ببینید: طبیب ایران! / مسعود پزشکیان؛ از طبابت تا یکقدمی ریاست جمهوری
مسعود پزشکیان حالا تنها کاندیدای همه اصلاحطلبان در انتخابات است و بلکه تنها کاندیدای همه کسانی که میل به تحول و تغییر دارند.
پزشکیان در سالهای اخیر نشان داده که در منش و مسلک یک اصلاحطلب واقعی است؛ مواضع او آنقدر صریح بود که در همین انتخابات مجلس دوازدهم در ابتدای کار، ردصلاحیت شد اما با اعتراض به این تصمیم، صلاحیتش تأیید شد.
پزشکیانِ ۷۰ساله زاده مهاباد در آذربایجان غربی است. او بعد از اخذ دیپلمش، در سال۵۲ به سربازی رفت؛ در شهر زابل در استان سیستان و بلوچستان. از سربازی که برگشت در سال۵۴ دیپلم دوم در رشته طبیعی یا همان تجربی را دریافت کرد و در سال۵۵ در رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز پذیرفته شد. او دوره پزشکی عمومی خود را در سال ۶۴ به پایان رساند و به عنوان مربی فیزیولوژی شروع به تدریس در دانشکده پزشکی کرد.
در میانه جنگ مسئول اعزام اکیپهای پزشکی به جبههها بود و همزمان به صورت رزمنده و پزشک، در جبههها فعالیت میکرد.
پرشکیان در سال۶۹ تخصص خود در رشته جراحی عمومی را از دانشگاه علوم پزشکی تبریز دریافت کرد و در سال۷۲ به فوق تخصص جراحی قلب از دانشگاه علوم پزشکی ایران رسید و بلافاصله در بیمارستان قلب شهید مدنی تبریز استخدام و بعدها رئیس این بیمارستان شد.
مسئولیتهای سیاسی پزشکیان با روی کارآمدن دولت اصلاحات آغاز شد؛ وقتی در در دوره اول دولت خاتمی و در دوره وزارت بهداشت محمد فرهادی، معاون سلامت این وزارتخانه شد.
گفته می شود محمدرضا خاتمی، نایب رئیس مجلس ششم با فرهادی اختلافاتی داشت و حامی پزشکیان بود؛ در نهایت همین موضوع منجر به استعفای فرهادی شد و پزشکیان نیز در دولت دوم اصلاحات، به وزارت بهداشت رسید.
پیش از تشکیل کابینه دوم اصلاحات، در میان اعضای دفتر تحکیم وحدت، که آن زمان قویترین گروه دانشجویی در دانشگاه بود، زمزمه افتاد که برخی از اعضای این گروه یکی از معاونان وزارت بهداشت را برای تصدی وزارت مد نظر دارند که به لحاظ ظاهر و رفتار فردی شباهتی به وزرای فعلی ندارد و بیشتر شبیه وزرای کابینه میرحسین موسوی است؛ از جمله اینکه با کت و شلوار میانه ای ندارد و شلوارش را روی پیراهنش می اندازد.
به هر حال پزشکیان در دوره دولت دوم خاتمی، وزیر بهداشت شد؛ دو سال از وزارتش نمیگذشت که مجلس ششم به دلیل برخی انتصابها و تعرفههای پزشکی در صدد استیضاح او برآمد.
در جریان استیضاح، بهزاد نبوی در مقام دفاع از پزشکیان برآمد و گفت که بخشی از مشکلات مورد اشاره نمایندگان، مربوط به دورههای قبل است.
نبوی در نطق خود با کنایه خطاب به نمایندگان گفت که استیضاح پزشکیان از مسائل مهم کشور نیست و برای دیدن مسائل مهم، سری به کوچه و خیابانها بزنید.
اشاره او به واقعه حمله برخی نیروها به خوابگاه دانشگاه علامه و برخی ناآرامیها در تهران بود. به هر حال پزشکیان توانست بار دیگر از مجلس رأی اعتماد بگیرد.
پزشکیان در دولت احمدینژاد، صرفا به کار طبابت پرداخت و به گفته خود در همین ایام به دلیل تمرکز بر حرفه تخصصیاش، درآمد خوبی به دست آورد؛ به نحوی که با پولش هم خانه خرید، هم باغ و هم به اقوامش کمک مالی کرد.
او اما سیاست را رها نکرد و در انتخابات مجلس هشتم نامزد شد و درباره علت نامزد شدنش گفت: «این شرایط یک مقدار به من برخورد، برای اینکه باورم این بود که ما آفریده نشدیم برویم پول دربیاوریم و همینطور ولخرجی کنیم، ما تصور میکردیم علم و مهارت را برای حل مشکلات و گرفتاریهای مردم میآموزیم».
یکی از مهمترین نطقهای او در مجلس هشتم مربوط به حوادث بعد از انتخابات سال۸۸ است که واکنشهای بسیاری را به همراه داشت.
با همه اینها اما او در مجالس نهم تا دوازدهم هم ثبت نام کرد و رای آورد هرچند در انتخابات مجلس دوازدهم، ابتدا ردصلاحیت شد اما با اعتراض به این موضوع، صلاحیتش تأیید شد.
پزشکیان در سال۹۲ در انتخابات ریاستجمهوری هم ثبت نام کرد اما مدتی بعد انصراف داد. او در سال۱۴۰۰ بار دیگر داوطلب نامزدی ریاست جمهوری شد که این بار شورای نگهبان صلاحیتش را رد کرد
با این حال، صلاحیت او در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳ تایید شده است؛ او که یکی از سه نامزد نهایی جبهه اصلاحات بود، اکنون با ردصلاحیت جهانگیری و آخوندی، تنها نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان خواهد بود.
حالا که لاریجانی هم صلاحیتش تأیید نشده، بسیاری بر این باورند که عمده ی آراء مستقلین و اصلاحطلبان به سبد رأی پزشکیان ریخته خواهد شد تا با این پشتوانه، به مصافِ ۵ رقیب اصولگرای خود برود.