سیاسی

تحلیل محسن هاشمی از ماراتن انتخابات ریاست جمهوری؛ از دوم خرداد ۷۶ تا ۱۵ تیر ۱۴۰۳

به گزارش هشت صبح و به نقل از انتخاب :

محسن هاشمی رفسنجانی در روزنامه شرق نوشت: ماراتن انتخابات چهاردهمین دوره ریاست‌جمهوری به پایان رسید و طبیعتا نتیجه انتخابات باید از طرف جریان‌های سیاسی بررسی شود. متأسفانه در روز‌های گذشته به جای پرداختن عمیق به موضوع شاهد برخی اظهارنظرات سطحی و شتاب‌زده از سوی جریان افراطی داخلی و برانداز خارجی درباره انتخابات هستیم که تصادفا؟! مانند دیگر مواضع این دو گروه همسو است.
 
– اینکه نتیجه انتخابات تابع رفتار قومی ترک‌زبانان شده است.
 
– اینکه شورای نگهبان با مهندسی خود موجب اتحاد اصلاح‌طلبان و اختلاف اصولگرایان شد.
 
– اینکه رهبر انقلاب به دنبال رئیس‌جمهور شدن دکتر پزشکیان بوده است و به ایشان رأی داده است.
 
– اینکه کناره‌گیری نکردن دکتر قالیباف موجب شکست دکتر جلیلی شده است.
 
در واقع طیف تندرو داخلی و براندازان خارجی تلاش می‌کنند با این‌گونه تحلیل‌ها پیام‌های اصلی انتخابات را به حاشیه برانند. قبل از ورود لازم است که درباره صحت این ادعا‌ها تأمل کنیم:
 
– اگر رأی سه استان شمالی کشور (گیلان، گلستان و مازندران) را که نه ترک‌زبان هستند، نه کردزبان، بررسی کنیم، می‌بینیم که دکتر پزشکیان با فاصله معناداری نفر اول است، حتی در استان فارس که مرکز فرهنگی پارسی‌زبانان جهان محسوب می‌شود، نیز شاهد پیروزی دکتر پزشکیان هستیم؛ بنابراین این ادعای قومی‌گرایانه گزافه‌گویی است.
 
– رد چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب و میانه‌رو که ثبت‌نام کرده بودند و نهی مستقیم و غیرمستقیم برخی دیگر از این طیف نشان می‌دهد که اتفاقا اگر مهندسی هم در شورای نگهبان انجام شده است، علیه اصلاح‌طلبان بوده است و حالا اگر به هردلیلی نتیجه مطلوب به دست نیامده، نباید افراطیون، کاسه و کوزه‌های خود را بر سر شورای نگهبان بشکنند.
 
– مواضع و بیانات رهبر انقلاب و همچنین عملکرد دفتر ایشان نشان می‌دهد که هیچ‌گونه سوگیری درباره هیچ نامزدی انجام نشده است، حتی سوگیری سازمان صداوسیما به نفع آقای دکتر جلیلی با توجه به حضور برادر ایشان در رأس صداوسیما که در تفاوت سؤالات مناظره رودرروی دوم و همچنین نقش مصاحبه دختر دکتر قالیباف در تخریب ایشان جلوه‌گر شد، نشان می‌دهد هیچ‌گونه سوگیری به سود آقای دکتر پزشکیان در سه قوه، صداوسیما و نیرو‌های مسلح و نهاد‌ها وجود نداشته است.
 
– شکستن کاسه و کوزه‌های شکست بر سر دکتر قالیباف نیز منصفانه نیست.  
 
اگر ایشان ثبت‌نام نمی‌کرد، با توجه به حضور دو کاندیدای پوششی، عملا فضای دوقطبی در همان دور اول شکل می‌گرفت و به احتمال قریب‌به‌یقین دکتر پزشکیان در دور اول به ریاست‌جمهوری برگزیده می‌شد؛ چون اولا سبد رأی دکتر قالیباف با دکتر جلیلی متفاوت بود و ثانیا بسیاری از افراد که بنای رأی‌دادن نداشتند، تصور می‌کردند که دکتر قالیباف به ریاست‌جمهوری برگزیده می‌شود و با جدی‌شدن احتمال پیروزی دکتر جلیلی، در دور دوم شرکت کردند و به‌همین‌علت انتخابات دور دوم که معمولا با افت مشارکت بیش از ۱۰‌درصدی همراه است، با افزایش مشارکت ۲۰‌درصدی همراه شد. به‌عبارت دیگر دکتر پزشکیان افزایش شش‌میلیونی رأی خود در دور دوم را بیش از همه مدیون حضور دکتر جلیلی است.
 
اما پیام‌های اصلی انتخابات:
 
– در سه سال قبل، مرحوم حجت‌الاسلام رئیسی، با حدود ۱۸ میلیون رأی، از ۲۹ میلیون رأی به ریاست‌جمهوری برگزیده شد و با احتساب رأی دو کاندیدای دیگر اصولگرا آقایان محسن رضایی و قاضی‌زاده‌هاشمی، رأی جریان اصولگرا در سال ۱۴۰۰ حدود ۲۳ میلیون رأی بود. اینکه این رأی در دور دوم انتخابات، به ۱۲ میلیون یعنی حدود نصف کاهش پیدا می‌کند، بیش از هر‌چیزی نشان از ریزش بدنه اجتماعی حامی اصولگرایان از ۳۰ درصد به حدود ۲۰ درصد از مردم دارد و این چالش بسیار عمیقی برای اصولگرایان خواهد بود، چراکه این ریزش در دورانی رخ داد که همه ارکان و ابزار‌های حاکمیت اعم از قوه قضائیه، مجلس، شورای نگهبان، صداوسیما، نیرو‌های مسلح، نهاد‌های اقتصادی حاکمیت و… بیشترین حمایت و کمک را به دولت انجام دادند و شخصیت مرحوم رئیسی نیز با تواضع و پرکاری و خستگی‌ناپذیری به نحوی بود که کمترین دافعه در نظام درباره دولت ایشان وجود داشت.
 
در این شرایط ریزش ۵۰‌درصدی بدنه اجتماعی نشان می‌دهد که گفتمان اصولگرایی در بدترین و دافعه‌برانگیزترین وضعیت ممکن است و بدون حضور مرحوم رئیسی و با دعوا‌های داخلی اخیر احتمال ریزش این بدنه اجتماعی به کمتر از ۱۰ میلیون در یکی دو سال آینده وجود دارد؛ بنابراین ضرورت نخست، تجدیدنظر در گفتمان اصولگرایی چه در حوزه سیاست خارجی و داخلی، چه مسائل فرهنگی، چه اقتصادی و چه اجتماعی است.
 
– در سال ۱۳۷۶، شبیه حمایت همه‌جانبه‌ای که از آقای جلیلی وجود داشت، در نهاد‌های حاکمیتی درباره رقیب حجت‌الاسلام سیدمحمد خاتمی دیده می‌شد، به‌نحوی که خطبه تاریخی آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در صیانت از رأی مردم، موجب بازگشت اعتماد عمومی به صندوق‌ها و مشارکت ۷۰‌درصدی مردم و پیروزی آقای خاتمی شد.
 
اما نخستین شخصیتی که واژه حماسه دوم خرداد را به کار برد، رهبر انقلاب بود و ایشان با تأکید بر مردم‌سالاری دینی تلاشی در راستای ترمیم روح جمهوریت در کالبد نظام را آغاز کرد که در بسیاری از سخنرانی‌ها و پرسش و پاسخ‌های ایشان در دانشگاه‌ها آثارش موجود است، اما مسیر متفاوت برخی دستگاه‌های نظارتی در برخورد با جریان اصلاحات، دستگیری‌های گسترده، توقیف مطبوعات و برخورد‌های دیگر موجب شد تا نه‌تن‌ها این شکاف ترمیم نشود، بلکه یک دوقطبی ایجاد شود و آثارش در انتخابات مجلس ششم و شکست جریان اصولگرا و ریاست‌جمهوری دور دوم آقای خاتمی و افزایش رأی ایشان دیده شد. انتظار می‌رود این مسیر را دوباره نپیمایند و با ترمیم شکاف‌ها، از تشدید دوقطبی حاکمیت/دولت و ملت جلوگیری کنند.
 
بررسی پیام‌های دیگر انتخابات چهاردهم را به فرصتی دیگر واگذار می‌کنیم.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا