مومنی، اقتصاددان: بی برنامگی، کشور را به دست و پا زدن در آزمون و خطاهای بی فرجام معتاد کرده/ کمک کنید بفهمند مهمترین مساله، مواجهه خردورزانه با نااطمینانی است
جماران: فرشاد مومنی با بیان اینکه برخی میخواهند دو روز، مدیریتِ به قول خودشان بی دردسر داشته باشند، اما مقامات کلیدی کشور را نسبت به حیاتیترین روندهای نابود کننده کشور غیرحساس میکنند، گفت: نرخ فرونشست زمین در ایران بیش از ۵ برابر میانگین جهانی شده است. در چنین شرایطی اسم سندی که منتشر کرده اند را برنامه توسعه میگذارند که در آن به هیچ یک از این موارد اعتنا نشده و اهتمام شدیدتر به تمام زمینههایی دارند که بحران آب و فرونشست را شدت میبخشد. اتلاف منابع و بحران سازیهای سیستمی که به واسطه انتقال بین حوزهای آب صورت میگیرد، بسیار روشن و هشدار دهنده است و این مناسبات آنچنان عریان هستند که نمیتوان گفت کسانی آن را نمیفهمند!
با ترکیب خطرناکی از آشفتگی اندیشهای در نظام تصمیم گیری و شدت گیری بحرانها روبرو هستیم
دکتر فرشاد مومنی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی که در نشست «آب، آمایش سرزمین و توسعه پایدار» و به مناسبت رونمایی از ویژه نامه «آمایش سرزمین» فصلنامه «اقتصاد و جامعه»، در موسسه مطالعات دین و اقتصاد سخن میگفت، با تاکید بر اینکه اگر خرد و دانایی محور قرار گیرد و آلرژی نظام تصمیم گیریهای اساسی کشور به فساد افزایش یابد، میتوانیم اوضاع و احوال بهتری را تجربه کنیم، خاطرنشان کرد: ما با ترکیب خطرناکی از آشفتگی اندیشهای در نظام تصمیم گیریهای اساسی کشور و شدت گیری بحرانها و چالشهای خطیر در عرصه عمل در نظام حیات جمعی مان روبرو هستیم. بی برنامه بودن، کشور را به دست و پا زدن در آزمون و خطاهای بی فرجام و بی پایان معتاد کرده است و به گفته مهندس بحرینیان، در ایران فقر اندیشهای باعث شده در اغلب امور مربوط به نظام تدبیر و تمشیت امور، عزیزان سرنا را از سر گشادش میزنند.
وی با بیان اینکه در نهایت اختصار میتوانیم به عزیزان و مردم، عزیز مظلوم و بی پناه خود این نکته را تقدیم کنیم که راه نجات از اندیشه توسعه آغاز میشود، ادامه داد: باید یک پرسش فراگیر ملی را جدی بگیریم که چه باید کرد که در ساحت اندیشه و عمل، کوته نگری در نظام تصمیم گیریهای کشور جای خود را به دورنگری اعتلابخش و توسعه خواه بدهد. باید تاکید کرد که در ساحت اندیشه، آنچه که حلقه وصل حرکت هر جامعه به سمت توسعه یا اضمحلال است، تلقی از تولید فناورانه به مثابه حیات جمعی است.
پیوندی ارگانیک میان تمدن سازی با رشد صنایع و پیوندی میان این دو با کیفیت زندگی مردم
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با یادآوری اینکه مرور میراث اندیشهای تاریخی نشان میدهد اگر در گذشته میتوانستیم اوضاع را به سامانتر ببینیم، به دلیل سطوحی از اندیشههای سترگ پشتیبان بوده است، اظهارداشت: از این دریچه میتوان درک ابن خلدون از «صنعت» به مثابه نظام حیات جمعی را در کتاب دو جلدی مقدمه اش رد گیری کرد که در آن پیوندی ارگانیک میان تمدن سازی با رشد صنایع و پیوندی میان این دو با کیفیت زندگی مردم قائل است. ابن خلدون در تحلیل ریشه اصلی گرفتاری اعراب و بناکردن جاهلیت از سوی آنها به جای تمدن، میگوید آنها، چون بادیه نشین بودند و استقرار نداشتند، قادر به خلق صنایع نبودند و، چون به تعبیر امروزی، تولیدشان فناورانه نشده بود، همه عرصههای حیات جمعی شان با بحران روبرو شد.
مومنی با بیان اینکه اگر سیاستهای آموزشی، عمرانی، پولی، مالی و تجاری و نرخ ارز، بر مبنای ضربه زدن به تولید یا بی اعتنایی به آن باشد، به جای توسعه، رو به اضمحلال خواهید گذاشت، تاکید کرد: تصمیم گیری راجع به صنعت، تصمیم گیری دورمدت است؛ بنابراین با رویکردهای کوته نگرانه رانتی نمیتوان آن را بنا کرد. شما میخواهید مشکلات کوته نگری رانتی را با تزریق ارز و ریال بپوشانید، در حالی که این شدنی نیست و فساد، نابرابری و ناهنجاریهای بیشتر را به گرفتاریهای موجود اضافه میکنید.
ارتقای بنیه تولید، ستون فقرات تمدن سازی، اعتلای کشور و بهبود کیفیت زندگی مردم
این اقتصاددان؛ ارتقای بنیه تولید را، ستون فقرات تمدن سازی، اعتلای کشور و بهبود کیفیت زندگی مردم، دانست و اظهارداشت: در گزارشهای روزمرهای که دستگاههای مختلف منتشر میکنند، این مساله روشن است. فیلمی از بازنشستههای کشور منتشر شده که فریاد و فغانشان درباره اینکه آنچه که به عنوان مستمری به آنها داده میشود به هیچ وجه قادر نیست یک زندگی شرافتمندانه را برای آنها تامین کند، بلند است. بازنشستههای ما که مخزن الاسرار داناییها و تواناییها هستند، اینگونه رنجیده شده اند و متاسفانه بخشهای کوته نگر سیستم هم با بی شرمی تصور میکنند که راه ساکت کردن آنها، سرکوب کردنشان است. در جامعهای که از نظر هنجارها در حد زیادی توصیه به حفظ حریم بزرگترها شده، این عملکردها بسیار شرم آور است. باید چه کرد که اینها به خود آیند و بفهمند که چهها میکنند!
بخشهای قابل اعتنایی از نظام تصمیم گیریهای اساسی کشور، برنامه پذیر نیست
مومنی با تاکید بر ضرورت یادآوری مبانی که ریشه در تمدن کشورمان دارد و همچنین توضیح علل توسعه در کشورهایی که مسیر توسعه را به خوبی پیموده اند برای نظام تصمیم گیریهای کشور، ابراز عقیده کرد: رانت، ربا و فساد و این شیوههای غیرمولد که در مرکز اهتمام نظام تصمیم گیریهای اساسی کشور قرار گرفته اند، هیچ گاه به صورت انتزاعی حل و فصل نخواهند شد. با یک رویکرد سیستمی و مبتنی بر برنامه میتوان توسعه را جلو برد. در هم تنیدگیهایی که ایجاد شده نشان میدهد هیچ عنصری از بحرانهای موجود در ایران، منتزع از سایر وجوه حیات جمعی نیست؛ بنابراین تنها میتوان با برنامه این شرایط را رفع کرد. برنامه داشتن هم لوازمی میخواهد که با کمال تاسف بخشهای قابل اعتنایی از نظام تصمیم گیریهای اساسی کشور حاضر نیستند به لوازم برنامه تن در دهند.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با تاکید بر اینکه شفافیت مهمترین لازمه برنامه داشتن است و ضمن بسترسازی برای مشارکت، عزم همگانی را برای مشارکت بر میانگیزد، تصریح کرد: با پاک کردن صورت مسائل و حذف دادههای ضروری یا به تاخیر انداختن انتشار آنها یا خدای نکرده دست بردن در آنها، که به غیر از اینکه از نظر اخلاقی مذموم است، خیانت به منافع ملی هم هست، مشکلی از مشکلات کشور حل نمیشود. هر کس با هر توجیهی این کار را میکند، باید صمیمانه و خاضعانه او را نسبت به خیانتی که به کشور میکند، آگاه کنیم.
در برنامه هفتم عزیزان به هیچ یک از لوازم دستیابی به برنامه با کیفیت تن در ندادند
به گفته مومنی؛ مساله اساسی این است که در برنامه باید یک مطالعه روندی از اوضاع و احوال و شرایط اولیه کنونی کشور ارائه دهید. چقدر خجالت آور است که با اینکه در متون کلاسیک گفته میشود ایران جزء پیشگامان امر برنامه ریزی توسعه است، اما در عمل در برنامه هفتم شاهد بودیم عزیزان تقریبا به هیچ یک از لوازم دستیابی به برنامه با کیفیت تن در ندادند. متاسفانه به دلیل اینکه اکثریت نخبگان و دانایان کشور سرخورده شده اند و سخنی نمیگویند، عزیزان فکر میکنند پس، چون کسی حرفی نمیزند، مشکلی نیست! اما برای یک کشور پیشگام در برنامه ریزی توسعه بسیار شرم آور است که مثلا در برنامه هفتم این مطالعه روندی و گزارش وضع موجود تهیه نشده است.
این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، ادامه داد: اگر چنین گزارشی نباشد، به معنای این است که نمیدانید چه چیزی را میخواهید تغییر دهید. پس اگر حتی حسن نیت هم داشته باشید، وقتی صورت مساله برایتان آشکار نیست، سرتان را به در و دیوار میکوبید و منابعتان را تلف میکنید. فساد و نابرابری و وابستگی ذلت آور به دنیای خارج را هم افزایش میدهید و این آن چیزی است که اکنون در هر سطحی از مطالعات روندی به چشم میخورد. حواسمان باشد برای اولین بار در برنامه هفتم است که بی سابقهترین خودداریها از ارائه جداول ارزی درباره منابع و مصارف ارزی کشور اتفاق افتاده است.
آمادگی برای گفت و گوی صادقانه با مردم درباره میزان منابع و مصارف ارزی کشور وجود ندارد
به گفته مومنی؛ آمادگی وجود ندارد که صادقانه به مردم بگویند که پیش بینی میکنند در سالهای برنامه تا چه میزان ارز در اختیار دارند و میخواهند آنها را صرف چه اموری کنند. خدا میداند دلالتها و پیامدهای این شیوه از مقاومت درباره لوازم برنامه، تا چه اندازه میتواند برای کشور فاجعه ساز باشد و چقدر مشروعیت سیستم را به چالش میکشد. اگر این مساله را نداشته باشید، آنچه آورده اید، برنامه نیست و اگر این جداول را جدی نگیرید، مساله پاسخگویی و مشارکت مردم بی معنا میشود و یک باره چشم باز میکنید و میبینید در ورطه بیشمار بحران فاجعه ساز اسیر شده ایم.
این اقتصاددان خاطرنشان کرد: اگر توسعه مبتنی بر برنامه ریزی با کیفیت را مبنا قرار دهیم، در آنجا حیاتیترین مسالهای که مطرح میشود این است که نقطه عزیمت کجاست. در اندیشه توسعه، گفته میشود به حکومتی که دچار آشفتگی فکری است کمک کنید که بفهمد مهمترین مساله، مواجهه خردورزانه با نااطمینانیها است. تا زمانی که نااطمینانی به معنای ناامنی و پیش بینی ناپذیری امور وجود دارد سنگی روی سنگ بند نمیشود. بعد گفته میشود در کلیترین حالت، نااطمینانیها دو گونه هستند، با منشا طبیعت، با منشا تعاملات انسانی؛ و ما با تقدم حل و فصل نااطمینانیهای با منشا طبیعت روبرو هستیم.
در مناسبات پنهانکارانه، رانتی و مشارکت زدا، ترکیب فقرفروشی و محیط زیست فروشی به نام توسعه دنبال میشود
وی با بیان اینکه اگر محیط زیست مقوم بقا نباشد، امکان ندارد تمدنی ساخته شود، توضیح داد: اینها جزء بدیهیترین مسائل است و تکرار آن خجالت آور است. در طول تاریخ بشر، هر جا جمعیتی شکل گرفته و تمدنی ساخته شده، اوضاع به سامان محیط زیست اصلیترین عامل آن بوده و در این میان هم عنصر آب نقش تعیین کننده داشته است. اینها که نیاز به کشف و شهود ندارد و اگر نظام تصمیم گیریای به این مسائل بی توجه بماند، بسیار گرفتار خواهد شد. در ادبیات توسعه گفته میشود در چارچوب مناسبات پنهانکارانه، رانتی و مشارکت زدا به نام توسعه، آنچه که دنبال میشود ترکیب اضمحلال بخش فقر فروشی و محیط زیست فروشی است. معرفتهای زیادی دراین عبارت گنجانده شده است.
مومنی با بیان اینکه جامعهای که رویش به تولید فناورانه نباشد، زایندگی فقر پیدا میکند و راه نجات برای اداره کشورش را استثمار نیروی کار قرار میدهد، اظهارداشت: مشخصه همه کالاهای صادراتی ایران، چه خام و چه شبه خام، سهم اندک نیروی کار در آن است. در حالی که عنصر گوهری در اکثریت قریب به اتفاق تجربههای موفق توسعه، سهم دستمزد بالای پرداختی به نیروی کار بوده است؛ اما در این جا کسانی را داریم که استثمار نیروی کار را به عنوان عنصر کسب مزیت تئوریزه و ترویج میکنند. این مزیتی که میراثش برای مردممان گسترش و تعمیق فقر باشد را نمیخواهیم.
شاغلان قادر به تامین زندگی شرافتمندانه نیستند
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه دانش بشر آنچنان در این زمینه شواهد در اختیار دارد که حیرت انگیز است که این چه نظام تصمیم گیری است که در ربع اول قرن بیست و یکم و علی رغم این ذخیره دانایی، هنوز فکر میکند از استثمار نیروی کار راه نجات برای کشور بیرون میآید، خاطرنشان کرد: مرکز آمار در گزاشی، عنوان کرده است که ۸۹ درصد فقرای ایران را شاغلین سابق و لاحق تشکیل میدهند. یعنی در غیاب تولید فناورانه این مشاغل قادر نیستند یک زندگی شرافتمندانه را تامین کنند. با تحت فشار قرار دادن مردم، آنها را وادار به عصیان میکنند. چرا برای شما آموزنده و عبرت آور نیست که یکی از اصلیترین طیفهای تجمع کننده اعتراضی در این کشور، بازنشستهها هستند! در حالی که سن بازنشستگی سن این التهابتها و فشارهای روحی و جسمی نیست. به جای اینکه بر سر آنها بزنید، منشا گرفتاری را پیدا کنید و منشا آن این است که شما به تولید فناورانه پشت کرده اید و همه چیز در حال از بین رفتن است.
بدتر از استثمار نیروی کار، «محیط زیست فروشی» است
مومنی با بیان اینکه بدتر از استثمار نیروی کار، «محیط زیست فروشی» است، ادامه داد: در مناسبات رانتی، اگر انتخاب نکنی، انتخاب بد خود را تحمیل میکند. اکنون در کشور ما، ارزآورترین رشته فعالیتهای خام فروشانه که ما روی آن صورتک تولید صنعتی زده ایم، آلودهترین رشته فعالیتهای شناخته شده در دنیا هستند. بعد در رانتی معدنیهایی که صادر میکنند، چه فولاد و چه پتروشیمیها و چه موارد دیگر، این دو مساله به طور کامل با یکدیگر پیوند خورده اند و تبدیل به آمیزه فقرفروشی و محیط زیست فروشی شده است. سهم حقوق و دستمزد در ساختار هزینههای رانتی معدنی ها، در میان رشته فعالیتهای صنعتی پایینترین در ایران است. در تخریب محیط زیست و آب بری هم جزء بالاترینها هستند. آیا نباید این مسائل برای مسئولان الهام بخش باشد!
با دامن زدن به فعالیتهای رانتی معدنی، فروپاشی نسبی فعالیتهای صنعتی را پنهان کرده اند
این استاد دانشگاه با بیان اینکه سال ۱۳۷۰ سهم رانتی معدنیها از کل ارزش افزوده بخش صنعت در ایران، حدود ۳۰ درصد بوده و از ۱۳۹۵ به بعد، این رقم از ۷۰ درصد عبور کرده است، گفت: با این رشد بادکنکی مخرب و فاجعه ساز رانتی معدنیها که هزار گونه فساد و بیچارگی و نابرابریهای ناموجه به ایران تحمیل کرده است، فروپاشی نسبی بسیاری از رشته فعالیتهای صنعتی را پنهان کرده اند. سال ۱۳۷۰ سهم صنایع نساجی و پوشاک در اشتغال صنعتی و ارزش افزوده صنعتی و ارزآوری حدود ۲۵ درصد بوده است، اما اکنون این سهم به زیر ۵ درصد سقوط کرده است این آمار برای کشوری که در نساجی و پوشاک سابقه داشته است بسیار شرم آور است
مومنی با یادآوری اینکه در رمان شاه لیر، شکسپیر ضمن روایت گفتگوی خانمهای درباری انگلیس بزرگترین مظهر فخرفروشی آنها به یکدیگر را استفاده از پارچههای مخملی ساخت ایران توصیف کرده است، اظهارداشت: ببنید ما چه دستاوردهایی را به نابودی کشانده ایم! باد کردن رانتی معدنیها چه تخریب خطرناک و فاجعه سازی است که شما با ادعای ارزآوری آن را ادامه میدهید! مرکز پژوهشهای مجلس نیز سال گذشته در گزارشی عنوان کرد که با مقیاس مقدار وزنی صادرات ارزآوری صدور محصولات نساجی و پوشاک نسبت به رانتی معدنیها بین ۵ تا ۱۵ برابر است. واقعا ما چه میکنیم! این مسیر اضمحلال است و نه مسیر توسعه!؛ چرا که بر مبنای فساد، رانت، بیعدالتی و تعمیق وابستگی ذلت آور به دنیای خارج همراه با استثمار نیروی کار و تخریب محیط زیست بنا شده است. اینکه میگوییم نمیتوانید برنامه آمایش و توسعه پایدار داشته باشید بدون اینکه برنامه اعتلابخش توسعه صنعتی داشته باشید به این معناست.
انتقاد نسبت به بی اعتنایی مسئولان به هشدارها و دیدگاههای بدنه کارشناسی کشور
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با انتقاد نسبت به بی اعتنایی مسئولان به هشدارها و دیدگاههای بدنه کارشناسی کشور، عنوان کرد: به هر زبانی تلاش میکنیم هزینه فرصت این خطاهای وحشتناک و نابخشودنی را آشکار کنیم تاکنون موفق نبوده ایم، هر چند که در سطوحی از بدنه اجرایی و کارشناسی کشور آگاهی ایجاد شده و این برای ما موفقیتی است، اما متاسفانه زور رانت از زور دانایی بیشتر است و نتوانسته ایم در این زمینه برای ایجاد تغییر در تصمیمات کلان و حیاتی کشور موفق باشیم.
وی در ادامه به گزارش ملی توسعه پایدار ایران که تابستان ۱۴۰۱ منتشر شده اشاره کرد و افزود: در این گزارش که به مسئله تغییر اقلیم پرداخته اند، در تشریح وضعیت ایران عنوان شده که ما با دو اثر ویژه تغییر اقلیم در ایران روبرو هستیم؛ یکی مربوط به روند نزولی بارش برف به طور کلی و روند نزولی باران به طور خاص. آنها که با بحث پایداری دورنگر آشنایی دارند متوجه میشوند که مسئله بارش برف تا چه اندازه برای کشور راهبردیتر است. به ما هشدار دادهاند که اگر این روند ادامه داشته باشد، دور نیست که کارون هم سرنوشت ارومیه و زاینده رود را پیدا کند.
با فرارکردن از مطالعه روندی در سند برنامه، به کشور خیانت میکنند
مومنی با تاکید بر اینکه آنها که از مطالعه روندی در سند برنامه فرار میکنند به کشور خیانت میکنند، ادامه داد: میخواهند دو روز، مدیریتِ به قول خودشان بی دردسر داشته باشند، اما مقامات کلیدی کشور را نسبت به حیاتیترین روندهای نابود کننده کشور غیرحساس میکنند. هر کسی و با هر توجیهی چنین کاری میکند بداند که در حال خیانت به کشور است.
در تابستانها بارشهای سیلابی در مناطق جنوبی کشور شدت پیدا خواهد کرد
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی اضافه کرد: در گزارش ملی توسعه پایدار ایران آمده است که در تابستانها بارشهای سیلابی در مناطق جنوبی کشور شدت پیدا خواهد کرد. با اینکه ایران جزء اولین تمدنهای دنیا است که به فناوری سدسازی دست پیدا کرده، اما بلوغ فکری که داشتند باعث شده پیشینیان ما اهتمام اصلی شان را روی تقویت سفرههای زیرزمینی آب بگذارند. گزارشهای رسمی این یافته را امروز اینگونه بیان میکنند که ما سرزمینی هستیم که یک، سوم میانگین جهانی بارش داریم، اما اندازه تبخیر، سه برابر میانگین جهانی است. با این حال سدسازیهای معقول را تحتالشعاع سدسازیهای رانتی و فاسد و قراردادهای رانتی کرده اند.
وی با یادآوری اینکه به اذعان کارشناسان اگر ضایعات محصولات کشاورزی را کاهش دهیم، ۱۰ برابر پروژههای مشکوک، رانتی و فاسد انتقال بین حوزهای آب میتوانیم ثمر و پایداری داشته باشیم و اکوسیستممان را سالم نگه داریم، گفت: در عین اینکه این هشدارها داده میشود ما با انفجار قراردادهای سدسازیهای مشکوک و نابود کننده در کشور مواجه هستیم. در ۵ سال اول بعد از جنگ، به اندازه حدود ۲ برابر کل سدهایی که در ۵۰ سال قبل از آن ساخته شده بود قرارداد جدید سدسازی امضا کردیم! ببینید چقدر غیرعادی است! بعد هم تا حرف عالمانه کارشناسی زده میشود میگویند او منتقد است و منتقد هم اپوزیسیون است!
طرفداران و خیرخواهان واقعی شما منتقدینتان هستند و نه چاپلوسان و فریبکاران
این اقتصاددان با بیان اینکه کتاب «اعتراض، خروج و وفاداری» که ۴۰ سال قبل نوشته شده آورده است که به حکومتگران آموزش دهید که طرفداران و خیرخواهان واقعی شما منتقدینتان هستند و نه چاپلوسان و فریبکاران، تصریح کرد: اینکه از نقد آشفته میشوید، غیر از اینکه مشکوک فاسد و ضد توسعه ارزیابی میشود، یک سقوط اخلاقی هم هست. مظلومتر از منتقدین ایران به ندرت در دیگر مناطق دنیا پیدا میشود. مجانی به صورت شبانه روزی عمرشان را میگذارند تا ذخیره آگاهی را ارتقا دهند و بعد آن را دو دستی به حکومت تقدیم میکنند. بعد رسانههایی که خدا میداند چگونه با سفله گزینی رشد کردهاند و مافیای رسانهای را شکل داده اند، تا حرفی زده میشود که به منافع رانتی و فاسد اصابت دارد، شروع لجن پراکنی و برچسب زنی و اپوزیسیون پنداری منتقد میکنند. این چه شعوری است که نسبتی با دین، علم و تجربه تاریخی کشورمان ندارد.
به گفته مومنی؛ اتلاف منابع و بحران سازیهای سیستمی که به واسطه انتقال بین حوزهای آب صورت میگیرد، بسیار روشن و هشدار دهنده است و این مناسبات آنچنان عریان هستند که نمیتوان گفت کسانی آن را نمیفهمند!
هشدار جنگ بر سر منابع آب شیرین در قرن بیست و یکم را جدی بگیرید
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه در تمام دنیا بیش از ۷۰ درصد واحدهای فولاد و پتروشیمی در کنار دریاها ساخته شدهاند، افزود: در چارچوب مناسبات رانتی، فاسد، مشکوک و جاهلانه این واحدها را به خشکترین مناطق ایران بردهاند و بعد میگویند میلیاردها دلار هزینه کنیم که آب به آنها برسانیم! آن هم چه آبی، آب شیرین! ببینید در این مملکت چه خبر است! اینها با امنیت ملی پیوند میخورد. سال ۱۹۹۰ اندیشکده «کلاب رم»، در گزارشی هشدار داد که سه، چهارم جنگهایی که در قرن بیست و یکم، چه به صورت داخلی و چه خارجی رخ خواهد داد، بر سر منابع آب شیرین است. آیا کسی در کشور ما نباید این هشدار را جدی بگیرد؟!
فاسدها و چاپلوسها خیرخواه شما نیستند، آنها را از اطراف خودتان دور کنید
این عضو هیات علمی دانشگاه با بیان اینکه کارشناسان محیط زیست صد جور هشدار داده اند که تخریب محیط زیست، ضد امنیت ملی، سلامت مردم و ضد توسعه پایدار کشور است، اما برای آنها پرونده سازی میکنند، اضافه کرد: در اثر تصور نادرست فکر میکنند منتقدان خیرخواه نیستند و نمیفهمند! در حالی که باید بدانید فاسدها و چاپلوسها خیرخواه نیستند، اگر میخواهید کشور نجات پیدا کند، آنها را از اطراف خودتان دور کنید.
حکایت تلخ بازتولید سیستماتیک ناپایداری و نااطمینانی در کشور
مومنی با بیان اینکه با شدت گرفتن بحران آب، گسلهای غیرعادی پیدا میشود که این گسلها ضمن افزایش آسیب پذیری ما را در برابر تکانههای زلزله ای، دهها مفسده دیگر برای ما پدیدار میکند، اظهار داشت: به همین دلیل در اندیشه توسعه، نااطمینانیهای با منشا طبیعت، اولویت داده میشود. مرکز لرزه نگاری کشور در گزارشی عنوان کرده که سال ۱۴۰۰، حدود ۸ هزار و ۶۳۰ لرزه در کشور تجربه کردیم. در کرمان ۱۶۷ لرزه با شدت بالای ۴ ریشتر و در اصفهان حداقل ماهی یک مورد لرزش بالای ۵ ریشتر رخ داده است. اینها ناپایداری و نااطمینانی را به شکل سیستمی خود بازتولید میکنند؛ بنابراین اینگونه نیست که بشود همچنان با ول انگاری این مسیر را ادامه داد.
نرخ فرونشست زمین در ایران بیش از ۵ برابر میانگین جهانی
این اقتصاددان یادآورشد: تیر ماه سال گذشته، یکی از مسئولان سازمان منابع طبیعی کشور در گزارشی گفت سالانه یک میلیون هکتار بیابان به سرزمین ما اضافه میشود و نرخ فرونشست زمین در ایران بیش از ۵ برابر میانگین جهانی شده است.
جلوههای نابرابریهای وحشتناک منطقهای در کشور ما بسیار خطرناک است
مومنی با بیان این انتقاد که در چنین شرایطی برخی اسم سندی را برنامه توسعه میگذارند، اما به هیچ یک از این موارد اعتنا نمیکنند و اهتمام شدیدتر به تمام زمینههایی دارند که بحران آب و فرونشست را شدت میبخشد، گفت: شما با این روش در ایران ناپایداری را سیستمی میکنید. در مقام ادعا مگر نمیگوییم علوی هستیم و مگر علی بن ابیطالب به عدل شناخته نمیشود، اما جلوههای نابرابریهای وحشتناک منطقهای در کشور ما بسیار خطرناک است و در شرایطی که ما کشوری هستیم که ۱۶ استان مرزی داریم این عملکرد میتواند برای ما بحران امنیت ملی ایجاد کند. با هفت کشور مرز خشکی و با ۶ کشور مرز آبی داریم از کل ۳۱ استان ایران ۱۶ استان مرزی است. در این شرایط در اثر غفلت از تولید محوری، ناپایداریها، فقرگستریها و وابستگیهای ذلت آور را افزا