سیاسی

حالا نوبت کار است… – هشت صبح

به گزارش هشت صبح و به نقل از مهر :

خبرگزاری مهر، محمدمهدی رحمتی، مدیرمسئول گروه رسانه‌ای مهر: هفته نفس‌گیر بررسی صلاحیت وزیران پیشنهادی به پایان رسید و همه اعضای هیئت وزیران با رأی نمایندگان مجلس تأیید شدند. این اتفاق ۲۶ سال پس از کابینه نخست محمد خاتمی یعنی دولت هفتم افتاد. نکته جالب آنجا است که در آن زمان هم دولت در اختیار اصلاح طلبان قرار گرفته بود و مجلس پنجم در دست اصولگرایان بود هرچند آن روز و تا پیش از دوم خرداد ۷۶ تفکیک اصلاح طلب اصولگرا در چهارچوب سیاسی کشور متداول نبود؛ ولی نمی‌توان مشابهت شرایط سیاسی میان دولت و مجلس را در این دو دوره انکار کرد. اما چه دلایلی موجب می‌شود که برخلاف انتظار در زمان بیشترین فاصله سیاسی میان دولت و مجلس رأی اعتماد کامل به هیئت دولت داده شود؟

نقش تنظیم‌گری رهبر انقلاب

از زمان تأیید صلاحیت نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری این بحث وجود داشت که که تأیید صلاحیت پزشکیان با ورود و اعلام نظر مقام معظم رهبری بوده است و او فرصت حضور در رقابت انتخاباتی را یافته تا همبستگی اجتماعی افزایش یابد و در کنار آن زمینه مشارکت بیشتری فراهم شود. در فرایند انتخاب، معرفی به مجلس و بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی نیز گفتگوهای غیر رسمی مبنی بر مشورت رئیس جمهور با مقام معظم رهبری مطرح بود. اما نطق امیرحسین ثابتی در مخالفت با وزارت عباس عراقچی و اشاره او به نادرست بودن استناد بر تأیید حضرت آقا برای تأیید صلاحیت یک وزیر مسئله را در رسانه‌ها و فضای عمومی مطرح ساخت. البته موضوع به اینجا ختم نشد و رئیس جمهور هم در نطق پایانی خود در دفاع از کابینه و برای تاکید بر صلاحیت وزرای پیشنهادی چندین مرتبه به تأیید مقام معظم رهبری یا استقبال ایشان از وزرا اشاره داشت. اما به راستی نقش رهبر انقلاب در فرایند انتخابات ریاست جمهوری و تشکیل دولت چگونه بوده است؟

تردیدی نیست که بر مبنای قانون اساسی رهبری وظیفه هدایت قوا و ارائه راهبردهای کلان و نظارت بر آنها را بر عهده دارد. از همین رو مشورت با ایشان در سطوح تصمیم ساز حاکمیت امری مورد نیاز برای سیاست گذاری و اجراست. طبیعی است که شورای نگهبان در مورد شاخص‌های اثرگذار بر صلاحیت قوه مجریه و مقننه با رهبری مشورت کنند و باز هم منطقی است که رئیس جمهور در انتخاب هیئت دولت که نقش اساسی در پیشبرد راهبردهای کشور دارند نظر رهبری را جویا شود. اگرچه مشی حضرت آیت الله خامنه ای در دوره رهبری به ویژه طی سال‌های اخیر که عنوان نموده‌اند نفیا یا اثباتا در مورد حضور افراد در رقابت‌های انتخاباتی اعلام نظر نمی‌کنند این بوده و بر آن پایبند مانده‌اند؛ اما آنچه نباید فراموش کرد آن است که علی رغم آنچه جبهه اصلاحات به ویژه در سه سال گذشته بر روی آن تاکید داشت و رهبری را مانع حضور و کنش سیاسی خود می‌دانست نه تنها شرایط اینگونه پیش نرفت بلکه رقبای آنها را از میزان حمایت انجام شده گله‌مند ساخته‌است. البته نگارنده معتقد است هر دو سوی این رفتار بیشتر از آن‌که ناشی از تحلیل درست سیاسی باشد به دلیل احساس ناشی از بازماندن از دستاوردهای سیاسی مورد انتظار است. برای مثال برخی از اصلاح طلبان از یک سو رهبری را متهم می‌سازند که در هیچ شرایطی حاضر به تسامح و سازش درون حاکمیت نیست و در عین حال در مورد این انتخابات معتقدند که رهبری بر اساس مصالح تغییر فضای سیاسی و میدان دادن دوباره به آنها را در دستور کار قرار داده است که این یک تناقض است.

از سوی دیگر گروهی از کنشگران سیاسی اصولگرا که مرزبندی انقلابی بر اساس سیاست‌های انقلاب و رهبری را اولویت و دلیل حضور خود در عرصه سیاست می‌دانند نیز در مواقعی که به آنچه درست می‌پندارند دست پیدا نمی‌کنند تلاش می‌کنند تا با فاصله گذاری میان دفتر رهبری و ایشان یا فروکاستن نقش مشورتی رهبر انقلاب، سیاست مد نظر خود را مشروعیت ببخشند. به نظر می‌رسد هر دوی این رویکردها نادرست و موجب گسست اجتماعی نامطلوب است.

رهبر معظم انقلاب همان‌گونه که در مشی حکومتی ایشان بوده‌است اولاً از دولت مستقر همواره حمایت کرده‌اند و علاوه بر آن، خارج از جهت‌گیری‌های سیاسی فرصت حضور جریان‌های مختلف، با اندیشه‌های متفاوت را در چارچوب انقلاب اسلامی مورد نظر داشته‌اند. در مورد کابینه آقای دکتر پزشکیان به نظر می‌رسد چند اتفاق همزمان این موضوع را تقویت کرده است. اول شرایط خاص سیاسی کشور پس از شهادت آقای رئیسی و لزوم استقرار سریع دولت جدید دوم فضای قطبی شده سال‌های اخیر که در صورت عدم ورود رهبری و ایجاد انسجام، منجر به انسداد سیاسی در کشور می‌شد. سوم شخصیت صادق و برونگرای رئیس جمهور که از هماهنگی با ایشان و بیان آن ابا ندارد و آن را به عنوان یکی از ویژگی‌های مثبت دولت خود بر می‌شمارد که به آن بیشتر خواهم پرداخت.

مشی پزشکیان و مشرب عارف

مسعود پزشکیان در سخنرانی‌هایش بارها بر نقش رهبری در تأیید صلاحیت خود و ضرورت وفاق و اجماع در تشکیل دولت تاکید کرده است. او یک اصلاح طلب است و بر همین اساس ایده‌ها و همفکرانی دارد که آنها را برای تشکیل دولت و پیشبرد اهداف کشور مناسب‌تر می‌داند اما در عین حال واهمه‌ای از بیان اینکه در انتخاب اعضای کابینه‌اش تلاش می‌کند تا نظرات رهبر معظم انقلاب و طیف‌های سیاسی مختلف را اساس توانمندی‌هایشان در نظر بگیرد، ندارد.

او در سخنرانی‌های خود همواره بر کنار گذاشتن اختلافات برای رسیدن به آینده بهتر تاکید کرده است و هرچند برخی منتقدان این سبک او را ناشی از عدم اشراف به مسئولیت ریاست جمهوری می‌دانند؛ اما فارغ از میزان توانمندی، به نظر می‌رسد در بیان باورهای حکمرانی اش اهل تعارف نیست و به باور خود عمل می‌کند. همین رفتار سیاسی صریح و از نگاه برخی ساده انگارانه و یا در غلبه بر پیچیدگی‌های سیاسی کشور مؤثر بوده و اعتماد بیشتری را به خود جلب نموده است. نباید فراموش کرد که پزشکیان برای ورود به مجلس ۵ دوره از حوزه انتخابیه خود رأی گرفته است و بارها در جلسات رأی نمایندگان به وزرا حضور داشته است و سازوکارهای سیاسی درون مجلس را نیز خوب می‌شناسد. حتماً در چند روز گذشته این تجربه نیز به خوبی به کار او آمده است.

هر چند حضور محمدرضا عارف در ۷۲ سالگی این شائبه را ایجاد می‌کند که آیا این سیاستمدار قدیمی می‌تواند آنگونه که در دهه ۵۰ زندگی خود پرتلاش ظاهر شده، به امور دولت بپردازد؛ اما در هفته‌ای که گذشت تجربه و آرامش او در کنار وزرای پیشنهادی، همراهی مؤثری برای جلب نظر مجلس را به دنبال داشت. موفقیت در انتخاب کابینه و اخذ تأیید آنها اولین گام مشترک رئیس جمهور و معاون اولش بود. باید دید آیا در حوزه اجرا این ترکیب پاسخگو خواهد بود؟

قالیباف اکنون رئیس مجلس

دور اول انتخابات مجلس دوازدهم که به دلایل مختلف با اقبال قطعی مردم به جریان سنتی اصولگرا همراه نبود و پشت سر گذاشته شدن قالیباف توسط برخی رقبایش در حوزه انتخابیه تهران، این تردید را به وجود آورد که آیا او می‌تواند جایگاه ریاست مجلس دوازدهم را به دست آورد؟ شاید او انتظار نداشت که پس از دور اول حضورش در مجلس اینگونه با رقبای جدی درون جریانی که خود را مستقل از بزرگ‌ترهای حامی او می‌دانند مواجه شود. اگرچه در نهایت برآیند انتخابات و رایزنی‌های سیاسی او را به کرسی ریاست رساند ولی صحنه‌ای دیگر از رقابت را برای او روشن کرد که نمی‌تواند به آن بی‌توجه باشد. شاید به همین دلیل بعد از مشخص شدن ترکیب نهایی مجلس و انتخاب قالیباف به عنوان رئیس به نظر می‌رسد سبک مدیریت او در مجلس با تغییراتی همراه بوده و اتفاقاً اقتدار مسئولیتی بیشتری را در اداره جلسات بروز می‌دهد.

ورود او به عرصه رقابت‌های ریاست جمهوری نیز موجب شد تا با چالش‌های اختلاف در جبهه اصولگرایی بیشتر مواجه شود و ضرورت ایجاد اجماع در اداره کشور و پرهیز از موضع‌گیری‌هایی که به افراطی شدن رفتار سیاسی در جامعه منجر می‌شود را بهتر درک کند. البته قالیباف امروز و پس از انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری حتماً فرصت ریاست بر مجلس را مغتنم‌تر می‌شناسد و بر نقشی که می‌تواند در آینده جریان‌های آتی داشته باشد بهتر واقف است شاید همین دلیل قالیباف را در همراهی با کابینه پیشنهادی پزشکیان و ایجاد فضای تعامل بیشتر مجلس و دولت جدی‌تر ساخت.

آنچه مشخص است سبک اداره او در مجلس چهاردهم همزمان با اقتدار بیشتر فرصت هماهنگی و یکپارچگی بالاتری را به وجود آورده است و دولت پزشکیان را در تأیید وزرای پیشنهادی یاری داده است.

همراهی حداکثری نمایندگان

بی تردید مجلس دوازدهم در مواجهه با کابینه پیشنهادی رئیس جمهور علی رغم آنکه به لحاظ سیاسی با دولت قرابت نداشت همراه و همدل ظاهر شد. درک و پیگیری امر ملی در میان نمایندگان که بر اساس خواسته‌ها و اولویت‌های استانی و منطقه مربوط به خود انتخاب می‌شوند همواره یک مسئله متعارض بوده است. اغلب نمایندگان بر اساس شعارها و وعده‌های مربوط به حوزه انتخابی خود توسط رأی دهندگان برگزیده می‌شوند و طبیعی است که باید پاسخگوی وعده‌های ارائه داده شده باشند. این مسئله به ویژه زمانی که طیف سیاسی دولت با نماینده مجلس همراه نباشد سختی‌های مضاعفی دارد.

نمایندگان مجلس دوازدهم، در همراهی با دولت و تسهیل استقرار سریع‌تر آن حداکثر همراهی را داشتند. هر چند از همان ابتدای معرفی وزرا به مجلس فضای همراهی مشهود بود اما رأی آوردن همه وزیران امری قابل پیش‌بینی نبود. فرصتی که این مجلس در اختیار دولت قرار داده است از دو جنبه قابل توجه می‌نماید. نخست آنکه مجلس اعتماد حداکثری خود را به اعضای دولت در اجرای برنامه‌های کشور در راستای پیشرفت ایران نشان داده است و از اعمال سلیقه خود در امور اجرایی پرهیز کرده است که این امری ارزشمند و نشان دهنده درک امر ملی و رشد سیاسی است. از سوی دیگر برای اثبات این همدلی برخی مرزهای سیاسی خود را شکسته و حتی برپاره‌ای از رفتارهای سیاسی خارج از قاعده تعدادی از وزرا چشم پوشی کرده است. طبیعی است که نمایندگان مجلس بیش از امر اجرا باید پاسخگوی رأی دهندگان در خصوص رعایت چهارچوب‌های سیاسی جریان فکری خود باشند و از این منظر هم نمایندگان پذیرفته‌اند تا هزینه همدلی با دولت برای پیشرفت کشور را از سرمایه سیاسی خود بدهند.

ارائه و رایزنی وزرای پیشنهادی

در کنار موارد فوق الذکر نباید از نحوه ارائه و رایزنی وزرا در مجلس غافل شد. به نظر می‌رسد اعضای هیئت وزیران دولت چهاردهم یکی از موفق‌ترین دوره‌های بررسی در مجلس را پشت سر گذاشتند. اغلب آنها در ارائه‌های کمیسیون‌های تخصصی و یا رایزنی با نمایندگان مؤثر در حوزه تخصصی خود یا صحن مجلس توانستند به گونه‌ای عمل کنند که بر خلاف پیش‌بینی‌ها حمایت نمایندگان در ثبت نام برای سخنرانی به عنوان موافق نیز فراتر از انتظار بود و جایگاه آنها را برای روز رأی‌گیری تثبیت شده‌تر نمود.

هرچند برخی رایزنی‌ها ممکن است موجب زد و بندهای نامطلوب در آینده کار اجرایی شود اما این امر نباید وزرا را از ارائه تصویر درست از خود و برنامه‌هایی که دارند ابا دارد. می‌توان گفت از این حیث نیز در مجلس و کابینه پیشنهادی با تجربه موفق جدیدی مواجه بودیم.

این فرصت حداکثری

تأیید همه وزرای دولت چهاردهم یعنی فرصت تلاش همه جانبه برای پیشرفت کشور و افزایش همبستگی اجتماعی، اگرچه گروهی از اصلاح طلبان تلاش کردند تا این کابینه را باخت جمهوریت و معامله سیاسی رئیس جمهور با مجلس و حاکمیت بنامند اما اغلب آنها تصور این همراهی حداکثری را نداشتند. برخی از رسانه‌های وابسته به آنها نیز تا روز پیش از اعلام صلاحیت‌های ریاست جمهوری جامعه را در یک بن‌بست قطعی تصویر می‌کردند و به ناآگاه پس از تأیید صلاحیت دکتر پزشکیان به یک رقابت سیاسی جدی برای به دست آوردن دولت وارد شدند. این‌گونه واکنش‌ها اگرچه در یک رفتار سیاسی منسجم و مسئولیت پذیر، پذیرفته نیست! اما می‌بایست برای یک هدف بالاتر از آن عبور کرد. حاکمیت و اصولگرایان نشان داده‌اند که ظرفیت این از خود گذشتگی را دارند. حالا نوبت دولت چهاردهم است که این فرصت کم نظیر را قدر بداند و از سرمایه اجتماعی ایجاد شده استفاده حداکثری نماید. به نظر می‌رسد مسعود پزشکیان و کابینه او اهمیت این موضوع را خوب درک می‌کنند. ما هم امیدواریم

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا