شکاف و دوقطبی تبدیل میکنند. چرا این اتفاق در کشور ما میافتد؟
قالیباف: به خاطر اینکه حرف و عمل ما دو تاست. ما این حرفها را می زنیم اما اجرا نمیکنیم. زمانی شهید سلیمانی پیش از فرماندهی نیروی قدس، فرمانده جنوب شرق کشور بود که آن زمان من نیروی زمینی سپاه بودم. ناامنیهایی آنجا بود که شهید سلیمانی آن را دنبال میکردیم. غروب که میشد به من میگفت آقای قالیباف برویم پیش فلان طایفه (که نمیخواهم اسم طایفه را بیاورم). من آنها را میشناختم. یک نفر از دوستان دیگر ما نیز که از آن زمان جانشین نیروی انتظامی بود همراه ما بود و از دوستان وزارت هم بودند. گفتم آقای سلیمانی آنها جز کسانی هستند که الان مورد قبول نیستند و در جاهایی شرارت کردند. آقای سلیمانی گفت نه من آنها را میشناسم و با آنها ارتباط دارم، امشب برویم و با آنها صحبت کنیم. اگر دوستان می آیند بیایند اگر نه ما برویم.
حاج قاسم انسانیت را به درستی رعایت میکرد / سوپرانقلابیها تصور میکردند حاج قاسم از ارزشها عقبنشینی کرده است
در نهایت من، ایشان و یک نفر دیگر ۳ نفری رفتیم. حدود ۴۰ کیلومتر از زاهدان بیرون رفتیم و از آخرین ایستگاه که رد شدیم با آنها قرار گذاشتیم. آنها همانهایی بودند که تحت تعقیب سپاه و نیروی انتظامی بودند. از ماشین خود پیاده شده و سوار ماشین آنها شده و به محل آنها در ۴۰ کیلومتری محلی در زاهدان رفتیم. فکر میکنم از ساعت ۸ و نیم تا یک شب آنجا بودیم و صحبت کردیم و بعد برگشتیم. نزدیک اولین دژبانی که به زاهدان نزدیک است و کنترل میکند آمدیم، نگاه داشتند و به حاج قاسم گفتند سردار دیگر اینها نیروهای خودتانند و از اینجا خودتان بروید. تا اینجا امنیت شما با ما بود از اینجا امنیتتان با نیروهای خودتان است.
ببینید این رفتار یک فرماندهی است که ایستاده و دارد امنیت را برقرار میکند اما برخوردهایی دارد که میگوید باید با مردم پدرانه باشد. به این معنا که قبول دارد بخشی از مشکلات آنجا درست است به دلیل حضور دشمنان است؛ وهابیت، تکفیریها، داعشی ها، آمریکاییها و حتماً عناصر صهیونیستی آنجا فعال هستند و شکی در آن نیست اما بخشی هم اشکال خود ماست. اگر ارتباط با مردم برقرار شود میتوان کار را دنبال کرد و در مدتی که ایشان بود، امنیت آنجا را برقرار کرد.
حال ما در داخل کشور دوقطبی درست کنیم. دوقطبی شیعه و سنی درست کنیم. ببینید حاج قاسم با چه کسانی به دفاع رفته است. مجموعه فلسطین همه برادران اهل سنت ما هستند. آنها مهمترین، جدی ترین و واقعیترین حامیان خودشان را جمهوری اسلامی و حاج قاسم سلیمانی میدانند. پس برای ما سنی و شیعه چه فرقی دارد. او اقدام میکرد حتی نه فقط برای مسلمانان، برای مسیحیان، برای ایزدیها. یعنی حاج قاسم، انسانیت را هم به درستی رعایت میکرد. حاج قاسم در واقع همانگونه حضرت آقا فرمودند، رعایت مسائل شرعی، خون مردم، بچهها و زندگی مردم را میکرد، حتی گاهی مانورها را تغییر میداد، نوع طراحی را تغییر میداد و گاهی به تأخیر میانداخت تا این وسط بی گناهی کشته نشود. کاری میکرد که آنها نجات پیدا کنند به شکلی که آسیبی نبینند و این را وظیفه خود میدانست.
در مسائل سیاسی داخلی کشور آنهایی که خود را مقداری از دیگران انقلابیتر یا سوپرانقلابی میدانند، گاهی نقدهای جدی به حاج قاسم داشتند. نه نقد؛ گاهی اصلاً ایشان را انقلابی نمیدانستند و تصور میکردند حاج قاسم از ارزشهای انقلاب عقب نشینی کرده است. نه! ما باید حتماً ارزشهای انقلاب را حفظ کنیم اما مردم را نیز مانند صحبتی که درباره حرم شد، حفظ کنیم و این وظیفه ماست. ما باید خودمان را درست کنیم. امروز بخشی از مشکلات به ما مسئولان بر میگردد که مسئول حکمرانی هستیم. مدیریت در بخشهای مختلف دست ماست لذا اشکالات بیشتر به ما باز میگردد.
مجری: همین بحث حکمرانی که شما میفرمایید به نظرم یکی از جاهایی که دقیقاً عامل ماجرا است، همینجاست. میخواهم از اینجا شروع کنم که حاج قاسمی که اتفاقاً مدل رفتار، عملکرد، حکمرانی، صحبت کردن و همه اینها یک مجموعهای را برای مردم ما ساخت که به آن محبوبیت و تشییع ایشان منجر شد. ما گاهی در حکمرانی و سیستم تصمیم گیری خود اتفاقاتی میبینیم که کمتر میبینیم که تدبیر، همه جانبه نگری و به روز بودن در آن باشد و خیلی وقتها اتفاقاتی که میتواند عامل وحدت باشد، به عامل شکاف تبدیل میکند. مصادیق متعددی نیز برای این موضوع وجود دارد که بگوییم فلان جا، فلان اتفاق را به چه شکلی به عاملی برای شکاف تبدیل کردیم. این را قبول دارید که این اتفاق در سیستم حکمرانی ما در حال رخ دادن است؟
شهید سلیمانی به حکمرانی مردم معتقد بود / شهید سلیمانی دست پرورده مکتب امام (ره) است
قالیباف: بله. حکمرانی که شهید سلیمانی به آن ایمان داشت که ما متولیها همه باید به آن ایمان داشته باشیم همان حکمرانی مردمی بود. در جمهوری اسلامی حکمرانی باید مردمی باشد.
مجری: یعنی چه؟
قالیباف: خاطرهای از حضرت آقا بگویم. وقتی توفیق خدمت در نیروی انتظامی پیدا کردم به حضور ایشان رفتم. ایشان به من گفتند من به شما توصیهای دارم که باید حتماً این را مراعات کنید. گفتم بفرمائید. فرمودند امنیت برای مردم مثل خورشیدی است که صبح طلوع میکند. وقتی خورشید صبح طلوع کرد، از افراد سوال نمیکند. ممکن است کسی شب تا صبح زهد و تقوا داشته و عبادت خدا را کرده که البته یکی از نشانههای زهد عبادت است و یکی از آن خدمت است ممکن است کسی همه خدای ناکرده معصیت خدا را کرده باشد اما صبح که خورشید طلوع میکند، اگر اینها در بالکن خانه خواب باشند یا بیدار باشند در معرض این نور خورشید قرار میگیرند. حضرت آقا فرمودند که امنیت برای همه مردم از این جنس است. شما مکلف هستید امنیت را بدون هیچ محدودیت و هیچ نگاهی برای همه ایجاد کنید. یعنی قبیله گرایی، سیاسی گرایی، بالای شهر و پایین شهر نداریم. امنیت، مردم هستند.
مجری: یعنی عمومیتی دارد. حاج قاسم هم وقتی امنیت را تأمین میکند برای همه مردم است.
قالیباف: بله برای همه است. ایشان فرمودند البته ممکن است کسی هم بر اساس قانون خطا کرده باشد، با او هم به اندازهای که قانون و حکم مشخص کرده، رفتار کنید. به نکته دیگری هم اشاره کرده و فرمودند دلیلی ندارد اگر پدر خانوادهای یا یکی از اعضای خانواده خطایی هم کرده باشد، به گونهای با او رفتار شود که سایه او روی سایر افراد خانواده بیفتد که این فرزند فردا صبح که میخواهند مدرسه یا دانشگاه برود در برابر دوستان و سایرین احساس سرشکستگی کند. پدرش یا یکی دیگر از اعضای خانواده اشکالی داشتهاند، چه ربطی به او دارد؟
آیا ما واقعاً امروز اینگونه رفتار میکنیم؟ وقتی میگوئیم حضرت آقا میفرمایند مکتب شهید سلیمانی؛ شهید سلیمانی دست پرورده مکتب امام (ره) است، مکتبی که معنویت، عقلانیت و عدالت مبنای آن است. اما ما اینگونه با مردم رفتار نمیکنیم.
مجری: آیا احساس میکنید در سال ۱۴۰۱ بعضی از رفتارها لجبازی است؟
به چه حقی میگوئیم بدحجابها به مترو وارد نشوند / دشمن به دنبال ایجاد دوقطبی است
قالیباف: قطعاً همینگونه است. یک وقتی افرادی هنجارشکنی میکنند که قانون گفته باید با آنها برخورد شود. اما وقتی میگوئیم کسی که بدحجاب است اجازه ندارد به مترو وارد شود. به چه حقی؟
مجری: از بین نمایندگان مجلس هم بودند افرادی که این حرف را زدند.
قالیباف: هر کسی میخواهد باشد. مردم به این نگاه میکنند.
مجری: گاهی اوقات حرفهای برخی افراد، یا یک نفر کار یک مجموعه را زیر سوال میبرد یا کلیت نظام را زیر سوال میبرد.
قالیباف: بله. مهمترین هدف دشمن امروز در سال ۱۴۰۱ ایجاد شکاف است که اگر شهید سلیمانی بود میگفت وحدت را حفظ کنید. دشمن میخواهد دوقطبی ایجاد کند که امروز هر دوقطبی در جامعه ایجاد کنیم به نفع دشمن است که نباید این کار را بکنیم.
مجری: عجیب است گاهی برخی افراد را میبینیم درست زمانی که جامعه در حال رفتن رو به آرامش است، ناگهان حرفی میزنند که خدمات بانکی به فلان قشر یا فلان بخش داده نشود که مجدداً ناراحتی را افزایش و همان لجبازی را امتداد میدهند.
باید به جنس حکمرانی حاج قاسم بازگردیم / اشکالات جامعه به باطن ما مسئولان باز میگردد / صداقت و اخلاص، قدرت تولید میکند
قالیباف: باز ممکن است برخی از افرادی که نوع نگاهشان به مردم متفاوت است بگویند ما برای ارزشها میخواهیم این کار را بکنیم. من می گویم هیچکس نباید از ارزشها کوتاه بیاید چون ارزشها مبانی ما است و مردم نشان دادند پای ارزشها هستند. مثلاً آیا شهید سلیمانی ارزشها را رعایت نمیکرد که مردم این چنین آمده و جوهره خود را نشان دادند که ما این مرد را با همه وجود قبول داریم. پس این ارزشها را قبول دارند. اگر به عنوان متولیان و کسانی که در حال حکمرانی بوده به دنبال ایجاد حکمرانی مردمی هستیم و قصد داریم تحول و نوسازی در حکمرانی ایجاد کنیم که بعد از این حوادث باید انجام گیرد، باید این حکمرانی را به جنس حکمرانی حاج قاسم بازگردانیم و به نوع حکمرانی برگردانیم که مردم را محترم بشماریم. باید فهم کنیم که اگر ما بخواهیم جامعه را منسجم کنیم و ارزشها را حفظ کنیم لازم نیست تلاش کنیم آنها را بسازیم بلکه باید تلاش کنیم خودمان را بسازیم.
مسئولیتی که مسئولش هستیم را به درستی انجام دهیم و این حرفی حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی به آن اشاره کردند که ظاهر مردم، باطن مسئولان آن جامعه است خیلی مهم است. اگر اشکال یا نقدی به جامعه و یا بخشی از آن داریم، به باطن ما باز میگردد. همین جامعه نشان داد که وقتی فردی مثل حاج قاسم صادق است و صداقت دارد، آدمهایی که صداقت دارند خود صداقت اخلاص تولید میکند. خود صداقت و اخلاص، قدرت تولید میکند.
مجری: همین صحبتی که حاج قاسم درباره وحدت در سال ۹۶ میکنند و سالهای دیگر که البته در سال ۹۶ به نظر میرسد که فریاد میزنند چرا که از موضوعی دردشان گرفته است. یعنی این موضوع عقبهای داشته و چیزی در ذهن ایشان است. میخواهم ببینم در گپ و گفت های شخصی با شما درباره این موضوعات حرف میزدید؟ ایشان از چه چیزی ناراحت بود که فریاد این وحدت را سر میداد؟
قالیباف: این موضوعات بسیار مورد بحث قرار میگرفت. امروز در هر جمعی این صحبتها میشود و خود شما ممکن است در هر جمعی به این موضوعات بپردازید. ما نیز آن زمان این صحبتها را داشتیم. ما احساس میکردیم واقعاً آن فضایی که در دوران دفاع مقدس بود امروز که به دور و بر خود مینگریم، خیلی کمتر میبینیم و واقعاً این سوال در ذهن ما میآمد که اگر یک جنگ دیگر اتفاق بیفتد، جوانان امروز پای کار می آیند؟ خودمان مردد بودیم و میگفتیم می آیند یا نمی آیند؟ با هم بحث میکردیم. مگر جوانانی که آن روزها به جبهه رفتند و با آن فاصله کمی که اتفاق افتاده بود، مگر رزمندگانی که میدیدیم همه برای حضور در جبهه گزینش میشدند؟ سوپرانقلابی ها که امروز قصد خالص سازی دارند باید ببینند که آیا همه بچههایی که آن روزها بودند، اینگونه خالص سازی میشدند؟
مجری: نگاه حاج قاسم به این ماجرا بسیار زیباست. نگاه ایشان به آدمها اینگونه است که آنها را با ظاهرشان قضاوت نمیکند.
قالیباف: ما هم همین بحثها را میکردیم و میگفتیم زمانی که جبهه بودیم، مگر همه رزمندههایی که به جبهه میآمدند مذهبی بودند؟ برخی از آنها حتی ممکن بود کاهلی در نماز هم داشته باشند اما اینجا مهم است که وقتی در فضای جبهه قرار میگرفتند، محیط آنجا محیطی بود که مصداق رفتار پدرانه حاج قاسم بود که هیچ فرماندهی نمیتوانست در محیط جبهه با رزمندگان رفتار پدرانه نداشته باشد. رابطه فرماندهی و سربازی نیست.
این حرفی که شهید سلیمانی میزد و میگفت جنس مدیریت و فرماندهی در جبهه، فرقش بیا و برو است. یعنی فرمانده باید جلوتر از بقیه در همه امورات باشد و بقیه خودشان می آیند. در محیط آنجا بعد از حداکثر ۲ ماه، هرکس از هر کجا آمده بود، چون آن صداقت وجود داشت، یاد خدا بود، فرهنگ معاد در محیط جنگ فراهم بود، حاج قاسم این تعبیر را هم داشت که میگفت ما در این کره خاکی بعد از جنگ هر کجا را دیدیم میتوانیم بگوییم اگر یک قطعه از بهشت را نام ببریم، جبهه است. چون صفا و صمیمت و توجهی که گفته شد در همه ابعاد وجود داشت، این است.
نمیتوان برای مردم تعیین تکلیف کرد / حاج قاسم با نگاه جذب حداکثری و دفع حداقلی کار میکرد
گاهی هم که با هم صحبت میکردیم میگفتیم اگر امروز اتفاقی بیفتد آیا کسی میآید؟ وقتی این حوادث اتفاق افتاد شهید سلیمانی با چه جنگید؟ دیدید که خود ترامپ حرفی زد و گفت من ۷ تریلیون دلار هزینه کردم اما زمانی که آمدم در بغداد بنشینم، مجبور شدم در یک فرودگاه نظامی بنشینم و پیش از فرود، هواپیما بدون چراغ پرواز کرد و نشست اما شهید سلیمانی با چه امکانات و تجهیزاتی چنین عرصه را برای آنها تنگ کرده بود؟ با زینبیون، فاطمین، علویون، یگانهای مردمی، مردم و با مدیریت مردمی در مقابل چنین تهاجمی ایستاد و با قدرت گفت تا ۳ ماه دیگر به حکومت داعش در عراق پایان میدهیم و ما دیدیم که این مردم دنبال او رفتند. شما دیدید ما تحصیل کرده، دانشجو، پیرمرد و جوان را در آنجا داشتیم. پس ما دیدیم که مردم هستند. گاهی اوقات میخواهیم بگوییم از مردم بهتر میفهمیم و از بقیه انقلابیتر هستیم و میخواهیم برای بقیه تعیین تکلیف کنیم که اینگونه نمیشود. وقتی میگوئیم رفتار پدرانه است، جنس حکمرانی در کشور از جنس دینی و از جنس شرعی و مکتب الهی و از جنس ولایت است. وقتی با جنس ولایت مدیریت میکنیم متفاوت است، اینجا اخلاق، گذشت، دوستی، صداقت و اعتماد وجود دارد ولی حاج قاسم حتماً با نگاه جذب حداکثری کار میکرد یعنی ما متولیانی که امروز هستیم و در حال کار کردن هستیم و در واقع به نوعی در بین امام جامعه و امت تلاش میکنیم و این مسئولیت به ما واگذار شده، باید با جذب حداکثری و دفع حداقلی کار کنیم.
مجری: یعنی ما در همین سال ۱۴۰۱، یکی موضع گیری حضرت آقا را درباره جامعه، جوانان و نوجوانانی که به خیابانها آمدند، هنرمندان و ورزشکاران میبینیم و یه وقت موضع گیری برخی افراد را میبینیم که فاصله آن را دقیقاً با این نگاه حضرت آقا و حاج قاسم سلیمانی کاملاً احساس میشود.
قالیباف: اینجا این نکته را بگویم که چیزی که درباره حضرت آقا میگوئید واقعاً همینگونه است. من در همین حوادث با جمعی از دانش آموزان صحبت میکردم. یک دختر خانم پایه دهم اشارهای به من کرد و خیلی صریح صحبت کرد و از من پرسید شما کتاب دین و زندگی ما را خواندهاید؟ گفتم نه. گفت من میخواهم سوالی از شما بپرسم، مایی که الان تا پایه دهم آمدهایم و تا برویم لیسانس خود را بگیریم، حدود ۶ سال دیگر هم مهمان این سیستم آموزشی شما هستیم که در این ۱۶ سال در رابطه با مسائل دین به خصوص درباره حجاب چه قدر با ما در این فرصت، با رفتار خود، با آموزش و تربیت خود به ما آموزش دادهاید که بعد می آیید یک دخترخانمی که سال قبل کنکور قبول نشده، امسال قبول شده حالا با بستگان آمده به خاطر بدحجابی بازداشت میکنید و به مرکزی هدایت میکنید و میخواهید در ۳۰ دقیقه به او آموزش بدهید. شما که نتوانستید در ۱۶ سال این را به ما یاد بدهید چگونه میتوانید در ۳۰ دقیقه استرس به او یاد بدهید.
این روش را ببینید این همان ضعف ما متولیان در یک موضوع حجاب است. هیچکس نمیگوید پا روی ارزشها بگذاریم اما وقتی ما میخواهیم به یک ارزش عمل کرده و به یکی دیگر عمل نکنیم یعنی جایی که به نفع ما مسئولان است اجرا کنیم و آنجایی که به نفع مردم است بگوییم هر وقت شد انجام دهیم.
مجری: این همان دیر تدبیر کردن در نظام حکمرانی ماست.
قالیباف: بی تدبیری هست، تأخیر هست، تصمیمات لحظهای و خیلی موضوعات دیگر نیز هست. اینکه می گویم باید این حکمرانی به این معنایی که من می گویم، شیوه کلاً تغییر کند و نوسازی شود، پایه حکمرانی ما باید پایه مردمی داشته باشد میخواهد در بخش اقتصاد، فرهنگ، سیاست و محیط زیست باشد. عجیب این است که مردم همه اینها را میتوانند حل کنند و این همه دانشمند داریم؛ آیا اقتصاد را نمیتوانند حل کنند؟ مسائل قبیله گری در سیاست را نمیتوانند حل کنند؟ مسائل اجتماعی را نمیتوانند حل کنند؟ این چه حرفی است که ما می زنیم و چرا این اشتباهات را انجام میدهیم که این فرصت را به دشمن بدهیم.
مجری: در همین مسأله گشت ارشاد، اینکه این ماجرا و روش برای حفظ ارزش، آیا در سال ۱۴۰۱ جواب میدهد، یا جواب عکس میدهد، خیلی پاسخ روشنی از ابتدای تابستان داشت. خیلی هشدارها داده شد یعنی جامعه انقلابی نیز خیلی هشدار داد و اتفاقاتی افتاد که زنگ هشدارهایی زد اما بخشهایی از این سیستم حکمرانی ما نشنیدند و به قول شما وقتی با همچین شرایطی که اتفاق میافتد که همه ناراحت میشوند و غصه دار این ماجرا میشوند.
به دوستان گفتم همینکه برای فردی در مجموعه پلیس اتفاقی افتاده باید عذرخواهی کنند
قالیباف: ما متولیها به جای اینکه غصه دار شویم، عذرخواهی هم چیز خوبی است. وقتی اشتباه میکنید عذرخواهی کنید. واقعاً چرا عذرخواهی نکردیم؟
مجری: شما این عذرخواهی را از جانب مجلس پیگیری کردید؟
قالیباف: من شخصاً این کار را کردم و با دوستان صحبت کردم. گفتم اصل اینکه این موضوع بهانه است مشخص است. به قول شهید سلیمانی باید با دیده بانی بنشینیم و ببینیم که دشمنان ما یعنی آمریکا و رژیم صهیونیستی به دنبال براندازی جمهوری اسلامی هستند.
مجری: اصلاً رهبر انقلاب در سخنرانی ۱۴ خرداد خود گفتند که برنامه دشمن برای امسال چیست.
قالیباف: باید بدانیم که اگر این اتفاق هم نمیافتاد، حتماً بهانه دیگری پیدا میکردند که این را با گزارشهای دقیق و دسترسیهایی که وجود دارد، می گویم دشمن طراحی کرده و دنبال بهانه بود که این کار را انجام دهد اما ما متولیان باید آگاه باشیم.
مجری: شروع حمله به همان محور وحدت را از قبل از این ماجرا با دروغ سازی شروع کرده بودند.
قالیباف: ببینید همه فشار روی مردم و روی رهبری است. فشار از روی متولیها برداشته شده و امروز اصلاً فشاری به ما نیست. من هم آنجا به خاطر ارتباطی که با دوستان داشتم به آنها گفتم همینکه این فرد آمده و در مجموعه پلیس این حادثه برای او اتفاق افتاده، یک عذرخواهی کنید که اشکالی ندارد.
همیشه به دوستان مدیر خود می گویم که از حضرت امام (ره) یک درس گرفتیم که این مصطلح غلطی است که میگویند حرف مردم یکی است. نه! حرف مرد دو تا است. هر موقع احساس کرد تصمیم اشتباهی گرفته و یا اقدام اشتباهی صورت داده، از حرف خود بازگردد، اصلاح کند و عذرخواهی کند که عذرخواهی شفاهی نیز کفایت نمیکند و جبران این خسارت، عذرخواهی واقعی است.
مجری: اینکه حاج قاسم با بخشها، افرادی و چهرههایی ارتباط دارد در عین حال که اصول خود را داشته و از آن دفاع میکند. من ندیدهام که پشت تریبونی در سخنرانی بی حرمتی به یک شخصیت در کشور کند با اینکه کاملاً با او اختلاف نظر دارد. اصول خود را کامل مطرح کرده و نقد میکند اما متعرض کسی نمیشود. میخواهم ببینم وقتی از این جنس نقدها میکردند که چرا با فلانی ارتباط دارید، دفاع و استدلال وی چه بود و از این مسیر دنیا چه چیزی بود؟
بخش عظیمی که امروز صد در صد مدافع حاج قاسم هستند روزی از منتقدان او بودند / به خاطر ارتباطات حاج قاسم به او برچسب زده میشد
قالیباف: شهید سلیمانی همیشه اینگونه به موضوع نگاه میکرد. شما ببینید با کسانی انقلابیتر از انقلابیها هستند و سوپرانقلابی ها میگویند با چه حقی با فلانی صحبت کردید. مورد هم داشتیم. در یکی از جلساتی که در صحن مجلس بود یکی از نمایندگان محترم به یکی از رؤسای قوا معترض شد که شما چرا با فلانیها ملاقات کردید که این درست نیست. چرا نباید ملاقات کند و حرف او را بشنود؟ وظیفه ماست. اگر نشنویم ایراد بر ماست.
مجری: از این نقدها به خود حاج قاسم هم زیاد بود.
قالیباف: میخواستم همین را بگویم. امروز شهید سلیمانی مدافعان زیادی دارد اما بخش عظیمی از دوستانی که امروز دیگر صد در صد مدافع هستند، آن روزها شاید جز کسانی بودند که به طور جد بر این رفتار شهید سلیمانی در بخشهای مختلف نقد داشتند.
مجری: درباره همین ارتباطات و تعاملات.
قالیباف: بله برخی اوقات برچسبهایی میزدند و میگفتند ارزشها رعایت نشد.
مجری: حاج قاسم در جواب چه میگفتند وقتی این نقدها را می شنیدند.
قالیباف: دنبال این بود که آنها را قانع کند و بگوید مسیری که شما می روید در این جایگاهی که نشستهاید، اشتباه است.
مجری: آدمی که در دوران مسئولیتش با آقای هاشمی رفسنجانی، آقای خاتمی، آقای احمدی نژاد و آقای روحانی اگر بخواهیم فقط رؤسای جمهور را نام ببریم کار میکنند و با هر کدام از آنها نگاههای مختلفی دارند یعنی نسبت به سیاستها متفاوت میاندیشند. حاج قاسم این جاها چگونه کار را جلو میبرد. اگر خاطرهای از جاهایی دارید که گفتید و جاهایی که ظرفیتهای پشت صحنه خود را فعال میکرد. اگر میخواهد تأثیرگذاری داشته باشد به جای اینکه پنجه بر صورت افراد در فضای عمومی بکشد، از ظرفیتهای پشت صحنه خود استفاده کردند، خوشحال میشویم بشنویم.
قالیباف: شهید سلیمانی دو ویژگی داشت. یکی اینکه واقعاً هر زمان با صحبت در هر سطح و جلسهای از شورای عالی امنیت ملی تا جلسه با سران قوا به صورت جمعی یا جداگانه و چه در مجموعه نیروهای مسلح و جاهایی که تصمیم گیری و تصمیم سازی میشد، همه جا نظر داشت اما انصافاً هر کجا احساس میکرد که باید از نظر خود عدول کند و یا منطق قویتری را میدید، پذیرش را حتماً داشت اما آنجایی که منطق قویتر نمیدید، در مقابل این منطق محکم میایستاد و حتی اگر فردی که سر موضوعی بحث میکند یکی از رؤسای قوا باشد و نظرش این باشد که کاری را انجام نمیدهد، آقای سلیمانی کوتاه نمیآمد. پشت سر آنها حرف نمیزد و در چشم آنها نگاه میکرد و میگفت این کار را میخواهم و دلیلش هم این است. یعنی میایستاد و اقدام میکرد و این را هم بگویم با همان فرهنگ دوران دفاع مقدس و باورهایی که داشت هیچ گاه کمبودها او را از وظیفه اش باز نداشت. این مهم است. یعنی میگفت من این امکانات را میخواهم که این کار را انجام دهم. یک وقتی ممکن بود تنها ۳۰ درصد امکانات فراهم شود اما او به وظیفهای که باید عمل میکرد، عمل میکرد. این اعتقاد به سنت الهی «کم مِّن فِئَهٍ قَلِیلَهٍ غَلَبَت فِئَهً کثِیرَهَ بِإِذْنِ اللَّهِ» را داشت ولی همه تلاش خود را میکرد. این نبود که بگوید پول بدهید تا کار کنم. او به وظیفه خود نگاه میکرد و واقعاً این مدیریت، این نگاه و این باور بود که شهید سلیمانی را شهید سلیمانی کرد.
قدرت جمهوری اسلامی به میزان عشق مردم به ایران، اسلام و انقلاب است نه موشک و ماهواره
همانطور که شهید سلیمانی یک نگاه استراتژیک و راهبردی به بیرون داشت و امنیت ملی، منافع ملی و امنیت مسلمانان را بنا به کار و مأموریت خود مد نظر داشت، از آن سو در حوزه داخلی هم ببینید امتداد او را در عمق اجتماعی ما میدید. میدید که اساس آن حرکتها زمانی پایدار است که ما در داخل کشور این وحدت، انسجام و عمق اجتماعی را داشته باشیم. من هم بارها گفتهام که ما هر چقدر موشک نقطه زن داشته باشیم و ماهواره در مدار قرار دهیم، برای ما قدرت آور نیست. قدرت جمهوری اسلامی و باورهای ما این است که مردم ما در قلب خود به یکدیگر، به ایران، به اسلام و به انقلاب عشق بورزند و میزان قدرت ما به این بستگی دارد که شهید سلیمانی این را خوب درک کرده بود لذا هم در عمق اجتماعی در داخل این تلاش را میکرد. با توجه به اینکه عمدتاً حوزه مأموریتش را باید با نگاهی راهبردی بیرون پیش میبرد اما چون میدانست لازمه قدرت در آنجا، عمق اجتماعی در داخل و انسجام داخلی است.
مجری: از شما که در برنامه ملک سلیمان حاضر شدید و بابت صحبتهای ارزشمندتان، ممنونیم.