سیاسی

شکایت آموزش و پرورش از سریال «افعی تهران» یک بازی پوپولیستی است؛ این‌ها خودشان به معلم ظلم می‌کنند

به گزارش هشت صبح و به نقل از انتخاب :

آموزش و پرورش از سریال افعی تهران با ادعا توهین به نقش معلم، شکایت کرده است. این رفتار دولت در مقابل این سریال، در فضای مجازی نتایج عکسی به باور آورد. پس از خبر این شکایت، عده قابل توجهی از کاربران در توییتر شروع به نوشتن خاطرات منفی خود از برخی معلمان و رفتار‌های تنش‌آمیز آن‌ها کردند که نوعی موضع‌گیری نسبت به آموزش و پرورش نیز بود.

محمدرضا نیک نژاد، کارشناس آموزش، درباره شکایت آموزش و پرورش از سریال افعی تهران به «انتخاب» گفت: این ها به دنبال اینکه یک حقوقی از معلم در پی این شکایت تأمین شود نیستند. کسی این رفتار‌ها را باور ندارد. کسی که با فضای آموزش و پرورش آشناست و گرفتاری‌های پرشمار و گره‌های کور آموزش را می‌داند، این داستان را از خنده دار هم پیش‌تر می‌بیند. حرکت آموزش و پرورش یک اقدام پوپولیستی بود. در چند ساعت اول این خبر یک فضایی در فضای مجازی ایجاد شده بود و عمده معلمان از این ماجرا خبر نداشتند. الان فضای عمومی معلمان کنشگر در فضای مجازی و مدرسه مثل همیشه انتقاد به آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش خودش به معلم ظلم می‌کند.

وی در ادامه در رابطه با رفتار‌های تنش‌آمیز در معلمان بیان کرد: بعد از این شکایت ورق برگشت. عموماً کسانیکه مثل من پیگیر اخبار آموزش و پرورش هستند، می‌دانند که معلم خوب و بد وجود دارد. کماکان معلمی وجود دارد که دانش آموزش را کتک می‌زند و حتی از سوءاستفاده جنسی معلم هم خبر‌هایی می‌شنویم چون معلمان هم بخشی از جامعه‌اند و با توجه به گستردگی فرهنگی و اجتماعی و جمعیتی‌شان، این اتفاقات بعید نیست. در هیچ کجای جهان شبیه این اتفاقات به صفر نرسیده است. باز هم می‌بینیم که با اسلحه به مدرسه در آمریکا حمله می‌کنند، یا در فرانسه، معلم دانش‌آموز را آزار می‌دهد. راه دفاعی برای معلمی که تنبیه می‌کند وجود ندارد. خود من در زمان معلمی‌ام هرگاه تنبیه بدنی دیدم، جلو آن ایستادم. البته کسی با تذکر من دست برنداشته‌اند. مثلاً معاونی داشتیم که نسبت به تنبیه کردن او اعتراض کردم اما پس از اعتراض من رفتارش بدتر شد. خود من هم به عنوان یک معلم بازنشسته که فضای معلمی را دوست دارم، در دوران راهنمایی و به صورت بی دلیل تنبیه شدم. هنوز هم که آن خاطره را به یاد می‌آورم قلبم به تپش می‌افتد و آن معلم را نبخشیدم.

او درباره نقش آموزش و پرورش در موضع‌گیری تقابلی جامعه نسبت به موضوع تنبیه معلمان اظهار داشت: اگر یک معلم از جایگاه خود و همکارش دفاع می‌کرد، بازتاب زیادی نداشت اما پذیرفتنی بود. مثلاً معلم اعتراض کند که معلم‌هایی داریم که خود را به آب و آتش می‌زنند تا دانش آموزشان خوب درس بخواند. متأسفانه خیلی از این رفتار‌ها بازتاب پیدا نمی‌کند. در مقابل وقتی یک رفتار تند صورت بگیرد اخبار آن بیشتر بازتاب پیدا می‌کند و باید هم بازتاب جدی داشته باشد. اگر یک معلم در مقابل این فیلم نظری می‌داد صحنه دیگری پیش می‌آمد. چون یک شکاف خیلی عمیق بین دولت و شهروندان وجود دارد، وقتی شکایت از سمت دولت بود، داستان برعکس شد. به خاطر رویارویی با حرف نا به جای آموزش و پرورش و این شکایت، مردم رفتار دیگری نشان دادند. از آن پس تعریف کردن ستم‌های معلمان در دوران تحصیل در فضای مجازی باب شد.

نیک نژاد درباره تغییر شرایط جامعه و نگاه به معلم بیان کرد: من مخالف شکایت هستم، جهان ما جهان تقدس زدایی است. معلم، پدر و مادر، روحانیت و… هیچکدام به واسطه شغل و جایگاه خود مقدس نیستند. با گسترش اینترنت و اطلاعات، معلم و خانواده در جایگاه دانای مطلق نیستند و این جایگاه تقدس می‌آفرید. در این فیلم نکته‌ای جالبی می‌گوید، مثلاً می‌گوید من پیرمرد سزاوار این رفتار نیستم، پیمان معادی می‌گوید ما سزاوار آن رفتار بودیم؟ هیچ بچه‌ای از لحاظ قانونی، عرفی و … سزاوار توهین و تحقیر نیست. به هر صورت، امروز معلمی هم که یک زمانی جایگاه اقتدار فرهنگی و اجتماعی و اخلاقی داشت، امروز آن جایگاه را ندارد. در هر حال داستان این شکایت نوعی بازی بود و شاید عده‌ای برای مخالفت با آن سریال و ایده‌های سیاسی دنبال شکایت بودند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا