زیان انباشته خودروسازان تا پایان پاییز گذشته، حدود ۲۲۳ همت اعلام شده/ وجود بیش از ۳۰ نهاد تصمیمساز برای صنعت خودرو، شبیه به چندتا شدن آشپز است که نهایتاً آش را یا شور میکنند یا بینمک

خصوصیسازی خودرو تبدیل به چالشی در این بازار شده است. تصور میشد که با خصوصیسازی میتوان چالشهای خودروسازان را حل کرد، اما تاکنون یک نگرانی دیگر هم به نگرانیهای قبلی خودروسازی در ایران اضافه شده است. بخش خصوصی یک جعبهی دربسته است که مشخص نیست چه برنامه و توانی برای بهبود وضعیت ایران خودرو و سایپا دارد.
به جهت بررسی موضوع فوق، گفتوگو کردیم با مسیح فرزانه،کارشناس و فعال صنعت و بازار خودرو که مشروح آن را در ادامه میخوانیم:
· خصوصیسازی سایپا به کجا رسید؟ چه کسانی نامشان مطرح است؟
در حال حاضر نام دو مجموعه کرمان موتور و هولدینگدان وان بیش از سایرین به گوش میرسد که سازمان خصوصیسازی مقرر کرده تا بیش از ۳۰ درصد از بلوک سهام ساپیا به بخش خصوصی واگذار شود و درفراخوان مزایده واگذاری این عدد از سوی سایپا ۴۲ درصد اعلام شده.
· زنجانی ادعا کرده که در سایپا بنز تولید میکند، این ادعا به چه منظور است؟
اگر قرار باشد مسیر خصوصیسازی به درستی طی شود این مسیر باید با نگاه جمعی و کارشناسی طی گردد که اگر این چنین نشود، نمونه همین رویه ۴ دهه اخیر خواهد بود که برخی از خودروها صرفاً بدلیل نگاه شخصی افراد تصمیم ساز در این حوزه وارد خط مونتاژ شدند یا واردتشان صورت گرفت، اما بدلیل عدم نگاه کارشناسی و محدود بودن عرضه و مشکلات تأمین قطعات پس از مدتی کوتاه از صحنه بازار کناررفتند. خاطرم هست وقتی دراواسط دهه ۸۰ با دایملر کرایسلر همکاریهایی داشتم، از آنجایی که آلمانها بسیار افراد محاسبهگر و باهوشی در صنعت هستند، روزی در دفتر الکساندر دیبولد قائم مقام شرکت در ایران از وی پرسیدم هدف شما از احداث خط مونتاژ مرسدس بنز E کلاس بصورت SKD یا همان قطعات نیمه منفصله با ایران خودرو چیست؟! صراحتاً پاسخ داد هدف ما ایجاد کردن ایران بعنوان یک پایگاه پایلوت برای صادرات مرسدس بنز به منطقه است…! با اینکه تحریمها در آن سالها به شدت کنونی نبود و فضای اقتصاد سیاسی بسیار بازتر بود نگاه من با سن کمم تعجب برانگیزبود… در نهایت همین تحریمها و عدم شناخت مکفی آلمانها از شرایط اقتصاد سیاسی ایران، سبب توقف فعالیت تاپ خودرو و توقف واردات مرسدس بنز به ایران و خداحافظی مدیران آلمانی از ایران شد و مشارکت ۵۱ درصد ایرانی و ۴۹ درصد آلمانی به پایان خط رسید. این مثال را برای شما زدم که عرض کنم واقعیت در حوزه صنعت خودرو و اقتصاد سیاسی چیز دیگری است.
· سایپا وضعیت بحرانیتری دارد یا ایران خودرو قبل از واگذاری؟
زیان انباشته خودرو سازان تا پایان پاییز گذشته حدود ۲۲۳ همت اعلام شد که حدود ۱۲۷ همت ایران خودرو، ۶۵ همت ساپیا و ۳۰ همت پارس خودرو بوده.
· سایپا در صورت خصوصیسازی در نخستین گام با چه بحران و یا فرصتی مواجه میشود
نخست زیان انباشته خود سایپا و پارس خودرو در دلش و معوقاتی که باید به قطعه سازان پرداخت شود. مورد دیگر اینکه خصوصیسازی درفضای بسته اقتصادی کشور و با وجود تحریمهای خارجی و داخلی و این فرمان غیر کارشناسی که در مدیریت صنعت خودرو و اقتصاد خودرویی وجود دارد به تنهایی کاری از پیش نمیبرد. تمام مواردی که عرض کردم مثل حلقههای یک زنجیر لازم و ملزوم هم هستند، در فضای تحریمی امکان جذب سرمایهگذاریهای خارجی و ایجاد بازار رقابتی اصلاً وجود ندارد و در چنین شرایطی توسعهای در این صنعت و تحولی دربازار رخ نمیدهد… اگر همه این فاکتورهای کلیدی کنار هم باشند اقتصاد و صنعت جایی برای نتیجهگیری یک شبه و کوتاه مدت نیست. این را نیز فراموش نکنید ما وقتی بیش از ۳۰ نهاد تصمیم ساز برای صنعت خودرو داریم شبیه چند تا شدن آشپز است که نهایتاً آش یا شور میشود یا بی نمک!
· خصوصیسازی سایپا چه اثری برخودروهایش در بازار دارد؟
اگر برپایه تغییراتی پیرامون بازشدن فضای اقتصاد کشور با دنیا و تغییر نگرش کلان در مدیریت صنعت خودرو کشور همراه شود منجرب به افزایش کیفیت و تکنولوژی میشود، اما به تنهایی در کوتاه مدت از نظر من سبب تغییرات شگرفی نخواهد شد و صرفاً در بروزرسانی محدود برخی مدلها و نگاههای بازاریابی و فروش و نحوه عرضه خدمات میتواند خلاصه گردد.