اقتصادی

حذف کامل مازوت‌سوزی به شرایط مطلوبی از نظر تأمین گاز و برق نیاز دارد، اما با توجه به وضعیت ناترازی گاز، این امر در کوتاه‌مدت دشوار به نظر می‌رسد / ظاهر مساله آسان به نظر می‌رسد، اما در عمل قطعی‌های مکرر برق می‌تواند منجر به افزایش نارضایتی‌های عمومی شود / اگر سریعا در حوزه صنایع و نفت گاز سرمایه گذاری‌های عظیمی صورت نگیرد بزودی وارد کننده گاز خواهیم شد

به گزارش هشت صبح و به نقل از انتخاب :

ناترازی انرژی وارد مراحل سخت و جدیدی شده است، قطع برق در چند فصل و کمبود گاز نشان می‌دهد سرمایه‌گذاری لازم صورت نگرفته است.

 

به جهت بررسی موضوع فوق، «انتخاب» گفتگویی انجام داده با شهیر محمدنیا،کارشناس انرژی که در ادامه می‌خوانیم:

 

میزان ناترازی برق و گاز کشور چه میزان است؟

 

تولید برق و گاز در ایران طی سال‌های اخیر با محدودیت‌های جدی مواجه بوده است. بخش عمده برق در ایران از نیروگاه‌های حرارتی تولید می‌شود که به سوخت‌های فسیلی وابسته هستند. افزایش مصرف داخلی و نیاز به حفظ صادرات انرژی، به‌ویژه به کشورهای همسایه، باعث شده که فشار مضاعفی بر زیرساخت‌های انرژی وارد شود.

 

– برق: در تابستان ۱۴۰۳، توان عملی نیروگاه‌های ایران حدود ۶۱ هزار مگاوات بوده است، اما میزان نیاز به برق با اوج‌گیری دمای هوا و افزایش مصرف به بیش از ۷۸ هزار مگاوات رسید و کشور با کسری ۱۷ هزار مگاواتی مواجه بود. ناترازی برق معمولاً منجر به خاموشی‌های برنامه‌ریزی‌شده یا اضطراری در برخی مناطق می‌شود که تأثیرات قابل‌توجهی بر صنایع و زندگی روزمره مردم دارد.

 

– گاز: در حوزه گاز نیز با توجه به نیازهای بالا در فصول سرد، میزان مصرف خانگی و صنعتی به‌شدت افزایش می‌یابد. پیش‌بینی می‌شود که در زمستان ۱۴۰۳، ناترازی گاز به ۲۵۰ میلیون مترمکعب در روز برسد. این میزان ناترازی، به‌ویژه در فصل سرما، دولت را مجبور به اولویت‌بندی بین مصارف خانگی و صنعتی می‌کند، که می‌تواند به تعطیلی برخی صنایع منجر شود.

 

از دلایل اصلی ناترازی انرژی در ایران می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

 

۱. رشد سریع مصرف داخلی: افزایش جمعیت و مصرف بی‌رویه به‌ویژه در حوزه‌های صنعتی و خانگی و هدر رفت بخش قابل توجهی ار انرژی در مصرف خانگی به دلیل عدم وجود الگوهای معماری مناسب و ارزان بودن انرژی.

 

۲. کاهش بهره‌وری زیرساخت‌ها: نیروگاه‌ها و خطوط انتقال برق و گاز در ایران نیازمند به‌روزرسانی هستند، و بخش بزرگی از انرژی به‌دلیل فرسودگی زیرساخت‌ها تلف می‌شود. این در حالی است در بازار سرمایه و بازار نیز همیشه کمترین استقبال برای صنایع بوده است و دلیلش نیز بیش از حد مظلوم بودن این صنعت استراتژیک و مهم است. . عدم سرمایه‌گذاری کافی به دلیل مشکلات اقتصادی و تحریم‌ها، توسعه زیرساخت‌های انرژی و‌دستوری بودن این صنعت از نرخ خوراک تا تعرفه های فروش منجر به ایجاد معضلات بزرگ و عدم جذابیت این صنعت برای سرمایه گذاری بخش خصوصی شده است و در واقع یکی از اصلی ترین قربانی های اقتصاد دستوری صنعت نیروگاهی کشور است

 

۳ ،وابستگی زیاد به سوخت‌های فسیلی: سهم انرژی‌های تجدیدپذیر در تولید برق بسیار پایین است که می‌تواند در بلندمدت مشکلات زیست‌محیطی و اقتصادی ایجاد کند.

 

و در عمل هیچ شاهد هیچ برنامه ریزی و حرکت سیستماتیکی در این مسیر نیستیم.

 

 آیا دولت می‌تواند عدم مازوت‌سوزی را ادامه دهد؟

 

مازوت‌سوزی، اگرچه یکی از گزینه‌های تولید برق در ایران است و بصورت سنتی در پیک های مصرفی گاز از این روش برای پوشش ناترازی استفاده شده است، اما به دلیل آلودگی شدید زیست‌محیطی با انتقادات زیادی روبه‌رو است. حذف کامل مازوت‌سوزی به شرایط مطلوبی از نظر تأمین گاز و برق نیاز دارد، اما با توجه به وضعیت ناترازی گاز، این امر در کوتاه‌مدت دشوار به نظر می‌رسد.

 

۱. افزایش فشار بر منابع گازی: برای جبران عدم استفاده از مازوت، نیاز به تأمین گاز بیشتری برای نیروگاه‌ها خواهد بود. با توجه به ناترازی گاز در کشور، تأمین این نیاز اضافه می‌تواند دشوار باشد. فراموش نکنیم که در حوزه صنایع و نفت گاز نیز با ابرچالش های بزرگی روبرو هستیم و اگر سریعا در این بخش سرمایه گذاری های عظیمی صورت نگیرد بزودی وارد کننده گاز خواهیم شد.تخمین  زده می شود  صنعت نفت و گاز نیازمند سرمایه گذاری حداقل ۱۰۰ میلیارد دلاری است که بتواند در اینده هم کفاف نیازهای مصرفی داخلی را بدهد و هم صادرات نفت را حفظ و افزایش دهد. 

 

۲. هزینه‌های اقتصادی: هزینه‌های تولید برق از مازوت نسبت به برخی منابع دیگر کمتر است، و در شرایط محدودیت‌های مالی، دولت ممکن است چاره‌ای جز استفاده از آن  نداشته باشد که این موضوع میتواند پیامدهای زیست‌محیطی زیادی به همراه داشته باشد اگرچه دولت در تلاش است تا میزان مازوت‌سوزی را کاهش دهد، اما در صورت عدم تأمین سوخت جایگزین، احتمالاً ناچار به بازگشت به این روش در فصول سرد خواهد بود. چون ظاهر مساله آسان به نظر میرسد و در عمل قطعی های مکرر برق میتواند منجر به افزایش نارضایتی های عمومی شود و تبعات امنیتی به خود بگیرد عینا مانند موضعی که در مورد بنزین با آن روبرو هستیم.

 

 افزایش مصرف و کاهش تولید چه میزان در یک‌سال اخیر بوده است؟

 

رشد مصرف انرژی در ایران بسیار سریع‌تر از ظرفیت تولید است.

 

این رشد مصرف دلایل مختلفی دارد، از جمله افزایش جمعیت، توسعه شهرنشینی، ارزان بودن انرژی و اتلاف فراوان آن و رشد صنایع. در سال گذشته، مصرف گاز به‌طور متوسط ۴.۸ درصد و مصرف برق ۸ درصد افزایش داشته است.

 

کاهش تولید و محدودیت‌ها

 

کاهش تولید انرژی در ایران به دلایلی مانند فرسودگی زیرساخت‌ها، کمبود سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نوین و چالش‌های اقتصادی داخلی مرتبط است. برای مثال، برخی نیروگاه‌های حرارتی به دلیل مشکلات تعمیر و نگهداری و عدم دسترسی به قطعات جدید، با کاهش راندمان مواجه شده‌اند. همچنین در صنعت گاز، تأخیر در توسعه میادین جدید و مشکلات تأمین تجهیزات موجب شده که توان تولید گاز با رشد تقاضا هم‌خوانی نداشته باشد.

 

جالب است بدانید بخش بسیار قابل توجهی از برق تولیدی نیروگاه ها در مسیرهای مستهلک شده انتقال هدر می رود و صرفا اصلاح و بهینه سازی این بخش نیازمند میلیاردها دلار سرمایه گذاری است.

 

تداوم ناترازی برق و گاز در ۵ سال پیش‌رو ما را به چه نقطه‌ای می‌رساند؟

 

تداوم ناترازی برق و گاز می‌تواند پیامدهای متعددی برای ایران در میان‌مدت و بلندمدت داشته باشد:

 

۱. افزایش خاموشی‌ها: در صورت عدم بهبود تولید، احتمال وقوع خاموشی‌های گسترده در تابستان‌ها و زمستان‌ها افزایش  خواهد یافت و شاهد چالش های بسیار جدی خواهیم بود

 

۲. کاهش رشد صنعتی و تولیدی: صنایع وابسته به انرژی مانند فولاد و پتروشیمی بیشترین آسیب را خواهند دید و این امر منجر به کاهش اشتغال و درآمدهای ارزی کشور خواهد شد. بیش از شصت درصد صنایع ما صادرات محور و کامودیتی محور هستند که مهم ترین مصرف کننده انرژی های گاز و برق هستند و حتی در مقطع فعلی نوسانات میزان خوراک لطمات زیادی به حاشیه سود این شرکت ها وارد کرده است و البته دولت در بودجه ۴۰۳ در یک اقدام حمایتی قیمت نرخ خوراک را افزایش نداد و با تعرفه های سال گذشته اعمال خواهد کرد

 

۳. افزایش هزینه‌های زیست‌محیطی و بهداشتی: استفاده از مازوت و سوخت‌های سنگین به دلیل افزایش آلاینده‌ها هزینه‌های بهداشتی و زیست‌محیطی قابل‌توجهی به کشور تحمیل خواهد کرد.

 

۴-افزایش وابستگی به واردات انرژی: اگرچه ایران یک کشور غنی از منابع انرژی است، اما ممکن است به واردات برخی منابع انرژی نیاز پیدا کند، که وابستگی اقتصادی و سیاسی کشور را افزایش خواهد داد و همانطور که بیان شد توسعه بخش نفت و گاز نیازمند چند عامل مهم است اول سرمایه گذاری عظیم که در مقطع فعلی دولت پتانسیل چنین مخارجی ندارد و حتما باید از سرمایه کذاری خارجی استفاده شود و هم‌ نیازمند فعالیت شرکت های خارجی پیشرفته که هر دو عامل نیز به دلیل تحریم های گسترده و ریسک ها فراوان ژئوپولتیکی قابل دستیابی نیستند.

 

نکته آخر

 

برای مقابله با بحران ناترازی انرژی، دولت و بخش خصوصی باید با برنامه‌ریزی جدی و سرمایه‌گذاری هدفمند به‌دنبال راه‌حل‌های پایدار باشند. مواردی که می‌تواند به بهبود وضعیت کمک کند عبارت‌اند از:

 

۱. سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر: منابعی مانند خورشید و باد پتانسیل زیادی دارند که می‌توانند نیازهای کشور را به‌صورت پاک و پایدار تأمین کنند.

 

۲. افزایش بهره‌وری انرژی: با بهینه‌سازی مصرف انرژی در صنایع و بخش خانگی می‌توان از افزایش مصرف جلوگیری کرد. و  سعی کند با فرهنگ سازی سیستماتیک و بیان شفاف و ساده مشکلات یک نهضت ملی برای مقابله با این‌ابر چالش ایجاذ کند که کار بسیار دشواری است

 

۳. توسعه زیرساخت‌های انتقال و توزیع انرژی: نوسازی خطوط انتقال و کاهش اتلاف انرژی در شبکه می‌تواند کمک شایانی به کاهش ناترازی کند. توسعه این بخش نیازمند اصلاحات ساختاری اقتصادی است و با ایجاد اصلاحات این صنعت جهت سرمایه گذاری بخش خصوصی جذاب گردد. بر خلاف صنعت نفت و گاز در این حوزه هم سرمایه گذاران بخش خصوصی و داخل میتوانند وارد شوند و هم در بحث توسعه با چالش های فنی کمتری مواجه هستند و‌مشکل اصلی عدم سرمایه گذاری در این صنعت فقط عدم جذابیت در بازدهی سرمایه گذاری است.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا