تیتر یک

آیا آمریکا در حال ورود به دوران جدیدی از خشونت سیاسی است؟

به گزارش هشت صبح و به نقل از انتخاب :

پیتر اشپیگل در یادداشتی در روزنامه فایننشال تایمز نوشت: تاریخ آمریکا نشان می‌دهد که ترور و خون ریزی می‌تواند شوکی ایجاد کند که نیرو‌های میانه رو را مجددا به صحنه گردانان اصلی عرصه سیاسی تبدیل نماید.

به گزارش گروه بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: آمریکا با خشونت سیاسی غریبه نیست. در طول تاریخ هر زمان که فضای سیاسی این کشور به شکلی افراطی دو قطبی شده چهره زشت و کریه خشونت نمایان شده است. 

اما در اکثر مواقع، حوادث ترور یا تلاش برای سوء قصد به جان سیاستمداران موجب ایجاد چنان شوکی در فضای سیاسی کشور شده که تمامی طرف‌ها از لبه پرتگاه هرج و مرج سیاسی عقب نشسته و فضا به سمت عقلانیت بیشتر پیش رفته است. باید دید که آیا در انتخابات سال ۲۰۲۴ نیز چنین نتیجه‌ای تکرار خواهد شد؟

حال و هوای هر دو طرف رقابت نشانی از آرامش و عقلانیت ندارد. در طول کارزار انتخاباتی سال ۲۰۲۴ هم دموکرات‌ها و هم جمهوری خواهان از ابزار ترس برای ایجاد انگیزه در پایگاه‌های رایشان استفاده کرده و هشدار داه اند که پیروزی نامزد رقیب در انتخابات ماه نوامبر موجب پایان آمریکایی خواهد شد که ما آن را می‌شناسیم. چنین فضایی برای بازگشت به یک رقابت انتخاباتی عادی و عقلانی سازنده نیست.

اما در طول دوران زندگی بسیاری از کسانی که در سیاست آمریکا حضور دارند یک تجربه زیسته وجود دارد که طی آن موج حیرت انگیز خونریزی‌های سیاسی در فضایی کاملا دو قطبی مهار شد و این نه به خاطر رهبری مقتدرانه مقام‌های دولتی بلکه به دلیل نقش آفرینی مجدد نیرو‌های میانه رو در جامعه آمریکا بودکه گفتمان ملی را از افراط گرایی خارج کرد.

هنوز هم فهرست کردن مجموعه‌ای از تیراندازی‌ها و ترور‌هایی که در صحنه سیاسی آمریکا در طی ۴ سال بعد از ۱۹۶۸ رخ داد شوکه کننده است. نه تنها مارتین لوترکینگ در مهمانخانه‌ای در ممفیس ترور شد و رابرت کندی پس از انتخابات مقدماتی کالیفرنیا به قتل رسید، بلکه تنها دو سال بعد ۴ دانشجوی معترض نیز توسط گارد ملی اوهایو هدف قرار گرفته و کشته شدند و جورج والاس فرماندار آلاباما نیز در سال ۱۹۷۲ با شلیک یک مرد مسلح زخمی شد.

اکنون که به گذشته نگاه می‌کنیم مایه شگفتی است که کشور در آن دوران از هم نپاشیده است. رادیکال‌های چپ اعتراضات گسترده و خشمگینانه‌ای را علیه جنگ ویتنام ترتیب می‌دادند و گروه‌های افراطی ضد جنگ مانند ودرمن بمب گذاری‌هایی را انجام می‌دادند که هدف آن‌ها به راه انداختن انقلاب بود. در اردوگاه راست گرایان، ترور لوترکینگ مهمترین اتفاق یک دهه اقدامات خشونت بار علیه آمریکایی‌های آفریقایی تبار و حامیان حقوق مدنی بود.

اما تا سال ۱۹۷۶ سیاست داخلی بار دیگر به موضوعی ملال آور تبدیل شد. 

یک قهرمان سابق فوتبال به نام جرالد فورد برای انتخاب مجدد در برابر جیمی کارتر که یک مزرعه دار سابق بود به رقابت پرداخت. هرچند در سال ۱۹۸۱ یک مرد مسلح دیوانه تلاش کرد رونالد ریگان را ترور کند، اما این اقدام دارای انگیزه سیاسی نبود.

درسی که باید از این تحولات رفت این است که دموکراسی آمریکایی انعطاف پذیری و مقاومت بالای خود را ثابت کرده است. در عصر کنونی آسان می‌توان فراموش کرد که آمریکا یک جنگ داخلی خونین و ترور بهت آور یک رئیس جمهور را در خاک خود تجربه کرده، اما در طی یک نسل به دوران طلایی خود رسیده و تبدیل به مهمترین قدرت اقتصادی جهان شده است.

اگر گذشته چراغ راه آینده باشد، سوء قصدر روز شنبه به جان دونالد ترامپ شوکی به نظام سیاسی آمریکا وارد خواهد کرد و اجازه خواهد داد که صدای منطق و استدلال بار دیگر شنیده شود.

اما بخش اعظم اتفاقاتی که از زمان ورود ترامپ به صحنه سیاسی آمریکا رخ داده آنچنان بی سابقه بوده که حتی درس‌هایی تاریخ آمریکا نیز ممکن است دیگر یک عامل هدایتگر قابل اتکا تلقی نشود. بگذارید امیدوار باشیم که صدای میانه رو‌های آمریکایی که در هر دو جناح سیاسی این کشور تحت فشار افراط گرایی تضعیف شده اند، از این اتفاق به عنوان فرصتی برای بازگشت به عرصه استفاده کنند. ممکن است آینده آمریکا به همین اقدام متکی باشد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا