سیاسی

روزنامه جوان: اصلاح‌طلبان از همین‌ حالا اسم رمز تقلب و آشوب می‌دهند / آنها می‌دانند که نمی‌توانند با پزشکیان ساختار‌ها را زیرورو کنند، همچنان‌که با خاتمی و روحانی نتوانستند / فقط انتظار شکست او را می‌کشند تا دعوت به یک فتنه دیگر کنند

به گزارش هشت صبح و به نقل از انتخاب :

روزنامه جوان نوشت: رفتار انتخاباتی اصلاح‌طلبان بعد از احراز صلاحیت نامزد از قبل معرفی‌شده آنان، به‌واقع شگفت‌انگیز شد. اصلاح‌طلبان دقیقاً انتظار چه معجزه‌ای از نامزد خود دارند که این‌گونه به‌وجد آمده‌اند؟! این پرسشی بنیادین است که از دل سال‌ها تئوری‌پردازی آنان بیرون آمده است و ربطی هم به تشخیص شورای نگهبان ندارد زیرا آن‌ها اصولاً تشخیص‌ها و حتی اصل وجود این شورا برای ریاست‌جمهوری را فاقد وجاهت دموکراتیک می‌دانند. نظریه غالب منتسب به جریان روشنفکری و اصلاح‌طلبی در ایران این است که مهم نیست «چه کسی حکومت کند؟» (آن‌طور که افلاطون گفت) بلکه مهم آن است که «چگونه باید حکومت کرد؟» (آنطور که ۲۵۰۰ سال بعد پوپر گفت). پس اهمیتی ندارد که نامزد ما قدرت اجرایی را در دست بگیرد تا زمانی که نتوانیم ساختار‌ها را زیرورو کنیم. اکنون چه اتفاقی افتاده است که به این نتیجه رسیده‌اند که یک شخص می‌تواند فرضیه آنان را نجات دهد؟! و چگونه کار را در مرحله اول به‌نفع نامزد خود تمام‌شده می‌دانند؟ آیا این اسم رمز آشوب دیگری است؟!

امروز (سه‌شنبه) طبق وعده قرار است آقای عبدی در یادداشتی در روزنامه اعتماد بنویسد که «چرا باید به پزشکیان رأی داد.» آقای عبدی را از جهت فراوانی یادداشت‌هایی که در نقد وضع موجود می‌نویسد و در اغلب آن‌ها راهکاری هم ارائه نمی‌دهد و کشور را به این دلیل که مطابق میل او اداره نمی‌شود، در قعر فلاکت می‌بیند، می‌توان «سیاه‌نمای اعظم اصلاح‌طلبان» نامید. او هم معتقد به تغییر کلی ساختارهاست. اکنون چرا او رأی به پزشکیان را مهم می‌داند؟! اگر فقط از این جهت که پیروزی او مدیران بیکار اصلاحات را به سر کار بازمی‌گرداند، باید به او رأی داد (با آنکه بیشترشان در سطوح میانی همچنان بر سر کارند)، این چه ارتباطی به تغییر ساختار‌ها دارد؟ و اگر می‌دانند که نمی‌توانند با پزشکیان ساختار‌ها را زیرورو کنند، همچنان که با خاتمی و روحانی نتوانستند و فقط انتظار شکست او را می‌کشند ولی به دلیل دیگری از همین‌حالا پیروزی قطعی او را وعده می‌دهند، این دلیل چیزی نیست جز دعوت به یک فتنه دیگر!

آقای عبدی در نوشته‌ای مدعی شده است «اگر گمان رسمی این بوده که پزشکیان شانسی ندارد و فقط مشارکت را اضافه می‌کند، پیشنهاد می‌کنم فوری او را از بازی انتخاب خارج کنید تا خطای ۷۶ و ۹۲ تکرار نشود، چون به احتمال فراوان در دور اول تمام است.» گیریم که کار تمام شد، با یک «شخص» چگونه می‌خواهید سه دهه نظریه‌پردازی خود را در نفی اثرگذاری اشخاص بدون تغییر ساختارها، اصلاح کنید؟! آقای عبدی قبلاً نوشته بود که اصلاح‌طلبان با آدم درجه چندم خود رأی نمی‌آورند و بدون موافقت رهبری نیز آدم درجه یک آنان را شورای نگهبان تأیید نمی‌کند. اکنون اگر اصلاح‌طلبان و آقای عبدی بگویند پزشکیان آدم درجه یک ماست و، چون احراز صلاحیت شده حتماً با نظر رهبری بوده است، بطلان یک بخش بزرگ از ادعا‌های قدیمی آنان است و اگر بگویند پزشکیان آدم درجه یک ما نیست، باید توضیح دهند که چرا وقتی مدعی‌اند کمتر کسی حاضر است به نیروی درجه چندم آنان رأی دهد، حالا می‌گویند کار در مرحله اول تمام است؟! این فقط می‌تواند اسم رمز یک آشوب باشد! وقتی از همین‌حالا آقای عبدی و دوستان اصلاح‌طلب او می‌گویند کار تمام است، یعنی اگر نتیجه دیگری رقم خورد، حتماً نظام تقلب یا تخلف کرده است؟! آقای عبدی که نه مردم او را می‌شناسند (به‌گفته خودش) و نه احتمالاً او مردم را می‌شناسد، از کدام قوطی، رأی سه هفته دیگر مردم را بیرون کشیده است، مگر اینکه این یک اسم رمز و راهبرد انتخاباتی اصلاح‌طلبان باشد! دیروز نوشتم که در سیاست، هم تغییرات تدریجی داریم و هم تغییرات دفعی. ممکن است واقعاً آقای پزشکیان بتواند نظر مردم را جلب کند. برای انتخاب‌شدن او اگر روند‌های گذشته باقی مانده باشد، باید ۸۰ درصد مردم در انتخابات شرکت کنند. این یک دستاورد برای نظام است که فوق‌العادگی آن و ارزش آن قابل‌قیمت‌گذاری نیست. اما چه کسی می‌تواند با قاطعیت بگوید که روند‌های گذشته همچنان باقی است و رأی خاکستری این‌بار هم در سبد اصلاح‌طلبان می‌رود؟ و چرا با این قاطعیت می‌گویید «کار در مرحله اول تمام است؟!»

اکنون بیشتر روزنامه‌های اصلاح‌طلب برخلاف روزنامه‌های غیراصلاح‌طلب که با عکس یک‌اندازه هر شش نامزد به استقبال احراز صلاحیت‌ها رفتند، فقط با عکس بزرگ آقای پزشکیان به تبلیغ ایشان وارد شدند. در نوشته‌ها نیز تعجب خود را از اینکه شورای نگهبان همه نامزد‌های برآمده از کابینه مرحوم رئیسی را ردصلاحیت کرده و نامزد اصلاح‌طلبان را تأیید کرده، ابراز تعجب کردند. اما این کافی نیست. تعجب شما به چه درد مردم می‌خورد وقتی سه دهه است که شورای نگهبان را تخریب می‌کنید و هنوز هم چنین تخیلی دارید که «احتمالاً تأیید پزشکیان برای افزایش مشارکت بوده، اما [کورخوانده‌اند]ما در همان مرحله اول کار را تمام می‌کنیم!» واقعاً این همه تضاد و تناقض را چگونه با شجاعت کنار هم جمع می‌کنید؟

وقتی امریکا و اروپا با ارسال سلاح و امکانات به صهیونیست‌ها در کشتار ۴۰ هزار فلسطینی در یک زمان کوتاه مشارکت و سعی وافر کردند، بسیاری از اصلاح‌طلبان که یکصدسال فرضیه‌بافی جریان روشنفکری در تقدیس حقوق‌بشر غربی را می‌ستودند، با تعجب می‌گفتند «عجب! چرا پس این اروپا و امریکا اینچنین می‌کنند؟!» اگر مخاطبان این یادداشت در میان دانشگاهیان و نخبگان فکری رفت‌و‌آمدی داشته باشند، این تعجب را بسیار خواهند دید. اما تعجب از بطلان حقوق بشر امریکایی و انگلیسی و تعجب از اینکه شورای نگهبان راه را برای اصلاح‌طلبانی که چشم به غلبه آشوب داشتند، باز کرد و برای کسانی که مدعی ادامه راه دولت رئیس‌جمهور شهید بودند، بست، به‌چه‌کار مردم و به‌چه‌کار اندیشه‌ورزی می‌آید؟ اینجا عطاری نیست که دمنوشی را برای پادرد بدهید و، چون نفخ آورد، دمنوش دیگری را برای غلبه بر نفخ و، چون سودا افزود، دمنوش دیگری و، چون این یکی بلغم آورد، باز دمنوش دیگر!

نه‌فقط تعجب خالی اهمیتی ندارد بلکه انتظار می‌رود اصلاح‌طلبان برای دفاع از چندین دهه فرضیه‌سازی خود و آنچه در نشست خبری روز قبل از احراز صلاحیت‌ها گفتند که «هم باید آزادی انتخاب‌کردن داشت و هم آزادی انتخاب‌شدن» و انتخاب‌شدن را به‌معنی آزادی ورود هر کس به فعالیت‌های انتخاباتی عنوان کردند، بیانیه‌های صریح و شفافی در اعتراض به ردصلاحیت محمود احمدی‌نژاد صادر کنند! نمی‌شود از اینکه کسی مثل او در انتخابات نیست، و از اینکه رقبای دیگری هم نیستند، راضی باشند. این یعنی اندیشه‌ورزی در وقت رسیدن به قدرت، آسان ذبح می‌شود. 

این رفتار‌ها بیشتر از هرچیز نشان می‌دهد که اصلاح‌طلبان به اقلیت‌بودن خود باور دارند! اگر اکثریت هستید و مردم به شما اعتماد می‌کنند و اگر قدرت اقناع مردم و کشیدن آنان به عرصه انتخابات را دارید، دو هفته دیگر دندان روی جگر بگذارید و با رئیس‌جمهور منتخب اکثریت به کابین جشن و سرور بروید. چرا از همین‌حالا اسم رمز تقلب و آشوب می‌دهید، این رسم اکثریتی عاقل، هوشمند و متکی به خود نیست!

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا