حاشیه نگاری خبرنگار مهر از دیدار نوروزی رهبر انقلاب – هشت صبح

به گزارش هشت صبح و به نقل از مهر :
به گزارش خبرنگار خبرگزاری مهر- محسن صمیمی: تهرانیها میدانند شهر چقدر باید خلوت باشد که ۱۰ دقیقهای از حوالی میدان ۹ دی در اتوبان نواب تا خیابان فلسطین جنوبی بروی.
از خانه که خارج میشوم تقریباً هیچ سر و صدایی در خیابانها نیست و حتی آفتاب هم هنوز از کوههای شرق تهران بالا نیامده.
برخلاف سکوت و خلوتی کل تهران اما خیابان ولیعصر را که بالا میروی از جامی به بعد انگار خبرهایی است. در خیابان آذربایجان جای پارک نبود و چند صد متر بالاتر خیابان فلاحزادگان که یک سرش به فلسطین منتهی میشود یک جای پارک تقریباً خوب گیر آمد.
مردم با شکلهای مختلف فوج فوج به سمت پایین خیابان فلسطین در حال حرکتاند. پسر جوانی با لباس محلی لری اما بیشتر چشم نوازی میکند.
ساعت ۶:۱۰ صبح است و ساعت ۶:۳۰ همراه جمع دیگری از دوستان رسانه از درب کشور دوست وارد محوطه بیرونی حسینیه میشویم. صف نسبتاً طولانی شکل گرفته و هر کسی سعی میکند زودتر وارد شود تا جای بهتری در حسینیه گیرش بیاید.
همان ورودی محوطه پدری با کت و شلوار سرمهای با سه فرزندش (یک دختر و سه پسر) در حال بستن سربندی با طرح چفیه به پیشانیهایشان هستند.
ساعت ۷:۱۰ دقیقه بالاخره وارد حسینیه شدم. سه ساعت تا دیدار باقی مانده و نصف حسینیه پر است؛ اما یکی از تفاوتهای این دیدار با دیدارهای قبلی این است که جایگاه همیشگی سخنرانی رهبر انقلاب حالا محل قرائت قرآن است و ایشان قرار است در بالای جایگاه ایراد سخن کنند. خوش به حال آنهایی است که عقب تر هستند و راحتتر میتوانند مقتدایشان را ببینند. این اولین سخنرانی عمومی رهبر انقلاب در سال ۱۴۰۴.
اطرافم یک نفر روحانی جوان پر انرژی نشسته که ظاهراً از اسلامشهر آمده و یک جانباز با پای مصنوعی که ظاهراً کشتی گیر بوده یا هنوز هست. این را از گوش شکسته و جثه آماده اش میشود فهمید.
آن روحانی جوان به یکی دو نفر از نفرات جلوترش به شوخی میگوید: من به صف اول هم راضیم. بعد میپرسد: اهل کجایید؟
نفر جلویی که کمی هم خجالتی به نظر میرسد جواب میدهد: بله؛ اهل سنندج و ساکن تهرانیم. شما از کجا آمدهاید؟
روحانی جواب میدهد: از اسلامشهر.
دوستش که پشت من نشسته از دور بلند میگوید: اول سالی روز خوبیه ولی اگه انگشتر آقا رو هم بتونیم بگیریم روزمون ساختهست.
یکی از همانها که از کردستان آمدهاند عکس کوچکی اندازه نصف کف دست در دست دارند که یک طرفش عکس رهبر انقلاب است. مدام بالا میبرند تا بالاخره در قاب لنز یکی از عکاسها قرار بگیرند. معلوم است از قبل حسابی روی همین عکس کوچک حساب کردهاند؛ یکی از عکاسها یکی دو فریم عکس میگیرد.
آذینبندیهای حسینیه امام خمینی همیشه جلب نظر میکند چون متولیان حسینیه به فراخور برنامهها و مراسمها تزئینات حسینیه را تغییر میدهند. برای این مراسم اسماً متبرکه الهی انتخاب شده. از منتها الیه سمت راست تا دور تا دور حسینیه.
حوالی ساعت ۷:۴۰ گروهی از نوجوانان با لباسها و شالهای یک دست سبز رنگ وارد میشوند و در منتها الیه سمت راست حسینیه یکجا مینشینند. ظاهراً قرار است سرود بخوانند.
سه نفر قاری جوان گوشه سمت چپ حسینیه قرآن به دست با هم هماهنگی میکنند. تقسیم کار میکنند که کدامشان از کدام آیه تا کدام آیه بخواند. ساعت ۸:۱۳ دقیقه قرائت جز بیستم قرآن کریم با حضور این سه قاری جوان آغاز میشود.
حوالی ساعت ۸:۳۰ گروه متحدالشکل دیگری با پیراهنهای مشکی و کت و شلوارهای سرمهای وارد صحن میشوند و در یک گوشه کنار هم مینشینند. این گروه نیز قرار است تواشیح بخوانند.
هر برنامهای یک مجری میخواهد و وقتی نجمالدین شریعتی وارد حسینیه میشود همه گمان میبرند که امروز این برنامه با اجرای نجم الدین برگزار خواهد شد. یوسف سلامی خبرنگار صدا و سیما هم لحظهای آرام و قرار ندارد و با مردم و معدود مسئولان حاضر در حسینیه گفتگو میکند.
یک روحانی از مسئولین دفتر رهبر انقلاب هم در حال هماهنگی جزئیات برنامه است و در این بین خوش و بشی هم با نجمالدین شریعتی و یوسف سلامی میکند.
برنامه بیشتر مردمی است و برخلاف برخی دیگر از دیدارها کمتر مسئول در آن میبینیم ولی سردار حسنزاده فرمانده سپاه تهران شاید اولین مسئولی است که ۵ دقیقه مانده به ساعت ۹ وارد حسینیه میشود.
همین دقایق است که نجمالدین شریعتی پشت تریبون قرار میگیرد و با ذکر مقدماتی گروه تواشیح محمد رسول الله را به قابل جایگاه فرا میخواند. میخوانند: یا مقلب القلوب والابصار…
بعد از پایان تواشیح مجری دوباره پشت تریبون قرار میگیرد و گروه سرود نینوا را که از شهر ری آمدهاند فرا میخواند.
یک خانم و یک آقا دختران و پسران نوجوان عضو گروه سرود را هماهنگ میکنند و نظم میدهند. «من مردونه پای این هدفم ثابت قدمم یا حیدر یا حیدر یا حیدر…»
همزمان که این گروه سرود در حال اجرا هست دقیقاً روبرویشان دو پسر بچه و یک دختر کوچک، همانها که با پدرشان حین ورود به حسینیه سربند چفیهنشان که سرشان میبستند، بلند شده بودند و به طور هماهنگ همخوانی میکردند.
نجمالدین شعری با مضمون انتظار میخواند: مژدهای دل که مسیحا نفسی میآید…
یکی از بین جمع بلند میشود و ندا سر میدهد: یا حجت بن الحسن عجل علی ظهورک. همه همراهی میکنند.
نجم الدین ادامه میدهد؛ سال ۱۴۰۳ نگوییم بگوییم سال «هزار و چهار صد و غم» و «هزار و چهارصد و سختی». بعد همه اتفاقات سخت ۱۴۰۳ از شهادت شهید رئیسی تا جنایات رژیم صهیونیستی و ترور شهید هنیه، یحیی سنوار و سید حسن نصرالله را مرور میکند.
ساعت ۹:۲۵ دقیقه است. مجری محسن عرب خالقی مداح اهل بیت را به پشت تریبون را میخواند. عرب خالقی با این بیت شروع میکند:
آمد بهار و فصل زمستان تمام شد
سرمای سینه سوز فقیران تمام شد…
بعد او هم به اتفاقات و سختیهای ۱۴۰۳ در شعرش اشاره میکند. شعرش حماسه دارد و کوتاه آمدن مقابل دشمنان و ظالمان را تقبیح میکند:
سال هزار و چهارصد و درد هم گذشت
سال شهادت دو سه تن مردم گذشت
حاضرین ابیات خوانده شده توسط عرب خالقی را خیلی تحسین میکنند.
به مقاومت یمنیها اشاره کرده و میگوید:
اسلامشان علی است که محو خدا شدند
بی اعتنا به عربده کدخدا شدند
جمعیت یک صدا ندا سر میدهند: مرگ بر آمریکا.
مسئولین هم کم کم وارد میشوند. سمت چپ حسینیه حجت الاسلام رحیمیان و سردار سرلشکر جعفری کنار هم نشستهاند. امیر سرتیپ خلبان نصیرزاده که حوالی ساعت ۹:۳۰ وارد شده کنار سردار جعفری مینشیند و دقایق طولانی با هم گفتگو و خوش و بش میکنند.
سردار رادان فرمانده فراجا هم کنار وزیر دفاع نشسته.
جمعی از مسئولین هم در طرف مقابل حسینیه قرار دارند. برای مثال کولیوند رئیس جمعیت هلال احمر و چمران کنار هم نشستهاند و محسنی اژهای رئیس قوه قضائیه و زاکانی شهردار تهران نیز نزدیک هم هستند.
بعد از اشعار عرب خالقی حالا نوبت حاج مهدی سماواتیاست. حاج مهدی با زیارت امین الله شروع میکند و دقایقی چند نیز روضه میخواند تا حوالی ۵ دقیقه مانده به ساعت ۱۰؛ یعنی وعده دیدار.
یکی دو دقیقه مانده به ساعت ۱۰ سردار حاجیزاده، سردار نقدی و حجت الاسلام حسین طائب با هم وارد حسینیه میشوند. فرمانده نیروی هوافضای سپاه در جلوی صف و روی زمین بین مردم مینشیند. همین حین سردار سلامی فرمانده کل سپاه هم وارد میشود.
رأس ساعت ۱۰. رهبر انقلاب با صدای حیدر حیدر جمع این انتظار را پایان میدهند.
حیدر حیدرها هنوز ادامه دارد. رهبر انقلاب که حالا مقابل دیدگان همه هستند، اشاره دستی به نجمالدین شریعتی مجری برنامه که حالا رخ به رخ جایگاه قرار گرفته میکنند تا با هماهنگی مجری سخنرانی شروع شود.
نجمالدین ۲۰-۳۰ ثانیه بعد از ابراز احساسات حاضرین، با یک بسمالله الرحمن الرحیم و عرض سلام به رهبر انقلاب فضا را مهیای آغاز سخنرانی میکند.
رهبر امت به عید نوروز و نگاه معنوی مردم به آن اشاره میکنند و تقارن عید نوروز امسال و شبهای قدر را مورد اشاره قرار میدهند. دیگر خبری از همهمه در حسینیه نیست و همه سراپا گوش هستند؛ مخصوصاً بخشهای ابتدایی بیانات که حاوی نکات عمیق معنوی است.
اما بیانات که به بخش پاسخ رهبر انقلاب به موضعگیریهای آمریکاییها و اروپاییها در روزهای اخیر میرسد، مخصوصاً آنجا که تاکید دارند آمریکاییها هرگز با تهدید به جایی نخواهند رسید، الله اکبر حاضرین، فضای حسینیه را پرشورتر میکند.
در روزهای اخیر آمریکاییها تمام تلاششان را کردهاند که ترس از جنگ را در فضای رسانهای کشور و منطقه غالب کنند؛ رهبر انقلاب در این بیاناتشان برخی دسیسهها و فضاسازیهای غلط همچون نیابتی بودن برخی نیروهای منطقهای همچون مجاهدین یمن را پاسخ قاطع میدهند.
در حدود ۴۱ دقیقه ایشان بسیاری از نقشههای شوم این روزهای دشمنان را نقش بر آب میکنند و در عین حال شعار سال جدید را که سرمایهگذاری برای تولید است مورد تبیین قرار میدهند.
سخنرانی ایشان که با چند دعا تمام میشود همه به یکباره به پا میخیزند و به مرادشان ابراز ارادت میکنند.
صفها به هم میریزد و هرکس تا میتواند جلوتر میرود. من هم جلوتر میروم. یکی دو نفر با صدای بلند رهبر انقلاب را صدا میزند و ایشان با خنده و شوخی جوابشان را میدهند و بعد از یکی دو دقیقه همراهی با حاضرین جایگاه را ترک میکنند.
حالا دیگر مراسم تمام شده و نوبت احوالپرسیها و تبریکهاست. مهدی تاج که سربلند از پیروزی شب گذشته تیم ملی مقابل امارات است هم هست. هم صحبتیها و تبریکها ادامه دارد و سردار سلامی حلقهای از جوانان را دور خودش جمع کرده و با آنها گفتگو میکند. از حسینیه که خارج میشویم محوطه خیس باران است. بهار آغاز شده است.