آزادی زندانیها گام نخست در جهت توافق نانوشته ایران و آمریکاست / ایران باید یک فکر اساسی برای تنش زدایی بنیادی در خدمت توسعه اقتصادی کشور و رفاه مردم بکند / اینکه مقامات ما یکی دو سال تلاش کنند و حاصل آن آزادی بخش محدودی از سپردههای ایران باشد، اصلا با اندازههای اقتصاد ایران و نیاز کشور تناسبی ندارد
خبر آزادی زندانیان آمریکایی از تهران و آزادشدن بخشی از منابع ارزی ایران و ارسال آن به قطر، موجی از گمانهزنیها دربارهی شکلگیری مذاکراتی مهمتر و جامعتر را ایجاد کرده است. سوال اساسی اینجاست که ما چقدر از این توافق میدانیم و این توافق تا چه حد گسترش خواهد یافت؟
به جهت بررسی موضوع فوق گفتگو کردیم با کوروش احمدی، دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل.
مشروح گفت و گوی «انتخاب» با کوروش احمدی به شرح زیر است:
* نظر و تحلیل شما درباره توافق اخیر میان ایران و امریکا و ازادشدن امریکاییها چیست؟
این توافق احتمالی را قبل از هر چیز باید در بستر و پیش زمینه آن دید و تحلیل کرد. طی سه چهار ماه گذشته همیشه صحبت از این بوده که مذاکراتی بین ایران و آمریکا در باره یک توافق نانوشته در حال انجام است. فرض بر این بود که علی الاصول نیل به یک توافق نانوشته به تنها راه ممکن برای طرفین تبدیل شده؛ چرا که هدف اصلی طرفین یعنی احیای برجام طی یک سال گذشته به مانع جدی برخورد کرده و عملا متوقف شده است. از سوی دیگر در ۲۶ مهر سررسید برداشته شدن تحریمها یا محدودیتهای موشکی علیه ایران را داریم که مطابق قطعنامه ۲۲۳۱ باید محقق شود و غرب ممکن است در پی راههایی برای جلوگیری از آن باشد. از سوی دیگر، آمریکا نیز در حال وارد شدن به یک انتخابات نفس گیر است که در آن حزب دمکرات و شخص بایدن باید از هر امکانی برای بهبود موقعیت خود در داخل آمریکا بهره ببرند. یکی از این امکانات آزاد سازی اتباع آمریکایی زندانی در دیگر کشورهای جهان است. دولت بایدن طی یک سال گذشته در این رابطه بسیار فعال بوده و تا کنون ترتیب آزادی یک فعال حقوق بشر آمریکایی در رواندا در مارس گذشته، یک بسکتبالیست آمریکایی در روسیه در دسامبر گذشته را داده و در حال تلاش برای آزادی خبرنگار وال استریت جورنال زندانی در روسیه است. در این رابطه، طبعا آزادی ۴ یا ۵ تبعه آمریکایی در ایران میتواند از نقطه نظر روابط عمومی برای دولت بایدن حائز اهمیت باشد. با توجه به نقش رسانهها و جوامع مدنی در آمریکا، در زندان بودن اتباع آمریکایی و فعالیت مستمر خانوادهها و دوستان آنها توجه زیادی را در افکار عمومی به خود جلب میکند. به این ترتیب در یک مقطع زمانی حساسی به سر میبریم که برای هر دو طرف انجام یک معامله میتواند مهم باشد. از سوی دیگر، دولت جمهوری اسلامی نیز هم از نظر وضعیت اقتصادی و هم دورنمای شرایط سیاسی کشور در وضعیت ویژهای به سر میبرد که هر معاملهای در سیاست خارجی میتواند مجالی برای نفس تازه کردن باشد. البته بدیهی است که طرفین تلاش دارند که جزئیات این معامله به نحوی تنظیم شود که در عمل امکان ضد حملهای علیه آنان را فراهم نکند. بویژه برای آمریکا مهم است که آتویی به دست جمهوریخواهان ندهد.
*با توجه با اطلاعاتی که تا کنون داریم آیا طرفین موانع اصلی برای آزادی زندانیان را پشت سر گذاشته اند؟
هنوز روشن نیست. هنوز به نظر میرسد بین آنچه که از مقامات آمریکایی میشنویم با آنچه که از مقامات ایرانی میشنویم، فاصله وجود دارد. مهمترین مشکل در مورد نحوه آزادی سپرده ایران در کره جنوبی است. مقامات آمریکایی به کرات گفته اند که این قبیل سپردهها که آزاد میشود، در یک حساب ویژه در یک بانک خارجی سپرده میشود و برداشت از آن حساب به صورت مورد به مورد باید با اجازه وزارت خزانه داری آمریکا باشد. این را اخیرا مثلا سخنگویان آمریکایی در مورد آزادی ۲.۷ میلیارد دلار از سپردههای توقیف شده ایران در عراق گفتند و حداقل من ندیدیم که مقامات ایرانی متعرض آن شوند. در این مورد جدید نیز همین را میگویند. این در حالی است که دیروز وزارت خارجه ایران طی بیانیهای ظاهرا جوابی به این ادعاها و تاکید کرده که: ” نحوه بهرهبرداری از منابع و داراییهای مالی رفع توقیف شده در اختیار جمهوری اسلامی ایران بوده و این منابع برای نیازهای مختلف کشور حسب تشخیص مراجع ذیصلاح هزینه خواهد شد. ” به هر حال این موضوع مهمی است و باید ببینیم چطور آنرا حل خواهند کرد.
*ایا توافق فعلی صرفا بحث ازادسازی زندانی هاست یا یک توافق بزرگ است که صرفا این بخش از ان علنی شده است؟
همانطور که در پاسخ به سوال دیگر گفتم، طی سه چهار ماه گذشته صحبت از یک توافق نانوشته بوده است که به نوعی منجر به کاهش تنش بین طرفین از طریق عدم سخت گیری آمریکا در اعمال تحریمها و دسترسی ایران به سپرده هایش در بانکهای خارجی از یک طرف و اقدام ایران برای محدود کردن سطح غنی سازی، متقاعد کردن دوستان منطقهای به خویشتن داری و تلاش طرفین برای حفظ امنیت دریانوردی بین المللی و خودداری از کمک به روسیه در جنگ اوکراین و مانند اینها از سوی دیگر بشود. بدون شک، گام نخست برای نیل به چنین توافق نانوشتهای میبایست تبادل زندانیان باشد. حال سوال مهم این است که آیا تلاش جاری برای حل مسئله زندانیان همان گام نخست مورد نظر در جهت نیل به تفاهم نانوشته است یا این اقدام اگر نهایی شود، در همین حد باقی خواهد ماند.
*نکته اخر؟
نکته آخر اینکه ایران باید یک فکر اساسی برای تنش زدایی بنیادی با هدف قرار دادن سیاست خارجی در خدمت توسعه اقتصادی کشور و رفاه مردم بکند. اینکه مقامات ما یکی دو سال تلاش کنند و حاصل آن نهایتا آزادی بخش محدودی از سپردههای ایران نزد بانکهای خارجی باشد، اصلا و اساسا با اندازههای اقتصاد ایران و نیاز کشور تناسبی ندارد و تنها یک کمک کوچکی برای رفع برخی از تنگناهای مالی فوری است. راهبرد ایران برای توسعه اقتصادی و پر کردن فاصلهای که از این نظر با همسایگان ایجاد شده، مستلزم اتخاذ یک راهبرد کلان توسعه محور است و با راهبرد کنونی که میتوان آنرا راهبر گذران روزمره نامید حاصل نخواهد شد.