بهترین عکس من؛ شکارچیانی که پرندگان مرده را به عنوان کلاه بر سر میکنند!
فرارو- مردمان این قبیله پرندگان مرده را به عنوان کلاه بر سر میگذارند، تا چانه خود را در آب فرو میبرند و تا پرندگان را به خود جذب کنند و سپس شکار خود را با دست میگیرند.
به گزارش فرارو به نقل از گاردین، این شکارچیان پرنده در نزدیکی یک محل کاوش باستان شناسی در هاراپا واقع در دره رود سند زندگی میکنند. بسیاری از سنتهایی که هنوز در این منطقه از پاکستان باقی ماندهاند مربوط به ۵۰۰۰ سال قبل از تمدن ایندوس هستند. ماهیگیران موهانا هنوز هم از قایقهای کف تخت مشابه قایقهای آن زمان استفاده میکنند و همان مجسمههای سفالی را برای تزئین معابد امروزی خود میسازند. شکارچیان پرندگان در این منطقه نیز از تکنیکهایی استفاده میکنند که بر روی گلدانهای سفالی باستانی پیش از تمدن ایندوس به تصویر کشیده شدهاند.
رندی اولسون، خبرنگار و عکاس سایت گاردین درباره تجربه بازدید از این منطقه چنین گفت: «زمانی که من به پاکستان رفتم، منطقه اطراف موهنجودارو به دزدیده شدن آمریکاییها بدنام بود. این منطقه کاملاً بدون قانون بود و گروههای راهزنی در آن فعالیت میکردند.» رندی اولسون برای یافتن شکارچیانی مشهوری که در زمان شکار لاشه مرده پرندگان به خصوص مرغهای ماهیخوار را به عنوان کلاه استفاده میکردند، از منطقه محافظت شده محل کاوش باستانی خارج شد. پیش از آن تنها روایاتی درباره این شکارچیان ماهر وجود داشت و هیچکس از آنها عکاسی نکرده بود. رندی اولسون پس از یافتن این گروه از شکارچیان تصمیم گرفت یک روز کامل را با آنها بگذراند.
آقای اولسون ادامه داد: «من با یک نفربر مجهز به مسلسل به سوی این شکارچیان رفتم. یک نگهبان مسلح به تفنگ نیز داشتم، اما میدانستم که راهزنان در گروههای شش نفره فعالیت میکنند. البته این راهزنان هرگز به کسی صدمه نمیزدند و تنها پول میخواستند. خوشبخانه من در سفرم با هیچ راهزنی رو به رو نشدم.»
مردمانی که هنوز از این سنت قدیمی برای شکار استفاده میکنند بسیار فقیر هستند. آنها لاشه مرغ ماهیخوارهایی را که از پیش شکار کرده و خورده بودند را به عنوان طعمه بر سر میگذارند. آنها خود را تا چانه در آب غوطه ور میکنند و از رفتار دیگر پرندگان تقلید میکنند تا بتوانند آنها را جذب کنند. هنگامی که پرندگان نزدیک میشوند، شکارچیان آنها را با دست میگیرند.
رندی اولسون توضیح داد: «من در طول حرفه کاری خودم اغلب با موقعیتهایی مواجه شدهام که در آن مردم برای جذب و سرگرم کردن گردشگران اینگونه شکار میکنند، اما این قبیله به راستی از این سنت قدیمی بهره میبرد. آنها این کار را برای عجیب و غریب بودن انجام نمیدادند، بلکه روشی ثابت شده برای بقای آنها است. عکسهای من از این مردمان فرهنگی بسیار متفاوت نسبت به فرهنگ کشور خودم را به تصویر میکشد و من به اصالت آن افتخار میکنم. تصویر بسیار دور از واقعیتهایی است که اکثر مردم در جوامع مدرن میدانند.»
او همچنین درباره تجربه ۳۰ ساله عکاسی خود گفت: «دو بار از خواب بیدار شدم و دیدم فرودگاهی که قرار بود در آن پرواز کنم کاملا سوخته است. مواقعی وجود داشته است که برای رسیدن به جایی، مانند سودان، تمام تلاشم را کردهام، و پس از هفتهها آمادهسازی، طوفانهای گرد و غبار برنامههای من برای عکسی هوایی را بهم زد. با وجود تمام سختیها وقتی در مقابل چنین صحنه خارقالعادهای قرار میگیرم متوجه ترس واقعی خودم میشوم. ترس واقعی من برای جانم نیست بلکه برای ترس از دست دادن فرصت ثبت چنین صحنههایی است. حتی موفقیتهای کوچک در زمینه کاری من نیز ارزشمند هستند.»