با دو قطبی رادیکال-معتدل در انتخابات مواجه خواهیم بود
با برگزاری زودهنگام انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم، حدود ۸۰ نفر برای رقابت در این دوره ثبت نام کردند. در این بین قبل از اعلام رسمی اسامی تائید صلاحیتشدگان، انتخابات وارد مرحله «گمانهزنی» شده است. یک فعال سیاسی اصولگرا هم معتقد است که با دو قطبی رادیکال-معتدل در انتخابات مواجه خواهیم بود.
ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا، درباره تعدد ثبت نام کاندیداها به «انتخاب» گفت: اتفاقات چند روز اخیر، منشوری است که از زوایای مختلف میتوان آن را بررسی کرد. اینکه ۸۰ نفر برای انتخابات کاندید میشوند، مثبت است. یعنی افراد مختلفی هستند که خود را در این حد صلاحیت میدانند و تنوع مشارکتکنندگان بالاست. اما اگر جامعتر نگاه کنیم، درست است که قانون انتخابات ریاست جمهوری اصلاح شد و از ۴۰۰ نفر به ۸۰ نفر رسیدهایم اما این عدد هم مطلوب نیست. ما باید به لحاظ قوانین و ساختار انتخاباتی به گونهای عمل کنیم که تعداد محدودی از افراد امکان ثبت نام داشته باشند.
وی درباره لزوم اصلاح معیارهای ثبت نام در انتخابات بیان کرد: در قانون اساسی به رجل سیاسی درباره رئیس جمهور اشاره شده است. رجل سیاسی یعنی فردی که به لحاظ سیاسی، در جایگاه یک رئیس جمهور باشد. اما رئیس جمهور فقط جایگاه سیاسی ندارد و باید فردی باشد که توان و فهم مدیریتی داشته باشد. اینکه یک نماینده مجلس، بدون هیچگونه سابقه کار اجرایی ثبت نام میکند، مشکل از قانون است. اگر آن فرد رجل سیاسی هم باشد، اما یک فرد به صرف رجل سیاسی بودن میتواند رئیس جمهور شود؟ پشت سر این افراد هم هیچ حزب و جریانی وجود ندارد. در کشورهای دیگر، احزاب یک فرد را به عنوان کاندیدا معرفی میکنند، مردم چون حزب را میشناسند، انتخاب افراد سادهتر میشود.
وی در رابطه با کاندیداهای دو قطبی ساز انتخابات اظهار داشت: به جای اینکه دنبال افراد باشیم، باید دنبال جریان فکری باشیم. یک زمان دو قطبی بین دو جناح بود، الان خطری که داریم دو قطبی رادیکال-معتدل است. این دو قطبی امکان ظهور در انتخابات دارد. افرادیکه از چپ یا راست رادیکال هستند، در مقابل جریان معتدل قرار میگیرند. شاخصه رادیکالها، اثبات خود و نفی دیگران است. رادیکالیسم، مرزی جز اتهام زنی ندارد.
ایمانی درباره احتمال انشعاب وسیع میان اصولگرایان و اصلاح طلبان، پس از انتخابات گفت: من تصور میکنم که اصلاح طلبان و اصولگرایان، تا به الان هم دچار انشعابهای وسیع شدهاند. شاید نام انشعابها و اتفاقات برده نمیشود. این تضادها علنی نشده است. به عنوان نمونه طیف وسیع فکری منسجم در اصلاح طلبان نداریم. از افرادیکه کاملاً از نظر فکری از حاکمیت جدا شدهاند تا افرادیکه اعتقاد به مبانی نظام دارند، در این جریان حضور دارند و این یعنی انشعاب! به غیر از مجالس ترحیم، در دیگر نقاط دچار تضاد هستند. در اصولگرایان هم به انتخابات مجلس نگاه کنید، چقدر تضاد و اختلاف میان آنها وجود دارد. سهم هر کدام از این افراد متفاوت است اما انشعاب کاملاً معناداری در اصولگراها وجود دارد. حداقل در این انتخابات سه جریان درون اصولگرایان داشتیم که لیست دادند و این به معنای انشعاب است.