ببینید / سه روز سخت تا آزادی / قسمت دوم پرونده «خرمشهر از آزادی تا سقوط»
مهرشاد ایمانی / سرویس سیاسی «انتخاب»: اشغال خرمشهر تا سوم خرداد ۶۱ طول کشید تا آنکه ایران توانست در عملیات وسیع بیتالمقدس آن را پس بگیرد. ساعت ده و نیم شب شنبه یک خرداد مرحله چهارم از عملیات بیتالمقدس آغاز شد؛ مرحلهای که هدف مشخص آزادسازی خرمشهر بود. زمر عملیات یا محمد بن عبدالله بود.
ارتش عراق روز دوم خرداد ۶۱ یعنی یک روز پیش از آغاز حمله نهایی رزمندگان ایرانی به بعثیهای مستقر در خرمشهر، اطلاعیهای را در بین همه نظامیان عراقی که در این شهر و اطراف آن مستقر بودند توزیع کرد و در آن دفاع از خرمشهر و حومه آن را مانند دفاع از بغداد و حومه آن و دفاع از همه شهرهای عراق دانست. در این اطلاعیه نوشته شده بود که خرمشهر حکم بالشی را دارد که بصره بر آن آرمیده است و در آن تأکید شده بود که اگر خرمشهر به دست نیروهای ایرانی بیافتد دروازه های نکبت به روی عراق باز خواهد شد.
واقعیت این بود که در عملیات بیتالمقدس شرایط برای نیروهای ایران خوب پیش نمیرفت و هر چه از آغاز عملیات میگذشت نیروهای ایرانی خستهتر می شدند و گزارشها حاکی از آن بود که دیگر توان و رمقی برای واحدهای رزمی باقی نمانده است. در این شرایطی نیاز به توقف عملیات برای بازسازی و ترمیم یگانها و فراخوان داوطلبین جدید مردمی بود. برخی فرماندهان نظامی معتقد بودند حتی تفنگهای ژ۳ آنها نیاز به تمیز شدن دارد تا بتوان با آن تیراندازی کرد. فشردگی نبرد در روزهای طولانی اجازه تعمیر و نظافت سلاحها و جنگ افزارها را برای استفاده مجدد از آنها نمیداد. خستگی و تلفات هم مزید علت شده بود. گذشت زمان به نفع عراق بود. در این شرایط قرارگاه مرکزی کربلا، پاسگاه تاکتیکی خود را به محلی در اطراف خرمشهر منتقل کرد تا بتواند به سرعت جلساتی را با فرماندهان یگانهای درگیر در خط مقدم برگزار کند.
به دلیل آنکه که قبلا از دژ مرزی به سمت شلمچه، عملیات صورت گرفته بود و ناموفق مانده بود، این بار تصمیم گرفته شد تا نیروهای ایرانی از منطقه بین جاده اهواز-خرمشهر و شلمچه، حمله خود را آغاز کنند تا خرمشهر را به محاصره خود درآورند. یکی از مهمترین بحرانها کمبود نیرو بود که به شدت بر امیدواری نیروهای باقیمانده هم تأثیر میگذاشت. برای حل این مشکل جلسه ای بین فرمانده سپاه و فرمانده نیروی زمینی ارتش برقرار و بنا شد تا از هر یگان حدود دو گردان برای حرکت به سمت خرمشهر سازماندهی شوند و بالاخره ۱۲ گردان پیاده آماده شدند. بحث هم درباره اینکه بهترین طرح برای آزادسازی خرمشهر چیست به سرعت به نتیجه رسید و قرار شد سرانجام قرار شد سرهنگ صیاد شیرازی در جلسه ای با حضور فرماندهان لشکرها و تیپهای سپاه و ارتش ، این طرح را ابلاغ کند. برخی از فرماندهان مانند احمد متوسلیان و حسین خرازی با طرح اعلام مخالفت کردند زیرا گفتند این طرح متفاوت با بحثهای انجام شده است اما در نهایت گفتند که ما تابع دستوریم و عملیات در همان شب آغاز شد.
در اول خرداد تلاش برای محاصره خرمشهر صورت گرفت اما محاصره کامل این شهر امکان نداشت زیرا از سمت جنوب، خرمشهر در کنار اروند رود قرار داشت که عراقیها در آن طرف رودخانه، حضور داشته و همه آتشهای خود از خمپاره گرفته تا توپخانه را برای پشتیبانی از قوای ارتش بعثی در داخل خرمشهر سازماندهی کرده بود.
در نهایت در اواخر روز دوم خرداد و بامداد روز سوم خرداد با آرایش و سازماندهی لازم و با حدود ۱۲گردان رزمی پیاده، عملیات آزادسازی خرمشهر آغاز شد. ساعت ۴:۳۰دقیقه بود که نیروهای ایرانی با در همکوبیدن نیروهای عراقی توانتسند خود را به حوالی نهر خین برسانند و ارتباط نیروهای عراقی مستقر در خرمشهر، تقریبا با محور شلمچه قطع شد. در این مقطع بود که ارتش عراق به فکر عقبنشینی افتاد.
هنگامی که خبر محاصره خرمشهر به صدام رسید، او به فرمانده لشکر ۷ پیاده دستور داد تا محاصره خرمشهر را در هم بشکند و نیروهای خود را در خرمشهر مستقر کند وگرنه او و اعضای ستاد لشکر، همگی اعدام خواهند شد. مشخص بود که با توجه به موازنه قوای موجود و وضعیت روحی نیروها، این خواسته غیرممکن است. لشکر ۷ در دستیبابی به هرگونه پیشروی ناکام ماند و برای اولین بار صدام در اجرای حکم اعدام در صحنه جنگ به خود تردید راه داد.
از ساعت ۷ صبح روز سوم خرداد، قرارگاه فتح با کمک تیپ ۸ نجف و تیپ ۱۴ امام حسین با ۷۰۰رزمنده، حرکت خود را به سمت خرمشهر آغاز و دور جدیدی از تلاش برای آزادسازی خرمشهر را شروع کرد. همزمان پانزده هزار نظامی عراق هنوز در خرمشهر حضور داشتند. با این اقدام دو محور عملیاتی دیگر ایران هم توانستند بر عراق غلبه یافته و در مسیر رسیدن به خرمشهر بر فعالیت های خود افزودند.
سرعت پیشروی نیروهای ایران به گونهای بود که بالگرد جنگی عراق در پرواز صبح زود خود در سوم خرداد، بر فراز این منطقه تصور میکرد که هنوز نیروهای ارتش عراق در آن مستقر هستند و در نتیجه با پرواز در ارتفاع پایین درخرمشهر، مورد اصابت راکت آرپی چی ۷ نیروهای ایران قرار گرفت و سرنگون شد.
نیروهای عراقی که مسیر جاده شلمچه را مسدود شده میدیدند در صبح روز سوم خرداد دستهایشان را بالا برده و آماده اسارت شدند. به این شکل بود که در ساعت ۱۰ صبح روز سوم خرداد نیروهای ایرانی تیپ هشت نجف از راه شمال غرب وارد خرمشهر شدند. اولین کسی که خبر آزاد سازی خرمشهر را به قرارگاه اعلام کرد، احمدکاظمی فرمانده تیپ نجف بود که اعلام کرد: خرمشهر را خدا آزاد کرد.
رادیو دولتی انگلیس که در شامگاه نهم اردیبهشت ۱۳۶۱ اعلام کرد بود: «چنانچه ایرانیان درصدد بازپس گرفتن خرمشهر برآیند، سختترین گردو را برای شکستن برگزیدهاند» سرانجام در روز پنجم خرداد، یعنی دو روز پس از آزادسازی خرمشهر اعلام میکند: «از زمانی که خبرنگاران غربی از نیروهای عراقی در خرمشهر دیدن کرده و از روحیه خوب آنها گزارش دادهاند، بیش از سه یا چهار روز نمیگذرد که ناگهان همه شهر از دست عراقیها بیرون کشیده شد».
خبرگزاری رسمی «عراق-آی.ان» هم در اطلاعیهای کوتاه ضمن آنکه از خرمشهر با عنوان «بندر خرمشهر» نام برد، اعلام کرد:: «سخنگوی ارتش عراق اعلام کرده است بندر خرمشهر را ترک کرده و تا مرزهای بینالمللی عقبنشینی کردهاند».
خبرگزاری آمریکایی «یونایتدپرس» هم در ساعت ۲۲دقیقه بامداد چهارم خرداد، در گزارش ارسالی خود از بیروت، سربازان عراقی را در حال فرار توصیف کرد و چنین آورد: «سربازان در حال فرار عراق، مشغول گریختن از خرمشهر و مناطق اشغالی هستند».
رادیو دولتی «صدای آمریکا» هم پس از پنج شبانهروز سکوت و امتناع از انعکاس خبر فتح خرمشهر توسط نیروهای ایران، سرانجام در «گزارش ویژه» هشتم خردادماه سال ۱۳۶۱ خود بیان کرد: «با وجود مشکلات تدارکاتی، ناآرامیهای ناشی از انقلاب و کاهش تدریجی قدرت عملیات نیروهای هوایی ایران، ماشین نظامی ایران بهگونهای اعجابآور عمل کرد».
روزنامه «گاردین» چاپ انگلستان هم درباره سقوط فتح خرمشهر نوشت: «سقوط خرمشهر یعنی سقوط آخرین و مهمترین افتخار جنگی عراق که ایرانیها با بازپس گرفتن آن، این برگ برنده را که بهوسیله آن عراق میکوشید ایران را به پای میز مذاکره بکشاند، از دست بغداد ربودند».
به هر روی با تلاشهای بیوقفه رزمندگان ایرانی خرمشهر بعد از ۱۹ماه از اختیار عراق خارج شد، رخدادی که باتوجه به امکانات و بضاعت نظامی ایران در آن مقطع از نظر جهانیان اتفاقی بسیار عجیب توصیف میشد.