ورزشی

منصوری: مشکل از تشکیلات است نه افشاریان/ آرژانتینی‌ها لاتین فحش می‌دادند و ما فارسی!

به گزارش هشت صبح و به نقل از ایسنا؛

نامهربانی و قدرنشناسی مدت‌هاست که در فوتبال و داوری ایران تبدیل به عادت شده و انگار نه انگار بیش از ۲۵ سال برای خشت خشت آن زحمت کشیده باشی. مهم نیست چند بازی پرچم زده باشی، در زمستان و تابستان بدون محدودیت به شهرهای مختلف سفر کرده باشی، زیر بارش برف و باران کنار خط ایستاده باشی و زیر فشار فحاشی هوادار و بازیکن سعی کرده باشی با وجدان کارت را انجام دهی.

به گزارش ایسنا، به سراغ مردی رفتیم که بیش از ۱۸ سال در بالاترین سطح داوری ایران قضاوت کرد، دو جام جهانی، جام ملت‌های آسیا، ۱۰ داربی و بسیاری بازی‌های حساس و تاثیرگذار را پرچم زد و در آخر هم بدون بازی خداحافظی و کاملا غریبانه از داوری خداحافظی کرد؛ داوری که در روسیه، دیدار رده‌بندی را سوت زد و در قطر هم اگر شانس همراهش بود و داور قطری اشتباه نمی‌کرد، می‌توانست فینال جام جهانی ۲۰۲۲ را هم پرچم بزند. محمدرضا منصوری، کمک داور بین‌المللی ایران متولد ۳ اردیبهشت ۱۳۵۷ است. داوری‌اش را از سال ۱۳۷۷ شروع کرد و اولین بازی‌اش در لیگ برتر را در دیدار شهید قندی یزد و ملوان در آذر ۱۳۸۴ پرچم زد. ساعتی با او به گفت‌وگو نشستیم و در خصوص تمام خاطرات تلخ و شیرینش در این سال‌ها و مشکلات اخیری داوری با او صحبت کردیم.

می‌توانید مشروح این گفت‌وگو را درادامه بخوانید:

* چه شد که به سمت داوری رفتید و به این راه کشیده شدید؟

عموماً اولین سوالی که از ما  درباره فوتبال پرسیده می‌شود، این است که طرفدارکدام تیم هستید؟ مطمئناً ما فوتبال را دوست داشتیم که به  سمت داوری آمدیم. کسی که داور شده و در این فضاست، دوست دارد فوتبال بازی کند. حالا فضا و شرایط اجازه نداده که بازی کنیم. من هم سابقه کمی در فوتبال داشتم. ابتدا در مدرسه و بعد هم باشگاه کشاورز. آن زمان باشگاه کشاورز فراخوان داد و تیم خیلی خوبی هم داشت. همه بزرگان جمع بودند. خدابیامرز آقای سیروس قایقران و دوستان دیگری در این تیم بودند. آقای نایب، کمک مربی و آقای عسگرپور هم فکر می‌کنم سرمربی تیم بودند. البته قبل از این دانش آموز منطقه ۱۳ تهران (شرق تهران)  بودم. آقای جلال چراغپور در آن منطقه معلم ورزش بودند.

یک مدرسه فوتبال در ورزشگاه زینبیه گذاشته بودند. خدا رحمت کند اولین معلم ورزش ما آقای اسکندری، ۲ سال پیش حین تمرین فوت کرد. بنده خدا ما را آنجا معرفی کرد و نزدیک خانه‌مان بود. پدرم با ایشان دوست بودند. آقایان چراغپور، حیاتی، رفیعی داور و خشنود معلم آن مدرسه بودند. من در این فرآیند جلو آمدم و باشگاه کشاورز هم راه افتاد. من از تهرانپارس با اتوبوس به میدان فاطمی می‌آمدم. از میدان فاطمی، ما را سوار اتوبوس می‌کردند و به زمین شماره چهار آزادی می‌بردند. مسئول آکادمی هم منوچهر نظری بود که از داوری خداحافظی کرده بود. او استاد دانشگاه شریف بود و کمک ایشان استاد غضبان بودند که استاد دانشگاه شهید بهشتی بودند و کارشان مربیگری بود.

داورهای رده بالای آن زمان اروپایی بودند و کولینا، مارکوس مرک و سورس مایر الگوهای اصلی ما بودند. اقتدار کولینا باحال بود و دوستش داشتم.یک دوره در مسابقات تهران بودیم که رده سنی ما عوض شد. بعد از المپیک بارسلونا، رده سنی‎ها در فوتبال ایران تغییر کرد و من یک رده سنی را پریدم و نتوانستم بازی کنم. از نوجوانان به رده امید رفتم. سرتمرین رفتیم و دیدیم گروه سنی ما به این‌ها نمی‌خورد. ما اینقدر هم فوتبالیست نبودیم. اتفاقاتی افتاد که نشد شرکت کنیم. تحصیلی هم مشکلی پیش آمد که من به هنرستان رفتم و تا دیپلم در آن‌جا درس خواندم. من هر چه دارم و ندارم از پدرم است. این دوستان، همه دوستان پدرم بودند. پدرم به خاطر من راننده سرویس مدارس شد. از تاکسی شروع شد تا مینی‌بوس که هنوز هم مینی بوس خودش را دارد و همه دوستان می‌دانند. پدرم در تعطیلات برای تماشای بازی‌ها می‌رفت. در امجدیه استقلال فوتبال بازی می‌کرد و ما هم شاگرد بودیم. چه امجدیه که استقلال بازی می‌کرد و چه آزادی که پرسپولیس بازی می‌کرد. بزرگتر که شدیم، با دوستان می‌رفتیم و همه معلمان آن منطقه جمع می‌شدیم و به ورزشگاه می‌رفتیم.

آن زمان باشگاه‌های آسیا رفته رفته مشغول شکل گیری بود. یادم می‌آید که بازی پرسپولیس و کپنهاگ بود. مهدی هاشمی‌نسب آن زمان در پرسپولیس بازی می‌کرد. سکوهای ورزشگاه‌ پر بود و من اتفاقی کنار آقای رفیعی افتادم. بازی شروع شد و آنقدر هم هیجانی نبودیم. مثلا می‌گفتم خطا. شاید آن اتفاق را داور می‌گرفت یا نمی‌گرفت. بازی که تمام شد، رفیعی گفت داوری فوتبال را دوست داری؟ گفتم نه. گفت این سوال را پرسیدم چون همه بازی را داوری کردی. فکر می‌کنم آقای رفیعی داور درجه ۲ یا ۳ بود اما چون معلم ما بود، پیشنهاد داد و من و برادرانم هم قبول کردیم. من به همراه سه برادرم نزد آقای رفیعی رفتیم و او از ما تست داوری گرفت. ضعیف‌ترین نفر از نظر بدنی من بودم. یعنی آن دو برادرم که از نظر سنی از من کوچک‌تر بودند، در تست‌ها بهتر از من عمل کردند. با پیشنهاد رفیعی در سال ۱۳۷۶ در هیات فوتبال تهران ثبت نام کردم. آن موقع موبایل و این داستان‌ها نبود. قرار شد خبر دهند که دیگر خبری نشد تا اینکه به مسافرت شمال رفتیم. در مسافرت، رفیعی به سختی ارتباط گرفت و ما را پیدا کرد. آنجا گفت که کلاس از امروز شروع شده است. در حالی که همان روز رسیده بودیم، پایم را در یک کفش کردم که همین امروز باید برگردیم. به تهران آمدیم و استاد امیرحسین عسگری مدرس داوری بود. کلاس‌ها در مدرسه رجا انقلاب بود. یک روز از کلاس گذشته بود که عسگری گفت نمی‌شود در کلاس شرکت کنید. ما آن همه راه برگشته بودیم و فقط یک روز نبودیم. آن زمان یک هفته کلاس بود و الان کلاس‌ها یک روز و نیم شده است. او نگذاشت من در کلاس بنشینم. مجبور شدم سال ۱۳۷۷ که در دانشگاه قبول شدم، سر کلاس داوری هم بنشینم. خدا رحمت کند آقای حمید خوشخوان بود و آقای شهبازی رئیس کمیته داوران بود. از سال ۱۳۷۷ داوری را شروع کردم و از همان اول هم دید آقای شهبازی با بقیه فرق داشت. آقای نظری هم استاد دانشگاه بود و هم رئیس کمیته داوران کشور شد. از آن تاریخ در داوری افتادم.

منصوری: مشکل از تشکیلات است نه افشاریان/ آرژانتینی‌ها لاتین فحش می‌دادند و ما فارسی!

* اولین بازی که به عنوان داور قضاوت کردید؟

اولین بازی ما در زمین راه‌آهن بین امیدهای راه آهن با برق تهران بود. آقای رحمان ذوالقدر داور آن بازی بود و من داور چهارم بودم. فکر کنم بیست روز بود که داور شده بودم. آقای ذوالقدر مرا به عنوان کمک گذاشت. تیم راه آهن خیلی قوی بود. تیم حریفش یک مقدار ضعیف‌تر بود. ذوالقدر من را سمت دفاع راه‌آهن گذاشت و عین انگلیسی‌ها در نیمه دوم جای مرا عوض کرد و گفت برو در سمت دفاع راه آهن. از آنجا کار من شروع شد. اولین بازی من در لیگ پنجم، در آذر ماه ۱۳۸۴ بین دو تیم شهید قندی و ملوان بود. داور آن بازی هم آقای جهانبازی بود. کمک یک آقای شکور، کمک دوم من و ناظر هم خدابیامرز آقای بهلولی بود. در واقع قضاوت شهید قندی – ملوان اولین بازی لیگ برتری من بود. این بازی هفته چهاردهم بود. هفته بیست و هشتم نیز به نوشهر رفتم و بازی شموشک – استقلال اهواز را پرچم زدم. در آن فصل کلا ۲ بازی داوری کردم.

* خیلی‌ها علاقه ندارند که کمک داور شوند و داور اصلی تصمیم آنها را وتو کند یا اشتباه به پای آنها نوشته شود. اصلا به داور اصلی بیشتر توجه می شود. چرا شما به سمت این نرفتید که داور اصلی باشید؟

من با این که دو جام جهانی رفتم، هنوز بسیاری از کمک داورها را نمی‌شناسم. من خیلی قضاوت می‌کردم. از لیگ ۳ تا رده ملی هم سوت زدم. وقتی آن اتفاق افتاد، من بررسی کردم و از بسیاری از دوستان مشورت گرفتم. خیلی دوستان دیگر هم مثل فغانی، سیدعلی و مظفری داوران خیلی خوبی بودند. باید با اینها رقابت می‌کردیم. دوستانی مانند آقای رفیعی با توجه به روحیات من، مشاوره دادند که برو و کمک داور شو. دوستان دیگر که به آنها پیشنهاد شد برای کمک داوری نیامدند. این شانس من بود. چرا که آنها از من خیلی بهتر بودند. آنها می‌گفتند دوست نداریم برویم کمک کسی بشویم. دوست نداشتند شخص دیگر تصمیم بگیرد و تصمیم‌شان را وتو کنند. با اینکه خیلی‌ها از من بهتر بودند اما تعداد قلیلی به لیگ برتر رسیدند. خیلی‌هل این موضوع را قبول نمی‌کردند ولی من با این موضوع مشکل نداشتم. چون من می‌خواستم به اهدافم برسم. 

* الگویتان در داوری چه کسی بود؟

داورهای رده بالای آن زمان اروپایی بودند و کولینا، مارکوس مرک و سورس مایر الگوهای اصلی ما بودند. اقتدار کولینا باحال بود و دوستش داشتم.

* بدترین اشتباهی که در داوری داشتید، چه بود؟

تا همین هفته پانزدهم دائم باید فکر می‌کردم؛ یعنی در حدی که آفساید را اشتباه کرده باشم. شاید اشتباه داشتم ولی اشتباهم در نتیجه تاثیرگذار نبود. یکی از اشتباهاتم بازی استقلال – سایپا بود. توپ به داخل دروازه خورد و فاصله خیلی کم من ندیدم. توپ به زمین برگشت و مهدی رحمتی توپ را بغل کرد و به من نگاه کرد. اگر تجربه الان را داشتم آن توپ را گل می‌گرفتم. آن توپ باید به نفع سایپا می‌شد. سایپا آن بازی را برد ولی فکر می‌کنم یکی از بدترین سوتی‌های من بود. بدترین اشتباهم هفته چهاردهم امسال در دیدار شمس آذر – سپاهان بود که یک گل وحشتناک سالم را مردود اعلام کردم که هنوز خواب آن را می‌بینم. اصلاً نمی‌دانم چرا آن اتفاق افتاد.

نمی‌توانید بگوید داور اشتباه کرد، سه امتیاز از تیم ایکس گرفت و در جیب خودش گذاشت. حتماً آن ۳ امتیاز را تیم دیگر گرفته است. ما فقط واسطه هستیم که اگر اشتباه شود، از اینطرف می‌گیریم و به آن طرف می‌دهیم. می‌گویند داور اشتباه کرد. مگر بازیکن و مربی اشتباه نمی‌کنند؟ مگر بازیکن دروازه خالی را بیرون نمی‌زند؟ مگر مربی به اشتباه، تاکتیک انتخاب نمی‌کند؟ اصلاً بازیکن روزش نیست، برای داور هم اینطور است. داور ما وقتی اشتباه می‌کند، طبق آئین نامه جریمه می‌شود و داور به امید خدا رها می‌شود.* تصور کنید نیمه اول یک بازی اشتباه کنید، در بین دو نیمه تصمیم خود را چک می‌کنید و وقتی می‌فهمید اشتباه کردید، چه حس و حالی دارید؟

خیلی بد است. بازی پرسپولیس با یک تیم دیگر بود. صحنه‌ای اتفاق افتاد که توپ داخل دروازه رفت اما من گل نگرفتم. دوستی که کنار زمین بود و از قضا پرسپولیسی هم بود، به من گفت که توپ ۲ متر وارد دروازه شده بود. فکر می‌کنم این اتفاق در دقیقه ۲۲ افتاد و من تا آخر بازی کلی نذر و نیاز کردم و خدا را شکر آن تیم که علیه‌اش تصمیم گرفتم، پیروز شد و تصمیم ما تاثیری نداشت. گاهی پیش آمده که داور تصمیم مرا اصلاح کرده یا برگردانده است. این چیز عادی است. خیلی‌ها روی این مساله زاویه دارند اما برای من مهم نبود. ما می‌گوییم اگر توانستی همانجا اشتباهت را اصلاح کن در غیر اینصورت یک دقیقه بعد انگار یک بازی دیگر شروع شده و درست پیش برو. اگر نه، این سلسله اشتباهات مانند یک دومینو تا پایان بازی ادامه پیدا می‌کند. بدترین اتفاق این است که وقتی در رختکن هستید، گوشی را بردارید و ببینید تصمیمتان اشتباه بوده است. حالا اگر دوستان خوب بگویند، روحیه می‌گیرید اما عموماً اگر منفی باشد، فاجعه است. حساب کنید با یک روحیه وحشتناک به داخل زمین برگردید. خودت هم می‌دانی که اشتباه کردی. تیم‌ها هم می‌دانند. واقعا شرایط سخت می‌شود.

* مثلاً اگر در یک بازی اشتباه کنید و در بین دو نیمه متوجه شوید، این ذهنیت وجود دارد که بخواهید در نیمه دوم جبران کنید و مثلاً یک توپ به نفع تیم حریف بگیرید؟

چنین چیزی در ناخداگاه داور تاثیر دارد. به جز این موضوع مثلا در انگلیس تحقیق کرده بودند که مردم در واکنش به تصمیم داور که خطایی را نمی‌گیرد و با سر و صدا به آن اعتراض می‌کنند، به صورت ناخداگاه روی تصمیم داور تاثیر می‌گذارند. تازه این یک صداست و مشخص کننده اشتباه داور نیست. اگر داور فیلمی را ببیند و مطمئن شود که اشتباه کرده، آنوقت چه اتفاقی می‌افتد؟ یک جایی شما نمی‌دانید و متوجه نشدید که توپ اوت یا کرنر شده است. توپ را به مدافع بدهید که توپ به گل نرود که مشکل درست شود. این فرق دارد که بدانید یک اشتباهی کردید و خدای نکرده در صدد جبرانش بربیایید. این موارد اگر رخ بدهد به ناخودآگاهت می‌رود، اشتباهات بعدی را هم انجام می‌دهی و نسخه شما پیچیده می‌شود. باید اشتباهت را کنار بگذاری.

* بعد از اشتباهات تیم داوری، معمولاً مربیان در نشست خبری درباره آن صحبت می‌کنند. این اشتباهات چه تاثیری روی تصمیمات داوری در هفته‌های آتی دارد؟

امیدوارم دوستانی که نام داور یا کمک داور را می‌گویند، هدفشان اصلاح باشد نه اینکه بخواهند امتیازی از تیم داوری بگیرند. مثلا کادر فنی تیم‌ها به شدت برنامه‌ریزی دارند و استراتژی انتخاب می‌کنند ولی ما هم این موارد را داریم. ما همیشه قبل از بازی‌ها جلسه داریم. در مورد تیم‌ها چهار نفری صحبت می‌کنیم. مثلاً فلان مربی اینطوری است. حواست باشد که فلان نیمکت اینطوری است. شما حواست باشد فلان بازیکن اینطوری است. با اینکه ۷ یا ۸ سال با تیم فغانی همکاری داشتیم و چشم بسته همدیگر را پیدا و درک می‌کردیم اما جلسه می‌گذاشتیم و در مورد تیم‌ها صحبت می‌کردیم. صحبت‌های قبل از بازی همانطور که برای تیم‌ها ذهنیت ایجاد می‌کند، برای تیم داوری هم ذهنیت ایجاد می‌کند ولی هیچ داوری قرار نیست که کار غیر قانونی کند اما این صحبت‌ها بی‌تاثیر نیست. با این هجمه‌ها و فشارها مطمئناً اشتباهاتی صورت می‌گیرد. متاسفانه ما همیشه در آن اشتباه نیمه خالی لیوان را می‌بینیم. یک نیمه پُری هم دارد که هیچ‌کسی آن را نمی‌بیند. عین تراز مالی است؛ سود و زیان دارد. شما نمی‌توانید بگوید داور اشتباه کرد، سه امتیاز از تیم ایکس گرفت و در جیب خودش گذاشت. حتماً آن ۳ امتیاز را تیم دیگر گرفته است. ما فقط واسطه هستیم که اگر اشتباه شود، از اینطرف می‌گیریم و به آن طرف می‌دهیم. می‌گویند داور اشتباه کرد. مگر بازیکن و مربی اشتباه نمی‌کنند؟ مگر بازیکن دروازه خالی را بیرون نمی‌زند؟ مگر مربی به اشتباه، تاکتیک انتخاب نمی‌کند؟ اصلاً بازیکن روزش نیست، برای داور هم اینطور است. داور ما وقتی اشتباه می‌کند، طبق آئین نامه جریمه می‌شود و داور به امید خدا رها می‌شود تا بازی بعد که در همان لیگ است؛ یعنی نه آموزشی می‌بیند و نه اشتباه او اصلاح می‌شود.

* تا حالا برایتان پیش آمده که تصمیمتان با داور فرق کند و باعث ایجاد کدورت شود؟

در سالیان گذشته در قوانین ۱۷ گانه داوری، در قانون ۵، اولویت حرف داور بود و قانون ۶، کمک داور. الان قانون کمی تغییر کرده، قانون ۵ همان داور مانده اما در قانون ۶ حرف سایر مقامات اولویت است و قانون تغییر کرده است. این یعنی فقط کمک داور تصمیم‌گیرنده نیست، داور چهارم، کمک داور ویدیویی و دستیار کمک داور ویدیویی و عزیزان دیگر هم هستند که نظر می‌دهند. در قانون به صراحت آمده که مسئولیت بازی با داور است. طبق قانون کمک داوران زیر نظر داور امور محوله را انجام می‌دهند. داور مسئول بازی است. اگر قبول کردید جایی کمک کنید، تا ته قضیه باید بمانید و کمک کنید. در یک دوره‌ای گفتم من به عنوان کمک داور با داور ایکس کار نمی‌کنم ولی وقتی پشت داور به زمین رفتم دیگر تا ته قضیه هستم و مسئول بازی داور است. قبلاً به ما خط نگه‌دار می‌گفتند، الا ما یک پله بالاتر آمده‌ایم و به عنوان کمک داور کمک می‌کنیم. از روز اول که کمک داور شدم به خودم گفتم بپذیر که یک جایی شما به داور می‌گویید فلانی را به این دلیل قانونی اخراج کن. داور می‌گوید من مسئول بازی هستم به فلان دلیل قانونی اخراج نمی‌کنم و تو باید با این قضیه کنار بیایی. همین امسال برای من اتفاق افتاد و ادامه این موضوع هم خوب نشد. من هم گفتم مربی به نشانه اعتراض بطری را شوت کرده است. رنگ کارت را هم مشخص کردم و به داور گفتم به او قرمز بده، گفت من مدیریت می‌کنم و کارت زرد می‌دهم. من هم گفتم هر طور راحت هستید. من در کارها، اداره و بقیه جاها اخلاقم اینطور است که یا پای کاری نمی‌مانم یا اگر ماندم، تا ته قضیه پای کارم.

منصوری: مشکل از تشکیلات است نه افشاریان/ آرژانتینی‌ها لاتین فحش می‌دادند و ما فارسی!

* بعد از این که داور به مربی کارت زرد نشان داد، او چه واکنشی داشت؟

مربی برای من دست زد و گفت مگر این کار قرمز ندارد؟ تو مگر قانون را نمی‌دانی؟ او قانون را خوب می‌دانست. مربی خارجی بود. بعد این مربی روی یک اوت دیگر دوباره دست زد. به داور گفتم این کار او هم کارت زرد دارد. گفتم بیا برای این صحنه هم کارت زرد نشان بده و او را اخراج کن. دیگر داور مجبور شد او را اخراج کند.

* پیش آمده که شما برخلاف نظر کمیته داوران فدراسیون فوتبال نخواهید با داوری همکاری کنید یا داوران نخواهند با شما همکاری کنند؟

داوران را نمی‌دانم. احتمالاً این مورد هم باشد ولی من داشتم اما دیگر گذشته و تمام شده و رفته. ترجیح می‌دهم اسم نبرم. ما به هم نمی‌خوردیم. سیستم ما و اخلاقیات ما با هم منطبق نبود. چه بیرون زمین، چه داخل زمین. به لحاظ فنی ایشان را قبول نداشتم. یک جاهایی می‌گفتم شرایط طوری نیست که بتوانم با او کار کنم. یک بار، ۲ بار دیگر بس است. یا او به من اعتماد ندارد، یا من متوجه نمی‌شوم او چه کاری انجام می‌دهد. پس کنار هم نباشیم بهتر است.

* اکثر تمرینات شما در سرخه حصار بود اما از یک زمانی تصمیم گرفتید به شهرری بروید و آنجا تمرین کنید. آیا کدورتی با سایر داوران به وجود آمد؟

ابتدا که موتور داشتیم تا یک زمان طولانی به همراه آقای خسروی در شیرودی تمرین می‌کردیم و همه بچه‌های تهران به آنجا می‌آمدند. اتفاقی افتاد و با دوومیدانی‌کاران درگیری پیش آمد چرا که همه ما در پیست دوومیدانی بودیم. دیگر نشد که به شیرودی برویم. خانه ما به سرخه حصار خیلی نزدیک بود. من به سرخه حصار می‌رفتم. اما محل کار من سه راه افسریه است. علیرضا فغانی دوست داشت که تیمش با او تمرین کنند. در تمریناتش سید مهدی سیدعلی هم که بچه شهر ری بود، حضور داشت. فاصله زمانی محل کار من تا سرخه حصار با شهرری یکی بود. در شهرری هم پیست بود، هم خاک بود، هم استخر بود و هم سالن بدنسازی بود. دیگر عضو تیم فغانی شده بودیم و باید با هم تمرین می‌کردیم و باید شرایط را با هم بررسی می‌کردیم. زمانی که فغانی در ایران بود با هم تمرین می‌کردیم. تعدادمان خیلی زیاد بود. ابتدا وزنه می‌زدیم، بعد به پیست و استخر می‌رفتیم. حسن بعدی این مساله این کار بود که می‌توانستم به سر کار برگردم. چون از افسریه رو به پایین دیگر فاجعه بود و نمی‌شد، بازگردی.

سختی جو ورزشگاه در داربی خیلی زیاد بود. فکر نمی‌کردم وقتی وارد فضای ورزشگاه می‌شویم، چنین جوی داشته باشد. ورزشگاهی ۵۰ درصد آن آبی، ۵۰ درصد قرمز با آن همه شور و علایق. شور و علاقه‌ای که هواداران از ساعت ۷ صبح در ورزشگاه حاضر بودند. چه انرژی‌ای داشتند، دمشان گرم.* یک دوره‌ای محمدرضا ابوالفضلی و محمدرضا منصوری با هم مشکل داشتند، این درست است؟

نه! به مشکلی برنخوردیم، انتخابی بود که آقای فغانی انجام داد. یک ذهنیت‌هایی پیش آمد. الان با هم خیلی رفیق هستیم. یک دوره‌ای آقای سخندان و کامرانی‌فر کمک داوران آقای فغانی بودند. آقای ابوالفضلی نفر سوم لیست بود. آقای کامرانی‌فر تست نرفت و آقای ابوالفضلی جایگزین شدند که در جام ملت‌ها تا فینال رفتند. الان هم همین اتفاق دارد می‌افتد. از داورها یک لیست می‌گیرند که با کدام کمک‌ها راحت هستند. اولویت‌بندی هم می‌توانند بکنند. آنجا آقای فغانی اسم دادند و یک مقطعی که برای جام جهانی روسیه انتخابی شد. قرار شد تیم آسیایی باشد که تا قبل نبود. تیم ایران هم که مشخص شد و کسانی بودند که با هم در شهرری تمرین می‌کردند. بالاخره سخت بود یک فرصتی بود که همه دوست داشتند در آن شرکت کنند. حالا یکسری ذهنیت‌ها به وجود آمد که چیز خاصی نبود. دوران خیلی سختی بود ولی ابوالفضلی با قدرت، کامبک خوبی زد و برگشت. او در جام جهانی بعد با روحیه‌ای که دارشت، توانست برگردد. عموماً انسان با روحیه و شادی است که در جام جهانی قطر کنار هم بودیم.

* در ۱۰ داربی و ۲ جام جهانی پرچم زدید، سخت‌ترین بازی که در کل دوران کاری‌تان، قضاوت کردید کدام بازی بود؟

بالاخره نفهمیدیم در ۷ داربی قضاوت کردیم یا ۱۰ داربی! من آمار ۱۰ داربی دارم. اصلاً هر بازی سختی و فشار خودش را دارد. مخصوصاً بعد از جام جهانی. اتفاقاتی می‌افتد و توقعاتی که از شما دارند. فکر می‌کنم بعد از جام‌جهانی روسیه و قطر هر بازی که قضاوت کردیم سخت بود چون فرصت اشتباه وجود ندارد و دیگر نمی‌توانید بگویید حواسم نبود. واقعاً بعد از یک زمانی به لحاظ بدنی دیگر خسته نمی‌شدم، به لحاظ روحی خسته می‌شدم. انرژی که می‌گذاشتم برای آن فضایی که بود، زیاد بود. دیدار آرژانتین و فرانسه که در جام جهانی قضاوت کردم، لذت بخش بود. حتی وقتی فیلم آن را می‌بینم لذتبخش است. ریکاوری ما بعد از بازی برزیل و صربستان خیلی بد و کم بود؛ چرا که فاصله بین دو بازی خیلی کم بود. علیرضا فغانی با وجود استراحت کمی که داشت به لحاظ دوندگی و قضاوت، نمونه شد. همه او را مثال می‌زدند که با فرصت ریکاوری خیلی کم، چطور دوندگی بالایی داشت. دیگری هم اولین داربی که به عنوان کمک داور حضور داشتم. برایم جالب بود چون داور سطح ملی بودم و بعد از قضاوت آقای ابهران، دائماً داور خارجی آمد. بعد از این حضور مستمر داوران خارجی، آقای ترکی آمد و سدشکن شد. ابتدا داوران خارجی فقط با تیم خودشان برای داربی می‌آمدند. بعد داور خارجی با کمک داوران ایرانی قضاوت کردند. بعد دیگر تیم داوری به کل ایرانی شد که آقای ترکی با همکارانشان این کار را انجام دادند. تا آن زمان داوران ایرانی که در لیست بین المللی حضور داشتند، برای بازی انتخاب می‌شدند. یعنی همه تیم داوری ایرانی بودند. حتی داور ذخیره و چهارم. اولین بار برای من پیش آمد که کمک داور سطح ملی اجازه قضاوت پیدا کرد. درست در سالی که کاندیدای بین المللی بودم یعنی آن بازی داربی شمشیر دولبه بود. بهترین یا بدترین حالت برایم رخ می‌داد. سختی جو ورزشگاه در داربی خیلی زیاد بود. فکر نمی‌کردم وقتی وارد فضای ورزشگاه می‌شویم، چنین جوی داشته باشد. ورزشگاهی ۵۰ درصد آن آبی، ۵۰ درصد قرمز با آن همه شور و علایق. شور و علاقه‌ای که هواداران از ساعت ۷ صبح در ورزشگاه حاضر بودند. چه انرژی‌ای داشتند، دمشان گرم.

منصوری: مشکل از تشکیلات است نه افشاریان/ آرژانتینی‌ها لاتین فحش می‌دادند و ما فارسی!

* عنوان می‌شد که تخصص تیم داوری علیرضا فغانی و همکارانش، قضاوت بازی تیم‌های آمریکای جنوبی است. حتی در همین دیدار فرانسه و آرژانتین هم کلی فحاشی شد که اتاق VAR تمام مکالمات را شنید.

در بازی‌های جهانی فقط یک بازی را قضاوت کردیم که میان دو تیم اروپایی بود که دیدار رده‌بندی میان بلژیک و انگلیس بود. هر بازی‌ای در کارنامه ماست، چه جام جهانی، چه المپیک و چه جام کنفدراسیون‌ها یک طرف آن تیمی از آمریکای جنوبی و سوی دیگر یک تیم اروپایی بود؛ آن هم تیم‌های اروپایی دردسردار. مثلا پرتغال داستان‌دار بود. شاید چون آقای فغانی را می‌شناختند بازی جاندار را به ایشان می‌دادند. کل تیم آرژانتین به جز لیونل مسی اهل اعتراض هستند. اصلاً تیم‌های آمریکای جنوبی اینطور هستند. مکزیک، اروگوئه و همه تیم‌های این قاره اینطوری هستند و دوست دارند با داور صحبت کنند. کلاً خیلی انرژی صبحت دارند. از آن طرف فرانسوی‌ها هم بیکار نبودند و وقتی می‌دیدند که از اینطرف آرژانتینی‌ها مشغول اعتراض هستند، آنها هم صدایشان بالا می‌رفت. حالا آنها لاتین فحش می‌دادند و ما فارسی!

تنها چیزی که به فغانی نمی‌خورد ترس است. در بازی پرتغال – اروگوئه در جام جهانی ۲۰۲۲ اشتباه صد درصدی رخ نداد. نتایج بعد طوری رقم خورد که اروگوئه حذف شد. خیلی‌ها بعد از انتشار مکالمات اتاق کمک داور ویدیویی اشکال می‌گرفتند که چرا گفته است ۵۰ – ۵۰ است و باید بودن یا نبودن را مشخص می‌کرد. دقیقه ۸۹ تصمیم گرفتی و مشخص کردی. به یکباره می‌گویید ۵۰- ۵۰! اصلاً همه چیز را با این قضیه تغییر می‌دهی و داور را بیچاره می‌کنی.* در مورد بازی پرتغال – اروگوئه چه اتفاقی افتاد؟ بازپس‌گیری تصمیم و کمک داور قطری اتاق وار و …

اولین جام جهانی که زیر نظر کمک داور ویدیویی اتفاق افتاد، روسیه بود. خیلی از داورهای بزرگ در اتاق کمک داور ویدیویی بودند. این اتفاق ابتدا در جام کنفدراسیون‌ها بود که از داوری که به عنوان داور وسط کار می‌کرد، در اتاق کمک داور ویدیویی استفاده کردند. ۲، ۳ اشکال به وجود آمد که تصمیم گرفتند بگویند که شما فقط باید در اتاق کمک داور ویدیویی کار کنید. فکر کنم از چهار بازی که قضاوت کردیم در سه مسابقه، داوران VAR ایتالیایی بودند. در قطر وضعیت کمی تغییر کرد. داوران جوان را به اتاق VAR بردند تا در آینده آنها از تجربه خود استفاده کنند. در این دوره هر ۲ بازی داوران اتاق VAR آسیایی بودند. در دقیقه ۲ علیرضا فغانی کارت زرد داد و با تسلط کارش را پیش برد. درگیری‌ها را از همان اول بازی کنترل کرد. آن صحنه که پیش آمد،‌ آقای فغانی کامل توضیح داد. فعل و انفعالی اتفاق افتاد که جلوی ما کرنر شد. ما اصرار داشتیم که ضربه زودتر ارسال شود. تا قصد داشتند توپ را بزند، داور قطری گفت بازی را نگه دار و درخواست می‌کنیم فیلم را بازبینی کنی. از نظر ما در اتاق کمک داور ویدیویی صحنه ۵۰ – ۵۰ پنالتی است. یعنی خودشان هم در اتاق کمک داور ویدیویی صد درصد به نتیجه نرسیده بودند و اشکال از همین جا پیش آمد که در آن دقیقه تصمیم را گرفت. در فضایی که تصمیم را گرفتیم و جلو رفتیم، این تصمیم گرفته شد. یا پنالتی هست یا نیست. در آن زمان با آن همه فشار واقعا شرایطی سختی بود.

* آیا فغانی ترسید؟

تنها چیزی که به او نمی‌خورد ترس است. ما دو هفته قبل در قطر حضور داشتیم و یکسری آموزش دیدیم. ما وقتی بازی افتتاحیه را سوت زدیم، یک آنالیزهایی داشتیم اما همه چیز تغییر کرد. ملاحظاتی گفتند که نتیجه گیری آن پنالتی می‌شد. آقای فغانی هم پنالتی اعلام کرد. هنوز در همان آنالیز کولینا معتقد بود پنالتی نیست و بوساکا معتقد به پنالتی بود. در تکینکال ۱۰۰ درصد نبود که بگویم حتما اشتباه کردند. یعنی اشتباه صد درصدی نبود. نتایج بعد طوری رقم خورد که اروگوئه حذف شد. خیلی‌ها بعد از انتشار مکالمات اتاق کمک داور ویدیویی اشکال می‌گرفتند که چرا گفته است ۵۰ – ۵۰ است و باید بودن یا نبودن را مشخص می‌کرد. دقیقه ۸۹ تصمیم گرفتی و مشخص کردی. به یکباره می‌گویید ۵۰- ۵۰! اصلاً همه چیز را با این قضیه تغییر می‌دهی و داور را بیچاره می‌کنی.

* بعد از جام جهانی خوب با شما برخورد نکردند و کسی به استقبال شما نیامد.

همیشه اینطور بوده است. فقط بعد از قضاوت دیدار رده بندی جام جهانی از ما استقبال کردند. این بار که رفتیم همین طور بود. یا قبل از جام جهانی رفتاری که با آقای فغانی و ابوالفضلی شد و از لیست داوران بین المللی ایران خارج شدند. عموماً کسی نبوده و تنها بودیم. شاید آن زمان در بُعد رسانه طوری به ما پرداخته شد که ناچار شدند به استقبال ما بیایند. تنهایی که می‌گویم از نظر بُعد ساختار و تشکیلات است وگرنه مردم همیشه کنار ما بودند.

* قانون خارج شدن داوران بالای ۴۵ سال از لیست بین‌المللی را اولین بار چه کسی نوشت؟

آئین نامه‌ها و قوانین بر مبنای آن چیزی است که فیفا اعلام می‌کند. قانون فیفا این بود که در ۴۵ سالگی داور از بین المللی بازنشسته می‌شود. تمام کشورها هم باید به همان استناد کنند البته باید کمی آن را بومی‌‎سازی کنند تا با کشور خودشان مطابقت داشته باشد. متاسفانه آیین‌نامه‌ها در ایران به فراخور حال انجام می‌شود. برای مثال بحثی که فیفا داشت یکی از اعضای هیات رییسه، رییس کمیته داوران فدراسیون باشد برای پیشرفت کار باشد. نمی‌دانست در کشوری مثل ما اینطور معضلات وحشتناک به وجود می‌آورد. کشمکش بین دپارتمان و کمیته داوران ایجاد می‌شود. قرار بود رییس کمیته داوران عضو هیات رییسه فدراسیون باشد تا با قدرت خود به کمیته داوران کمک کند. در ایران برعکس عمل شد. در گذشته فقط رئیس کمیته داوران وجود داشت و او در مورد کلاس، انتخاب داوران و بقیه موارد تصمیم می‌گرفت اما حالا دوگانگی به وجود آمده است. قرار است از هیات رییسه و فدراسیون به داوران کمک شود اما شاهد هستیم که به خاطر پیروزی در انتخابات، از داوران در هیات رییسه هزینه می‌شود. از این جهت برعکس است. افزایش داورانی که در این چند سال داشتیم و فقط داوران ۴۵ ساله کسر شدند. فیفا به این رسید که بازنشستگی داوران اشتباه است ولی ما تصمیم قبلی را اجرا می‌کنیم. دپارتمان و آیین‌نامه هم اشتباه است. من برای خودم نمی‌گویم؛ برای آینده می‌گویم. دوره من تمام شد و رفت. خود آقای افشاریان سر بحث داوران ۴۵ ساله رضایت ندارد. نمی‌گویم داور تا صدسالگی باشد، بلکه بحثم این است که باید با یک روندی اصلاح شود. جابجایی داوران جوان با داوران ۴۵ ساله باید برنامه و اصولی باشد. بحث آقای افشاریان، ایکس و ایگرگ نیست. الان مسئولیت کمیته داوران با او است، همه به او حمله می‌کنند. ما همین بحث کمیته داوران و دپارتمان را با آقای عنایت، عسگری، رفعتی، سخندان داشتیم. چقدر این دعواها را داشتیم و چقدر نیرو سر این مساله بوده است.

منصوری: مشکل از تشکیلات است نه افشاریان/ آرژانتینی‌ها لاتین فحش می‌دادند و ما فارسی!

* بدترین دوره داوری ایران در کدام دوره رقم خورد؟

فکر کنم از بُعد بین المللی، همین دهه آخر بوده است. هر روز هم بدتر می شود چون ساختار درست نیست. وقتی که دپارتمان و کمیته بلد نیستند تعامل کنند. مثل یک تیم ملی شدیم که دو سرمربی دارد. دو نفر آدم به صورت فنی نمی‌توانند تعامل کنند. خیلی شهرها دپارتمان را جمع کردند و فقط کمیته داوران دارند. آیین نامه فیفا که وحی منزل نیست. مصوبات خود هیات رییسه را انجام نمی‌دهیم ولی این موضوع را انجام می‌دهیم. یک دوره خود آقای ممبینی رییس کمیته داوران بود و رییس دپارتمان نگذاشت. اعضای کمیته هم نداشت. همه چیز پشت دروازه‌ای بود. البته از وضعیت فعلی بهتر بود.

* درباره اتفاقات بعد از جام جهانی صحبت کنید. یکسری ناراحتی‌ها پیش آمد و الآن گریبان شما را هم گرفت.

از دهم آذر فغانی و ابوالفضلی دیگر در لیست بین المللی نبودند. اگر تاکتیک و استراتژی خوبی داشتیم می‌توانستیم در جام ملت‌ها دو تیم داشته باشیم ولی هر آمدنی یک رفتنی دارد. بعد از پایان کارم خیلی‌ها گفتند چرا خبر ندادی؟ روزی که دیدار شهید قندی – ملوان را قضاوت کردم کسی برای ما فرش قرمز پهن نکرد. بالاخره یک روز آمدم و یک روز باید بروم. ما دوست داریم تقدیر و تشکر بشود ولی از آن طرف استفاده نمی‌کنیم. مثل مربیانی که اول بازی به هم گل می‌دهند و دقیقه ۵ بازی با هم درگیر می‌شوند. در دوره کرونا که تماشاگر در ورزشگاه نبود بیشتر معلوم می شد در ورزشگاه چه خبر است. دقیقاً ۱۰ یقه گیری بود. نه آن خوب است، نه این چون می‌دانستم چه اتفاقاتی می‌افتد یک مقدار آمادگی ذهنی برای پایان کار بعد از جام جهانی داشتم.

* حضور افشاریان در راس کمیته داوران با انتقادات زیادی همراه بود و اکنون این انتقادات بیشتر هم شده است. نظر شما به عنوان شخصی که با او کار کرده چیست؟

به خود آقای افشاریان گفتم و اطلاع دارند. با ایشان چالش داریم. من در مورد سیستم و ساختار صحبت می‌کنم. من به عنوان مدیر اینجا نشستم و می‌دانم بالا دستی‌ام چیزی از من نمی‌خواهد و می‌دانم اگر اشتباهی رخ بدهد در اثر مرور زمان همه چیز تمام می‌شود و کسی دیگر کاری ندارد. شاید یک تصمیماتی بگیرم و یک دوره فشار را تحمل کنم و بعد از آن خداحافظی کنم. من ایراد اصلی را به ساختار و تشکیلات فدراسیون می‌گیرم. با اینکه آقای تاج نایب رییس کنفدراسیون فوتبال آسیا در حوزه آسیای مرکزی است و عضو حرفه‌ای است و می‌بیند که در دنیا چه کاری انجام می‌دهند و در جلسات شرکت می‌کند. باز در آن فضاست. برگزاری کلاس‌های داوری اول فصل، کلاس‌های ارتقا، درجه ۳ خروجی اینها چه شد؟ برای مثال در حال حاضر یک داور ما به خارج می‌رود، کسی از او می پرسد آنجا چه کار کردی؟ از او یک سوال بپرسیم و گزارش بخواهیم. شده آیا به  ای اف سی ایمیل رسمی بزنیم که داور ما که در این تورنمنت بود چرا یک قضاوت کرد؟ مشکل چه بود؟ در حوزه کافا تیمی از ما قوی‌تر است. چرا در حوزه کافا ما رییس کمیته داوران نیستیم؟ تشکیلات می‌خواهد که این موارد را پیگیری کند. کنفدراسیون فوتبال آسیا به فدراسیون‌ها نامه می‌زند برای کمیته‌های مختلف درخواست معرفی افراد دارد. چرا ما برای کمیته داوران سه نفر معرفی می‌کنیم؟ برای بخش ورزشی شما از شورای سردبیری نام بخواهند اگر نام ۳ فرد را بدهیم می‌گویند خودشان نمی‌توانند یک نفر را انتخاب کنند. درباره شما چه فکری می‌کنند؟ به همین خاطر راحت عضویت‌مان از دست رفت. ما که عضو داریم چقدر قدرت دارد. ۲ دوره انجام شد چرا داوران ما برای آموزش VAR به عربستان رفتند؟ عربستان با کاری که در فوتبال شروع کرد، الان همه فقط رونالدو را می‌بینند. آن سوی دیگر هم مشغول کار هستند. الان در جام جهانی داور کاندیدای قضاوت دارد و در پاریس داور دارد. شاید نام او را بگویم نشناسید اما دو مرتبه دیدارهای دوستانه ما را قضاوت کرده است. مسئولان رده بالا مشاهده کردند که مسئولان داخلی نمی‌توانند کارشان را خوب انجام بدهند و رفتند از خارج کشور مسئول آوردند. سوییس، استرالیا و ازبکستان کشورهایی هستند که عربستان از آنها مسئول استخدام کرده است. می‌گوید باید در جام جهانی نماینده داشته باشد و بازخورد کارهایش را هم می‌گیرد. می‌گوید باید در المپیک و بازی‌های آسیایی باید نماینده داشته باشد.

بدترین دوره آقای سهرابی بود که با او دعوا داشتیم. برای انتخابات در دوره آقای عزیزی خادم در باز شد و مثل بلک فرایدی حمله شد! چرا نسبت به سال گذشته این همه کیفیت داوری پایین آمد؟ اصلاً کسی به این موارد فکر می‌کند؟ کار به روزمرگی دنبال شود و برود. هیچ‌کس در فدراسیون نمی پرسد چرا این اتفاقات افتاد.در حال حاضر آموزش ما بگوید مشغول چه کاری است. اصلاً بودجه‌ای دارد که بخواهد کاری انجام بدهد؟ به قول معروف یک بنده خدایی به مشهد رفته بود و دعا می‌کرد که برنده وام شود. اصلاً تو حساب باز کن که بتوانی برنده شوی! هیچ چیزی نداریم. وبینارها هم چه زمانی انجام شد؟ دوستان وقتی به عربستان رفتند دیدند از طریق وبینار آموزش انجام می‌شود. بعد بازگشت به ایران دو جلسه وبینار برگزار کردند. آن هم به طنز و داستان بود. اصلاً من منصوری اشتباه کردم کسی نباید به من زنگ بزند که چه اتفاقی افتاد این اشتباه را انجام دادی؟ اصلاً بررسی آموزشی کنیم. بررسی برای این نباشد که اگر اشتباه کردیم فلان تیم متضرر شد چهار هفته محروم می‌شوی! بعد از محرومیت چه اتفاقی می‌افتد؟ آیا بعد اشتباه باید او را بکشیم؟ ببینیم آیا مشکلی دارد؟ آیا تمرینش مشکلی دارد؟ اصلاً با چه کسی تمرین می‌کند؟ اصلاً چه کسی چک می‌کند؟ فرض تست طبق معیارهای فیفا، چه کسی باید به اینها تمرین بدهد. تیم‌ها بدنسازی انجام می‌دهند. داوران کجا می‌روند؟ ۳ روز مانده به شروع کلاس هنوز نامه به استان‌ها نرفته بود که برای حضور در کلاس به پایتخت بیایند. ببخشید داوران زندگی ندارند؟ آدم نیستند؟ نیروی بی جیره و مواجب شما هستیم؟ اگر بخواهیم ماموریتی برویم سازمان شما باید زودتر اعلام کند چون زندگی دارید. همین هفته اخیر لیگ برتر تا ۴۸ ساعت پیش از مسابقه داوران مشخص نبودند. آخر هفته و تعطیلات به مناسبت عید فطر بود و داوران نمی‌دانستند که باید برای تعطیلات برنامه‌ریزی کنند یا برای حضور در مسابقات آماده شوند.

دو داور استرالیایی بودند که  در جام جهانی جدولی داشتند که برای تعطیلات ۳ ماه دیگر خود مشغول برنامه ریزی بودند. شما الان نمی‌توانید با این سیستم برنامه هفته دیگر خود را معلوم کنید. اصلاً نمی‌داند هفته دیگر داور است یا خیر که سیستم زندگی خودش را بچیند. این مساله خیلی سخت است. به چه کسی اعتماد ندارید؟ به تیم اعتماد ندارید یا به داور؟ یک جای کار می‌لنگد. من راحت با تیم به شهرستان می‌روم و برمی‌گردم. چه اتفاقی می‌افتد؟ به یک بنده خدایی گفتند از شیراز به رفسنجان برود نزدیک است! در نقشه نزدیک است. این مسیر ۸ ساعته است. تو نقشه را جلوی خودت گذاشتی و می‌گویی این به آن می‌خورد. در حالی که به هم راه ندارند و در نقشه به هم نزدیک هستند. به قول آقای سید علی، داور مشاور باشگاه ذوب‌آهن گفته بود داور بازی ذوبی‌ها از ارومیه تا اصفهان ۱۸ ساعت در راه بوده است. بله! سیستم پروازی ما مشکل دارد. تحریم‌ها و برخی دلایل دیگر باعث این موضوع شده اما وقتی دو هفته قبل برنامه چیده شود نمی‌تواند بلیت بگیرم؟ برنامه ریزی کنم. وقتی به روزمرگی می‌رسیم همین است. در زمستان لباس آستین بلند به داوران ندادیم! دقیقا کارمان این است. این هفته کسی صدایش درنیامد. پس بی‌خیال! آقای فدراسیون چه کسی بازخورد می‌گیرد؟ در تاریخ ۲۳ دوره لیگ برتر، حداقل یک بازی با  اشتباه تاثیرگذار داور و منجر به تغییر نتیجه داشتیم. مگر چنین چیزی ممکن است؟ گیر کار کجاست؟

بدترین دوره آقای سهرابی بود که با او دعوا داشتیم. برای انتخابات در دوره آقای عزیزی خادم در باز شد و مثل “بلک فرایدی‌” حمله شد! چرا نسبت به سال گذشته این همه کیفیت داوری پایین آمد؟ کسی هست که کارشناسی کند چرا اینطور شد؟ چند تا صحنه و اشتباه در حق سپاهان رخ داده است؟ چرا این تعداد اشتباه داریم؟ کسی نیست که نوع تمرینات داوران، رفتار بازیکنان سپاهان را آنالیز کند. مثلاً فلان بازیکن سپاهان اینطور حرکت می‌کند حواستان باشد اشتباه نکنید. اصلاً کسی به این موارد فکر می‌کند؟ کار به روزمرگی دنبال شود و برود. هیچ‌کس در فدراسیون نمی پرسد چرا این اتفاقات افتاد.

خدمت آقای تاج رفتیم و بعد از مدت‌ها وقت دادند. گفت فلانی برای فلان کار رفته. گفتم فلانی مسئول این کار نیست. به خود ایشان اخبار غلط داده بودند. مگر می‌شود در ایران که این همه داور بزرگ داریم، ما یک مدرس بزرگ نداشته باشیم؟ فقط سرکار خانم شکوری در بخش بانوان هستند.

در کشور عراق رییس دپارتمان داوری نفر اول داوری آنهاست. اگر ایشان به کنفدراسیون فوتبال آسیا پیام بدهد یا تماس بگیرد، آن فردی که در آنجا نشسته است می‌گوید این داور من است. ما چه کسی را داریم که این ارتباط را برقرار کند؟ ما داخل را رها کردیم و هیچ چیزی نداریم. برنامه‌ریزی نداریم. داوری ما به روزمرگی می‌رود.

منصوری: مشکل از تشکیلات است نه افشاریان/ آرژانتینی‌ها لاتین فحش می‌دادند و ما فارسی!

* آقایان صفیری، خسروی، زرگر، خانم کشاورز و آقای افشاریان عضو کمیته داوران هستند. ۴ عضو دیگر می‌گویند ما هیچ خبری نداریم و کار دست خود آقای افشاریان است. چه زمانی قضیه کمیته داوران درست می‌شود؟

من ایراد را از این افراد نمی‌بینم. از سیستم و ساختار می‌بینیم. از نهادهایی که بالای سر آنها هستند می‌بینم. وقتی می‌بینم  کسی با من کار ندارد، کار خودم را انجام می‌دهم. نهادهای بالادست باید چک و بازخواست کنند. کمیته ما در واقع ۷ نفره است که ۲ نفر آن رفتند. چه کسانی جایگزین آنها شدند؟ در ژاپن کمیته داوران ۱۴ عضو دارد که ۷ عضو آن فعال هستند. چون رفتم دیدم. ۴ عضو فعال کمیته داوران مناطق کشور را زیر نظر خودشان تقسیم کردند. آموزش انجام می‌شود و بازخورد می‌گیرند. داور ژاپنی که من در کنار او بودم تمام امکانات داوری فیفا را داشت. یک کیت داوری ژاپن هم داشت. سریع این کیت را استفاده می‌کرد و گزارش آن را هم سریعاً ارسال می‌کرد تا فدراسیون ژاپن هم ببیند. آقای فغانی و تیمت که به جام جهانی رفتید چه اتفاقی برای تیم شما افتاد. آقای حیدری به فلان تورنمنت که رفتید چه اتفاقی افتاد. درباره این بازی یک گزارش بدهند.

خیلی دوستان می‌گویند مگر در دوره ما این موارد بود؟ آن کار غلط بود آیا ما باید آن راه غلط را برویم. من گیرم روی فدراسیون فوتبال است که ساختار ندارد و روی کارهایش فکر نمی‌کند. به نظرم کمیته داوران اولویت آخر فدراسیون فوتبال هم نیست. در جام جهانی و جام ملت‌هایی که گذشت اعضای فدراسیون و بزرگان فوتبال در هتل بودند. حتی اعضای دبیرخانه‌های دیگر در جام جهانی بودند اما یک نفر از دپارتمان و کمیته داوری نبود!  مگر می‌شود؟ مگر ما جذام و بیماری داریم؟ چه کسی باید این موارد را پیگیری کند. آقای زرگر از طریق هیات فوتبال سمنان رفته بود. آقای فنایی هم به خود وزیر اسبق گفت و به سفر رفت! چرا رییس کمیته داوران ما نباید به جام ملت‌ها برود که با همه اعضای کنفدراسیون فوتبال آسیا هستند ارتباط بگیرد. من پیشنهاد دادم چه این دوره که آقای ممبینی دبیرکل هستند و چه دوره قبل که کامرانی فر دبیر کل بودند. ۲۳ تیم ملی در بخش آقایان و بانوان داریم. کمیته‌ای از داوران ملی تشکیل بدهیم که یک نفر با هر تیم ملی به سفر برود. جوابشان چه بود؟ نمی‌شود چون هزینه‌بر است. اصلا اولویت‌شان نیست و برایشان مهم نیست.

ما در جام جهانی بعدی و بعدتر داور نداریم. برای ۲۰۳۰ می خواهیم کاندیدا داشته باشیم. ما در جامعه داوری این تعداد داور تحصیل کرده داریم. به جز دکتر حیدری که جراح هستند و تاج سر ما کلی افراد داریم که در رشته تربیت بدنی و مدیریت ورزش تحصیل کرده‌اند. یکی از آنها را صدا زدیم که استراتژی پیشنهادی داوری ما را بنویس؟ ببینیم کجا هستیم و به کجا می‌خواهیم برویم. از صفر شروع کنیم چه زمانی به ۱۰ می‌رسیم؟ یا مثلاً بعضی گزینه‌های داوری را داریم که باید از آنها در کنفدراسیون فوتبال آسیا حمایت کنیم. کسی به این موارد اصلاً فکر نکرده است.

* داوران امسال یک دست لباس داشتند و افزایش حقوق هم اعمال نشد. اگر داوری لباسش را گم کند چه اتفاقی می‌افتد؟

نمی‌دانم مگر بچه‌های پوشاک سینا اسپورت کمک کنند که لباس را بخرند یا به آنها بدهند. فکر کنم آقای شاهمرادی بتواند کمک کند و از دیگر بچه‌ها قرض نگیرد. به همه یک دست لباس داده‌اند و کسی لباس ذخیره ندارد. مثلا سال پیش که ماشین سیدعلی را دزد زد و لباس داوری‌اش را هم دزدیدند، او مجبور بود برای هر بازی لباس قرض بگیرد. این وضع کمیته داورانی است که داورانش دو دوره بهترین داوران جام جهانی بوده‌اند.

این قضیه فقط مربوط به لباس نیست. همین دوستانی که از داوری رفتند هیچ کدام با دل خوش نرفتند. از آقای ابوالفضلی، مداح، عالیقدر، سیدعلی و خیلی‌های دیگر. ما دنبال قرارداد آنچنانی و توقعات نیستیم فقط احترام خواستیم. خیلی سخت نبود که دوستان را یک جا دعوت کنند و بگویند برنامه نداریم که دیگر از شما استفاده کنیم. این همه سال زحمت کشیدید فقط یک لوح تقدیر بدهند. انتظار سکه، چه و چه هم نداریم! این خیلی امر بدیهی و راحتی است. حداقل جلوی خانواده‌اش می‌گوید رئیس فدراسیون به خاطر این همه سال داوری از من تشکر کرد. نه اینکه به ایشان گفتیم هستیم و تجربه دارید. بعد در کلاس نبودند. رفت تمرین و تلاش کرد بعد در کلاس نبود! یک احترام کوچک از متولی. اصلاً به تیم‌ها، هواداران و باشگاه‌ها حق می‌دهم به ما هیچ احترامی نگذارند. حرمت امامزاده به متولی آن است. هنوز ۲۳ هفته از لیگ گذشته از یکی از دوستان سال گذشته تقدیر و تشکر نشده است. وقتی من درکوچه برای اولین بار زیر گوش بچه خودم بزنم همسایه و بقیه هم به خودشان اجازه این کار را می‌دهند. ما بچه‌های این فوتبالیم. اما وقتی فدراسیون برای ما ارزش قائل نیست دیگران هم برای ما ارزش قائل نیستند.

* شنیدیم نه افزایش حقوق شما اعملال شده و نه پاداش ۳ داور جام جهانی رفته!

افزایش حقوق، مصوبه دیگری ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ برای سه داوری در جام جهانی ۱۰ سکه بدهند اگر شما سکه دیدید ما هم دیدیم! در موارد دیگر هیات رییسه مصوب کرده لازم الاجراست اما یک جایی اصلاً‌ مصوبه را نمی‌خوانند.

* آیا قرار است که سرنوشت شما هم مثل علیرضا فغانی شود؟

همه دوست دارند بروند. باید ببینیم در آینده چه می‌شود. برای کار خودم یک مدت به استرالیا می‌روم و برای کار نظارت به ایران باز می‌گردم چون باید کارم را از ایران شروع کنم. در جامعه بین المللی بیشتر از ایران به داوران احترام می‌گذارند.

* خیلی از داوران که خداحافظی کردند، معتقد بودند که در دسته‌های پایین‌تر بعضی داوران که با برخی تیم‌ها رابطه خوبی دارند، تقاضا می‌کنند برای دیدار همان تیم انتخاب شوند!

می‌گویند و ما هم شنیدیم اما بدون سند است. ضرب المثلی هست که می‌گوید تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها. همین که این موارد را می‌گویند خطرناک است! خداکند اینطور نباشد. رصد نمی‌کنم و من حوصله این کار را ندارم. این حرف و ذهینت هم خطرناک است چه برسد که اینطور هم باشد. باید بررسی شود که چنین چیزی به ذهن مردم متبادر می‌شود. من شنیدم به خاطر رقم و مبلغ سفرها و بلیت‌ها داوران اینطور انتخاب می‌شوند. این نمی‌شود که لیگ حرفه‌ای است و عدد و رقم‌ها حرفه‌ای است. مربیگری و مدیریت تیم‌ها خیلی سخت است. اروگوئه با یک گل از جام جهانی حذف شد. حق الناس و حق الله یک چیز وحشتناکی است. بلیت نیست، می‌گویند فلان بازی را برو!

یک تیمی هست که جایش سخت است. یکی از داوران ما که چهار بازی قضاوت کرده است، سه بارش روی آن تیم بوده است. ایکس با ای، بی و سی بازی کرده و یک نفر داور بوده است. این برای داور و آن تیم بد است. تا اشتباهی به ضرر آن تیم ایکس کند و نتواند دیگر به آنجا برود، بازی‌های فلان تیم را سوت می‌زند.

* در کارگروه VAR از نظرات شما استفاده شد؟

دوره آقای عزیزی خادم پسرعمویشان خیلی لطف داشتند. با آقای ممبینی سه، چهار جلسه در خصوص VAR داشتیم. جزو کارگروه هستم. خودمان پیگیریم. در روزهای قبل هم قرار بود کلاس انجام شود و وسیله خریداری شود. متاسفانه تحریم‌ها خیلی مشکل ایجاد کرده است. اول فصل بعد بعید است که کمک داور ویدیویی داشته باشیم اما در فصل بیست و پنجم لیگ می تواند زیر نظر لیگ باشد.  

* به عنوان سوال آخر، اگر جانشین خداداد افشاریان به عنوان رییس کمیته داوران فدراسیون فوتبال شوید، اولین کاری که انجام می‌دهید چیست؟

قبل از اینکه رییس شوم اولین کارم بررسی این است که اصلاً چه چیزی از کمیته داوری می‌خواهند و دنبال چه هستند؟ از داوری فقط روزمرگی می‌خواهند یا برنامه؟  اگر بخواهم آنجا باشم باید جایگاه، بودجه من مشخص باشد هم اینکه کمیته داوران جزو کمیته‌های اصلی باشد. نیاز نباشد که ۶ ماه وقت بگیرم تا رییس فدراسیون را ببینیم یا نامه بزنم بگویند بودجه نداریم! قرار است کار انجام شود. همانطور که تیم ملی مهم است این دوستان هم مهم هستند. من نمی‌گویم عین تیم ملی ولی وقتی تیم ملی برنده می‌شود چه شور و شعفی ایجاد می‌شود. وقتی داوران ما در سطح بالا هستند سرمان را بالا می‌گیریم. حداقل در نتایج داخلی اینطور رقم نمی‌خورد و مردم درگیر مساله داوری نمی‌شوند.

منصوری: مشکل از تشکیلات است نه افشاریان/ آرژانتینی‌ها لاتین فحش می‌دادند و ما فارسی!

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا