در مناظره سوم نامزدها چه گذشت؟ / از گوشه نشینی قالیباف و فرورفتن زاکانی در لاک دفاعی تا گافهای جلیلی، تله گذاری پزشکیان برای «تانک اصولگرایان» و روند صعودی پورمحمدی
سرویس سیاسی «انتخاب»: مناظره سوم نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در روز یکم تیرماه ۱۴۰۳ در حالی برگزار شد که دو مناظره اول، انتظار مخاطبان را برآورده نکرده بود که البته عمده دلیل آن، نحوه برگزاری مناظره از سوی صداوسیما بود.
مناظره سوم نیز با همان شکل و شمایل مناظره اول و دوم برگزار شد با این حال، عملکرد نامزدها در این مناظره نسبت به دو مناظره اول، با تغییراتی همراه بود.
صداوسیما و کمیسیون تبلیعات
اینکه یک مناظره ۴ ساعت طول بکشد و وقت زیادی از آن هم به سوالات منفعلانه و بعضا عیرجدی کارشناسان منتخب صداوسیما و کمیسیون تبلیغات اختصاص یابد، طبعا هم حوصله مخاطب را سر میبرد و هم خود نامزدها را خسته میکند. در چنین فضایی، حتی حرفهای جدی هم کمتر دیده میشوند و شاید نتیجه چنین مناظره ای، کمکی به رای دهندگان نکند. همه اینها را باید در کنار این موضوع قرار داد که نحوه برگزاری مناظره از سوالات گرفته تا زمان برنامه و حتی دکور آن، اجازه نمایش تضارب آرا میان کاندیداها را نمیدهد؛ در واقع تقابلی بین آنها شکل نمیگیرد و به بیان دیگر، اصلا «مناظره»ای وجود نخواهد داشت. با این حال، در مناظره سوم نامزدها، چند تقابل دو به دو میان کاندیداها شکل گرفت که دلیلش عملکرد خود نامزدها بود نه نحوه برگزاری برنامه توسط صداوسیما.
زاکانی؛ فرورفتن در لاک دفاعی به جای حمله
علیرضا زاکانی که ظاهرا از مهمترین اصولگرایان علاقهمند به «مناظره به سبک صداوسیما» در کشور است، در دو دوره اخیر انتخابات، مناظره را محل مناسبی برای حمله به رقبای اصلاح طلب خود یافته است. او که از سوی شماری از اصولگرایان لقب «تانک انقلاب» را هم گرفته، ظاهرا بیشتر از خود انتخابات، به مناظرات آن علاقه دارد. با این حال، در مناظره سوم نامزدها، زاکانی که با واکنش غیرمنتظره پزشکیان و پورمحمدی مواجه شده بود، مجبور شد به جای حمله، این بار اندکی هم از خود دفاع کند و سرآخر، قولی داد که مشخص نیست بتواند آن را عملی کند.
در این مناظره، پورمحمدی، به طعنه درمورد پوششی بودن زاکانی سخن گفت و بدون نام بردن از او گفت: «حتی اسم این آقا را نمیبرم، چون او را نامزد جدی نمیدانم.» پزشکیان نیز خطاب به زاکانی گفت: «آقای زاکانی هم یک حرفهایی میزنند که لازم نیست جوابشان را بدهیم، چون همانطور که گفتند معلوم نیست که تا آخر هم بمانند.» این سخنان زاکانی را مجبور به دفاع از خود کرد. او با بیان اینکه «شما دارید با یک رییس جمهور صحبت میکنید.» در پاسخ به این سوال پزشکیان که پرسید «تا آخر میمانید دیگر؟» جواب داد: «حتماً؛ حتماً. حتما میمانم و نمیگذارم شما رئیس جمهور شوید.» قول زاکانی در حالی است که چند بار تاکنو سیگنال انصراف را بروز داده و اساسا در نظرسنجیها هم رای قبال توجهی ندارد. واقعیت آن است که زاکانی حتی در میان اصولگرایان هم نامزد جدیای تلقی نمیشود و آنها نیز او را صرفا به دلیل ایفای نقش پوششی برای سایر کاندیداهای خود میخواهند.
جلیلی؛ همچنان در حاشیه و درگیر گاف
سعید جلیلی مانند دو مناظره اول، نه حرف تازهای برای گفتن داشت و نه توان ایجاد دوقطبی با دیگر نامزدها را از خود نشان داد و نه حتی شور و هیجانی در مخاطب ایجاد میکرد. اظهارات او تکرار همان حرفهای کلی و بعضا نامفهومی بود که در مناظرههای دورههای قبل هم زده بود. جلیلی تقریبا در هیچ یک از مباحثاتی که بین نامزدها شکل گرفته بود، ظهور و بروزی نداشت. او درمورد موضوع گشت ارشاد هیچ نظری نداد. درمورد فیلترینگ هم از ابراز نظر خودداری کرد. در عوض تلاش کرد تا از وجه ایجابی در مورد این مسائل صحبت کند. مثلا گفت که «داریم یک مدلی را در جهان در حوزه زن عرض میکنیم که باعث شده جهان متحیر بماند.» و یا به جای فیلترینگ در مورد پیامرسانهای داخلی صحبت کرد و گفت که «بله و ایتا و روبیکا و باد صبا و… کار بزرگی انجام دادند و به آنها درود میفرستم.»
با این حال، در همین اظهاراتش یک گاف بزرگ هم داد. جلیلی خواست حجاب زن ایرانی را از زبان یک مستشار مشهور آمریکایی که در سالهای بعد از مشروطه به ایران آمد، تایید کند؛ به همین دلیل گفت که «مورگان شوستر ۱۰۰ سال پیش ۱۱ ماه در ایران بوده و از عظمت زنان محجبه و مسلمان میگوید و در کتاب خودش مینویسد باید به عزت زن محجبه ایرانی درود بفرستیم.» جلیلی، اما متوجه اصل ماجرا نشده بود. چراکه شوستر حجاب زنان ایرانی را یک محدودیت تعریف کرده بود و در واقع منظورش این بود که زنان ایرانی با وجود چنین محدودیت هایی، قابل تمجید هستند. حتی نام کتاب شوستر هم «اختناق در ایران» است که در آن گفته است: «آیا جا ندارد بر عزت زن محجبه ایران درود بفرستیم؟ زنی که همچنان اسیر سنتهای دستوپاگیراست، زنی که هنوز بازیچه میل و هوس مردان است، زنی که از همه فرصتهای تحصیل متناسب با آرمانهای امروزی محروم است، زنی که هنوز پاییده میشود و تودهنی میخورد و رانده میشود؛ با این همه از جام آزادیخواهی سیر مینوشد و سهم خود را به وطنش ادا میکند.»
قالیباف، تداوم سیاست گوشه نشینی
روش قالیباف در مناظرات در دوره کنونی ریاست جمهوری کاملا تغییر کرده. او در دو دوره قبلی مدام تلاش میکرد با حمله به رقبای خود، میدان مناظره را به دست بگیرد، اما به دلیل عدم تسلط او به بحثهای سیاسی و همین طور سخنور بودن رقبایش در دورههای قبلی، نه تنها هیچ توفیقی به دست نیاورد بلکه در نهایت در گوشه رینگ رفت و آرای خود را هم از دست داد. نمونه مشهور این سیاست قالیباف، حمله او به حسن روحانی در سال ۱۳۹۲ بود. قالیباف میخواست روحانی را متهم کند که با برخورد با دانشجویان در ماجرای کوی دانشگاه در تیرماه ۱۳۸۷ موافق بوده، اما با افشاگری روحانی و به کار بردن عبارت حمله «گازابنری» مواجه شد و همان جا، انتخابات را از دست داد.
امسال حواشی پیرامون قالیباف حتی بیشتر هم شده. علاوه بر ماجراهایی مانند املاک نجومی، امسال رقبای او، سوژههایی مانند اقدامات فرزندان قالیباف در خارج از کشور از سفر به ترکیه و خرید سیسمونی گرفته تا درخواست اقامت در کانادا را هم داشتند. در چنین شرایطی، قالیباف ترجیح داد تا با تغییر سیاست خود و عدم حمله به دیگران، آنها را هم از ضدحمله بازدارد. در واقع او تلاش میکرد تا کسی را تحریک نکند که علیهش حرفی بزند.
قالیباف این سیاست را در مناظره سوم هم ادامه داد. او در پاسخ به سوالات هم تلاش میکرد تا جانب هر دو طرف را بگیرد. مثلا در مورد حجاب گفت که «به گونهای عمل خواهم کرد که زنان در دو راهی قرار نگیرند؛ یا خانه دار باش یا رشد علمی.» یا درمورد فیلترینگ ضمن ابراز مخالفت با آن تاکید کرد که «سال ۱۴۰۱ البته بحثش جداست چراکه در همه جای دنیا امنیت اولویت دارد، ولی بقیه اوقات نباید اوضاع اینترنت این شکل باشد.»
قالیباف البته در مواردی مجبور به دفاع از عملکرد خود در مجلس و متعاقبا حمله به دولت روحانی هم میشد، اما تلاش میکرد در همین لحظات نیز سخنان تحریک آمیز بر زبان نراند. مثلا در مورد اینترنت به انتقاد از دولت روحانی پرداخت و گفت که «شبکه ملی اطلاعات را توسعه ندادید، ولی دولت سیزدهم و مجلس یازدهم این کار را کرد.»
به طور کلی به نظر میرسد شیوه قالیباف تا ایجا، مطابق نظر او پیش رفته. احتمالا در محاسبات تیم انتخاباتی قالیباف، او توان رای آوری بیشتری از جلیلی دارد و اگر تعداد آرا، چندان بالا نباشد، میتواند از پزشکیان هم عبور کند. با این محاسبات، سیاست قالیباف این است که آرای خاموش را برای به میدان آمدن و رای دادن به نفع پزشکیان تحریک نکند و از طرفی، حرف تندی هم علیه بدنه اجتماعی جبهه پایداری نزند تا بالقوه بتواند بخشی از آرای بدنه اجتماعی جلیلی را هم با خود همراه کند.
پورمحمدی؛ متفاوت، اما کم اثر
مصطفی پورمحمدی هم در مناظره سوم تلاش کرد تا مانند دو مناظره قبلی چهره میانه رویی از خود به نمایش بگذارد با این تفاوت که این بار به رقبای اصولگرای خود هم حمله کرد. او زاکانی را کاندیدای پوششی دانست و بدون نام بردن از او، اظهاراتش را فاقد اهمیت لازم برای پاسخ دادن دانست. از قالیباف هم به خاطر مسئولیتش در لایحه حجاب انتقاد کرد و گفت این لایحه را پس میگیرد؛ و از همه مهم تر، علیه جلیلی دست به افشاگری زد و عملا تایید کرد که جلیلی نمیخواسته موفقیت ایران در پیوستن به FATF به نام دولت روحانی تمام شود.
پورمحمدی همچنان چهرهای پرشور، فعال و صریح از خود به نمایش میگذارد، اما در نظرسنجیهای انتخاباتی رشد قابل توجهی نکرده است. شاید دلیل آن اشتراک مواضع او با دو کاندیدای دیگر یعنی قالیباف و پزشکیان باشد.
قاضی زاده؛ پوششیِ ناموفق
قاضی زاده هاشمی اگر در انتخابات گذشته چهرهای جدید برای عموم مردم به حساب میآمد در انتخابات فعلی یک چهره تکراری و بدون جذابیت شمرده میشود. او عملا در جریان مناظرات، اصلا توسط کسی شمرده نمیشود. رقبایش او را نامزد جدی تلقی نمیکنند به همین خاطر، پزشکیان و پورمحمدی حتی آن قدر برای او اهمیت قائل نیستند که جوابی را که به زاکانی دادند، به او هم بدهند. او در مناظره سوم مانند جلیلی، حجاب را دغدغه ندانست و فیلترینگ را هم اصلا به رسمیت نشناخت که درباره اش صحبت کند. قاضی زاده که در دو مناظره قبلی، بخشی از زمانش را به توجیه وعدههای چهار سال قبلش مانند حل سه روزه مشکل بورس اختصاص داده بود، در مناظره سوم، در ایفای نقش کاندیدای پوششی برای جلیلی هم کارایی چندانی نداشت؛ او نتوانست چالشی با رقبای جلیلی از جمله پزشکیان ایجاد کند و عملا نامزدی منفعل بود.
پزشکیان؛ این بار حمله به یک کاندیدای پوششی
مسعود پزشکیان که در دو مناظره اول به جای حمله به رقبایش تلاش کرده بود از وجه ایجابی، نظراتش را بیان کند، در مناظره سوم پس از آنکه اظهارات زاکانی را به دلیل پوششی بودن او، فاقد اهمیت لازم برای پاسخگویی دانسته بود، با او وارد یک مباحثه شد و توانست از او قول بگیرد که تا پایان انتخابات انصراف نمیدهد. قولی که زاکانی مجبور شد بدهد، عملا به زیان خود او یا اصولگراهاست؛ چراکه اگر انصراف دهد، به قولش عمل نکرده و اگر انصراف ندهد، ائتلاف اصولگرایان به چالش برمی خورد.
پزشکیان در تقابلش با زاکانی، به یک تناقض دیگر در گفتار و رفتار او هم اشاره کرد و گفت: «حجاب بانها را چه کسی در مترو میگذارد؟ معلوم نیست، اما الان از احترام به زنان سخن میگویند.»
رویکرد جدید پزشکیان در مناظره سوم به تقابلش با زاکانی محدود نماند. او در خصوص اظهارات نامزدهای حامی دولت رئیسی که به تعریف و تمجید از شرایط فعلی میپرداختند هم به کنایه گفت: «فکر کنم وضع خوب است پس، اینطور که توضیح میدهند.»
پزشکیان در این مناظره، رویکرد خود در دو مناظره قبلی یعنی موضع گیری شفاف درمورد مسائل فراگیر جامععه را هم ادامه داد. به طور مثال او صراحتا با فیلترینگ و همین طور برخورد با زنان به دلیل پوشش آنها مخالفت کرد.
چه کسی برنده شد؟
به نظر میرسد حتی اگر برنده مناظره سوم مشخص نباشد، بازنده آن تا حد زیادی مشخص است. سعید جلیلی هم حرف تازهای برای گفتن نداشت هم یک گاف بی مورد درمورد مورگان شوستر داد و هم پوششیهای او یعنی قاضی زاده و زاکانی نتوانستند کمک چندانی به او بکنند. به همین دلیل، شاید کسی بیشتر از جلیلی، از مناظره سوم ضرر نکرده باشد.
قاضی زاده و زاکان به دلیل آنکه یا انصراف خواهند داد یا رای چندانی ندارند، برنده یا بازنده بودنشان در انتخابات تاثیر چندانی ندارد. با این حال اگر قصد آنها کمک به کاندیدای نهایی شان یعنی جلیلی بوده، آنها را هم باید بازنده ممناظره سوم قلمداد کرد.
پورمحمدی حتی نسبت به دو مناظره اول هم نمود بیشتری در مناظره سوم داشت و احتمالا بتوتن او را یکی از برندههای مناظره دانست. هرچند در سطح جامعه آرای او طبق نظرسنجیها چندان جابجا نشده است.
قالیباف را هم به دلیل شیوهای که انتخاب کرده بود، نباید بازنده تلقی کرد. او تلاش داشت تقابل چندانی با رقبا شکل ندهد و آنها را تحریک نکند که موفق شد، اما در وجه ایجابی نتوانست عملکردی از خود نشان دهد که برای او رای آور باشد.
و سرانجام پزشکیان را هم باید در دسته برندههای مناظره قلمداد کرد. او یک بار زاکانی را در گوشه رینگ قرار داد و نسبت به دو مناظره قبلی، هیجان بیشتری در بدنه اجتماعی اصلاح طلبان برانگیخت.