آقای روحانی تلاش کرد تغییر در فضای درون ساختاری را از طریق بهبود و ارتقاء موقعیت ایران در فضای بینالملل فراهم کند. به همین دلیل بود که سیاست خارجی را محور قرار داد و در این سیاست خارجی برجام اهمیت اساسی و بنیادین یافت و مذاکرات را هم شخص وزیر امور خارجه عهدهدار بود.

هشت صبح: دكتر ابراهيم متقي استاد روابط بين الملل اروپا روز دوشنبه گفت و گوي مفصلي با فارس درباره مباحث مختلف سياست خارجي انجام داده كه مهمترين بخش هاي آن از نظر گراميتان مي گذرد:
• آقای روحانی تلاش کرد تغییر در فضای درون ساختاری را از طریق بهبود و ارتقاء موقعیت ایران در فضای بینالملل فراهم کند. به همین دلیل بود که سیاست خارجی را محور قرار داد و در این سیاست خارجی برجام اهمیت اساسی و بنیادین یافت و مذاکرات را هم شخص وزیر امور خارجه عهدهدار بود.
• وقتی که مسائل مربوط به اروپا و برجام مطرح میشود و نگاه ما این است که راهبرد اروپا نگاه همکاری جویانه با ایران و نقطه مقابل آمریکاست، وقتی نگاه دستگاه دیپلماسی این است، طبیعی است که شما روندی را پیگیری میکنید به نام SPV که نتیجه آن شش ماه معطلی است؛ نتیجه این شش ماه تعطیلی چه خواهد شد؟ کسری بودجه بسیار اساسی برای آینده کشور.
• نکته بعدی اینکه آیا اروپا بحثهای حقوق بشر خود را در فضای انفعالی قرار میدهد؟ آیا بحثهای مربوط به قابلیت موشکی و قدرت منطقهای ایران را از کنارش میگذرد؟ به هیچ وجه. اروپا این بحثها را مورد انتقاد جدی قرار میدهد و تمام تلاشش این است که اتحادیه اروپا یک دفتر در تهران باز کند.
• ما میگوییم اروپا تصور نکند که صبر ما طولانی است. اتفاقاً اروپا چون میداند که سیاست خارجی ما در وضعیت انفعالی قرار دارد الگوی رفتاریاش به صورت تدریجی ماهیت تهاجمی بیشتری یافته است.
• بازیهای توئیتی یعنی سطحی کردن سیاست و قدرت و امنیت در جهان، بنابراین دیپلماسی توئیتی باید معطوف به یک کنش ابتکاری باشد. ببینید دیپلماسی توئیتی ما عمدتاً چگونه بوده است؟ ترامپ یک توئیت میزند و اینجا وزیر خارجه ما پاسخ میگوید. هر دو سطحی است.
• فضای مبتنی بر یکسری لجبازیهای دیپلماتیک پایان ناپذیر شده مثلا هنوز آقای ظریف میآید بحث «منطقه قوی» را مطرح میکند و یا بحث مربوط به چند جانبهگرایی را. من نمیدانم این «منطقه قوی» به چه معناست؟
• باریبوزان این بحث را برای اروپا مطرح کرده است؛ اروپایی که به یک وضعیت تعادل رسیده است در حالی که ما در آسیا شاهد منطقه آشوب هستیم و باید مشخص شود در منطقه آشوب چه میخواهیم بکنیم.
• وزیر خارجه ما حتی به زبان فارسی هم توئیت نمیزند، به زبان انگلیسی توئیت میزند. یعنی این یک ذهنیت بسیار معیوبی است درباره امنیت ملی که شما همه چیز را در فضای جهان غرب ببینید و همه چیز را تابع الگوی رفتاری آنها ببینید.
• شما به من بگویید از زمانی که آمریکا از برجام خارج شده، مواضع رسمی وزارت خارجه و دولت در ارتباط با برجام دقیقا چه بوده است. تحلیل من این است که عکسالعمل انفعالی داشتهاند و وضعیتی که در آن قرار گرفتهایم را پذیرفتهاند. چون آن برجامی که وزارت خارجه ما به آن تن داد چارهای جز انفعال برای ما ایجاد نمیکرد. اگر هر کسی دیگر هم به جای آقای روحانی رئیسجمهور یا به جای آقای ظریف وزیر امور خارجه بود با این برجام و این نتایجی که داشته است به گونهای اجتنابناپذیر، دیگر چارهای به جز وضعیت اسفبار امروزی نداشتیم.
• پشتوانه تعهدات خود را کاملا در روند مذاکرات هستهای از بین بردهایم.مثل ذخایر اورانیوم، مثل P2 ، مثل فردو، رآکتور آب سنگین، فضای تحقیقاتی برای دانشمندان و پروژههای هستهای، که در پیوستن ما به پروتکل الحاقی و پروتکل پلاسی که امروز در حال اجراست تمام اطلاعات راهبردی ما در اختیار آژانس است.
• ظرف سه الی چهار روز میتوانند غنیسازی را از سر بگیرند، اما چند گِرَم؟شما اگر بخواهید 20 هزار سانتریفیوژ را «اَسِمبل» کنید دست کم چهار ماه طول میکشد. اسمبل کردن یک آبشار به مثابه آن است به واسطه برجام، شش قطعنامه قبلی شورای امنیت علیه ایران مانند ماشه به روی کشور چکانده شود، بنابراین ما در وضعی قرار داریم که نه راه خروج داریم و نه حق آن را داریم که وقتی اروپا و آمریکا به تعهدات خود عمل نمیکنند، ما زیر تعهداتمان بزنیم.
• الگوی کنش دیپلماتیک وزارت امور خارجه ما نشانههای سندرُم قورباغه را از خود نشان میدهد.اگر قورباغه داخل یک آب داغ بپرد میتواند با توجه به قابلیتهایش از آن جهش کند و خارج شود ولی اگر داخل آب سرد یا ولرم بپرد و آب به تدریج حرارت یابد انرژی ماهیچههایش به تدریج گرفته میشود و وقتی دیگر داغ شد، دیگر نمیتواند جهش کند. سندرم قورباغه را در دستگاه دیپلماسی ما باید جدی گرفت و بخشی از واقعیت است که وزارت امور خارجه ما امروز به آن دچار است. یعنی در فضاهایی قرار میگیرد که نمیتواند از آن بنبستی که خودش برای خودش ساخته خارج شود که این، یک علت اساسی دارد و آن سیاست سازش یا Appeasement است.
• چون دیپلماسی ما همانند بسیاری از موضوعات ملی کشور، جناحی شده است متاسفانه تمایلی به درک واقعیات راهبردی ندارند. این جناحی شدن سیاست و قدرت و امنیت و اقتصاد بلای بزرگ جوانان کشور و حتی انقلاب اسلامی است.
• اگر ما درک صحیحی از محیط نظام بینالملل داشته باشیم در شرایط حساس غافلگیر نمیشویم.
• باراک اوباما قطعنامه ۱۹۲۹ را با عنوان crippling sanctions تنظیم کرد و در شورای امنیت به تصویب رساند. هیچ تفاوتی بین تحریم اوباما و خروج ترامپ از برجام در ارتباط با ما وجود ندارد. هر دو منافع، قدرت، امنیت، اقتصاد، فرهنگ و جامعه ما را تحت الشعاع خود قرار داده است.
• برخي فکر میکردند که اگر هیلاری کلینتون به ریاست جمهوری برسد، آمریکا در برجام باقی خواهد ماند و تحریمهای دیگری بر علیه ایران اعمال نخواهد شد، اما این در حالی است که قطعنامه ۱۹۲۹ در سال ۲۰۱۱ در زمانی تصویب شد که وزیر امور خارجه آمریکا شخص هیلاری کلینتون بود.
• متاسفانه باور غلط وجود دارد که لیبرال های آمریکایی به فکر منافع ما هستند، اما باید گفت که لیبرال های آمریکایی به محافظهکاران آمریکایی نزدیکتر از لیبرال های اروپایی هستند.
• آمریکاییهای امروز مانند لیبرالهای سال ۲۰۱۱ اقتصاد ایران را هدف قرار دادند و تحلیل مشابه همدیگر دارند. نظر آنها بر این است که اگر اقتصاد ایران دچار اضمحلال شود، وضعیت ایران در پرتگاه قرار خواهد گرفت. تئوری مذاکره در لبه پرتگاه توماس شلینگ الگویی بود که جواد ظریف و جان کری به انجام رساندند.
• مذاکره در لبه پرتگاه یعنی اینکه یا باید سازش کرد یا درگیر منازعات جدیتر شد. به این معنی که طرف مغلوب مناظره در لبه پرتگاه قرار میگیرد تن به هر خواستهای میدهد.
• امروز ما نه تنها در وضعیت غیر امنیتی بلکه در وضعیت «امنیتی شده» قرار داریم و هیچگاه نیز بعد از برجام در وضعیت غیر امنیتی قرار نگرفتهایم. چه به لحاظ مکانیزم ماشه، چه به لحاظ بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، چه به لحاظ نوع تحریمها، چه به لحاظ میزان سرمایهگذاری و چه به لحاظ قطعنامه ۲۲۳۱ که به تصویب رسید، همه، نشان میدهد که ما در وضعیت غیر امنیتی قرار نگرفتیم.
• ایران جهت انجام معاملات به بانکهای بزرگ نیاز دارد تا از طریق آن بتواند تبادلات مالی را انجام دهد، اما دولتهای اروپایی هیچگونه حمایتی از بانکهای خود ندارند.
• مهمترین مسئله و دغدغه آمریکا و اسرائیل در منطقه، قابلیت هستهای ایران در دوران گذشته بود که پرونده آن بسته شده و به اتمام رسیده است و در حال حاضر نیز به دنبال کنترل قابلیت موشکی ایران هستند.