عقبگرد آموزش عالی در پرورش هویت دانشجویان
هشت صبح: مریم محمدی- دانشجویان از سرمایههای مهم کشور محسوب میشوند که نقش موثری در کنشگری نسبت به مسائل روز جامعه خواهند داشت اما این روزها شاهد تزلزل و به عبارتی سردرگمی آنها در این فضا هستیم که ضعف سیستم آموزشی در پرورش هویت نوجوانان و جوانان بیتاثیر نیست.
“یا فندک من رو پیدا میکنی یا این دانشگاه رو به آتیش میکشم”
جمله نه یک بار بلکه صدبار در گوشم تکرار میشود، شاید اگر این جمله را در گوشهای از خیابان یا در پاتوقی در یک کافه و یا حتی در یک محیط عمومی دیگر به جز محیط دانشگاه میشنیدم، تا این حد فکرم را مشغول نمیکرد.
راهم بعد از مدتها به دانشگاهی که حدود ۶سال پیش از آن فارغالتحصیل شده بودم، افتاده است، بسیج دانشجویی دانشگاه برنامه کرسی آزاداندیشی با حضور یکی از چهرههای اثرگذار و از مسئولان اجرایی شهر ترتیب دیده است.
صندلیهای خالی سالن اجتماعات از صندلیهای اشغال شده توسط دانشجویان، پیشی گرفته است.
جملهای که در پلههای ورودی دانشگاه از دو دانشجوی پسر شنیده بودم مدام در پس ذهنم رژه میرود.
با خودم میگویم دانشجویی که دغدغهاش در حد فندک سیگارش تنزل پیدا کرده آیا علاقهای برای هجی الفبای “کرسی آزاداندیشی” برایش باقی مانده؟
به خودم نهیب میزنم که مگر میشود صرفا گفتوشنود دو دانشجو را به جامعه آماری بالایی تعمیم داد؟ و سعی میکنم امیدوارانهتر به ماجرا فکر کنم.
خیلی هم دور نمیروم و تصویر کنشگریهای دانشجویی در یک دهه گذشته را جلوی چشمانم میگذارم؛ همان زمانی که دانشجویان یک دانشگاه در قزوین با صدور بیانیهای حتی به انتصاب مدیران جهت میدادند، یا با ایفای نقش مطالبهگری به سراغ گروههای کارگری میرفتند و آنها را در احقاق حقشان یاری میرساندند.
داشت یادم میرفت، برخورد با زمینخواری و تغییرکاربریهای استان زرخیز قزوین هم که دیگر گل سرسبد مطالبهگری دانشجویان بود….اما اکنون چه بر سر اولویتهای سیاسی-اجتماعی و حتی فرهنگی دانشجویان آمده است؟ این تغییرات را نه تنها در گفت و شنود دو دانشجو بلکه با چنددقیقه نشستن در گوشهای از حیاط دانشگاه و زیر نظر گرفتن مراودات و رفتار سایر دانشجویان میتوان برداشت کرد.
در آسیب شناسی این موضوع باید کمی عقبتر برگردیم، یعنی آموزش و پرورش که بخش اعظمی از شخصیت افراد و هویت سیاسی-اجتماعی آنها در این نهاد شکل میگیرد. اما که طی سالهای اخیر در این حیطه در زمین بازی، به دشمن باختهایم!
بدون شک سیستم آموزشی کشور نیاز به بازنگری دارد و این مسئله امکان پذیر نیست مگر اینکه در ابتدای امر و انتخاب و پذیرش افراد در جایگاه معلمی به سمت شاخصههای اثرگذار علمی و هویت دینی و انقلابی برویم؛ بدیهی است که وقتی به یکباره دربهای آموزش و پروش به روی هزاران نیروی حق التدریسی باز میشود و قرار است فرزندانمان تحت تعلیم افرادی قرار گیرند که سطح علمی و عقیده آنها به درستی سنجیده نشده، مشاهده این بلبشوی فرهنگی و سیاسی در فضای دانشگاه دور از انتظار نیست.