انتقاد روزنامه اصولگرا از نمایندگان مجلس: در بررسی صلاحیت وزرا، از همه چیز سوال میشود جز ایدهها و نتیجه آن در واقعیت
روزنامه اصولگرای فرهیختگان نوشت: در حالی که رادیکالها مشغول ساخت دوقطبی مخرب پزشکیان-ظریف و پیشبرد ایدههای سیاسی خود هستند، فرآیند رای اعتماد به کابینه میتواند یک بازی برد-برد برای دولت و مجلس خلق کند.
در حالی که رادیکالها مشغول ساخت دوقطبی مخرب پزشکیان-ظریف و پیشبرد ایدههای سیاسی خود هستند، فرآیند رای اعتماد به کابینه میتواند یک بازی برد-برد برای دولت و مجلس خلق کند. شرط لازم برای حصول این نتیجه، بردن مساله رای اعتماد روی ایدههای وزرا است؛ چیزی که تاکنون در اخباری که از کمیسیونها بیرون میآید دیده نشده است.
اما چرا باید کانون نزاع و کنش سیاسی بر سر ایدههای حکمرانی باشد؟ ما بعد از چهار انتخابات زیر ۵۰ درصد به انتخابات تیرماه ۱۴۰۳ رسیدهایم. در تحلیل تکرار شدن کاهش مشارکت دلایل زیادی آوردهاند اما یکی از مهمترین آنها این است که مردم چیزی از فرآورده دموکراسی را در زندگی خود نمیبینند، پس نسبت به صندوق بیرغبت میشوند. چرا فرآورده دموکراسی را نمیبینند؟ چون رفتوآمدهای سیاسی تغییری در زندگی آنها از منظر تولید کارآمدی، رفع تبعیض و افزایش حس آزادی ایجاد نمیکند. چون عموما بحثها و نزاعهای ما نه بر سر ایدههای تحقق کارآمدی، عدالت و آزادی، بلکه بر سر اصل آمدن و رفتنهاست. برایمان فرقی نمیکند چه کسی با چه پشتوانه نظری و ایدهای در مسند اجراست و آن ایدهها چه نسبتی با موضوعات کشور دارند؛ آنچه مهم است این است که جریان نزدیک به ما حاکم باشد.
به ماجرای بررسی صلاحیتهای وزرا در همین چند روز نگاه کنید، از یک وزیر پیشنهادی که در حوزه عدالت و رفاه دارای تئوری و دیدگاه و البته سابقه اجرایی است و البته تئوریهایش میتواند درست یا غلط، مرتبط با مسائل روز یا بیربط با مشکلات کشور باشد، درباره همه چیز سوال میشود جز همین ایدهها و نتیجه آن در واقعیت.
یا مثلا در وضعیتی که کشور با چالشهای ریشهای و فوریتداری در حوزه مسکن و بهداشت و درمان و… مواجه است، باز هم در جلسات رسیدگی به صلاحیت وزرای این حوزهها اوضاع به همین منوال است. در بیشتر این جلسهها سوالات محوری نمایندگان همان چیزهایی است که احتمالا نهادهایی که استعلام وزیر پیشنهادی را مثبت ارزیابی کردهاند به آنها پاسخ دادهاند و مشخص نیست نماینده قرار است در آن چند دقیقه جلسه از چه چیزی سردربیاورد که نهادهای مربوطه بررسی نکردهاند.
حداقلیترین فایده بردن بحث رای اعتماد توسط مجلس روی ایدههای حکمرانی این است که دولتی که ایده روشنی برای اداره کشور اعلام نکرده است، مجبور میشود در یک توفیق اجباری روی ریلی مشخص حرکت کند و بداند اگر امروز وزیرش با شاخصه ایده حکمرانی تایید یا رد شد، فردا هم توسط مجلس با همین شاخص ارزیابی میشود و استیضاح یا ابقا خواهد شد.
انتفاع مهم دیگر این رویکرد برای خود مجلس است. صرف طرح موضوع ایدههای حکمرانی در مجلس موجب عقبگرد جریان رادیکال و میدانداری عاقلترهای مجلس خواهد شد؛ اتفاقی که میتواند تصویر مجلس در اذهان مردم را هم ترمیم کند. رای اعتماد ازجمله بزنگاههایی است که توجه مردم بیشتر از قبل به مجلس جلب میشود. ظهور و بروز رادیکال مجلس با چند چهره که به دغدغههای خاصی شهره هستند و به حاشیه رفتن ایدههای حکمرانی به مثابه موضوع اصلی حل مسائل کشور، خطری است که در فرآیند رای اعتماد مجلس را تهدید میکند.
نفع دیگر این ماجرا باز هم برای مجلس است. آنها چه در همین مرحله در فرآیند رای اعتماد چه در آینده از طریق سوال یا استیضاح اگر بخواهند اصلاح و تغییری در دولت پدید بیاورند، از مسیر ارزیابی ایدههای حکمرانی میتوانند این کار را به نحو بهتری انجام دهند؛ مسیری که استدلال عمومی دارد و به راحتی قابل مناقشه نیست.