خاندوزی: منفعت مردم برای شهید رئیسی خیلی اهمیت داشت – هشت صبح

به گزارش هشت صبح و به نقل از مهر :
به گزارش خبرگزاری مهر، قریب به دو دهه است که رهبر انقلاب برای محور کردن اقتصاد شعار سال را بر پایه مباحث اقتصادی و تولید اعلام میکنند، اما کمتر دولتها عزم خود را برای عملیاتی کردن آن جذم کردهاند و همچنان رهبری بر رونق به تولید تاکید دارند؛ دولت سیزدهم با وجود عمر کوتاهی که داشت، همتی بلند به کار گرفت تا بتواند به کمک مردم و اقتصاد ایران بیاید. اقتصادی که در آن سرمایهداری شکوفا شود و سرمایههای بسیاری جذب شود، مردم عادی نیز بتوانند سرمایههای اندک خود را رشد دهند و در نهایت سفره مردم رنگین شود، دولت تلاش میکرد تا زندگی مردم و جیب آنها را از سایه سنگین تورم افسارگسیخته نجات دهد، سید احسان خاندوزی وزیر امور اقتصادی و دارایی دولت شهید رئیسی با حضور در خبرگزاری مهر به چند پرسش کلیدی در رابطه با شیوه اداره امور اقتصادی کشور در سبک حکمرانی شهید رئیسی پرداخت است، بخش اول این گفتگو را در ادامه بخوانید.
شما حدود سه سال وزیر اقتصاد و دارایی در دولت شهید رئیسی بودید، رویکردهای رئیس جمهور در حوزه اقتصاد چگونه بود و دیدگاه شهید رئیسی چه حرکتی را در دولت شکل میداد؟
یکی از مهمترین سوالاتی که بارها و در طول دوران دولت -سیزدهم- پرسیده میشد نوع نگاهی بود که شهید رئیسی به مقوله اقتصاد داشتند و اساساً محور شعارها، اهداف و رویکردهای ایشان بود. برای ما که توفیق داشتیم مدتی در همراهی ایشان باشیم، به مرور زوایای نگاههای اقتصادی ایشان در مسائل مختلف بیشتر نمایان میشد.
ایشان نسبت به امکان حل مسائل اقتصادی ایران با تکیه توأمان بر ظرفیتهای داخلی و درونزایی اقتصاد و همچنین نگاه فرصت محور به تعاملات با همه کشورهای دنیا بسیار متعهد و ملزم بود. همه کشورهای دنیا به معنای وسیع کلمه نه فقط یکی دو کشور بلکه تمام شرکای تجاری و سرمایهگذاری و همسایگان ما؛ شهید رئیسی به این مقوله بسیار اعتقاد و ایمان داشتند.
تقریباً مسئلهای نبود که طرح شود و شهید رئیسی اصرار نکند که شما توأمان ظرفیتهای کشور و توانمندیهای متخصصان و مردم را فعال و به موازات از فرصتهای خارجی استفاده کنید و باور داشته باشید آن مسائل، قابل حل است. چنانچه در این بین کسی بهانه اینکه آمریکا ایران را تحریم کرده است یا مواردی شبیه این را اگر مطرح میکرد، شهید رئیسی اصلاً نمیپذیرفت که کار به این بهانه متوقف شود. البته میگفت باید مسائل خارجی و تحریم حل و فصل شود و دیپلماتها باید کار خودشان را انجام دهند اما هیچ مسئلهای از اقتصاد ایران را لاینحل جهت اینکه تحریم هستیم پس نمیتوانیم (نظیر رشد، سرمایهگذاری، تورم، بیکاری، صادرات و واردات و …) در منظومه فکری شهید رئیسی پذیرفته نبود.
به شکل بسیار جدی بر استفاده کردن از ظرفیتهای همه گروهها و اقشار و صاحب نظران -تاکید داشتند. بسیاری از مواقع -رئیس جمهور- نخبگانی را دعوت میکرد و حرف آنها را میشنید و نکاتی را یادداشت میکرد و حتی به ما که وزرای دولت بودیم یادآوری میکرد که از نظر کارشناسی افرادی که هیچ قرابت سیاسی یا گاهاً عقیدتی با شهید رئیسی نداشت نیز استفاده کنیم؛ بسیاری افراد بودند که به شهید رئیسی رأی نداده بود اما چون مساله کشور برای رئیس جمهور مهم بود که از تمام کسانی که برای حل مسائل اقتصادی ایران، ایده جدی داشتند و یا هر گروهی از مردم و فعالان اقتصادی که ظرفیتی داشتند، استقبال میکردند و تاکید داشتند که باید به همه آنها توجه شود و مشارکت داده شوند و بسیاری از مواقع خودشان با آنها تماس میگرفتند و به من میگفتند نظر یک کارشناس در یکی از جلسات یا یکی از مجلات یا رسانهها حاوی نکات قابل توجهی است و شما جزئیات بیشتری از این کارشناس جویا شوید که چه راه حلی در نظر دارد و مختصات کاری ما چیست و آیا میتوانیم این مسیر را دنبال کنیم؟ و حتی این کارشناس مشاور رقیب سیاسی شهید رئیسی در حوزه اقتصادی بود اما رئیس جمهور واقعاً به این نظرات اعتنا میکرد.
شهید رئیسی میگفت ما به عنوان دولت نمیتوانیم به مردم بگوییم که فلان مسئله را نتوانستهایم حل کنیم و تعبیر او این بود که ما دولت هستیم، ما حکومت هستیم و مردم پناه دیگری جز دولت ندارند، بنابراین حتماً باید راهکار پیدا کنید و هیچ بهانه و توجیهی برای اینکه نمیشود، نگذاشتند و نمیتوانیم وجود ندارد
نکته دیگر این مسئله بود که در اقتصاد، نظارت و پیگیری از سوی مسئولین امر یک رکن مهم و اساسی است و شهید رئیسی بارها میگفتند گاهی ۲۰ درصد هر کاری اتخاذ تصمیم درست و ۸۰ درصد موفقیت یک کار شیوه اجرا و پیگیری مستمر و خستگی ناپذیر در تحقق آن است؛ اساساً شهید رئیسی به این رویکرد صرف آزادسازی و رها کردن اقتصاد، بدون در نظر گرفتن تمامی ضوابط و شرایط و استفاده از سایر راهکارهای مکمل که آسیبها را کنترل کنند، قائل نبود. میگفت با شرایط خاص و تحریمی که اقتصاد ایران با آنها مواجه است باید تمام دستگاهها با همه توان و ظرفیتها، محقق شدن فرمایشات رهبری و قوانین مصوب را به طور جدی پیگیری کنند و خودشان مصداق بارز این نکته بودند؛ ما هر هفته دو مرتبه جلسات هماهنگی اقتصادی دولت را با رئیس جمهور برگزار میکردیم و خودشان مسائل را از یک یک آقایان وزرا میپرسیدند که چه اتفاقی راجع به موارد جاری و به طور مشخص مسائلی که در دستور کار بود، انجام شده است.
رئیس جمهور از کانالهای اطلاعاتی متفاوت اخبار را دریافت میکرد و اینطور نبود که یک وزیر بتواند رئیس جمهور را با اطلاعات خودش کانالیزه کند و از راهکارهای دیگر غفلت نمایند. فرض کنید وزیر جهاد کشاورزی راجع به اقلام سفره مردم گزارشی به رئیس جمهور ارائه میداد و یا وزیر صمت راجع به کالاهای صنعتی نظیر خودرو و امثالهم گزارشی ارائه میکرد؛ شهید رئیسی از روی برگهای که در دست داشت عرضه میداشتند که اطلاعی که به من رسیده است از دستگاه مربوطه منطبق با اعداد گزارش شما نیست و در برخی موارد تفاوتهایی دارد. یا میگفت که من در مجموعه مربوطه جلسهای داشتم و آنها نکته دیگری را مطرح کردند و آنچه شما گزارش میدهید بدان صورت نیست.
ورودیهای متعدد خبری و ارتباط مستقیم با مردم در سطوح بالای مسئولان دستگاههای اجرایی، وزرا و معاونین را مجبور میکرد که آنها هم باید با دقت و کسب اطلاع دقیق از جزئیترین سطوح دستگاه زیر مجموعه خود گزارشها را آماده کنند و نسبت به تعهد زمانی که در برنامهها دادهاند پایبند باشند زیرا در صورت تأخیر شدیداً مواخذه میشدند.
شهید رئیسی میگفت ما به عنوان دولت نمیتوانیم به مردم بگوییم که فلان مسئله را نتوانستهایم حل کنیم و تعبیر او این بود که ما دولت هستیم، ما حکومت هستیم و مردم پناه دیگری جز دولت ندارند، بنابراین حتماً باید راهکار پیدا کنید و هیچ بهانه و توجیهی برای اینکه نمیشود، نگذاشتند و نمیتوانیم وجود ندارد و به شدت در رابطه با زمانبندی که یک مسئله و مشکل کی حل میشود و چه مراحلی دارد -تاکید داشتند-.
در برخی از سفرهای استانی میگفتند که برای موضوعی که نیازمند مجوزی از یکی از شوراهای عالی است، شهید رئیسی میپرسید که این مجوز ظرف چند روز باید صادر شود. و پیگیر آن میشدند؛ رفتار رئیس جمهور کاملاً ناظر به نتیجه عملگرایانه بود.
نکته پایانی که میخواهم در این رابطه اضافه کنم این است که منفعت مردم برای شهید رئیسی خیلی اهمیت داشت؛ برخی اوقات اعضای دولت گزارش میدادند و شهید رئیسی میپرسید این کاری که میخواهید انجام دهید و یا پیشنهاد شما چه منفعتی به عامه مردم میرساند؟ آیا گره اصلی از مردم باز میکند و مشکل مردم کمتر میشود یا برای مردم دشواریهای بیشتری ایجاد میشود؟ اینها را چطور میخواهید برای مردم جبران کنید؟ برای مردم توضیح دهید که چرا دولت این کار رو انجام میدهد. پیگیریهای شهید رئیسی نه ناظر به یک گروه خاص بود نه پشتیبانان مالی و اقتصادی از گروهها و حتی خود دولت و نه به نفع جناح سیاسی پیروز در انتخابات؛ شهید رئیسی تمام این خط و خطوط و دستهبندیها را کنار میگذاشت و به دنبال این بود که کارهایی که پیش میرود چقدر برای عامه و اکثریت مردم منفعت ایجاد میکند و اگر مشکل ایجاد میکند چرا باید چنین طرحی را اجرا کرد؟ یا اگر راه گریزی ندارید برای جبران و ترمیم آن داشته باشید و برای مردم توضیح دهید که چرا باید در کشور چنین تصمیمی اتخاذ شود.
در یکی از جلسات دولت وقتی مطرح شد که یک تصمیم صحیح ممکن است منجر به این شود که یک گروهی از جامعه علیه دولت موضع بگیرند یا ناراضی شوند و یا منتقد ما شوند، یا زمانی که یکی از اعضا دولت میگفتند که آقای رئیس جمهور دولتهای پیشین این تصمیمها را در دوره دوم خود اتخاذ میکنند؛ شهید رئیسی گفت اگر منفعت مردم این کار است شما ملاحظهای نداشته باشید و نگران انتخابات ۱۴۰۴ من نباشید که مردم رأی میدهند یا نمیدهند اگر این کار درست است و به نفع اکثریت جامعه است بروید و آن را انجام دهید.
این قبیل مطالب در جلسات مطرح نمیشد که برنامه رسانهای کردن یا سخنرانی داشته باشند و بخواهد برای خوش آمد افکار عمومی سوت و کف زدن مخاطبان را کسب کنند اینها ویژگیهایی بود که خیلی کمک میکرد به ما مدیران اقتصادی که مسئلهای را مطرح کنیم و صحیح باشد، رئیس جمهور اختیارات و پشتیبانی لازم را انجام میداد.
از سوی دیگر متقابل به آن پشتیبانیها از ما، مسئولیتها را تمام و کمال طلب میکرد و بسیار دقت نظر داشتند که افراد در برابر حل کردن مشکلات چه عملکرد و کارنامهای دارند و اگر پیشرفت خوب نبود، هیچ تعارفی نداشتند و در صورت نیاز کابینه را ترمیم میکردند؛ صبر نمیکردند که چهار سال اول بگذرد و دوره بعد رئیس و یا وزیر دیگری معرفی شود. زمان را در معنای واقعی کلمه از دست نمیدادند و با مدیریتی که شهید رئیسی در کارها داشتند غیر از آن وجه خستگی ناپذیری، این جدی بودن در مسئله مدیریت زمان به سرانجام رسیدن کارها بود. این بدون تعارف بودن یکی از خصلتهای برجسته شهید رئیسی بود.
این رویکردهایی که به آنها اشاره کردیم قاعدتاً باید در خروجی عملکرد دولت سیزدهم خودشان را نشان دهند، مشخصاً به حوزه تورم و نقدینگی اشاره کنید، دولت سیزدهم چه خروجی و دستاوردی در این زمینه داشت؟
فهرست موارد بسیار زیاد است، اگر مجالی بود من اشاره میکردم به این موضوع که ما در چه شاخصهایی دولت را تحویل گرفتیم و با چه شاخصهایی تحویل داده شد. شما از تهیه مایحتاج اساسی مردم در نظر بگیرید تا شاخصهای اقتصاد کلان مثل رشد، بیکاری، صادرات و واردات همچنین تا شاخصهای مربوط به حوزه بیعدالتی و ضریب جینی و درصد جمعیت زیر خط فقر و امثالهم.
منش شهید رئیسی منجر شده بود به اینکه از دولت قبل انتقاد نکنیم که مردم ناامید نشوند؛ علی رغم اینکه سالهای بسیار دشواری پشت سر گذاشته شد ما در همه این شاخصها تقریباً حرکت رو به جلو و غیر قابل انکار داشتیم. در موضوع تورم در دولت شهید رئیسی دو دسته سیاست و تدابیر مد نظر بود؛ یک دسته تدابیر اصلاح بنیادین تورم بود که هدف آن کاهش سرعت موتورهای خلق تورم بود.
به طور مشخص بیانضباطیهای پولی، بانکی و نقدینگی از یک طرف و از سمت دیگر هم بیانضباطیهای مالی و بودجهای و آنچه که از ناحیه دولت منجر به ایجاد تورم میشد کنترل شد و بخش دیگر هم مسئله کنترل نوسانات ارز به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر تورم در سالهای پس از تحریم مورد توجه بود.
شاید سالی را به اندازه ۱۴۰۲ پیدا نکنیم که شاخصهای اقتصاد کلان مولد تورم از جمله کنترل نقدینگی و عدم استقراض خزانه از بانک مرکزی و امثالهم اینقدر منضبط سختگیرانه محقق شده باشد
در کنار این موارد برخی مسائل موضعی، بخشی و موقت مطرح بود یعنی برای برخی از کالاهای خاص به ویژه آنهایی که در سبد مصرفی مردم نقش پررنگی داشتند، ستاد تنظیم بازار و نقشی که معاون اول ایفا میکرد که به طور هفتگی آن موارد جزئی مورد توجه بود که بخش به بخش بازار را رصد میکردیم و برای آن چاره میاندیشیدیم اگر کمبودی بود، تولید را افزایش دهیم و همینطور واردات را تنظیم کنیم به ترتیبی که با تنظیم موقت بازار نتیجه افزایش قیمتها را نداشته باشیم و تورم ایجاد نشود که ثمره این را در همان ماههای اول دولت سیزدهم شاهد بودید که دولتی که با تورم نقطه به نقطه بیش از ۵۹ درصد اعلامی بانک مرکزی، امور را تحویل گرفته بود؛ ظرف هفت ماه نخست کار خود بیش از ۲۰ درصد تورم نقطه به نقطه را کاهش داد.
علی رغم همه اتفاقاتی که سال ۱۴۰۱ در همه کشورهای دنیا پس از بحران غذا، غلات و کالاهای اساسی تورم ایجاد کرد ما توانستیم اثرات آن را تا حد منطقی و معقولی مهار کنیم؛ گرچه سیاستهای حذف ارز ترجیحی و پس از آن نابسامانیهای ارزی پس از اغتشاشات سال ۱۴۰۱ این سال را مجدد به یک سال تورمی تبدیل کرد اما بلافاصله با اصلاحی که شهید رئیسی در سیاستها و تیم بانک مرکزی برخی از اجزا انجام داد مجدد در سال ۱۴۰۲ تا تابستان ۱۴۰۳ که دولت تحویل شد، مجدد مسیر تورمی به نقطه پایینتری نسبت به ۱۲ ماه قبل خود برگشت. همچنین شاخص تورم تولید کننده نزول بیشتری داشت. شاید سالی را به اندازه ۱۴۰۲ پیدا نکنیم که شاخصهای اقتصاد کلان مولد تورم از جمله کنترل نقدینگی و عدم استقراض خزانه از بانک مرکزی و امثالهم اینقدر منضبط سختگیرانه محقق شده باشد.
دولت با چهل و نیم درصد رشد نقدینگی کار خود را شروع کرد اما اوایل سال ۱۴۰۳ به نرخ رشد نقدینگی ۲۷ درصد رسید که سرعت کاهش رشد نقدینگی بسیار محسوس و جدی بود. در رابطه با عدم انضباط مالی دولتهای قبل با سیاستهای سختگیرانه سازمان برنامه و بودجه وزارت اقتصاد و دارایی به بخش انضباط بودجه کمک میکردیم، برای اولین بار در تاریخ دولت سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ را پشت سر گذاشت بدون آنکه خزانه دولت ریالی از بانک مرکزی استقراض داشته باشد، کار خود را به سرانجام رساند. دولت تمام منابع خود را ذیل حساب واحد خزانه جمع کرد و اجازه نداد شرکتهای دولتی بریز و بپاش داشته باشند و حسابهای فرعی که قبلاً آنها را اظهار نمیکردند را به طور کلی مسدود کرد و مدیریت یکپارچه را پیاده سازی کرد.
این موارد در کنار مسئله کنترل نرخ ارز پس از آن جهشی که در پایان سال ۱۴۰۱ رخ داد و متأسفانه نرخ ارز به حوالی ۵۰ هزار تومان برای هر دلار رسید و حتی در برخی روزهای خاص به ۵۶ و ۵۷ هزار تومان رسید و مجدد به زیر ۵۰ هزار تومان کاهش یافت، پس از آن مقطع بانک مرکزی با اقدامات مؤثر و کسب اشراف بر الگوریتم کنترل ارز کانالهای تلگرامی و کنترل رمز ارزها و با تکیه بر این الگوریتم جدید و حمایت سایر بخشهای دولت و سازمان برنامه از آن، بسیار توانمند شد که همگی منتج به این شد که در سال ۱۴۰۲ هیچگونه جهش نوسانی خارج از تغییرات متعارف اقتصادی را شاهد نبودیم.
در سال ۱۴۰۳ حتی در فقدان رئیس جمهور و ترورهایی که در کشور صورت گرفت همینطور پس از عملیات نظامی وعده صادق که پاسخ اسرائیل را دادیم همه این دوران به لطف خدا ثبات بر بازار ارز و نرخ تورم در شش ماهه نخست سال ۱۴۰۳ حاکم بود رکوردی را بر جای گذاشت که اگر در شرایط دیگری همچون کشور دیگری و یا دولت دیگری رخ میداد اینها بهانههای خوبی بود که تورم جهش یابد و قیمت ارز بالا رود اما واقعاً همان پلتفرم دوره شهید رئیسی برای بانک مرکزی مانع هرگونه تنش و وارد کردن شوک جدید به اقتصاد ایران شد.
محدودیتهای بودجه و منابع یکی از مشکلاتی است که دولت فعلی نیز راجع به آن سخن میگوید، دولت سیزدهم در این زمینه چه اقداماتی انجام داد تا این مسئله در خروجی عملکرد دولت، اقتصاد و معیشت مردم چندان خود را نشان ندهد؟
به نظرم خوب است برخی نکات را یادآوری کنم تا -اگر- در حافظه مخاطبان شما نیست و یا چندان برجسته نیست اینطور گمان نکنند که مسئله کسری بودجه موضوعی است که امسال با آن مواجه هستیم. دولت شهید رئیسی زمانی بر سر کار آمد که همزمان با سوم شهریور ماه و رأی اعتماد وزرا از مجلس، حقوق مرداد ماه کارکنان دولت پرداخت نشده بود، یعنی سیام مرداد و سی و یکم گذشته بود و اول شهریور ماه پرداختی کارکنان دولت انجام شده بود. یعنی دولت از پرداخت حقوق در مرداد ماه ناتوان بود و فشار کسری بودجه از همان روز اول بر دولت شهید رئیسی برای هدفمندی یارانهها وجود داشت. خاطرم هست اولین جلسه که هنوز کابینه از مجلس رأی اعتماد نگرفته بودند و شهید رئیسی این جلسه را با سازمان برنامه و بودجه و اعضای ستاد اقتصادی دولت تشکیل داد. این جلسه در سی و یکم مرداد ۱۴۰۰ با محور کسری بودجه دولت تشکیل شد درست زمانی که وزرا درگیر رأی اعتماد از مجلس بودند و تشکیل آن هم به دلیل جدی بودن موضوع بود که بیش از ۷۰ درصد کل ظرفیت انتشار اوراق برای آنکه بتواند از این طریق از مردم پول جمع کرده و بودجه را اداره کند، در همان ۵ ماه اول سال ۱۴۰۰ استفاده شده بود و بخش اعظم مجوز ارزی ۸ میلیارد دلار واردات کالاهای اساسی در همان ۵ ماه اول استفاده شده بود و دولت در سال ۱۴۰۰ با بودجه مواجه بود که نسبت به سال قبل با جهش شدید در هزینههای دولت سازمان برنامه و بودجه رخ داده بود. یکباره هزینههای دولت در سال ۱۴۰۰ حدود ۵۰ درصد افزایش یافته بود. برخی این افزایش هزینهها را سیاسی تلقی میکردند حتی اگر نخواهیم وارد آن تحلیلهای سیاسی شویم، شرایط بسیار دشوار بود و به یاد دارم اولین مجوزی که از شورای هماهنگی سران سه قوه دریافت کردیم به این منظور بود که سقف ۸ میلیارد دلار واردات کالای اساسی را که قبلاً اشاره کردم بیشتر آن از ابتدای سال انجام شده بود، میخواستیم برای نیمه دوم سال فکری کنیم تا موضوع کالای اساسی مردم روی زمین باقی نماند. همچنین ۵۰ هزار میلیارد تومان برای انتشار اوراق که ظرفیت این انتشار تا پایان مهر به پایان رسیده بود را پیگیری کنیم به معنایی که دولت میبایست تا ۵ ماه پایان سال بدون ظرفیتها کار خود را ادامه میداد. جدیت شخص رئیس جمهور و تیم اقتصادی و سازمان برنامه، وزارت اقتصاد و دیگر اجزای دولت به این نحو بود که به سمت چاره کردن موضوع بروند و این باعث شد حقوقها سر موعد خود در شهریور پرداخت شد، ظرفیتهای کمیته منابع را در وزارت اقتصاد فعال کردیم، سازمان برنامه نیز بخشهای مرتبط را فعال کرد، وزارت نفت در مورد خریداران جدید نفت ایران فعال شد و در یک اقدام جمعی نیمه دوم سال ۱۴۰۰ تقریباً بدون هیچ مشکلی در تأمین منابع مالی دولت به سرانجام برسد.
درست است که دولت توانسته بود کسری بودجه را مرتفع کند اما بیش از آن فعال شدن بقیه ظرفیتهای اقتصادی دولت در این مسیر حائز اهمیت بود. هر جایی که میتوانست برای دولت کسب درآمد کند فعال شده بود و در ظرفیتهای خفته و بلااستفاده، اقدامات جدی صورت گرفت
درست است که دولت توانسته بود کسری بودجه را مرتفع کند اما بیش از آن فعال شدن بقیه ظرفیتهای اقتصادی دولت در این مسیر حائز اهمیت بود. هر جایی که میتوانست برای دولت کسب درآمد کند فعال شده بود و در ظرفیتهای خفته و بلااستفاده، اقدامات جدی صورت گرفت. دولت سیزدهم در همان ماههای اول شروع به کارش نه تنها باید مسئله تأمین بودجه کارکنان دولت راه حل و فصل میکرد، نه تنها ظرفیتهای استفاده شده برای واردات کالاهای اساسی را مقابل خود داشت و باید برای آن تدبیر میکرد بلکه میراثدار ۵۴ هزار میلیارد تومان تنخواهی بود که در ابتدای سال دولت از بانک مرکزی استقراض کرده بود و باید تا پایان سال بازپس میداد. اسفند همان سال مانند سال قبل نه تنها بدهی دولت افزایش پیدا نکرد زیرا از محل ارز ۴۲۰۰ تومانی که از سال ۹۹ بدهی دولت بانک مرکزی را با عدد بزرگی افزایش داده بود و بعد از آن چاپ پول صورت گرفته بود؛ بلکه دولت توانست تصفیه تنخواه خود برابر ۵۴ هزار میلیارد تومان را با بانک مرکزی انجام دهد. شهید رئیسی زمانی از بین ما رفت که ریالی از بابت خزانهداری به بانک مرکزی بدهی نداشتیم.
ویدئو این بخش از گفتگو را در ادامه ببینید: