برآورد این است که در حادثه معدن طبس، احتمالاً به حفرهی گازی برخورد کرده بودند / با توجه به حجم بالای حادثه، بحث انفجار گاز دور از ذهن نیست / طبس سرآمد معادن بود و چنین فاجعهای رقم زد؛ وای به حال دیگر معادن ایران / قبلاً دفتر نظارت بر معادن وجود داشت که متأسفانه در سه سال گذشته این دفتر منحل شد / برای بررسی نقاط پنهان حادثه طبس یک کمیته حقیقت یاب تشکیل شود
معادن ایران سراسر با کمبود مواجهاند. از کمبود تجهیزات و ماشین آلات تا کمبود تکنولوژیهای ایمنی که همواره باعث بروز حادثه و رشد آمار فوتیهای معدن شدهاند. یکی دیگر از چالشها، سیاستگذاری نادرست دولت در حوزه نظارت بر معادن است. بازرسان و کارشناسان این حوزه مدعیاند که حقوق درنظرگرفته شده برای بازرسی از یک معدن و نوشتن گزارشهای فنی آنقدر کم است که انگیزه کافی برای رسیدگی به معادن را ندارند.
مسعود فتوت، عضو نظام مهندسی معدن، درباره وضعیت فعلی معادن به «انتخاب» گفت: «اظهار نظر قطعی درباره حادثه امکانپذیر نیست اما با توجه به صحبت کارگران باقیمانده از حادثه، برآورد این است که احتمالاً به حفرهی گازی برخورد کردهاند. در هنگام تشکیل زغال سنگ در میلیونها سال، چون در یک محیط مردابی تشکیل میشود، گاز متان هم همراه آن در بطن زغال جمع میشود. با توجه به حجم بالای حادثه، بحث انفجار گاز دور از ذهن نیست. شرکتهای مختلف معدنی در آن منطقه درحال کار هستند و سرآمد آن شرکتی که به صورت مکانیزه استخراج انجام میشود وزیرمجموعه شستا است. »
وی درباره کمبود تکنولوژی در معدن طبس به جهت تحریمها بیان کرد: «تمام تجهیزات ایمنی این شرکت به روز است. تجهیزات ایمنی که ما در زغال سنگ زیرزمینی داریم، سنسور گاز متان و دبی هوا در کارگاه استخراج را دارد. سنسورها از نظر وارداتی مسیر سختی ندارند و تکنولوژی پیچیدهای در آن نیست. ما حتی روشهای گاز زدایی را که سادهترین آن حفر چالهای چند متری در لایه زغال است را داریم. در مجموع سنسورهای کنترلی در ایران پیچیده نیستند اما در هر حال این حادثه باید بررسی بیشتر شود و از وجود این سنسورها مطمئن شویم. »
عضو نظام مهندسی معدن در رابطه با تکنولوژی معادن ایران اظهار داشت: «به خاطر نوع فعالیت معدن کاری باید روش استخراج را به روز باز و زیرزمینی تبدیل کنیم. در معدن روزباز شرایط سادهتر از زیرزمینی است و فعالیت معدنی را آسان میکند. در معدن زیرزمینی دو نوع معدن داریم. اول زغال سنگ و دوم غیرزغال؛ زغال چون متان را درون خود دارد، خطر بیشتری پیش روی آن است. اکسیژن در این محیط باید درصد ۱۹ را داشته باشد. گرده زغال در فضای معدن وجود دارد و در زمان انفجار، به افزایش حجم آتش کمک میکنند. وضعیت ایمنی در مناطق زیرزمینی بسیار متفاوت از سایر فعالیتهای معدن کاری است. باید یک مبنا تکنولوژیک در این بین درنظر بگیریم. اکثر معادن به صورت سنتی کار میکنند و پیکور در معدنزده میشود. از تکنولوژی که امروزه در چین با ربات استفاده میشود، فاصله زیادی داریم. طبس سرآمد معادن بود و چنین فاجعهای رقم زد و وای به حال دیگر معادن ایران! »
وی در رابطه با خطر بیشتر در معادن زغال نسبت به دیگر معادن گفت: «خطر در معادن زیرزمینی و زغال سنگ بیشتر است. در آییننامه ایمنی معادن، مصوب سال ۹۱، در تمامی ۱۳ فصل، مقررات ویژهای برای معادن زغال سنگ در حوزه روشنایی، امداد و نجات و… داریم. سلسله عواملی بر روی معادن زغال نظارت دارند. قبلاً دفتر نظارت بر معادن وجود داشت که متأسفانه در سه سال گذشته این دفتر منحل شد و اسم معاونت معدنی را به معاونت معدن و فرآوری مواد تبدیل کردند. نظام مهندسی معدن به عنوان یکی از بازوهای اجرایی وزارت، سالانه بازرسی ایمنی معادن را در دستور کار دارد اما چالشهایی در این مسیر وجود دارد. هر مورد بازرسی هم ۹۵ مورد گزارش است. برای یک معدن زغال سنگ، ۴ میلیون و هشتصد هزار تومان هزینه بازرسی تعیین کردهاند. بازرسی تمام یک معدن در سطح و زیر و بررسی اطلاعات و ۱۸۰ صفحه گزارش، ۴ میلیون تومان هزینه تعیین کردهاند که خنده دار است. چه کسی این کار را قبول میکند؟ طبیعتا الزامی هم وجود ندارد که کارشناسان آن را قبول کنند. باید بررسی شود که معدن طبس توسط کدامیک از اعضا نظام مهندسی آن را بررسی کردهاند.»
فتوت درباره راهکار کنترل بیشتر معادن از نظر فنی و ایمنی گفت: «معادن بر اساس حوادث باید دستهبندی شود. باید هر شش و سه ماه یکبار، معادن بررسی فنی شوند. نظام مهندسی میتواند یک نفر را به عنوان ناظر مقیم در معادن در نظر بگیرد. تأمین مالی بازرسان هم مهم است. البته سه درصد حق دولتی معادن باید به نظام مهندسی قرار بگیرد. اگر این سه درصد پرداخت شود، نظام مهندسی میتواند یکی از اعضا باتجربه را در معدن قرار دهد. انجمن زغال سنگ ایران هم فعالیت خاصی ندارد. شما سایت انجمن زغال را با انجمن مس و سنگ مقایسه کنید تا کم کاری را ببینید. در مورد موضوع زغال سنگ معدنجو، با توجه به حوادث کرمان در سال ۸۸، در سال ۸۶ هم چهل نفر در نقطه دیگری کشته شدند. این ترس وجود دارد که اعداد کشتههای معدن، عادیسازی نشود. باید زنگ خطر به صدا در بیاید و این اعداد به ۷۰-۸۰ نفر برسد. ما اعداد کشتههای معدن را کم نکردیم و زیاد هم شده است. ما به هیچ عنوان تجربه نداشتیم که ۵ نفر در طی ۳ ماه و در یک منطقه فوت شوند. آنجا ما زنگ خطر را به صدا درآوردیم اما خبری نشد. برای بررسی نقاط پنهان حادثه طبس هم یک کمیته حقیقت یاب تشکیل شود و آنها در هیچ نقطهای سهمی نداشته باشند. »