تیتر یک

تهران چگونه می تواند کشورهای منطقه را جذب خود کند؟

به گزارش هشت صبح و به نقل از انتخاب :

سفرهای کم‌سابقه عراقچی به کشورهای منطقه در کانون توجهات قرار گرفته است.دیپلماسی فشرده تهران با هدف متوقف کردن حملات اسرائیل به لبنان و غزه و ترسیم یک اقدام جمعی از سوی دولت‌های عربی و اسلامی خاورمیانه برای دستیابی به آتش‌بس و برقراری مجدد ثبات و امنیت در سراسر منطقه است.

 

در این رابطه «انتخاب» گفتگویی انجام داده با برهانی، استاد مطالعات اسرائیل که به شرح زیر است:

پرسش: دیپلماسی منطقه ای ایران فعال شده، وزیر خارجه به کشورهای متعددی در منطقه سفر کرده است. ارزیابی شما از این دیپلماسی چیست؟

پاسخ: از نتایج مشخص این دیپلماسی چیز زیادی به مطبوعات درز نکرده است. البته مواضع طرفین، طرف ایرانی و سایر طرفهای منطقه ای، نشان می دهد این دیپلماسی جدی است و موجب فعل و انفعالاتی در منطقه شده است. معمولا طرفهای ایران در این مذاکرات مواضع مثبتی در مورد تحرک دیپلماتیک ایران نشان داده اند. آقای عراقچی دیپلمات با تجربه ای است و این امیدها را افزایش می دهد. بطور کلی این گامی ضروری در مسیری درست است. ایران باید عضو طبیعی و واقعی از خانواده خاورمیانه و کشورهای اسلامی باشد. کشورهای منطقه باید اولویت سیاست خارجی ایران باشند. اینجا خانه ما، محله ما و منطقه ماست. روابط تیره و غیرقابل اعتماد با همسایگان ام الامراض و ام المشاکل در سیاست خارجی جمهوری است. ایران باید این مشکل دیرپا، زیانبار و بدخیم را یکبار برای همیشه حل کند و به عضوی قابل اعتماد و احترام برانگیز از خانواده خاورمیانه تبدیل شود.

 

پرسش: ایران مرتب از سیاست توسعه روابط با همسایگان دفاع کرده و اشتیاق خود را برای گسترش روابط با این کشورها اعلام کرده است. ایران چه کار دیگری برای این هدف می تواند انجام دهد؟

پاسخ: مواضع اخیر جمهوری اسلامی در استقبال از گسترش روابط با کشورهای همسایه براساس احترام متقابل امر مثبت و سازنده ای است اما با یکی دو موضع گیری نمی توان مشکلی را که ابعاد بسیاری دارد، برطرف نمود. تاریخ رابطه ما با کشورهای منطقه تاریخ شیرینی نبوده و مملو از درگیری، جنگ و سوء تفاهم بوده است. اغلب کشورهای منطقه همچنان به دلیل این تاریخ به ما و نیات ما بدبین هستند و می توانند این موضع گیریها را نوعی ظاهرسازی و استفاده ابزاری از کشورهای منطقه در شرایط کنونی ببینند. برای برقراری رابطه ای موثر و حل مشکلات گذشته باید گفتگویی مسئولانه و صادقانه با این کشورها به جریان بیفتد و مسئولین ایرانی آماده باشند سهم خود از مشکلات را بپذیرند و در راه اصلاح آن گامهای جدی بردارند. ایران یکبار برای همیشه باید تکلیف خود را با این کشورها مشخص کند. استقلال این کشورها و حق آنها را در تعیین سرنوشت و انتخاب سیاست داخلی و خارجی خود به رسمیت بشناسد. مسائل داخلی این کشورها به ما ربطی ندارد همچنانکه مسائل داخلی ما ربطی به آنها ندارد. به هر حال این قاعده طلایی اخلاقی می تواند در روابط ما با همسایگان بسیار کارساز و راهگشا باشد که آنچه بر آنان نمی پسندی بر خود مپسند. اگر از اظهارات منفی آنها علیه نظام سیاسی خودمان (برای مثال) ناراحت می شویم ما نیز علیه نظام سیاسی آنها موضع نگیریم. ایران می تواند در سیاست رسمی شیعه گستری در منطقه تجدید نظر نماید. کشورهای سنی منطقه نسبت به سیاستهای مذهبی نظام که در صدد شیعه کردن جمعیتهای سنی و یا حمایت پنهانی و سری از اقلیتهای شیعی است، بدبین هستند. حمایت از اقلیتهای شیعه منطقه باید به کانالهای رسمی منتقل شود. رایزنی های فرهنگی ایران در کشورهای عربی و تلاش آنها برای ترویج تشیع و آموزش سنی های شیعه شده در مراکز ایرانی مانند جامعه المصطفی یک منبع بزرگ نگرانی برای این کشورهاست. درست همانطوری که سنی کردن شیعیان ایرانی از سوی آنها و آموزش این افراد برای ترویج تسنن در ایران می تواند منبع نگرانی ما باشد. لفاظی و اعلام دوستی لازم است اما کافی نیست. آمادگی ایران برای گسترش روابط نباید موضعی توخالی و ظاهری باشد بلکه ریشه در نیتی واقعی برای این کار و آمادگی برای پذیرفتن مسئولیت و اصلاح واقعی مشکلات دوجانبه باشد.

پرسش: برخی در ایران از نتایج تلاشهای ایران برای نزدیکی به منطقه راضی نیستند و به این مسیر امید زیادی ندارند.

پاسخ: اینها حداقل سه دسته اند یا اولویت آنها کشورهای منطقه یا کشورهای اسلامی نیست و دنبال بهانه اند تا سیاست خارجی کشور را به سوی مسیرهای دیگری مانند کشورهای ضدآمریکایی و چپ گرا هدایت کنند. بسیاری از محافل تندرو و افراطی در ایران جزو این دسته هستند یا به واقعیتهای روابط ایران و منطقه توجه ندارند و فکر می کنند با یک موضع گیری دوستانه ایران باید کشورهای منطقه همه چیز را فراموش کنند و تمام منافع خود را در طبق اخلاص بگذارند. اینها توجه ندارند روابط ما با کشورهای منطقه بسیار پیچیده شده و به مشکلات بسیاری آلوده شده است. این مشکلات یک شبه حل نخواهد شد و گاه ممکن است سوء ظن و بدبینی شدید برخی طرفهای منطقه ای ما را ناامید نماید اما گریزی از این راه نیست. ما نمی توانیم با منطقه خود بیگانه و یا دشمن باشیم و به امنیت و توسعه امید داشته باشیم. به ویژه اینکه منطقه ما پر از خیر و برکت و منابع عظیمی است که کشورهای جهان را از راههای دور مانند آمریکای جنوبی به اینجا می کشد اما ما در کنار این ظرفیت نشسته ایم و از آن بهره ای نمی بریم. این برای کشور یک فاجعه است که میوه و سبزی کشورهای جنوب خلیج فارس را کشورهای اروپایی و آمریکایی تامین کنند. دسته سومی هم هستند که نمی خواهند دست از شعارهای انقلابی علیه کشورهای منطقه دست بردارند. اینها همچنان از طریق کانالهای رسمی و نیمه رسمی علیه کشورهای منطقه نفرت پراکنی می کنند، مشروعیت نظامهای سیاسی حاکم بر این کشورها را زیر سوال می برند، بر طبل صدور انقلاب می کوبند، به شایعات بدبین کننده علیه این کشورها دامن می زنند، برای سیاست خارجی و داخلی آنها تعیین تکلیف می کنند و در واقع استقلال آنها را به رسمیت نمی شناسند. یک ریشه مهم این نگاه اشتباه آلود و زیانبار به منطقه اعتقادی ایدئولوژیک است که اینها به موجب آن خود را حق و کشورهای دیگر را باطل می پندارند و با این دوگانه خودحق پندارانه اختلافات موجود میان ایران و کشورهای دیگر را تحلیل می کنند.

پرسش: از نظر شما چه راه حلی برای رفع این مشکلات وجود دارد؟

پاسخ: اساس مسئله ما با کشورهای منطقه مسئله حق و باطل نیست. خود حق پنداری نمی تواند رابطه ای متین و سازنده میان خود حق پندار و باطل فرض شده ایجاد نماید. مسئله اصلی میان ما و کشورهای منطقه و سایر کشورهای جهان اختلاف منافع است. ما منافعی داریم و آنها هم منافعی دارند و این منافع گاه متعارض است و این داستان پایان ناپذیر روابط خارجی در جهان است. برای حل این اختلافات نمی توانیم کشورهای دیگر را باطل فرض کرده و تلاش کنیم آنها را هدایت نماییم! منافعی وجود دارد و برای تفاهم باید سهم عادلانه ای از منافع برای طرفهای مختلف در نظر بگیریم. باید بده و بستان کنیم. باید داد و ستد کنیم. ما منافع مشترکی هم داریم و این مسئله بسیار مهمی در روابط ما با کشورهای منطقه است. همه منطقه به اسرائیل به چشم یک متجاوز خارجی نگاه می کنند و از ترکتازی و تجاوزات آن در منطقه ناراحت هستند. همه می دانند اسرائیل یک رژیم نژادپرست، عرب ستیز و اسلام ستیز است که می خواهد ارزشها و آثار عربی و اسلامی را از فلسطین ریشه کن نموده و آن را با ارزشها و آثار یهودی عوض نماید. این را همه می بینند و می فهمند اما کشورهایی مانند مصر و اردن و ساف که بسیار زودتر از ما مبارزه با اسرائیل را شروع کردند به دلیل شکستهای پی در پی از مبارزه نظامی با اسرائیل ناامید شده اند و این اصلا به معنای دوستی آنها با اسرائیل نیست. ما تصویر درستی از موضع آنها نسبت به اسرائیل نداریم چون تاریخ را درست نخوانده ایم. درصدی از کاری که مصر برای فلسطین کرده است را ما در ایران نکرده ایم. مصر همه چیز خود را برای فلسطین فدا کرد اما توفیقی نداشت و عقب نشینی کرد. اسرائیل بر سر آنها همان بلایی را آورد که اکنون بر سر حزب الله و سوریه می آورد. اما حقیقتا این کشورها حاضر هستند جلوی اسرائیل بایستند و یک جبهه مشترک در منطقه علیه اسرائیل شکل بگیرد اما ایران به جای توجه به این واقعیت، کشورهای عربی را آماج حملات تحقیرآمیز خود قرار داده و پذیرش اسرائیل را محصول خودباختگی و ذلت آنها می داند و فکر می کند دست این کشورها با اسرائیل در یک کاسه است و در مقعطی آن چنان به این کشورها فشار وارد کرده که این کشورها از ترس ایران به اسرائیل پناه بردند.

پرسش: براین اساس آیا کشورهای اسلامی و عربی به ندای ایران برای تشکیل یک جبهه متحد منطقه ای علیه اسرائیل پاسخ مثبت خواهند داد؟

پاسخ: همه این کشورها ظرفیت پاسخ مثبت دارند اما کیفیت همکاری در این جبهه متحد برای مشارکت کشورهای منطقه تعیین کننده است. اگر مثل گذشته ما مسیری را طراحی کنیم که در صورت پیروزی و پیشروی این پیروزی پیروزی انقلاب اسلامی و ایران و شیعه و پیروزی مدل ایرانی و شیعی مبارزه با اسرائیل و دلیل حقانیت جمهوری اسلامی ایران در منطقه و بطلان سایر مدلهای مبارزه با اسرائیل در منطقه قلمداد شود و تازه با این پیروزی به جان دولتهای عربی و اسلامی دیگر بیفتیم که شما مبارزه بلد نبودید و اهل مبارزه نبودید و با این پیروزی دستمایه ای برای برتری خود و تحقیر کشورهای منطقه بسازیم، این کشورها باید دیوانه باشند که در چنین مسیری با ما همکاری نمایند. از طرف دیگر هم اگر شکستی حاصل شد آن را به گردن کشورهای دیگر و عدم همکاری آنها و خیانت آنها و … بیاندازیم، اینها همه مایه دوری کشورهای اسلامی و عدم همکاری آنها در مبارزه با اسرائیل خواهد شد. کشورهای اسلامی با نسخه ای از مبارزه با اسرائیل همراهی خواهند کرد که پیروزی آن پیروزی همه و شکست آن شکست همه باشد و به اهرمی برای تحقیر و تخطئه کشورهای دیگر و ایدئولوژیهای دیگر و نظامهای سیاسی دیگر و مذاهب دیگر و … بدل نشود.

پرسش: آیا می توان انتظار داشت در صورت پیگیری یک سیاست عربی مثبت روابط سازنده ای میان ایران و کشورهای عربی شکل بگیرد؟

پاسخ: این روابط دشمنان بسیاری دارد. چپ گراها و غرب ستیزها موافق این روابط نیستند. اسرائیل این روابط را خطری جدی برای خود می داند و از هیچ چیز برای تخریب آن فروگذار نخواهد کرد. غربی ها هم که از تفرقه منطقه بهره می برند موافق این روابط نیستند و لذا بسیاری در جهان تلاش می کنند مانع این نزدیکی شوند اما اهمیت و ارزش این روابط آن چنان زیاد است که ایران باید به رغم همه این مخالفتها آن را پیگیری نماید. در چشم انداز این روابط مثبت دستاوردهای زیادی دیده می شود: دشمنی و جنگ با کشورهای منطقه که برای ایران در طول دهه های گذشته تلفات و خسارات زیادی به بار آورده است، پایان می یابد. به جز چند نفر که در جبهه نبرد با اسرائیل شهید شده اند، همه تلفات جانی ایران در دهه های اخیر شامل صدها هزار نفر در جبهه نبرد با کشورهای منطقه اتفاق افتاده است. به این تلفات باید دهها و شاید صدها میلیارد دلار خسارت مالی را اضافه کرد. علاوه بر این، از نظر بنده موثرین و یا شاید تنها راه مقابله موثر و نهایی با تجاوزات اسرائیل در منطقه همبستگی و دوستی کشورهای اسلامی است و این کار امکان پذیر است و اتفاقا ایران می تواند نقش بزرگی در اعتلای این همبستگی داشته باشد.

پرسش: همبستگی کشورهای اسلامی به همکاری طرفهای عربی نیز نیاز دارد. همین چند روز پیش این کشورها در نشستی با اتحادیه اروپا خواهان رفع اشغال از جزایر ایرانی خلیج فارس شدند. آیا در این فضا می توان به آینده روابط امیدوار بود؟

پاسخ: بنده این تحول مشخص را نشاندهنده اهمیت نزدیکی ایران و کشورهای عربی و نگرانی طرفهای غربی از این نزدیکی و تلاش آنها برای کارشکنی می دانم. اتحادیه اروپا با این گام تلاش کرده مانع نزدیکی ایران و کشورهای عربی شود و پاسخ وزارت خارجه کشورمان هم به این تحول هوشمندانه بود. گفت تفرقه بیانداز و حکومت کن سیاست شناخته شده استعمارگران غربی است و تاثیری در سیاست ما ندارد. اگر ما صبور باشیم و صمیمانه با کشورهای عرب کار کنیم می توانیم از این موانع عبور نماییم. در مورد جزایر سه گانه هم یک گفتگوی مسئولانه میان دو کشور ایران و امارات اهمیت دارد. ایران نباید از حقوق خود کوتاه بیاید و در عین حال نباید اسیر شعارهای پوپولیستی و ناسیونالیستی شود. بهرحال براساس تفاهمات ایران و امارات این کشور و اتباع آن در ابوموسی از حقوقی برخوردارند. اگر ایران و امارات این مشکلات را حل نکنند طرفهایی که دشمن روابط ایران و کشورهای عربی هستند به ویژه اسرائیل می توانند از این مشکل سو‌‌ء استفاده کنند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا