تیتر یک

تماشا کنید: جریانی که لرزان آفریده شد/ چرا برخلاف ادعای جریان ضد مذاکره، اعلام آمادگی برای گفت‌و‌گو با آمریکا، ارسال پالس ضعیف نیست؟

به گزارش هشت صبح و به نقل از انتخاب :

 

سرویس سیاست خارجی انتخاب: مذاکره فرایندی است که در آن دو یا چند طرف برای دستیابی به توافقی مشترک و رضایت‌بخش از طریق گفت‌و‌گو تبادل دیدگاه‌ها تلاش می‌کنند. این فرایند می‌تواند در زمینه‌های مختلفی از جمله سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی انجام شود. مذاکره تنها راهی است که کشور‌ها می‌توانند دیدگاه‌های مختلف را به یکدیگر نزدیک کرده و برای مشکلات پیچیده جهانی راه‌حل‌های مشترک بیابند. نبود مذاکره منجر به شکل‌گیری رقابت‌های مخرب و حتی درگیری‌های نظامی می‌شود. مذاکره دیپلماتیک نوع خاصی از مذاکره است که بین دولت‌ها، سازمان‌های بین‌المللی یا نمایندگان آنها انجام می‌شود. هدف این نوع مذاکره حل اختلافات، دستیابی به منافع مشترک و ایجاد همکاری‌های بلندمدت است. ایران به عنوان کشوری که در یک وضعیت حساس و پیچیده بین‌المللی قرار دارد، مذاکره دیپلماتیک ابزاری کلیدی برای پیشبرد منافع ملی، کاهش فشار‌های خارجی و تقویت جایگاه بین‌المللی کشور است. مذاکره یکی از راه‌های موثر برای ایجاد توازن در روابط با قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای است که می‌تواند دست کشور را برای پیشبرد اهداف و منافع ملی در شرایط متغیر و پیچیده کنونی بازتر کند.

به طور کلی مذاکره دیپلماتیک یکی از اصلی‌ترین ابزار‌های دیپلماسی و سیاست خارجی است که برای مدیریت روابط بین‌المللی به کار می‌رود. این نوع مذاکره اهمیت ویژه‌ای در جلوگیری از تنش‌ها و درگیری‌ها دارد و طبیعتا این مهم برای ایران به عنوان کشوری که در این جهان زیست و رفتار می‌کند هم کارا و اثرگذار است و یکی از اصلی‌ترین ابزار‌های ایران برای مدیریت چالش‌ها و فرصت‌های بین‌المللی است. برخی از مهم‌ترین دلایل اهمیت استفاده از ابزار مذاکره در شرایط فعلی برای ایران عبارتند از:

۱- کاهش فشار‌های تحریمی: یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های ایران در دهه‌های اخیر، تحریم‌های اقتصادی بوده است که بسیاری از فرصت‌ها را از کشور گرفته و توان کشور را برای سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های حیاتی از جمله در بخش انرژی از دست داده است. مذاکرات دیپلماتیک، مانند مذاکرات هسته‌ای، ابزار موثری برای کاهش این فشار‌ها و دستیابی به توافقات اقتصادی است.

۲- حفظ صلح و امنیت ملی: در منطقه‌ای که درگیری‌ها و تهدیدات امنیتی فراوان است، و محیط پیرامون تبدیل به کانون تهدید‌های فزاینده علیه کشور شده است. مذاکره می‌تواند به کاهش تنش‌ها و جلوگیری از ورود به درگیری‌های نظامی کمک کند.

۳- مدیریت بحران‌های منطقه‌ای: ایران به‌عنوان یکی از بازیگران کلیدی در خاورمیانه، می‌تواند از طریق مذاکرات دیپلماتیک، نقش موثری در حل بحران‌های منطقه‌ای ایفا کند. همانطور که با مذاکراتی که با میانجیگری چین انجام شد ایران و عربستان توانستند بر یک بحران جدی ۷ ساله غلبه کنند و روابط دو کشور احیا شود.

۴- تقویت روابط با قدرت‌های جهانی: ایران به عنوان یک قدرت منطقه‌ای نیازمند تعامل با همه قدرت‌های جهانی و کشور‌هایی نظیر چین، روسیه و اتحادیه اروپا و آمریکا است. زیرا مذاکره به کشور کمک می‌کند تا منافع اقتصادی و سیاسی خود را به شکل بهتر و مطلوب‌تر با هزینه پایین‌تری تأمین کند.

۵- ترویج همکاری‌های بین‌المللی: نکته مهم هم این است که مذاکره بستری برای ایجاد مشارکت‌های اقتصادی، علمی و فرهنگی میان ملت‌ها فراهم می‌کند و زمینه‌ساز ادغام کشور در اقتصاد جهانی و مشارکت در امور کلان منطقه‌ای و جهانی از طریق ترویج همکاری‌های بین المللی است.

مذاکره در سطح بین‌المللی، به ویژه با قدرت‌های جهانی و ابرقدرت‌ها، مزایای متعددی به همراه دارد که می‌تواند به بهبود وضعیت یک کشور کمک کند. این یک واقعیت است کشور‌هایی که توانایی مذاکره‌ای قوی دارند، معمولاً از احترام و اعتبار بیشتری در جامعه جهانی برخوردارند. همچنین برای کشور مانند ایران دستیابی به منابع و فناوری‌های پیشرفته از طریق مذاکره ممکن است؛ زیرا همکاری با قدرت‌های بزرگ می‌تواند فرصت‌هایی برای انتقال فناوری، دانش و سرمایه به کشور فراهم کند. مذاکره می‌تواند ضمن کاهش تنش و التهابات سیاسی در نهایت تقویت اقتصاد ملی را به دنبال داشته باشد؛ زیرا توافقات بین‌المللی می‌توانند زمینه‌ساز توسعه تجارت، جذب سرمایه‌گذاری خارجی و افزایش صادرات ایران شوند. همچنین در چهارچوب مذاکرات بین‌المللی است که ایجاد ائتلاف‌های استراتژیک برای تقویت امنیت ملی و منطقه‌ای ممکن است شکل بگیرد؛ بنابراین ایران به عنوان کشوری که گرفتار تحریم است، برای خروج از از این وضعیت و قرار گرفتن در ریل توسعه نیازمند مذاکرات بین‌المللی به خصوص با آمریکا است. نباید با برداشت‌های سطحی و غیر دقیق از مفهوم مذاکره فرصت‌هایی که پیش‌روی کشور قرار می‌گیرد را از دست بدهیم؛ زیرا همانطور که اشاره شد مذاکره ابزاری است که کشور‌ها از آن برای تأمین منافع خود و کاهش تنش‌ها استفاده می‌کنند. این فرایند به معنای تسلیم یا سازش نیست، بلکه نشان‌دهنده بلوغ سیاسی، اعتمادبه‌نفس و قدرت دیپلماتیک هر کشوری از جمله ایران است.

واقعیت این است که ایران از طریق مذاکرات هدفمند برای رفع تحریم می‌تواند مزایای مهمی به دست آورد که مهم‌ترین آنها عبارتند از:

۱- جلوگیری از هزینه‌های درگیری: در شرایط ناپایدار منطقه‌ای هرگونه تنش یا درگیری نظامی برای ایران می‌تواند خسارات سنگینی به همراه داشته باشد؛ اما مذاکره راهی کم‌هزینه‌تر و منطقی‌تر برای حل مشکلات است که از افتادن کشور در مسیر بی بازگشت جلوگیری می‌کند.

۲- تأمین منافع بلندمدت: از طریق توافقات پایدار، ایران می‌تواند به اهداف بلندمدت خود در زمینه‌های اقتصادی و سیاسی دست یابد. همانطور که مشخص است ایران در آستانه سال ۱۴۰۴ از اهداف سند چشم انداز ۲۰ ساله ۱۴۰۴ بسیار دور افتاده است یکی از مهم‌ترین دلایل آن وجود تحریم و مذاکره هراسی بوده است که در صورت ورود با اعتماد به نفس به مذاکرات کشور می‌تواند در مسیر توسعه و به خصوص برنامه هفتم موفق‌تر عمل کند.

۳- افزایش قدرت نرم: حضور موثر در مذاکرات بین‌المللی، تصویر مثبتی از ایران به‌عنوان کشوری اهل تعامل و گفت‌و‌گو ایجاد می‌کند.

۴- تقویت دیپلماسی چندجانبه: مذاکره به ایران امکان می‌دهد تا با قدرت‌های مختلف جهانی وارد تعامل شود و وابستگی خود را به یک یا چند کشور خاص کاهش دهد. در واقع مذاکره راهی برای ایجاد توازن در سیاست خارجی و تقویت توان کشور برای استفاده از کارت‌های متعدد است بجای اینکه خودش کارت بازی دیگران باشد.

یکی از مهم‌ترین نکات در صحنه سیاست ایران که توسط برخی گروه‌ها در حال رخ دادن است این است که مذاکره به طور کلی در حال تبدیل شدن به تابو است. این موضوع به خصوص در مورد مذاکره با آمریکا ابعاد بسیار پیچیده‌تری پیدا کرده است که به نظر می‌رسد در شرایط فعلی کشور نیازمند تغییر رویکرد در این زمینه است. در واقع علی‌رغم اینکه که برخی گروه‌ها به دلیل دیدگاه‌های سیاسی، ایدئولوژیک یا فرهنگی، مذاکره را به‌عنوان نشانه‌ای از ضعف تلقی می‌کنند و از آن اجتناب می‌کنند؛ اما این رویکرد می‌تواند آسیب‌های جبران‌ناپذیری به کشور وارد کند، همانطور که تاکنون وارد کرده است؛ بنابراین مذاکره را نباید هرگز به عنوان تابو در نظر گرفت؛ زیرا این رویکرد نتایج منفی به دنبال دارد که تاکنون هم داشته است از جمله:

۱- افزایش انزوای بین‌المللی: کشوری که از مذاکره اجتناب می‌کند، به تدریج از جامعه جهانی منزوی می‌شود. اجتناب از مذاکره منجر به کاهش ارتباطات دیپلماتیک و انزوای بیشتر ایران در سطح بین‌المللی شده است و ین چیزی نیست که قابل کتمان باشد.

۲- تشدید بحران‌های اقتصادی: بدون مذاکره، امکان کاهش تحریم‌ها و بهبود وضعیت اقتصادی از بین می‌رود و فرصت‌های پیش‌روی کشور در فضای شدیدا رقابتی شده منطقه‌ای از دست می‌رود. در واقع عدم تعامل با جامعه جهانی فرصت‌های مهم اقتصادی، علمی و فرهنگی را از بین می‌برد.

۳- تضعیف اعتماد داخلی: ناتوانی در مدیریت روابط بین‌المللی می‌تواند باعث کاهش اعتماد عمومی به سیاست خارجی کشور شود. شکاف در روابط دولت – ملت یکی از بزرگترین آسیب‌هایی بوده است که شرایط تحریمی و انزوای بین‌المللی بر کشور تحمیل کرده است.

۴- افزایش تهدیدات امنیتی:: اجتناب از مذاکره ممکن است به تشدید تهدیدات نظامی و امنیتی علیه ایران منجر شود. واقعیت این است در شرابط فعلی که نتیجه سال‌ها دوری از مذاکره است تهدیدات امنیت علیه ایران در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی در یکی از بالاترین سطوح تاریخی خود قرار دارد.

آنچه مسلم است همه جنگ‌ها، درگیری‌ها، اختلافات و … در سطح جهانی در نهایت از طریق میز مذاکره به سرانجام رسیده است؛ بنابراین گریز از میز مذاکره برای همیشه ممکن نیست. هر کشوری با تکیه بر توان و اعتماد به نفس ملی وارد مذاکرات می‌شود و کشور ایران هم می‌تواند در چهارچوب تامبن منافع ملی حتی در سرایط سخت وارد مذاکره شود و منافع ملی خود را تامین کند. ایران در تاریخ چند دهه خود، نمونه‌های موفقی از مذاکره را تجربه کرده است که نشان‌دهنده اهمیت و تأثیرگذاری این ابزار است:

۱- توافق هسته‌ای (برجام): با وجو اینکه بسیاری در داخل مخالف برجام هستند. اما این توافق، نمونه‌ای از دیپلماسی موفق ایران بود که به کاهش تحریم‌ها و بهبود روابط با قدرت‌های جهانی منجر شد. برجام به‌عنوان دستاوردی بزرگ در عرصه دیپلماتیک نشان داد که مذاکره می‌تواند ابزار موثری برای رسیدن به توافقاتی باشد که به نفع همه طرف‌ها است. واقعیت این است هنگام امضا توافق هسته‌ای هرگز در سطح منطقه‌ای و جهانی این تصور که ایران بازنده بود است وجود نداشت؛ بلکه توان دیپلماتیک ایران که بدون درگیری از ذیل فصل هفتم خارج شده بود موجب شگفتی شده بود و بسیاری از آن تمجید کردند. تنها مخالفان آن علاوه بر گروه اندکی در داخل، اسرائیل و کشور‌های عربی در آن زمان به همراه تندرو‌هایی مانند جان بولتون در آمریکا بودند.

۲- مذاکرات پایان جنگ ایران و عراق: مذاکرات با سازمان ملل و قدرت‌های جهانی در پایان جنگ هشت‌ساله، به قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ منجر شد هم نمونه موفقی از تلاش دیپلماتیک ایران است که مانع از طولانی‌تر شدن جنگ و افزایش خسارات شد.

در پایان باید گفت مذاکره ابزار قدرتمندی برای حل مشکلات و ایجاد همکاری میان کشور‌ها است. در دنیای به‌هم‌پیوسته امروز، هیچ کشوری نمی‌تواند به‌تنهایی با چالش‌های جهانی مقابله کند. اجتناب از مذاکره و تبدیل آن به تابو تنها به انزوای بیشتر و مشکلات عمیق‌تر منجر می‌شود. بنابراین، مذاکره باید به‌عنوان یک اصل اساسی در سیاست خارجی هر کشور پذیرفته و تقویت شود. مذاکره یکی از ابزار‌های اصلی دیپلماسی و مدیریت روابط بین‌المللی است که نباید از آن هراس داشت یا آن را معادل تسلیم دانست. ترس از مذاکره ناشی از برداشت نادرست از ماهیت آن است. مذاکره به معنای سازش بر سر اصول یا پذیرش همه خواسته‌های طرف مقابل نیست، بلکه فرصتی است برای بیان مواضع، دفاع از منافع و تلاش برای دستیابی به توافقی که به نفع هر دو طرف باشد. کشوری که به میز مذاکره می‌رود، نشان می‌دهد که از توانایی‌ها، ظرفیت‌ها و جایگاه خود در جهان اطمینان دارد و به جای فرار از چالش‌ها، به دنبال یافتن راه‌حل‌های پایدار و سازنده است. کشوری که مذاکره می‌کند، نه تنها قدرت نرم و دیپلماسی خود را به نمایش می‌گذارد، بلکه نشان می‌دهد که قادر به مدیریت اختلافات و تبدیل تهدید‌ها به فرصت است. به همین دلیل، نباید از مذاکره ترسید، بلکه باید آن را به‌عنوان نشانه‌ای از اعتمادبه‌نفس و بلوغ سیاسی پذیرفت و از آن برای تحقق اهداف ملی استفاده کرد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا