
حوادث متوالی و پشت سر هم اخیر، حسی از «رهاشدگی کشور» را به مردم منتقل
میکند؛ این حس را که سیاستمداران، کشور را به حال خود رها کردهاند.
آشفتگیهای اقتصادی، مسائل بغرنج زیست محیطی، آشفتگیهای مکرر و هر ساله در
مراسم اربعین، ناهماهنگی در کرکوک، حوادث تکاندهنده عراق و سمنان، سقوط
بالگرد در خزر، و ... رویدادهایی هستند که حسی از دریافت ضربات «چپ و راست»
را در اذهان مردم تداعی میکنند. مسافران اربعین، بسی زودتر از مردمی که
خبر انفجار حله را شنیدند، حس آن را، که همان حس رهاشدگی بود، دریافتند؛
این حس که دولت ایران، اتباع خود را با دریافت همه مبالغ قانونی از کشور به
بیرون افکنده و آنها را یکسره به حال خود رها کرده است و هیچ اثری از
خدمات کنسولی و سفارت در هیچ نقطه حساسی از کشور عراق نبود.
در قرون
گذشته و در زمانی که تدبیر در قصرها و دم و دستگاههای دیوانی، توسط «گروه
عقلا» رکن اصلی سیاست را تشکیل میداد، سیاستمداران «با تدبیر» همان
سیاستمداران موفق بودند؛ اما، امروزه، صرف «تدبیر» کافی نیست و تضمینی برای
دستیابی به مراتب درخشان در دنیای سیاست به حساب نمیآید. لازمه سیاست
امروز، داشتن مهارتهای ارتباط اجتماعی و حفظ مناسبات درست میان تدابیر
سیاسی و باورهای مردم است. در حقیقت، برای کسب موفقیت سیاسی، داشتن
مهارتهای اجتماعی و تدبیر به یک میزان حائز اهمیت هستند.
توش و توان
تدبیر یک دولت معمولی و فاقد کاریزما مانند دولت یازدهم، بسته به دم و
دستگاه اداری و بوروکراتیکی که در اختیار دارد، نسبتاً ثابت است، بنا بر
این، نمیتواند ضریب تدبیر و عملکرد خود را چندان از این که هست، چندان هم
نیست، بالاتر برد. اما، خبر خوب این که میتوان بر تقویت مهارت روابط
اجتماعی در همین دولت خوشبین بود، شاید مردم قدری «امید» بیابند و انرژی
خود را به کشور تزریق کنند و دولت هم به نوبه خود حرکتی بیابد. برای این
منظور چند توصیه به دولتمردان دولت یازدهم هست:
1. فرافکنی به دولت پیشین را تمام کنید، نسبت به نقاط قوت و ضعف خود آگاه شوید
بهویژه
توصیه من این است که دولت بپذیرد که روابط اجتماعی مناسبی نداشته است، چه
با منتقدان خویش و چه با هواداران خود. آنها، منتقدان را «دشمن»، و
هواداران را «ابله» تلقی کردند. حالا، تا دیر نشده، باید در این رویه خود
تجدید نظر کنند. دولت باید جداً به شناسایی موارد قابل اصلاح بپردازد. به
گمانم مهم نیست که در چند ماهه باقی مانده به انتخابات، میتواند نظر مردم
را جلب کند یا نه. مهم این است که در موقعیتی که کشور نیاز به انرژی تازه
دارد، این انرژی را تأمین کند. باید به جای پنهان کردن معایب، به فکر بر
طرف کردن و ارتقای رفتار خود باشد. داشتن ذهن باز و پذیرفتن نقاط ضعف،
اولین گام در جهت اصلاح روابط دولت و مردم به حساب میآید.
2. بررسی نحوه تأثیر محیط سیاست بر عملکرد دولت
سیاست
در خلأ اتفاق نمیافتد، بلکه در تعاملی فعال با محیط فرهنگی پیرامون،
نیروها و تشکلهای اجتماعی و مدنی، قدرتهای اقتصادی پیرامون و مناسبات
بینالمللی رخ مینماید. طی این مدت، دولت کوشش کرده است تا مناسبات
بینالمللی را به هر قیمت آرام نگاه دارد، و در عوض، هر صدای درونی مخالف
را با خشونت مادی و معنوی سرکوب ساخته است. بهویژه در محیط درونی کشور،
دولت باید بداند که لزوماً مهارتهایی که سبب میشود تا دولتمردان با
همفکران خود در نیاوران، روابط سهل و ساده برقرار کند، در سایر محیطهای
متنوع فرهنگی کارآیی ندارند. به نظر میرسد که دولت یازدهم، برای درک
موقعیت این نیروهای پیرامونی سیاست، زحمت زیادی به خود نمیدهد، و
نمیتواند شرایط و مسائل و دغدغههای آنها را درک کند.
3. بررسی نظرات دیگران در مورد تدابیر دولت
علی
الاصول، ارزیابی تدبیرهای سیاسی، به طور واقعی، بسیار دشوار است. موانع
بسیاری بر سر راه هست، از تمایل شخصی سیاستمدار به آراستن تدابیر خویش، تا
زمانبر بودن پیدایی آثار تدابیر. سیاستمداران متعادلتر، اغلب، قدرت
تدابیر خود را از طریق بررسی عکسالعمل افراد آماج سیاست خود میسنجند،
اما، همیشه، این روش مناسبی برای سنجش صحیح توان تدابیر نیست. پیشنهاد من
به دولت یازدهم این است که جرأت داشته باشید و درباره نحوه سیاست خود،
مستقیماً از مردم سؤال کنید. با آنها صمیمی شوید. در سفرهای استانی با
آنها (و نه با «برگزیدگان») همراهی کنید. به گزارشها اکتفا نکنید. بلکه
از طریق ارتباط مؤثر و مداوم با مردم بازخورد تدابیر خود را بگیرید.
4. ممارست، راز بهبود رفتار اجتماعی دولت یازدهم با مردم
تدبیر
و عمل، دو مقوله متفاوت هستند. شاید شما نسبت به تدابیر، معلومات زیادی
داشته باشید، اما، به منظور بالا بردن مهارتهای ارتباط با مردم به منظور
اجرای تدابیر، ممارست لازم است. این ممارستها باید روزآمد هم باشند. در
واقع، ممارستهای پیشین، به درد همراهی با مردم امروز نمیخورد. بالاخره
زمانی با مردم ممارست داشتید و «خدا قبول کند»، و سپس برای چندین و چند سال
به طبقه نهم ساختمان نیاوران رفتید و فاصله آن ساختمان با مردم واقعی
بسیار زیاد است. پس، لازم است تا مردم را از نو تفهم کنید، و در این کار
استمرار بورزید.
منبع: روزنامه صبح نو