از کم بودن عمق بازار سرمایه تا چالش سنگین نرخ بهره – هشت صبح
به گزارش هشت صبح و به نقل از مهر :
وحید بلالی؛ گروه اقتصادی مهر: بورس در یک سال اخیر بازدهی منفی داشته است و نزدیک به ۵۰۰ هزار واحد ریزش داشته است، اما چرا بازار سرمایه به اینجا رسید در این گزارش اولویتهای دولت چهاردهم در بازار سرمایه را بررسی کنیم:
کم عمق بودن بازار سرمایه بیشترین مشکل بازار سرمایه
کم عمق بودن بازار سرمایه از مهمترین مشکلات بازار سرمایه است، بازار سرمایه ایران به قدری که باید رشد کند هنوز رشدی نکرده و بسیاری از شرکتهای دولتی و خصوصی هنوز در این بازار با ۱۰۰ درصد سهام خود فعال نیستند.
در سالهای اخیر تلاشهایی برای رشد بازار سرمایه شده و شرکتهای استارت آپی در بازار فعال شده است، اما بورس ایران در بهترین حالت ارزش دلاری ۲۰۰ میلیارد دلاری دارد که نسبت به حجم اقتصاد ایران بسیار کوچک است و این حجم باید به بیش از ۲ برابر افزایش یابد و برخی از اساتید اقتصاد دانشگاه بر این باورند باید حجم دلاری بازار سرمایه به میزان ۱۰۰۰ میلیارد دلار برسد تا بتوان اقتصادی شفاف و پویا داشت.
دوطرفه شدن بازار و امکان سود از ریزشها
یک طرفه بودن بازار سرمایه در سالهای اخیر سبب فشارهای روحی زیادی به سرمایه گذاران شده است و سرمایه گذاران تنها امکان گزینه خرید را دارند. در سال ۱۳۹۸ در طرحی که در بورس تهران مطرح شده بود امکان ابزار فروش تعهدی سنجیده شده بود و قرار بود به مرور این ابزار اجرایی شده و به تمام نمادهای بازار سرمایه تسری پیدا کند اما این طرح مهم بیش از ۴ سال است که خاک خورده و باعث شده اعتمادها به بازار سرمایه کاهش یافته و پولها به سمت بازارهای دیگری برود.
نرخ بهره
مهمترین و اساسیترین مؤلفه پولی تأثیرگذار بر بازار سرمایه نرخ بهره بوده که در سال ۱۴۰۲ این مؤلفه مهم بیشترین فشار را بر بازار سرمایه وارد کرده است، نرخ اوراق اخزا به ۳۸ درصد رسیده و این موضوع باعث شده بود بورس بزرگترین ریزش را تجربه کند اما در هفته اخیر نرخ اوراق اخزا به ۳۳ درصد کاهش یافت اما بازهم بالا بوده و برای اینکه بازار سرمایه بتواند وضعیت مناسبی را تجربه کند باید نرخ بهره رسمی و غیررسمی (مانند نرخ اوراق اخزا) به کمتر از ۲۵ درصد در گام اول کاهش یابد.
دولت چهاردهم باید تصمیم جدی برای نرخ بهره بگیرد و بالا بودن نرخ بهره نه تنها برای بازار سرمایه خوب نیست بلکه جریان گردش پول را بهم ریخته و باعث عدم تعادل اقتصادی در جامعه شده و تأمین مالی برای تولید را به خطر میاندازد.
زیرساخت اقتصاد کلان برای بازار سرمایه
متأسفانه زیرساخت امنی برای بازار سرمایه در اقتصاد کلان ایران وجود ندارد، سیاست گذار اقتصادی به راحتی با یک تصمیم مانند افزایش نرخ خوراک و دستکاری در سود شرکتهای بازار سرمایه باعث ریزش بازار سرمایه میشود، علاوه بر آن قانونهای مختلف مالیاتی و تصمیم آن بر بازار سرمایه باید به دقت بررسی شود تا فضای بازار سرمایه با شوکهای قیمتی مواجه نشود.
اگر بورس اولویت دولت باشد میتواند تأمین مالی از این بازار را نیز به درستی انجام دهد، تأمین مالی از بورس میتواند به میزان ۱۰۰۰ همت در سال برسد اگر فضای کلی بازار سرمایه خوب باشد و پول در این بازار در جریان باشد میتوان به تأمین مالی جدی در این بازار رسید، کل درآمدهای مالیاتی کشور در سال ۱۴۰۲ به میزان ۸۰۰ همت بوده و اگر بازار سرمایه پویا باشد میتوان بیشتر درآمدهای بودجه را از دو محل مالیات و بازار سرمایه تأمین کرد و کسری بودجه دولت را به حداقل رساند.