قهرمان گمنام ۱۹۰۴

هشت صبح: شیما ناصری- زندگی‌نامه شهدای زیادی را برحسب عشق و علاقه‌ای که به شهدا دارم، مطالعه کرده بودم. اما مظلوم‌تر و گمنام‌تر از شهدای اطلاعات ندیدم. نه اینکه نباشد، بود اما انگار کسی که رده‌اش اطلاعات می‌شود در زندگی فردی و اجتماعی‌اش باید همیشه گمنام بماند. شهید مجید زادبود یکی از همین شهدا بود. سردار شهیدی که از فرماندهان اطلاعات عملیات لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله(ص) بود و در ارتفاعات کانی‌مانگا (پنجوین) در عملیات والفجر ۴ شهید شد. وی بعد از ۱۰ سال پیکرش طی عملیات تفحص پیدا گشت و در گلزار شهدای بهشت‌زهرا کنار رفقای شهیدش آرام گرفت.

سرگذشت زندگی شهید مجید زادبود را در کتابی به اسم «نوزده، صفر، چهار» خواندم. مستند داستانی که نویسنده از شیوه نگارش به صورت اول شخص و از زبان خود شهید استفاده کرده بود. تمام روایت این کتاب بر اساس مستندات و بدون غلو و دور از عنصر خیال و توهم قلم خورده است. یکی از مزیت‌هایی که برای کتاب فوق می‌توان ذکر کرد این است که متن کتاب از خود شهید است. وی عادت به نوشتن و ثبت خاطرات هر روزه زندگی‌اش را داشت. از این‌رو خاطرات و اطلاعات مستند موجود باعث گردآوری کتاب مستند از خاطرات و وقایع دوران دفاع مقدس این شهید بزرگوار گشت.

 

شیما ناصری نویسنده حوزه دفاع مقدس

1904 زندگی شهید مجید زادبود دوازدهمین کتاب از مجموعه بیست‌وهفتی‌های انتشارات ۲۷ بعثت است که شامل شانزده روایت از دوستان، فرماندهان و هم‌رزمان شهید زادبود با عناوینی همچون مجید خمپاره، شیخ محمود، یک شب، شناسایی، رمل و جای پا، شناسایی جاده‌العماره، روز از نو، روزی از نو، صخره، ارتفاع، مهتاب، بمبوی کج کلاه‌خان، عموحسن، قرکمر، رمضان بمو، آخرین‌ شناسایی‌های بمو، روزهای تلخ، کانی مانگا، کنگرک، بعد از والفجر ۴ منتشر شده است.

شاید خواننده از خودش بپرسد چرا عنوان کتاب «نوزده، صفر، چهار» است. دلیل انتخاب این عنوان را می‌توان بدین صورت ذکر کرد که ارتفاعات ۱۹۰۴ (ارتفاعات کانی‌مانگا) معروف به کله‌قندی محل شهادت زادبود است و نویسنده از همین مورد برای عنوان کتابش استفاده کرده است.

کتاب با متنی رو به رو میشوی که راوی خود شهید است. گویی خود شهید قصه زندگی‌اش را برایت زمزمه می‌کند. متن کتاب نحوه زندگی مجید زادبود که به عنوان نیروی اطلاعات سپاه بوده را منعکس می‌کند. خالی از لطف نیست در اینجا به این مورد اشاره کرد که یکی از جذابیت‌های «نوزده، صفر، چهار» همین مواردی است که در بالا به آن اشاره شد. متنی مستند که روای آن خود شهید است نه نویسنده نه افراد دیگر.

مجید طی مدتی کوتاه توانست پله‌های ترقی را یکی پس از دیگری طی کند. او از یک بسیجی ساده به یکی از اعضا موثر اطلاعات عملیات لشکر ۲۷ تبدیل شد. طوری که در عملیات شناسایی «بمو» یکی از قله‌های غرب کشور که در مرز ایران و عراق قرار دارد شرکت کرد. اطلاعات مناسبی را در کنار سایر هم‌رزمانش در مورد شناسایی و نقشه برداری از منطقه بسیار دقیق انجام داد و در همان ارتفاعات دعوت حق را لبیک گفت.

نویسنده تعدادی از مستندات مورد استفاده را در آخر کتاب هم آورده است.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا