ادامه این وضعیت و بدکارکردی سیاست خارجی و شکاف‌های داخلی می‌تواند ایران را از فرصت‌های خاص این دوره محروم کند / ممکن است عده‌ای از اقتصاد تحریم بهره ببرند، اما امیدوارم متوجه شوند که ادامه این شرایط به ضرر همه حتی کاسبان تحریم است

به گزارش هشت صبح و به نقل از انتخاب :

ادامه این وضعیت و بدکارکردی سیاست خارجی و شکاف‌های داخلی می‌تواند ایران را از فرصت‌های خاص این دوره محروم کند / ممکن است عده‌ای از اقتصاد تحریم بهره ببرند، اما امیدوارم متوجه شوند که ادامه این شرایط به ضرر همه حتی کاسبان تحریم استعدم دستیابی به یک شرایط عادی در سیاست خارجی موجب چالش‌های فراوانی برای کشور شده است. پس از چندین دور مذاکره با موضوعات مختلف هنوز نتوانستیم به وضعیتی عادی دست یابیم که بررسی علل آن یکی از نخستین گام های رفتن به سوی شرایط عادی در سیاست خارجی است.

دیاکو حسینی، کارشناس روابط‌ بین‌الملل، در آغاز درباره راهکار عبور از بن‌بست‌های سیاست خارجی و موانع اساسی برای عددم دستیابی به روابط عادی با جهان به «انتخاب» گفت: من فکر می‌کنم که باید یک شناخت درست از جهان، در نوع کارکرد آن داشته باشیم. بخش بزرگ اختلافات درون کشور ما به یک تفاوت شناختی برمی‌گردد که جهان به چه سمت حرکت می‌کند. وقتی تصور کنیم که جهان در حال یک قطب بندی تازه است که در آن چین و روسیه و ایران قطب‌های مستقل در مقابل آمریکا هستند؛ یا اگر این قطب بندی شکل بگیرد ایران چه جایگاهی بدست خواهد ‌آورد، نوع رفتار ما تغییر می‌کند. بنابراین بخشی از این موضوع به یک تفاوت شناختی از ماهیت سیاست بین الملل در جهان معاصر برمی‌گردد. نکته بعد خودشناسی است. اینکه ما به عنوان ایران چه کسی هستیم و چه مسئولیتی داریم و برای انجام آن چه هزینه‌هایی را تقبل می‌کنیم. ایران نیز موفق نشده یک هویت واحد برای سیاست خارجی خود با اهداف معین و با استراتژی‌های مشخص اتخاذ کند. نکته سوم به نقش سیاست داخلی در روابط خارجی برمی‌گردد یکی از مشکلاتی که ما در دهه گذشته از سال ۹۰ به بعد گرفتار آن بودیم نقش سیاست داخلی و سایه آن بر سیاست خارجی است. این یکی از دلایل عمده‌ایست که یک قطب‌بندی شکل گرفته و شناخت بی طرفانه از واقعیت نداریم. جناح‌های مختلف برای حفظ هویت سیاسی خودشان است که در برابر رقیب داخلی چنین کارهایی را انجام می‌دهند که یک مشکل بنیادی مهم است. ضمن اینکه من فکر می‌کنم در سایه نکته سوم است که می‌بینیم در سطوح اجتماعی مردم درگیر روابط خارجی‌اند. طبیعتا هر دو جناح دچار مبالغه‌گویی نسبت به کشور های شرق و غرب شده اند و این مسئله ما را به یک شرایط عادی نمی‌رساند. البته اولویت دادن به توسعه اقتصادی در روابط خارجی نیز مهم است. اگر گمان کنیم هدف سیاست خارجی ارتقاع جایگاه امنیتی ایران است تا سیاست خارجی ابزاری برای جایگاه اقتصادی ایران در نظام اقتصادی و سیاسی جهانی است، مسئله فرق می‌کند. این مسئله منجر به نتایج متفاوت شده و یک بستر مشترک بین گروه‌های سیاسی و حتی بین مردم مانع شده است.

وی در ادامه اضافه کرد: واقعیت این است که می‌توان تا زمان طولانی این وضعیت را ادامه داد که البته منجر به نابودی ایران هم نمی‌شود؛ اما حتما ادامه این وضعیت و بدکارکردی سیاست خارجی و شکاف های داخلی می‌تواند ایران را از فرصت‌های خاص این دوره محروم کند درحالیکه یک مسابقه جهانی در بهره بردای از این فرصت‌ها شکل گرفته است. در نتیجه این وضعیت می‌توانیم شاهد باشیم ایران از بسیاری از شاخص هایی که نیاز دارد محروم مانده است. ایران پتانسیل‌های بالا جمعیتی و انسانی دارد ولی در عین حال تا وقتی این پتانسیل‌ها در عرصه جهانی تعریف نشوند جایگاه مناسب خود را پیدا نخواهیم کرد.

حسینی در پایان درباره نقش کاسبان تحریم در عدم عادی شدن روابط بین‌المللی گفت: من نمی‌دانم ما اصلا کاسب تحریم داریم یا خیر و مطالعه ای نیز در این رابطه ندیده‌ام. این نوع تفاسیر به گمانم مطرح نیست. ما به عنوان یک شاهد بیرونی می‌توانیم هشدار دهیم که منافع کوتاه مدت اقتصادی و سیاسی نباید تا این اندازه به روابط خارجی ما سایه بیندازد. طبق برخی پیش بینی‌ها ایران در دهه آینده از نقشه اقتصادی جهان نباید حذف شود. ممکن است عده ای از اقتصاد تحریم بهره ببرند اما امیدوارم متوجه شوند که ادامه این وضعیت و کشاکش‌ها و تنش‌های درونی و عدم اجماع ملی به ضرر همه؛ حتی کاسبان تحریم است.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا